بازخوانی عملکرد ساواک در اولین سال پس از پیروزی انقلاب | از همان نخستين روزهاي پس از پيروزي انقلاب اسلامي، رهبران نظام اسلامي شواهد و قراين آشكاري در دست داشتند كه نشان ميداد اعضا و عوامل ساواك با هماهنگي ساير عوامل رژيم سابق و نيز برخي گروههاي سياسي معارض، توطئه را آغاز كرده و بهويژه به دليل شناخت قابلتوجهي كه از كشور دارند، در بسياري از موارد هدايت عوامل ضدانقلاب را برعهده گرفتهاند. امام خميني طي سخنرانيها و پيامهاي مكرر خود مردم را به ضرورت هوشياري در برابر اقدامات خرابكارانه و توطئههاي عوامل و اعضاي ساواك و ساير عناصر وابسته به رژيم سابق هشدار داده و تصريح ميكردند كه در شرايط پيروزي انقلاب، دشمنان نظام جمهوري اسلامي، عوامل وابسته به ساواك و ساير نيروهاي خود را براي ايجاد اختلاف و چند دستگي و نيز اقدامات خرابكارانه بسيج كردهاند.
عوامل وابسته به ساواك براي ناامن كردن كشور و مقابله با نظام اسلامي در برخي شهرها به مدارس دخترانه حمله كرده و تعدادي از دانشآموزان و معلمان را به قتل رساندند و تعدادي را نيز مجروح و مضروب ساختند. ساواكيان اميدوار بودند با ايجاد رعب و وحشت نظام جديد را متزلزل كنند. اخبار كشور حاكي از متشكل شدن ساواكيهاي سابق در گروههاي چندين نفري براي ضربه زدن به نظام اسلامي بود. رهبران انقلاب نيز به مردم هشدار ميدادند كه اعضا و عوامل وابسته به ساواك به انواع اسلحههاي سرد و گرم مسلحند و منتظر فرصت براي درگير شدن با مردم هستند. به تدريج در برخي استانها ناآراميهايي به وقوع ميپيوست و مسئولان تصريح ميكردند كه در سازماندهي اين ناآراميها، ساواكيهاي سابق نقش مهمي دارند. عوامل و اعضاي سابق ساواك در صف ناراضيان و مخالفان انقلاب وارد شده و براي ضربه زدن به نظام اسلامي تلاش ميكردند. از جمله اقداماتي كه در طول دوران يك ساله پس از پيروزي انقلاب اسلامي، عناصر و عوامل وابسته به ساواك در سازماندهي، هدايت و اجراي آن مشاركت داشتند، چنين است:
1ـ ايجاد آشوب و كشتار مستمر در كليه مناطق كردستان مانند مهاباد، سنندج، سقز، سردشت، بانه، پاوه، كامياران، اورامانات، سلماس، نقده و ...
2ـ ايجاد اغتشاش و هرج و مرج و قتل در گنبد، تبريز، تهران، زاهدان، بندر لنگه، قم و ...
3ـ ترور شخصيتهاي اسلامي و افراد مبارز
4ـ قتل و ترور مداوم پاسداران در هر نقطه از كشور
5ـ آتش زدن متناوب جنگلها و مراتع
6ـ آتش زدن صندوقهاي رأي
7ـ آتش زدن خرمنها و تخريب زمينهاي زراعتي و باغستانها
8ـ مسموم كردن آب رودخانهها براي از بين بردن ماهيها
9ـ تخريب و آتش زدن مغازهها و خانههاي مردم
10ـ سرقت اموال مردم
11ـ اشغال مراكز دولتي بنام تحصن و...
12ـ كارشكني در جريان كار مراكز توليدي و كارخانهها
13ـ راهزني و سرقت اموال و گوسفندان مردم
14ـ كشتار بيرويه گاوها و گوسفندان شيرده يا حامله برههاي شيري و صيد حيوانات و پرندگان وحشي
15ـ پخش شديد سلاح
17ـ خارج كردن پول، طلا، اجناس قيمتي و اسناد سياسي
18ـ جعل اسكناس، گذرنامه و مهر به نام كميته امام و نظاير آن
19ـ انفجار در مراكز عمومي و خصوصي از جمله راهآهن، لولههاي نفت، دكلهاي مخابراتي و ... مثلاًٍ در ديماه 58 طبق نوشته روزنامهها 30 مورد انفجار به وقوع پيوسته يا ماده انفجاري كشف و از كار افتاده است.
20ـ ايجاد بينظمي در روستاها و تشديد اختلافات خانوادگي و قبيلهاي در ميان روستائيان.
21ـ سرقت بانكها، از باب نمونه از تاريخ 20/8/58 تا 4/11/58 ـ 21 فقره موجودي بانكها يا قلمهايي از قبيل 10 ميليون تومان به سرقت رفته است.
22ـ طرح شعارها و كانالهاي انحرافي، جو كاذب درست كردن، بالا بردن توقعات غيرعملي در مردم و دامن زدن به اختلافات قشرها و گروههاي گوناگون
23ـ شايعه پراكني، تهمت و ايجاد جو بدبيني نسبت به انقلاب اسلامي و شخصيتهاي اسلامي يا ملي
24ـ روئيدن احزاب و گروههاي قارچگونه كه بيشتر آنها مقاصد توطئهآميز داشته و تعداد آنها در حدود صد گروه رسيده است و ...
عوامل ساواك با پاسداران و نيروهاي وفادار به نظام جمهوري اسلامي درگير ميشدند كه معمولاً تلفات جاني نيز به همراه داشت. بسياري از انقلابيون در شهرهاي مختلف طي نخستين ماههاي پس از پيروزي انقلاب، توسط ساواكيان تهديد به مرگ ميشدند. در همان حال برخي مسئولان و وفاداران به انقلاب نيز در درگيريهاي نظامي و يا طي عمليات تروريستي كه توسط عوامل ساواك طراحي و اجرا ميشد، به شهادت ميرسيدند. در برخي مناطق كشور، ساواكيهاي سابق در دستههاي چندين نفري به گروههاي گشت و مقر و محل استقرار نيروهاي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي و كميتههاي انقلاب اسلامي حمله ميكردند كه طي آن تلفاتي به طرفين وارد ميشد. در همان حال ساختمانها و دواير دولتي و حكومتي نيز از حملات تروريستي و بمبگذاريها و ديگر اقدامات تخريبي عوامل ساواك و ضدانقلاب مصون نبود.
با اين احوال هرچه زمان ميگذشت نيروهاي انقلاب در تقابل با ضدانقلابيون و ساواكيها حالت تهاجمي به خود ميگرفتند و براي برخورد با مخالفان از برنامهريزي و امكانات بيشتري برخوردار ميشدند. با اين احوال تا مدتها عوامل ساواك براي انقلاب نوپا تهديدي جدي محسوب ميشدند. چنانكه در روز برگزاري رفراندوم تعيين نوع نظام انقلابي (در 11 فروردين 1358) عوامل وابسته به ساواك در شهرهاي مختلف، انقلابيون را به حملات تروريستي و غافلگيرانه تهديد ميكردند. گفته ميشد به دنبال پيروزي انقلاب صدها هزار اسلحه از پادگانها و مراكز نظامي خارج شده كه بخش قابل توجهي از آن به چنگ ضدانقلابيون و زخمخوردگان از جريان انقلاب، نظير ساواكيها افتاده و به تبع آن گروههاي مختلفي از ضدانقلاب و ساواكيهاي سابق فرصتي دوباره براي درگيري با انقلابيون و وفاداران به انقلاب به دست آوردهاند. برخي بر اين باورند كه ترور افرادي نظير آيتالله مرتضي مطهري و سرلشكر محمدولي قرني با هدايت و برنامهريزيهاي عوامل ساواك صورت گرفته و گروههايي نظير گروه فرقان آلت دست ساواكيهاي سابق و عوامل وابسته به رژيم گذشته شدهاند. همزمان با گسترش ناآراميها در برخي استانهاي كشور، مسئولان دولتي شواهدي در اختيار داشتند كه حاكي از حضور و نفوذ اعضا و عوامل وابسته به ساواك در ميان ضدانقلابيون و اغتشاشگران در گوشه و كنار كشور بود. چنانكه در پي وقوع ناآراميها در استان خوزستان، دولت تصريح كرد كه عوامل ساواك و ساير عناصر وابسته به رژيم سابق در رأس بر هم زنندگان نظم و شورشيان قرار داشته و نيز در جريان ناآراميهاي گنبد كاووس و تركمن صحرا نيز اعضا و وابستگان به ساواك و رژيم سابق نقش قابلتوجهي داشتند. حضور و نقش ساواكيهاي سابق در ناآراميها و اغتشاشات كردستان نمود بيشتري داشت. به دليل موقعيت خاص كردستان، پس از پيروزي انقلاب اسلامي، بسياري از عوامل و عناصر وابسته به ساواك و رژيم سابق به آن ناحيه گريخته و آماده بودند در صف برخي گروههاي سياسي كه در سلك مخالفان و معارضان نظام جمهوري اسلامي ايران قرار گرفته بودند، با وفاداران به نظام انقلابي درگير شوند. درگيري نيروهاي وفادار به انقلاب با عوامل وابسته به ساواك و رژيم سابق در كردستان از همان نخستين ماههاي پس از پيروزي انقلاب اسلامي آغاز شده و از شدت بيشتري برخوردار بود. در اين ميان به دليل همجواري كردستان با عراق، ضدانقلابيون و عناصر وابسته به ساواك با سهولت و امكانات بيشتري با انقلابيون رو در رو شده و در شرايط مقتضي و تحت فشار انقلابيون، كشور را به مقصد عراق، كه همكاري نزديكي با ضدانقلابيون داشت، ترك ميكردند. در اين ميان شواهدي هم وجود داشت كه حاكي از حضور تعيين كننده عوامل و مأموران سيا و موساد در صف ضدانقلابيون كردستان و برخي مناطق كشور بود.
شمار قابلتوجهي از ساواكيهاي سابق از كشور خارج شده و در كشورهاي مختلف اروپايي، امريكا و خاورميانه ساكن شده بودند و گروه قابل توجهي از اين افراد نيز آماده پيوستن به اردوگاه ضدانقلاب (عمدتاً سلطنتطلب) در مناطق مختلف جهان بودند. هر از گاه اخباري در نشريات و خبرگزاريهاي داخلي و خارجي منتشر ميشد كه حاكي از تلاش ساواكيان فراري براي تشكيل هستههاي مقاومت طرفدار سلطنت ساقط شده پهلوي براي مقابله با نظام جمهوري اسلامي بود. گفته ميشد عناصري از ساواك گروهي تحت عنوان «نهضت آزادي طرفدار شاه» در قطر تشكيل دادهاند. برخي از اعضاي ساواك به هنگام حضور شاه در كشورهاي مختلف جهان با او ملاقات كرده و درباره يافتن راههايي براي مبارزه با نظام اسلامي مشورت ميكردند. شواهد موجود نشان ميدهد كه شاه نيز تا حدودي به اين باور رسيده بود كه اعضاي ساواك و ساير سلطنتطلبان توان لازم براي ضربه زدن به نظام جديد ايران را دارند. بسياري از وابستگان ساواك همگام با ساير ضدانقلابيون طرفدار سلطنت، مدتها با وعده نبرد با نظام جمهوري اسلامي از كمكهاي مالي خاندان سلطنت برخوردار بودند و شمار قابلتوجهي از آنان به هدف متشكل كردن ضدانقلابيون طرفدار رژيم سابق، در كشورهاي مختلف اروپايي، امريكا و خاورميانه در آمد و شد بودند. در اين ميان عراق پذيراي اكثر عناصر و عوامل وابسته به ساواك و رژيم سابق بود. سفارت امريكا در تهران تا واپسين هنگام فعاليت رسمي در ايران با بسياري از افراد و گروههاي سياسي مخالف نظام جمهوري اسلامي در داخل و خارج تماس داشت. در گزارشات سفارت از مذاكرات، گفت و گوها و نشستهاي متعددي سخن به ميان آمده كه بين چهرههاي مشهور ساواك و وابستگان رژيم سابق در كشورهاي اروپايي، براي يافتن راههاي مقابله با نظام نوپاي جمهوري اسلامي در جريان بود. در همان نخستين ماههاي پس از سقوط رژيم پهلوي، برخي نشريات خارجي تنها شمار ساواكيهايي را كه در گروههايي متشكل و با كمك امريكا به قاهره وارد شده بودند تا بر ضد نظام اسلامي وارد عمل شوند، 9000 نفر برآورد ميكردند. گفته ميشد اين افراد قصد دارند با هدايت شاه و شاپور بختيار و نيز حمايتهاي سيا و موساد و احياناً حكومت وقت مصر، فعاليتهايي بر ضد نظام جمهوري اسلامي سازماندهي كنند. پاريس از مهمترين مناطق اروپا به شمار ميرفت كه پذيراي شمار زيادي از اعضا و عوامل وابسته به ساواك و گروههاي مختلف ضدانقلاب طرفدار سلطنت بود. همزمان با آغاز تحركات ساواكيهاي سابق در خارج كشور، هر از گاه اخبار و شايعاتي هم درباره وجود هماهنگي بين آنان با همكاران سابقشان در شهرهاي مختلف ايران و طرحهاي مختلفي كه براي مقابله با نظام جمهوري اسلامي در دست اقدام داشتند، در بين افكار عمومي منتشر ميشد. از جمله گفته ميشد اعضا و عوامل ساواك در صدد راهاندازي برخي ايستگاههاي راديويي و تلويزيوني در نقاطي از داخل و خارج ايران و پخش برنامههايي بر ضد نظام اسلامي هستند. هرچه زمان ميگذشت ساواكيها و ساير عوامل ضدانقلاب مأيوس از هر اقدام نظامي و رو در رو، عمدتاً به برنامهها و طرحهاي تبليغاتي، رسانهاي و نظاير آن گرايش يافتند؛ اين روند هنوز نيز ادامه دارد. اعضا و عوامل وابسته به ساواك، علاوه بر همكاري با ايرانيان معارض و مخالف نظام اسلامي، با برخي كشورها و سرويسهاي اطلاعاتي ـ امنيتي و جاسوسي بيگانه نيز بر ضد ايران متحد شده و در يك صف قرار گرفتند. در طول دوران 8 ساله جنگ تحميلي عراق عليه ايران نيز اعضا و عوامل ساواك به حمايت از رژيم متجاوز عراق برخاستند. به دنبال تحكيم و تثبيت موقعيت و جايگاه نظام جمهوري اسلامي در عرصههاي مختلف داخلي و بينالمللي، اعضا و عوامل ساواك نيز در داخل و خارج كشور به تدريج از تأثيرگذاري در عرصههاي سياسي و اجتماعي جامعه ايراني نااميد شده، منزوي و حذف شدند و به تاريخ پيوستند. منبع:مظفر شاهدی، ساواک، موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی ایران، ، ص 756 این مطلب تاکنون 3395 بار نمایش داده شده است. |
|
|
|