تأملي بر تاريخنگاري انقلاب اسلامي | با پيروزي انقلاب اسلامي و سقوط حكومت پهلوي، تاريخنگاري در ايران از لحاظ كمي وسعت يافت و از لحاظ كيفي تحولي عميق پيدا كرد. تاريخنگاري به اعتبار رابطهاي كه همواره ميان سياست و تاريخ و بالاخص تاريخ معاصر وجود دارد، در اين تحول سياسي سخت مورد توجه قرار گرفت. با منقرض شدن سلطنت پهلوي، دوران پنجاه و هفت سالة اين سلسله به صورت دورهاي تاريخي درآمد و در دستور كار مورخان قرار گرفت. براي تسهيل در آگاهي از ويژگيهاي تاريخنگاري در دوران پس از پيروزي انقلاب اسلامي، اين بررسي را به سه بخش تقسيم ميكنيم. در بخش اول تحولات ناشي از گشوده شدن عرصههاي ممنوع به روي تاريخنگاران را كه در اثر آزادي حاصل از پيروزي انقلاب اسلامي پديد آمده بررسي ميكنيم. در بخش دوم به ذكر مباحث و عناويني ميپردازيم كه اساساً به علت وقوع انقلاب اسلامي در ايران واقعيت پيدا كرده و موضوعيت تاريخي يافته و مورد علاقه و توجه مورخان و خوانندگان كتب تاريخي و سياسي قرار گرفته است. در بخش سوم به منابع و شيوهها و امكانات جديدي كه با انقلاب و پس از آن در اختيار محققان و مورخان قرار گرفته اشاره خواهيم كرد.
1) گشوده شدن عرصههاي ممنوع.
در دوره سلطنت پهلوي ابواب بسياري از مباحث تاريخ معاصر ايران به روي پژوهشگران بسته بود و انتشار تحقيقات تاريخي در آنها مجاز دانسته نميشد. از جمله مهمترين اين مباحث، نحوة انتقال سلطنت از خاندان قاجار به رضاشاه بود كه چون با دخالت دولت انگلستان صورت گرفته بود ورود در آن جايز نبود. پس از پيروزي انقلاب اسلامي، با انتشار اسنادي از سوي وزارت امور خارجة انگلستان و نيز بعضي منابعي كه پيش از انقلاب اجازة انتشار يا تجديد چاپ آنها داده نميشد، راه براي تحقيق و تأليف در اين زمينه هموار شد. براي نمونه ميتوان به آثاري از اين دست اشاره كرد: «سياست انگليس و پادشاهي رضاشاه» اثر هوشنگ صباحي؛ در آخرين روزهاي رضاشاه؛ تهاجم روس و انگليس به ايران در شهريور 1320» تأليف ريچارد ا. استوارت؛ «تاريخ روابط سياسي ايران و انگليس در دوره رضاشاه» اثر علياصغر زرگر؛ «ايران: بر آمدن رضاخان، برافتادن قاجار و پادشاهي پهلوي» اثر سيروس غني؛ «خاطرات سري آيرونسايد» چاپ جديد از «تاريخ بيست ساله ايران حسين مكي» و «تاريخ مختصر احزاب سياسي ايران» ملكالشعراي بهار. علاوه بر اين تاريخنگاران فرصت يافتند دربارة شيوة استبدادي حكومت رضاشاه و حرص و طمع او به مال و زمين و ظلم و ستمي كه بر مردم روا داشته بود و كارهايي كه با مخالفان سياسي واقعي يا احتمالي خود كرده بود نيز بحث و بررسي كنند و كتابهايي از اين قبيل تأليف شد: گذشته چراغ راه آينده است؛ تيمورتاش در صحنه سياست ايران و نصرتالدوله فيروز از روياي پادشاهي تا زندان رضاشاهي همچنين بر پايه اسناد نويافته و در دسترس قرار گرفتن پروندههاي مربوط به حوادث مهم اين دوره، نظير تجديد قرارداد نفت با انگلستان و كشف حجاب و واقعة مسجد گوهرشاد مشهد و تبعيد و قتل آيتالله سيدحسن مدرس و دستگيري و حبس گروه كمونيستي «پنجاه و سه نفر» و نيز حوادث و وقايع شهريور 1320 كه به كنارهگيري رضاشاه از سلطنت و خروج وي از كشور و سلطنت محمدرضا پهلوي منجر شد، تحليلهاي جديدي ارائه شد.
عرصههاي ممنوع تاريخنگاري در دورة سلطنت محمدرضا پهلوي عمدتاً به وقايع و واقعيتهاي نهضت ملي شدن صنعت نفت و مبارزات دكتر محمد مصدق و آيتالله كاشاني و كودتاي 28 مرداد و نقش دولتهاي آمريكا و انگليس در آن مربوط ميشود. بعضي از كتابهايي كه در اين زمينه تأليف شده بدين قرار است: جنبش ملي شدن صنعت نفت ايران و كودتاي 28 مرداد 1332 و كتاب مصدق: سالهاي مبارزه و مقاومت، هر دو از غلامرضا نجاتي؛ خواب آشفته نفت: دكتر مصدق و نهضت ملي ايران اثر محمدعلي موحد؛ كتاب استبداد، دموكراسي و نهضت ملي و كتاب مصدق و نبرد قدرت در ايران هر دو از محمدعلي كاتوزيان؛ نامههاي دكتر مصدق به كوشش محمد تركمان؛ مصدق، نفت، ناسيوناليسم ايراني تأليف جيمز بيل و ويليام راجر لويس؛ اسناد سازمان سيا دربارة كودتاي 28 مرداد و سرنگوني دكتر مصدق تأليف غلامرضا وطندوست.
تاريخ احزاب سياسي، از جمله احزاب گردآمده در جبهه ملي و نيز حزب توده در سالهاي قبل از كودتاي 28 مرداد و پس از آن، نيز به صورت ميدان گستردهاي براي مورخان درآمد. نمونهاي از اين آثار چنين است: حزب ايران به كوشش مسعود كوهستانينژاد؛ حزب پان ايرانيست تأليف علياكبر رزمجو؛ اسناد احزاب سياسي ايران (1320-1330ش) به كوشش بهروز طيراني؛ احزاب سياسي ايران با مطالعه موردي نيروي سوم و جامعه سوسياليستها تأليف محسن مديرشانهچي.
نهضت اسلامي ايران به رهبري امام خميني و حوادث سالهاي 1341 تا 1357ش نظير واقعة پانزدهم خرداد 1342 و هفدهم شهريور 1357 كه منجر به پيروزي انقلاب اسلامي گرديد، عرصه ديگري بود كه ورود به آنها با پيروزي انقلاب اسلامي آزاد شد. نمونهاي از اين آثار بدين قرار است: در انقلاب ايران چه شده است و چه خواهد شد؟ تأليف رضا براهني؛ ريشههاي اجتماعي انقلاب ايران تأليف ميثاق پارسا؛ حركت امام خميني و تجديد حيات اسلام اثر راشدالغنوشي؛ درون انقلاب ايران اثر جان. دي. استمپل؛ ايران از اختلاف مذهبي تا انقلاب تأليف مايكل فيشر؛ بررسي و تحليلي از نهضت امام خميني اثر حميد روحاني؛ نهضت روحانيون ايران اثر علي دواني؛ فلسفه انقلاب اسلامي اثر جلالالدين فارسي؛ تاريخ قيام پانزده خرداد به روايت اسناد اثر جواد منصوري؛ درآمدي بر ريشههاي انقلاب اسلامي اثر عبدالوهاب فراتي.
تاريخ مبارزات سياسي دانشجويان در داخل و خارج كشور و مبارزات سياسي احزاب و گروههاي مذهبي با تفاوت در گرايشهاي ملي و مذهبي آنان و نيز فعاليتهاي زيرزميني و مسلحانة احزاب و سازمانهاي كمونيستي منشأ آثار تاريخي فراواني گرديد كه تأليف و انتشار آنها همچنان در داخل و خارج كشور ادامه دارد. به عنوان نمونه ميتوان به اين آثار اشاره كرد: كنفدراسيون تاريخ جنبش دانشجويان ايراني در خارج از كشور: 57-1332 تأليف افشين متين؛ كنفدراسيون جهاني محصلين و دانشجويان ايراني (اتحاديه ملي) از آغاز تا انشعاب تأليف حميد شوكت؛ از نهضت آزادي تا سازمان مجاهدين خاطرات لطفالله ميثمي.
نقد و تحليل سياست خارجي و روابط بينالمللي و روابط اقتصادي ايران با كشورهاي غربي نيز موضوع شماري ديگر از تحقيقات تاريخي منتشر شده در اين سالهاست. نمونهاي از اين آثار چنين است: سياست خارجي آمريكا و شاه: ايجاد يك حكومت سلطهپذير در ايران تأليف مارك ج. گازيوروسكي؛ عقاب و شير: تراژدي روابط ايران و آمريكا اثر جيمز بيل؛ اسناد روابط ايران و شوروي (در دوره رضاشاه 1304-1318 ه ش) به كوشش محمود طاهراحمدي؛ 25 سال حاكميت آمريكا بر ايران تأليف جواد منصوري.
يكي ديگر از عرصههايي كه مورخان و محققان را به بازنگري و بازنويسي متون و منابع تاريخي فراخواند و آنان را در به دست دادن روايتي ديگر از تاريخ ترغيب كرد، تاريخ دورة قاجار بود. بر اساس اين نگاه تازه، بررسي علل و عوامل و خصوصيات تاريخي تجدد ايرانيان و نهضت و انقلاب مشروطيت و خصوصاً نقش علماي دين و بالاخص سرگذشت و سرنوشت شيخ فضلالله نوري و نيز نقش روشنفكران و موضع دولتهاي روس و انگليس نسبت به آن نهضت موضوع كتابهاي تاريخي متعددي شد. در اين سالها جمعي از مورخان، تاريخ دوره قاجار را با قضاوتي متفاوت از آنچه در دوران پهلوي نوشته ميشد نگاشتند. در ميان نويسندگان اينگونه كتابها، مؤلفاني از وابستگان به خاندان قاجار نيز ديده ميشوند. نمونهاي از اين آثار بدين قرار است: شيخ فضلالله نوري و مشروطيت (رويارويي دو انديشه) اثر مهدي انصاري؛ ناسيوناليسم و جنبش مشروطيت ايران اثر ابراهيم ميراني؛ سيماي احمدشاه قاجار اثر محمدجواد شيخالاسلامي؛ انديشه سياسي و تاريخ نهضت بيدارگرانة حاج آقا نورالله اصفهاني اثر موسي نجفي؛ بازنگري در تاريخ قاجار و روزگار آنان اثر ابونصر عضد قاجار؛ سياق معيشت در عصر قاجار و كتاب احزاب سياسي در مجلس سوم هر دو از منصوره اتحاديه.
2) انقلاب اسلامي و پيامدهاي آن.
پيروزي انقلاب اسلامي منشأ تحقق وقايعي در ايران گرديد كه آن وقايع در فهرست مطالعات تاريخي جاي گرفت. بيترديد در رأس عناوين اين فهرست، بررسي خود انقلاب اسلامي و بيان مقدمات و علل و اسباب دور و نزديك آن و ذكر حوادث گوناگوني قرار داشت كه مقارن با انقلاب اسلامي و به علت آن، به وقوع پيوست. در اين زمينه موافقان و مخالفان انقلاب با ديدگاههاي مختلف در داخل و خارج كشور كتابهاي تاريخي گوناگوني تأليف كردهاند. پاياننامههاي دكتري و كارشناسي ارشد كه در سالهاي پس از پيروزي انقلاب اسلامي در زمينه انقلاب اسلامي و امام خميني در دانشگاههاي ايران و جهان تدوين شده، در طول بيست سال به چهارصد عنوان رسيده است، گزارشي از آنها در كتاب چكيدة پاياننامههاي انقلاب اسلامي و امام خميني در دانشگاههاي جهان به كوشش كيومرث اميري و معصومه خالقي، تهيه شده در مركز بازشناسي اسلام و ايران، و در كتاب چكيدة پاياننامههاي انقلاب اسلامي و امام خميني: كارشناسي ارشد و دكتري دانشگاهها و مراكز آموزش عالي كشور، به كوشش علي دهقان و اميرحسين كفائي منتشر شده است.
جنگ هشت ساله عراق با ايران (1359-1367ش) – كه به اعتبار طول مدت و گستردگي جبهههاي نبرد از جمله جنگهاي مهم قرن بيستم محسوب ميشود – منشأ بررسيهاي تاريخي فراواني گرديد كه تحقيق و تأليف در آن زمينهها هنوز هم ادامه دارد. عناوين مهم اين بررسيها، تحقيق در سابقه اختلافات دو كشور و علل و عوامل بروز جنگ و شرح عمليات جنگي متعدد در اين هشت سال و خاطرات رزمندگان و اسراي جنگي، موضوع تحقيقات و بررسيهاي تاريخي فراواني در سالهاي پس از پيروزي انقلاب و خصوصاً سالهاي پس از توقف جنگ بوده است. مراكزي چون «دفتر ادبيات و هنر مقاومت» وابسته به حوزةهنري، «مركز مطالعات و تحقيقات جنگ» وابسته به سپاه پاسداران انقلاب اسلامي، «بنياد حفظ آثار و ارزشهاي دفاع مقدس» در زمينة ضبط خاطرات رزمندگان و تحقيق و تأليف درباره تاريخ جنگ فعاليت ميكنند.
نقش و فعاليتهاي احزاب و گروههاي اسلامي و غيراسلامي در سالهاي پس از پيروزي انقلاب اسلامي مقولة ديگري است كه سبب پيدايش كتابهاي تاريخي متعددي در اين مقوله شده است. از جمله اين آثار است: تشكل فراگير: مروري بر يك دهه فعاليت حزب جمهوري اسلامي ايران اثر عبدالله جاسبي؛ سياستمداران اهل فيضيه اثر علي دارابي؛ اطلاعاتي درباره احزاب و جناحهاي سياسي ايران امروز تأليف عباس شادلو.
حوزههاي علميه و خصوصاً حوزة علميه قم نيز در اين سالها با احساس نياز به ورود به قلمرو تاريخنگاري، باب مطالعات و تأليفات تازهاي را گشودند و به تاريخ صدر اسلام و تاريخ تشيع و نيز اموري از قبيل رابطة دين و دولت در عصر صفويه و تاريخ معاصر و سرگذشت و سرنوشت آن دسته از علماي دين كه منشأ تحولات سياسي بودهاند علاقه نشان دادند. به عنوان نمونه ميتوان به اين آثار اشاره كرد: دين و سياست در دوره صفوي و تاريخ سياسي اسلام هردو از رسول جعفريان؛ خط سوم در انقلاب مشروطيت ايران اثر ابوالفضل شكوري؛ پايداري تا پاي دار: سيري در حيات پربار علمي، معنوي، اجتماعي و سياسي شهيدحاج شيخفضلالله نوري اثر علي ابوالحسني.
در سالهاي پس از پيروزي انقلاب حاكمان و مسئولان بلندپاية حكومت پهلوي و نيز جمهوري اسلامي به بازگويي خاطرات خود از انقلاب پرداختند و از اين طريق شماري از كتابهاي تاريخي را پديد آوردند. خاطرات رجال سياسي و مسئولان بلندپايه حكومت پهلوي غالباً به قصد توجيه وضع دوران قبل از انقلاب يا به قصد تبيين علت بروز انقلاب پديد آمده و عموماً گويندگان و نويسندگان آنها ميخواستهاند خود را از خطاهايي كه منجر به سقوط حكومت پهلوي شد مبرا سازند. خاطرات هاشمي رفسنجاني، صادق خلخالي، مهدي بازرگان از جمله خاطرات سران حكومت اسلامي است و از ميان خاطرات رجال و وابستگان به دربار پهلوي ميتوان به خاطرات محمدرضا پهلوي، اسدالله علم، علي اميني، حسين فردوست، و نيز اشخاصي مانند دكتر علياكبر سياسي، احمد آرامش، احسان نراقي، احمدعلي مسعود انصاري، جهانگير تفضلي اشاره كرد. نويسندگان خارجي نيز با هدف توجيه اقدامات كشور خود و حفظ منافع كشورشان خاطراتي نگاشتهاند كه از اين ميان ميتوان به خاطرات ويليام سوليوان، زبيگينو برژينسكي، هنري كيسينجر، و كرميت روزولت اشاره كرد. در اين دوره تأليف تكنگاريهايي در شرح حال رجال سياسي دوره پهلوي نيز رواج يافت. نمونهاي از تكنگاريها بدين قرار است: معماي هويدا اثر عباس ميلاني، خاطرات سياسي محمدساعد مراغهاي، كتاب داورو عدليه، هردو از باقر عاقلي؛ يادنامة آيتالله سيدرضا فيروزآبادي (13253ش- مرداد 1334ش) اثر محمد تركمان.
در كنار آثار پديدآمدة مرتبط با انقلاب يا ناشي از انقلاب اسلامي، ميبايد به آثار و كتابهاي تاريخي ديگري كه موضوعاً ارتباطي با انقلاب ندارد ولي در اين دوره به ظهور رسيده اشاره كرد. خاطرات سياسي و اجتماعي فراواني كه از سلاطين و رجال دورة قاجار به چاپ رسيده يا با تصحيح انتقادي تجديد چاپ شده و نيز ترجمة كتابهاي تاريخ ايران كمبريج از جمله آثار تاريخي متعلق به اين دوره است. براي نمونه ميتوان از اين آثار ياد كرد: روزنامه خاطرات عينالسلطنه به كوشش مسعود سالور و ايرج افشار؛ روزنامه خاطرات عزيزالسلطان «مليجك ثاني» به كوشش محسن ميرزايي؛ خاطرات تاجالسلطنه و كتاب رضاقليخان نظامالسلطنه، زندگي سياسي هر دو از منصوره اتحاديه. فراواني آثار روزنامهنگارانه و عامه پسند در تاريخنگاري نيز از مشخصات اين دوره است، با اين تفاوت كه اين آثار ارزش استنادي ندارد و نميتواند مرجع مناسبي براي پژوهش باشد.
در سالهاي پس از پيروزي انقلاب به دليل وقوع حوادث جهاني مهمي مانند فروپاشي اتحاد جماهير شوروي، توجه تاريخنگاران به ترجمه يا تأليف كتابهايي درباره تاريخ كشورهاي استقلال يافتة آسياي ميانه و قفقاز جلب شد كه ميتوان آن را حوزهاي جديد در عرصة تأليفات تاريخي در ايران به حساب آورد. آثاري چون: ايران و قفقاز اران و شروان به كوشش پرويز ورجاوند؛ قفقاز در تاريخ معاصر تأليف كاوه بيات؛ چچنها در گذر تاريخ اثر افسانه منفرد و كاوه بيات؛ قيام باسماچيان اثر احمد زكي وليدي طوغان؛ تاريخ شروان و دربند و كتاب پژوهشهايي در تاريخ قفقاز هر دو از ولاديمير مينورسكي.
3) شيوهها و امكانات تازه در تاريخنگاري.
تاريخنگاري دوره پهلوي در داخل و خارج ايران از اسناد و مدارك دولتي فراواني كه در اثر انقلاب اسلامي در دسترس مورخان قرار گرفت، برخوردار گشت. در ايران مراكز و مؤسسات گوناگون مبادرت به تنظيم و انتشار اسناد خود كردهاند، از جمله مركز بررسي اسناد تاريخي وزارت اطلاعات كه اسناد ساواك را در اختيار دارد، نيروي انتظامي كه مجموعهاي از اسناد شهرباني را نگهداري ميكند، اداره كل اسناد و آرشيو وزارت امور خارجه، وزارت امور خارجه، اداره كل آرشيو و اسناد رياست جمهوري كه اسناد دربار و نخستوزيري را در اختيار دارد و واحد تاريخ سازمان اسناد ملي. مركز اسناد انقلاب اسلامي نيز با انتشار دهها جلد كتاب، اسناد فراواني را از سالهاي قبل و بعد از پيروزي انقلاب اسلامي در دسترس قرار داده است. مؤسسه مطالعات تاريخ معاصر ايران، وابسته به بنياد مستضعفان و جانبازان، نيز اسناد به دست آمده از رجال و مسئولان قبل از انقلاب را در بيست هزار فقره منظم كرده و به مركزي براي مطالعه تاريخ دورة پهلوي مبدل شده است. علاوه بر اينها، اسنادي از سوي دارندگان آنها و نيز خاطرات شخصي متعددي منتشر شده كه بعضي از آنها براي روشن كردن مبهمات تاريخ معاصر سودمند است.
رونق تاريخنگاري را در ايران پس از پيروزي انقلاب اسلامي ميتوان از افزايش مجلات تخصصي تاريخ استنباط كرد. بعضي از مهمترين اين مجلات عبارتند از: فصلنامه تاريخ معاصر ايران، وابسته به مؤسسه مطالعات تاريخ معاصر ايران؛ مجلة تحقيقات تاريخي، وابسته به مؤسسه مطالعات تحقيقات تاريخي كه به پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات تاريخي تغيير نام يافته؛ مجله تاريخ، وابسته به دانشكده ادبيات و علوم انساني دانشگاه تهران؛ فصلنامة تاريخ روابط خارجي، وابسته به مركز اسناد تاريخ ديپلماسي وزارت امور خارجه؛ فصلنامه ياد، وابسته به بنياد تاريخ انقلاب اسلامي، تاريخ اسلام، فصلنامه مؤسسه آموزش عالي باقرالعلوم وابسته به دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم؛ فصلنامة تاريخ و فرهنگ معاصر، وابسته به مركز بررسيهاي اسلامي؛ مجلة باستانشناسي و تاريخ، وابسته به مركز نشر دانشگاهي؛ مجلة گنجينة اسناد، وابسته به سازمان اسناد ملي ايران؛ مجلة رشد آموزش تاريخ، وابسته به سازمان پژوهش و برنامهريزي آموزشي وزارت آموزش و پرورش؛ مجله كتاب ماه تخصصي تاريخ و جغرافيا، وابسته به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي.
از جمله تحولات شيوه تاريخنگاري، گسترش تاريخ شفاهي است كه در آن صداي اشخاص ضبط ميشود. بسياري از تاريخنگاران كتابهاي خود را بر اساس گزارشهاي شفاهي و خاطرات اشخاص نوشتهاند. از اينگونه آثار است: خاطرات نورالدين كيانوري و خاطرات بازرگان: شصت سال خدمت و مقاومت. نخست در خارج از كشور، دانشگاه هاروارد با بسياري از رجال و مسئولان قبل از انقلاب – كه خارج ازايران اقامت داشتند – مصاحبه كرد. بعضي از اين مصاحبهها در ايران انتشار يافته است. در داخل كشور نيز مؤسساتي، مانند گروه تاريخ شفاهي مركز اسناد انقلاب اسلامي و مؤسسه مطالعات تاريخ معاصر ايران و حوزة هنري وابسته به سازمان تبليغات اسلامي، مجموعههايي از تاريخ شفاهي به وجود آوردند. راديو بي.بي.سي نيز با مصاحبه با بسياري از افراد به اين شيوه كمك كرد. كتاب انقلاب ايران به روايت راديو بي.بي.سي حاوي اين مصاحبههاست.
افزايش كمي كتابهاي تاريخ را در ايران پس از پيروزي انقلاب اسلامي ميتوان با استفاده از آمار اين نوع كتابها اثبات كرد. به استناد آمار تقريبي مؤسسه خانه كتاب ايران، از ابتداي انقلاب اسلامي تا پايان 1379ش، 6،645 كتاب تاريخي در ايران تأليف و 1،880 كتاب تاريخي ترجمه و منتشر شده است. توجه به كتابهاي تاريخي سبب شده است تا بعضي مؤسسات انتشاراتي خاص كتب تاريخي به وجود آيد كه از جملة آنها ميتوان به مؤسسة «نشر تاريخ ايران» خانم منصوره اتحاديه اشاره كرد.
به طور كلي ميتوان گفت كه تاريخنگاري در ايران پس از پيروزي انقلاب اسلامي روندي پرشتاب داشته و اين روند همچنان ادامه دارد. با آنكه انبوهي از تحليلها و تحقيقات و اسناد و مدارك و خاطرات و مصاحبهها در اين زمينه انتشار يافته است، هنوز كار ناكرده در اين عرصه بسيار است. در بسياري از كتابهايي كه دربارة تاريخ انقلاب اسلامي در داخل كشور منتشر شده تبعيت از يك نظريه و يك روش تاريخنگاري به چشم نميخورد و در كتابهايي كه در خارج از كشور تأليف شده فقدان آگاهي از واقعيتها و نداشتن شناخت واقعي و درك صحيح از وضع ايران در سالهاي قبل و بعد از پيروزي انقلاب محسوس است. همچنين در بسياري از آثاري كه در باب تاريخ دوره پهلوي و انقلاب اسلامي تأليف شده، جدا كردن انگيزههاي سياسي از واقعيات تاريخي كار آساني نيست و همين امر داوري در باب اين آثار و استفاده از آنها را براي پژوهندگان دشوار ميسازد.
غلامعلي حداد عادل
منبع: دانشنامه جهان اسلام، بنياد دايرهالمعارف اسلامي،
جلد ششم، صص 156 تا 159 این مطلب تاکنون 4828 بار نمایش داده شده است. |
|
|
|