ماهنامه الکترونيکي دوران شماره 174   ارديبهشت ماه 1399
 

 
 

 
 
   شماره 174   ارديبهشت ماه 1399


 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 
برگی از پرونده انقلاب

«دانشگاه آذرآبادگان» یا همان «دانشگاه تبریز» دومین دانشگاه قدیمی کشور است که در بسیاری از تحولات سیاسی ایران خبرساز بوده است. دانشجویان این دانشگاه در جریان انقلاب اسلامی، با صدور بیانیه‌های متعدد، اعتصاب، تحصن و برپایی تظاهرات، تاثیر بسزایی در روشنگری جامعه داشتند.
یکی از مهمترین وقایعی که در سالهای آخر حکومت پهلوی در تبریز رخ داد قیام 29 بهمن 1356 بود. خروش آن روز اهالی تبریز به مناسبت چهلم شهدای 19 دی قم، شهادت شماری از اهالی و دانشجویان را به همراه داشت و خود بستری شد برای برپایی مراسم «چهلم»‌های بعدی.
دهم فروردین 1357 اهالی یزد و اهواز و جهرم چهلم شهدای تبریز را به تظاهرات سیاسی دیگری بدل ساخته و خود نیز شهدایی برجای گذاشتند. اندکی بعد دانشجویان دانشگاه تبریز با تدارک ویژه برنامه و صدور اعلامیه از همقطاران خود خواستند تا در 18 اردیبهشت با تظاهرات در صحن دانشگاه یاد شهدای تظاهرات اخیر در سراسر کشور را گرامی داشته بار دیگر مخالفت خود را با حکومت پهلوی آشکارا اعلام کنند. اعلامیه دانشجویان دانشگاه تبریز دو تفاوت عمده با دیگر اعلامیه‌های آنان داشت. نخست آنکه برای اولین‌بار در متن اعلامیه فرازهایی از آیات قرآن کریم مبنی بر اینکه «اسلحه‌های خود را بردارید و با گروه کفار بجنگید» درج شده بود. دوم آنکه در این اعلامیه از گروه‌های چپ و دانشجویانی با وابستگی فکری به مکتب مارکسیسم خواسته شده بود تا از شرکت در این تظاهرات خودداری کنند. دانشجویان در واقع می‌خواستند بگویند که حرکت اعتراضی‌شان بر پایه باورهای اسلامی استوار است.
از نخستین ساعات روز 18 اردیبهشت، نیروهای نظامی به ماموران گارد دانشگاه پیوستند و با حضور در محوطه دانشگاه آماده مقابله با هرگونه تظاهرات شدند. آنان پیش از حضور دانشجویان و کارکنان دانشگاه در محل استقرار یافته و دستور داشتند با ایجاد جو رعب و وحشت، دانشجویان را از هر نوع تحرکی بازدارند. دانشجویان در ابتدا بر سر کلاسها حاضر شده و تا حوالی ظهر هیچگونه واکنشی به حضور این نیروها نشان ندادند. پس از پایان کلاس‌های درس، رفته رفته تظاهرات شکل گرفت. دستجات دانشجویی آرام آرام از دانشکده‌های فنی، علوم، پزشکی و ادبیات به سمت ساختمان مرکزی و اداری دانشگاه به راه افتادند. شعار اکثر آنان «لا‌اله‌‌الا‌‌الله» و «درود بر خمینی» بود. حضور انبوه دانشجویان به ویژه دختران با پوشش اسلامی از نکات بارز این تظاهرات بود.
در نزدیکی ساختمان مرکزی، دانشجویان دانشکده‌های مختلف به هم پیوستند. شعار «مرگ بر شاه» آنان واکنش تند نیروهای انتظامی را به همراه داشت. طنین این فریاد نخستین بار بود که در فضای دانشگاه می‌پیچید. افراد پلیس مجهز به سپر و باطومهای چوبی بلند به سوی این گروه از دانشجویان حمله‌ور شدند. در این هنگام دانشجویان دانشکده علوم در ضلع غربی میدان دانشگاه مستقر بودند. هنگام حمله به دانشجویان گروهی از افراد پلیس جلوی در ساختمان مرکزی ماندند و گروهی دیگر به ضلع غربی میدان دانشگاه یورش بردند. با دو پاره شدن پلیس دانشجویان با استفاده از فرصت، مهاجمین را محاصره کرده با استفاده از چوب، سنگ، شیلنگ، پاره‌های آجر و .... آنان را به شدت مورد ضرب و جرح قرار دادند. نیروهای زخم خورده پلیس با فرار به سمت ساختمان مرکزی به سازماندهی مجدد خود پرداختند. دانشجویان نیز درهای ورودی دانشگاه را بسته مانع از ورود نیروهای کمکی پلیس به داخل دانشگاه شدند. در این درگیری دو دستگاه خودرو متعلق به معاون دبیر کل حزب رستاخیز و همکاران دستگاه اطلاعاتی رژیم در دانشگاه توسط دانشجویان واژگون و به آتش کشیده شد. اندکی پس از آغاز برخورد پلیس با دانشجویان، چند کامیون مملو از کماندو با تجهیزات کامل به دانشگاه رسید. این نیروها بعد از قیام 29 بهمن 1356 تبریز برای مقابله با هرگونه حرکت اعتراضی مردم در این شهر سازماندهی شده بودند. نیروهای تازه‌وارد بلافاصله با هجوم همه جانبه به دانشجویان، اقدام به تیراندازی کردند. صدای شلیک گلوله، گاز اشک‌آور، مسلسل لحظه‌ای خاموش نمی‌شد. دانشجویان به داخل دانشکده‌ها پناه بردند. پلیس حتی مجال فرار به دانشجویان را هم نمی‌داد. پیش از این در چنین شرایطی نیروهای انتظامی تنها تلاش می‌کردند دانشجویان را متفرق کرده و یا فراری دهند. آنان معمولاً به داخل دانشکده‌ها نمی‌رفتند. اما این بار چنین برنامه‌ای در دستور کار نبود و با هجوم وحشیانه به داخل دانشکده‌ها، دانشجویان را به شدت کتک زده و درها و پنجره‌ها را شکستند.
در تظاهرات 18 اردیبهشت 1357 دو دانشجو به نام‌های محمد غلامی دانشجوی سال سوم علوم طبیعی و داوود میرزایی دانشجوی سال اول دانشکده علوم تربیتی به شهادت رسیدند. پیش از این دانشجویان دیگری از این دانشگاه در جریان تظاهرات خیابانی تبریز به شهادت رسیده بودند. اما این اولین باری بود که پلیس در داخل محوطه دانشگاه اقدام به تیراندازی می‌کرد. اگرچه تنها نام این دو دانشجو به عنوان شهدای روز 18 اردیبهشت در تاریخ انقلاب ثبت شد، اما بسیاری از مردم عقیده داشتند که در جریان این قیام دانشجویی، افراد بیشتری از میان مجروحان توسط پلیس دستگیر و به دور از چشم دیگران به مراکز درمانی منتقل و به شهادت رسیدند.
پس از این رخداد دانشگاه تبریز پند روز تعطیل شد. آثار حمله پلیس به دانشکده‌ها روز 23 اردیبهشت همزمان با بازشدن دانشگاه به روی کارکنان و دانشجویان نمایان شد. با اینکه در این فرصت چهار روزه تعطیلی، درها و پنجره‌ها ترمیم و آثار جنایات از کف راهروها و کلاسها محو شده بود. اما لکه‌های خون همچنان بر روی اغلب دیوارها خودنمایی می‌کرد.
بعد از حادثه روز 18 اردیبهشت، ترم تحصیلی عملاً معلق و تعطیل شد. دو روز بعد از این حادثه چند تن از استادان دانشگاه تبریز گرد هم آمدند و اعلامیه اعتراض‌آمیزی در این خصوص منتشر کردند و تصمیم گرفتند در اعتراض به این حادثه راهپیمایی دیگری برپا کنند. با انتشار این خبر دانشگاهیان تبریز در روز 23 اردیبهشت در مقابل ساختمان کتابخانه دانشگاه گردهم آمده و قطعنامه شدیداللحنی صادر نمودند. در متن این قطعنامه ضمن شرح مختصری از «حوادث فجیع» روز 18 اردیبهشت، رفتار «بی‌شرمانه» ماموران انتظامی محکوم شده و خروج نیروهای حکومتی از دانشگاه و آزادی تمامی دستگیرشدگان درخواست شده بود.
پس از قرائت این قطعنامه راهپیمایی آرامی در صحن دانشگاه برپا شد و تظاهرکنندگان به طرف یک‌یک دانشکده‌ها رفتند و در مقابل درهای دانشکده‌ها به سوی قبله ایستادند و به یاد شهدای 18 اردیبهشت فاتحه خواندند. گروهی از مجروحین آن حادثه نیز با لباس بیمارستان در این تجمع حاضر شده و احساسات همگان را برانگیختند. آنها با حضور در محوطه بیرونی دانشگاه، مردم را نیز در جریان این تجمع اعتراضی قرار دادند. در پی این اقدام انبوهی از ناظران نیز به مقابل دانشگاه تبریز آمده، با دانشجویان اعلام همبستگی کردند.
چند روز بعد از این حادثه نیز، جامعه روحانیت مبارز تبریز اعلامیه شدیداللحنی در محکومیت کشتار دانشجویان و هتک حرمت محیط علم و دانش، توسط ماموران رژیم، صادر نمود. این اعلامیه به امضای علمای برجسته تبریز از جمله آقایان سید محمد علی قاضی طباطبایی، سید حسن انگجی، سید محمد علی انگجی، عبدالحسین غروی، کاظم دینوری، عبدالحمید بنایی و 57 نفر دیگر رسیده بود.
حدود یک هفته بعد از حادثه روز 18 اردیبهشت دکتر مرتضوی رئیس دانشگاه تبریز نیز که به مداخله نیروهای انتظامی و فجایع آنان معترض بود از سمت خود استعفا داد. در آن زمان حکم انتصاب روسای دانشگاه‌ها با امضای شاه صادر می‌شد. به دنبال این استعفا حدود یکهزار نفر از استادان و کارکنان دانشگاه با امضای طوماری از این حرکت دکتر مرتضوی تجلیل کردند. حدود دو هفته پس از واقعه 18 اردیبهشت وزیر علوم و آموزش عالی با هدف معرفی سرپرست جدید دانشگاه تبریز و در اعلام پایان حوادث به وقوع پیوسته و وادار کردن دانشگاه تبریز به از سرگیری فعالیت‌های دانشگاهی به تبریز سفر کرد. در این میان خبر می‌رسید که گروهی به اشاره ماموران امنیتی در پی نامه‌نگاری برای طرح خواسته‌های صنفی و رفاهی هستند که حدود 200 نفر از مدرسان دانشگاه در نامه‌ای خطاب به دکتر نهاوندی وزیر علوم و آموزش عالی خواستار آزادی کامل در محیط‌های آموزشی شدند.
اگرچه جنبش دانشجویی در ایران علیه حکومت پهلوی از 16 آذر 1332 شکل جدی‌تری به خود گرفته بود، اما تا بروز حادثه 18 اردیبهشت 1357 بیشتر اعتراضات دانشجویی به صورت صنفی سازمان‌دهی می‌شد. پس از این رخداد تظاهرات دانشجویان با قیام‌های مردمی گره خورد و دانشجویان هم‌دوش با توده‌های مردم، گام به گام بیرق حکومت پهلوی را پایین کشیدند.
منبع: دائره‌المعارف انقلاب اسلامی، انتشارات سوره مهر، ج سوم ، 1394، ص 443 و 444

این مطلب تاکنون 1837 بار نمایش داده شده است.
 
     استفاده از مطالب با ذکر منبع مجاز مي باشد.                                                                                                    Design: Niknami.ir