ماهنامه الکترونيکي دوران شماره 48   آبان ماه 1388
 

 
 

 
 
   شماره 48   آبان ماه 1388


 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

تعداد نمايش: 4827 بارتأملي بر تاريخ‌نگاري انقلاب اسلامي
در بسياري از كتابهايي كه درباره تاريخ انقلاب اسلامي ايران در خارج از كشور منتشر شده فقدان آگاهي از واقعيتها و نداشتن شناخت از وضع ايران در سالهاي قبل و بعد از انقلاب محسوس است و در بسياري از آنها جدا كردن انگيزه‌هاي سياسي از واقعيتهاي تاريخي كار آساني نيست.


تعداد نمايش: 3958 بارپاسخ صريح آيت‌الله كاشاني به فرستاده دربار لندن
... روش سياسي انگلستان در ايران و ساير كشورهاي خاورميانه با تجاوز و تعدي و ظلم همراه است و اين باعث شده كه دولت و سياست آن كشور مورد نفرت و كينه مردم قرار گيرد. امروز اگر كسي به سياست انگلستان اظهار علاقه كند منفور و مبغوض مردم خواهد شد.


تعداد نمايش: 4426 بارسليمان ميرزا اسكندري و نفت شمال
سليمان ميرزا اسكندري كه در كابينه قوام‌السلطنه به شدت با قرارداد اعطاي امتياز نفت شمال به شركت آمريكايي سينكلر مخالفت مي‌كرد، در كابينه رضاخان سردارسپه به جرگه موافقان اين لايحه پيوست. هر چند كه سرنوشت تاريخي قرارداد، چيزي جز شكست نبود.


تعداد نمايش: 3910 بارروايتي از تاريخ 8 ساله دفاع مقدس
صدام: به هنگام فتح كويت لباس رزم نپوشيدم چون مردي را روبروي خود نمي‌ديدم ولي در جنگ با ايران، لباس نظامي به تن مي‌كردم چون با مرداني بسيار آهنين و جنگي رودررو بودم.


تعداد نمايش: 3660 باركمك وليعهد قاجار به «امور خيريه»!
به شكرانه سلامتي محمدعلي ميرزا وليعهد كه پس از زمين خوردن در حمام، آسيب نديده بود، يك خورجين بزرگ صدقه جمع‌آوري شد. وليعهد تا چشمش به خورجين افتاد گفت «من مصارف امور خيريه آن را مي‌دانم» پول را تصاحب كرد و ديناري از آن به فقرا نرسيد.


تعداد نمايش: 4274 باراولين كسي كه گفت «خليج عربي»
«سر چارلز بلگريو» كه از 1926 تا 1957 به مدت بيش از 30 سال كارگزار انگليس در خليج فارس بود، نخستين كسي بود كه در كتاب خود با زيركي و به صورت دو پهلو واژه «خليج عربي» را آورد و نوشت «خليج فارس، كه اينك تازيان آن را خليج عربي مي‌گويند...» پيش از او اين واژه در هيچ سند و نوشته معتبري ديده نشده بود.


تعداد نمايش: 4340 بارمعاملات ملكي رضاشاهي!
يك شاكي : املاك موروثي بنده را در مازندران تصرف كردند. سپس به زور مرا به دفترخانه بردند و با وعده پرداخت مبلغ ناچيزي از من امضا گرفتند، بعد مبلغ موردنظر را هم به عنوان ماليات ملك، حق دلالي، مزد دفترخانه و... برداشتند و در آخر، به امر ملوكانه بازگشت مرا به مازندران ممنوع كردند و...


تعداد نمايش: 7127 بارسر ميرزا كوچك‌خان را من از تن جدا كردم
توپها را با قاطر به گيلان برديم ولي در برابر نيروهاي ميرزا كاري از دستمان ساخته نبود. با تفنگ به جنگ او رفتيم او را محاصره كرديم، جنگل را به آتش كشيديم، ميرزا را كشتيم و من شبانه سر او را از تنش جدا كردم، به ترك اسبم بستم، با خود به رشت و سپس به تهران بردم و...


تعداد نمايش: 5321 بارشمشير طلايي كه به سرقت رفت
از جمله جواهرآلات گرانبهايي كه رضاشاه هنگام خروج از كشور با خود برد، يك شمشير طلايي مرصع به جواهرات قيمتي بود كه معمولاً هنگام مراسم و تشريفات و تدفين از آن استفاده مي‌شد. اين شمشير در مراسم دفن رضاشاه توسط درباريان مصري به سرقت رفت و تلاش‌هاي بعدي دولت و دربار ايران به جايي نرسيد و...


تعداد نمايش: 10973 بارمعرفي و نقد كتاب:
ايران بين دو انقلاب از مشروطه تا انقلاب اسلامي
اين كتاب بيش از آنكه مبتني بر واقعيات سياسي، فرهنگي و اجتماعي ايران باشد، بر مبناي ذهنيات و علايق سياسي و فرهنگي نويسنده به رشته تحرير درآمده به طوري كه بسياري از وقايع و رويدادها و اخبار مندرج در اين كتاب تحت تأثير اين ذهنيات از واقعيتها فاصله گرفته و يا تحريف شده‌اند.



منزلت معلم تاريخ
در تمامي شعبه‌هاي علوم و فعاليتهاي بشري و به خصوص علوم انساني مي‌توان نقش و جايگاه انسان را مشاهده كرد. بعضي از شعبه‌هاي علوم انساني اساساً زاده ذهن و زبان انسان هستند و نقش انسان در پديد آمدن آنها جاي انكارندارد. تاريخ نيز چنين است. تاريخ به وسيله انسان ساخته مي‌شود، رخدادها به وسيله انسان (تاريخ نويس) ثبت و ضبط مي‌شوند و به وسيله انسان مورد مراجعه و مطالعه قرار مي‌گيرند (مطالعه تاريخ). سرانجام اين كه هر انساني از آن، معني و مفهوم موردنظر خويش را آن چنان كه مي‌خواهد، مي‌داند و يا مي‌فهمد، اختيار مي‌كند. اين مورد اخير صرفاً نوعي تلقي به شمار نمي‌آيد، بلكه به عنوان ادراك تاريخي به نحوي بازآفريني... تاريخي و بازسازي فضاي رويداد و بازپيدايي صورت خبري رخداد به شمار مي‌آيد.
هيچ علمي حتي در حوزه علوم انساني از اين نظر به تاريخ شباهت ندارد و تاريخ از اين حيث منحصر به فرد و خاص خويش است. چگونگي اين فرايند و اثبات اين وجه در مباحثي مانند بحث ادراكات و هرمنوئيك موردبحث و بررسي بسيار واقع شده است و نيازي به بازگويي ندارد، بلكه اساساً آنچه كه مدنظر مي‌باشد، تذكر مقام معلم تاريخ در كلاس درس خويش نه در لباس مدرس بلكه به عنوان مورخ است. اين بدان معناست كه معلم در كلاس تاريخ با هر ميزان از دانش و در هر مبحثي و هر نحوه‌اي از تدريس در حقيقت به نوعي تاريخ‌نگاري مي‌كند، زيرا ديدگاه او، تلقي او، وجه نظر او، تصوير و تئوري كه او ارائه مي‌دهد، انتخابي كه از انبوه وقايع انجام مي‌دهد، تأكيدي كه در هر مبحث نشان مي‌دهد و... همه جزئي از فرايند طولاني و پيچيده تاريخ‌نگاري محسوب مي‌شود. اهل تجربه همواره گفته‌اند: «كتاب درسي تاريخ، فراهم آمده به نحوي خاص از تعداد زيادي كتاب تاريخي است و آن كتاب‌ها نيز خود از قبل حاصل گزينش و سنجش بي‌شماري از رخدادها و گزارش‌هاست. معلم تاريخ نيز روايت خاص خود را از كتاب دارد و دانش آموز كلاس او نيز برداشت ويژه خويش را خواهد داشت. به عبارتي، در زمينة يك كتاب تاريخ در كلاس‌هاي مختلف به شيوه‌هاي گوناگون بحث مي‌شود و در يك كلاس، از يك روايت معلم، برداشت‌هاي متعددي مي‌شود.
بر اساس آنچه كه به نحو فشرده و با رعايت ايجاز آمده، لازم است در نگرش به معلم تاريخ، سيماي انساني فرهيخته، هدفدار، مسئول، تأثيرگذار و خلاق را شاهد بود و تمهيدات و مقدمات زير را براي وي ملحوظ داشت:
1. معلم تاريخ به عنوان يك انسان بايد سهم و نقش خاص خويش را در شكل‌گيري درس و بحث داشته باشد. فراهم ساختن امكان خلاقيت و بروز استعداد و نشان دادن علاقه در برخورد با مباحث، موجب نشاط و شوق وافر در تدريس و تلاش مضاعف در تفهيم خواهد شد. در نظر گرفتن ارزشيابي‌هاي خاص معلم و سهيم ساختن او در فراهم آوردن مواد درسي، در نيل به اين مقصود كمك بسياري خواهد كرد.
2. معلم تاريخ بر اساس فطرت خويش مانند هر انسان خداجو، خداترس، حقيقت‌طلب و كوشا، در طريق توسعة معارف ديني و استواري ايمان دانش‌آموزان خويش سهيم است. سهم عمده‌اي از مباحث تاريخي، اخبار انبياي الهي و شرح رسالت آنان و سرنوشت اقوامي است كه با آنان مرتبط شده‌اند، نتايج ديني و اخلاقي حاصل از چنين مباحثي در توسعه و تعميق انديشه و ايمان ديني نقش مهمي دارد. به منظور پند و عبرت گرفتن از تاريخ به عنوان اساس بينش فلسفي تاريخ، معلم تاريخ لازم است كه سير پيروزمندانه حق پرستان و حقيقت‌طلبان در تاريخ را مدنظر قرار دهد.
2. معلم تاريخ بازگوكنندة سرگذشت ملتي است كه گذشته‌اي طولاني، پر فراز و نشيب و پرافتخار دارد. تاريخ، سند هويت يك ملت و سنگر استوار دفاع از ارزش‌هايي است كه يك ملت براي بقاي خويش و كسب تعالي و طي مدارك عالي انساني و اخلاقي و دستيابي به سعادت اخروي و دنيوي مدنظر داشته است. در درس تاريخ لازم است استحكام وحدت ملي، پاسداري از انقلاب اسلامي و تقويت مباني وفاق عمومي و پروراندن عشق به ميهن و مهر ورزيدن به هم‌نوع مورد توجه باشد. پاسداري از ميراث فرهنگي و تاريخي كشور، تقويت حس علاقه‌مندي به ميهن و آماده شدن براي خدمت و فداكاري براي آن را مي‌توان از درس تاريخ انتظار داشت.

ادامه مطلب...

 
     استفاده از مطالب با ذکر منبع مجاز مي باشد.                                                                                                    Design: Niknami.ir