نیم نگاهی به زندگی شمس پهلوی | مالاندوزی و فساد مهمترین چیزی بود که از رضاخان به فرزندانش به ارث رسید. همه آنها چه دختر و چه پسر در این امر ید طولایی داشته و گوی سبقت را از هم میربودند. آنان تحت عناوین مختلف، حتی در پوشش امور خیریه نیز به مالاندوزی مشغول بودند.
با اینکه اشرف پهلوی در فسادهای مالی و اخلاقی پیشرو است، اما نباید خواهر بزرگترش یعنی شمس را در این بین فراموش کرد. فسادهای مالی و سوء استفادههای شمس پهلوی بزرگترین خواهر تنی محمدرضا پهلوی به وضوح در اسناد و خاطرات دیده میشود. اگرچه وی برخلاف خواهرش اشرف به امور سیاسی علاقه چندانی نشان نمیداد اما در عوض بیشتر وقت خود را در جمعآوری مال و زدوبندهای مالی میگذراند.
ثروت وی چنان افسانهای و غیرقابل باور بود که روزنامه "سانفرانسیسکو کرانیکال"، تنها گوشهای از ثروت شمس را "عجیبتر از داستان هزار و یک شب" خواند. در ادامه با تکیه با برخی از اسناد و گزارشهای ساواک که برای اولین بار منتشر میشود و همچنین خاطرات نزدیکان دربار پهلوی به گوشهای از فسادهای شمس پهلوی اشاره میشود.
شمس پهلوی اولین فرزند رضاخان از همسر دومش تاجالملوک که در آبان 1296 در تهران به دنیا آمده بود در سال 1315 با فریدون جم (فرزند محمود جم) ازدواج کرد. اما پس از شهریور 1320 و سقوط رضاخان از سلطنت، شمس ضمن ناسازگاری با فریدون جم زمینههای جدایی با وی را فراهم کرده و بدون متارکه رسمی با شوهر قانونی خود، در سال 1322 زندگی مستقلی را شروع کرد.
وی در این مدت درحالی که هنوز همسر فریدون جم محسوب میشد با عزتالدوله مینباشیان (معلم موسیقی خود که بعدها نام خود را به مهرداد پهلبد تغییر داد) ارتباط پیدا کرد و با وجود مخالفت دربار و بسیاری از اعضای خاندان سلطنت، در سال 1323 از فریدون جم طلاق گرفته و یک سال بعد با عزتالله مینباشیان ازدواج کرد.[1]
شمس، بزرگترین خواهر تنی محمدرضا پهلوی با توجه به نفوذی که بر روی برادرش داشت توانست در دوران سلطنت وی چندین مسئولیت برای خود دست و پا کند و از قبل این عناوین نیز به مالاندوزی و خوشگذرانی بپردازد.
آنچنان که «حسین فردوست» رئیس دفتر ویژه اطلاعات محمدرضا پهلوی میگوید: «شمس نیز مانند سایر خواهران و برادران محمدرضا، رئیس دهها سازمان خیریه و غیرخیریه بود که مراکز سوءاستفاده بودند.» از آنجا که او ریاست عالیه سازمان شیر و خورشید را برعهده داشت هزینه سفرهای پرخرج او و خانوادهاش نیز همواره از بودجه این سازمان و سازمانهای مشابه دولتی پرداخت میشد. بدین ترتیب تشکیل بنیاد و موسساتی تحت عنوان «خیریه» یکی از راههای مالاندوزی و دریچهای برای انجام فعالیتهای اقتصادی بود.
وی علاوه بر سوءاستفاده از اموال دولتی برای منافع شخصی خود، به همراه همسر و فرزندانش صاحب و یا سهامدار عمده چندین مؤسسه اقتصادی از جمله: شرکت پرشیان متال فورمز، شرکت صنعتی آلوم شارس، شرکت ساختمانی فرامین، شرکت شهر صنعتی کوروش، شرکت ساختمانی و مهندسی مهرشهر، شرکت مهندسی و ساختمانی ایرا، شرکت ایراسر، شرکت سازندگان، شرکت ایرا اس.پی.کاپاگ، شرکت ساختمانی خطوط لوله ایران، شرکت عمرانی شهر صنعتی ساوه، شرکت ساختمانی فیاتک، شرکت آناهیتا، شرکت ایران موبیل هومز، شرکت بازرگانی واردات، شرکت نان شهر، شرکت کشتیرانی دماوند و کانون ورزشی مهر بودند.[2]
همسر دوم شمس یعنی مهرداد پهلبد نیز از موقعیت خود بهترین بهره را برد و در سال 1330 به معاونت وزارت فرهنگ و ریاست اداره کل هنرهای زیبا و سپس در سال 1343 در کابینه حسنعلی منصور به وزارت فرهنگ و هنر منصوب شد و تا سقوط رژیم پهلوی در این سمت باقی ماند.
یکی از راهکارهای خاندان پهلوی برای فرار از پرداخت مالیات تصویب قوانین مربوط به معافیت مالیاتی در مجلس شورای ملی و توسط هیئت وزیران بود.
هیات وزرا در جلسه نوزدهم شهریور ماه 1317 بنابر پیشنهاد وزارت تجارت اعلام کرد که «پروانه ورود دو فقره کالا به شرح: 1- چهار بسته لوازم تخصصی و بیسکویت به ارزش 300 ریال از بیروت و 2- یک بسته حاوی ابریشمی و کفش به ارزش 180 ریال از کشور سوئد به نام والاحضرت شاهدخت شمس پهلوی وارد گمرک تهران گردیده به تقاضای اداره گمرک با معافیت از صدور داده شود.» بلافاصله این موضوع به امضای نخستوزیر نیز رسید و به منظور اجرا به وزارت بازرگانی ارجاع داده شد.[3] همچنین در 3 اسفند 1317 براساس دستور نخستوزیر مبلغ 62 مارک و 95 مارک، بابت بسته متعلق به شمس که از کارخانه "زایس ایکون درسدن" خریداری شده بود پرداخت شد.
در بهمن 1317 پروانه معافی برای صندوقهای بلور شمس از طرف رئیس اداره کل گمرک صادر میشود که براساس آن چهار صندوق بلور آلات متعلق به دختر بزرگ رضاخان از پرداخت مالیات معاف میشود. چنین معافیتی شامل بسیاری از اقلام وارداتی، از کوچکترین وسایل مانند لوازم آرایشی تا گرانترین وسایل همانند اتومبیل و ... میشد.
یکی دیگر از فسادهای اقتصادی شمس پهلوی، دور زدن قانون گمرکی و مالیاتی در زمینه تجارت اتومبیل بود. او با وارد کردن ماشینهای لوکس که همگی شامل معافیت گمرکی بودند، آن ماشینها را با قیمت بالا و سود فراوان در ایران به فروش میرساند. آن چنان که اسناد نشان میدهد، فقط طی سالهای 1317 تا 1319 بیش از ده دستگاه اتومبیل از انواع مختلف به نام شمس وارد ایران میشد که همگی مشمول معافیت گمرکی بودهاند.
اسناد فراوانی مبنی بر اختصاص معافیت مالیاتی به خودروهای وارداتی توسط شمس وجود دارد که در اینجا تنها به ارائه یک نمونه از این اسناد بسنده شد.
روند واردات اتومبیل توسط شمس پیگیرانه و با قوت ادامه داشت به طوری که در سال 1345 رقم واردات ماشین به ایران توسط وی به 10 دستگاه در سال رسید. آنچنان که در یکی از اسناد ساواک آمده است: «والاحضرت شمس پهلوی برای سال 1345 ده دستگاه اتومبیل سفارش فرموده بودند. 7 دستگاه آن در همان سال تدریجا ترخیص گردید و سه دستگاه آن که عبارت از شورلت استیشن و دوج چادری و یک دستگاه بنز 250 بود که در سال 46 رسید...»[4]
به رغم ثروت هنگفت، شمس برای کسب درآمد بیشتر دست به هر عمل زشتی میزد. "فریده دیبا"، مادر فرح در خاطرات خود ضمن اینکه از زندگی مرفه شمس و مشارکت وی با سرمایهداران بزرگ از جمله حبیبالله ثابت پاسال، حبیب القانیان، هژبر یزدانی، محمود خیامی و ... صحبت میکند درباره فسادهای مالی دیگر شمس میگوید: «عمل زشتی که شمس انجام میداد، گرفتن مبالغ هنگفت از واردکنندگان اشیای گرانبها، طلا، جواهر و کالاهای پرقیمت بود. سرمایهداران به او باج میدادند و در مقابل، کالاهای خود را به عنوان دربار شاهنشاهی وارد مملکت میکردند و از هرگونه بازرسی و مالیات معاف میشدند.» وی همچنین درباره قاچاق اشیاء تاریخی ایران به خارج از کشور توسط شمس و اشرف میگوید: «فرح که بیشتر از من به مسایل محرمانه واقف بود میگفت این دو خواهر [شمس و اشرف] در برابر دریافت پولهای کلان اجازه میدهند صادرکنندگان حتی اشیاء عتیقه و غیرقابل ارزشگذاری و میراث فرهنگی و ملی کشور را در بستهبندیهای منقوش به مهر دربار شاهنشاهی بدون هیچگونه وارسی به خارج بفرستند.»[5]
شمس همچنین سفرهای خارجی متعددی به کشورهای گوناگون انجام میداد. وی که در علاقه به خانه و قصر مجلل و لوازم لوکس معروف بود، در کشورهای خارجی خریدهای کلانی از جمله خرید لوازم و وسایل کاخ و قصرهای خود انجام داده و آن وسایل را به وسیله هواپیماهای دولتی به ایران انتقال میداد. او همچنین جواهرات مورد نظر خود را مییافت و با بودجه کلانی که در اختیارش بود آنها را میخرید.
یکی از نکات جالب توجه مسافرتهای خارجی شمس تنوع همراهان او بود. اعضای خانواده و افراد زیادی از جمله ندیمه، پرستار و پیشکار، خیاط، رئیس دفتر و ... وی را همراهی میکردند. به علاوه او همواره در سفرهایش چند سگ و گربه با خود میبرد. اسدالله علم در ذیل خاطرات تیر ماه 1352 مینویسد: «والاحضرت شمس درحال حاضر در ایالات متحده به سر میبرد... شاه گفت: متاسفانه باید بگویم این را هم باید حمل بر خودپسندی احمقانه او کرد که با همراهانش 10 سگ و دو برابر همین تعداد گربه به این طرف و آن طرف آمریکا جولان میدهد.»
سفرهای خارجی برای شمس فرصتی برای یافتن طراحان و مهندسان برجسته و ماهر در زمینه تاسیسات کاخ و تزئینات داخلی و یافتن سنگ کاشی، پارچه، مبلمان، سگ، گربه و ... بود. از آنجا که شمس در دهه پنجاه تغییر دین داد و به مسیحیت گرویده بود بارها برای دیدار با مقامات مذهبی و بازدید از کلیسا و ابنیه مذهبی به کشورهای متعدد از جمله ایتالیا، واتیکان و آلمان سفر کرد. اسدالله علم در خاطراتش در سال 51 مینویسد: «برنامه سفر والاحضرت شمس به رم و واتیکان را تقدیم کردم. شاه آن را تائید کرد به این شرط که والاحضرت درباره ملاقاتش با پاپ سر و صدا راه نیندازد.»[6] به گفته مادر فرح، شمس در سال 1352 یک کلیسای اختصاصی در کاخ خود در مهرشهر کرج احداث کرده بود و یکشنبهها طبق آئین مسیحیان مراسم خاصی را در آنجا برگزار میکرد.[7] وی پس از مرگش در 10 اسفند 1374 نیز طبق آیین مسیحیت دفن شد.
روزنامه "سانفرانسیسکو کرانیکال" در شماره 23 اکتبر 1972، از پرداخت هزینههای سنگین به شرکتهای آمریکایی به منظور خرید دکوراسیون داخلی کاخ شمس پهلوی پرده برداشت. براساس گزارشهای ساواک، «روزنامه مذکور در ستون معروف "هرب کین" آن که از پرخوانندهترین و مهمتریم ستونهای این روزنامه است» مطلبی به شرح ذیل درج کرده بود: «طی سه هفته آینده شرکت مبلسازی وسترن کانزاکت فانتزیترین و درعینحال پربهاترین سفارش مبل را که بالغ بر یک و نیم میلیون دلار شده جهت کاخ اختصاصی 88 اتاقه والاحضرت شمس پهلوی خواهر شاه ارسال خواهد کرد. نکته حائز اهمیت و به مراتب محسور کننده و غیر منطقی این است که از بابت خرید قالی بافت امریکا جهت مفروش کردن کاخ مذکور به شرکت قالی پروین معادل 100 هزار دلار قالی سفارش داده شده است که این اقدام آدم را به یاد ضربالمثل معروف فارسی "زیره به کرمان بردن" میاندازد.»
همین روزنامه در 6 ژانویه 1972 زندگی و رفاه قصر شمس را عجیبتر از داستان هزار و یک شب خواند و با طعنهای نوشت: «فراموش نشود این کاخ در کالیفرنیا قرار ندارد بلکه در ایران واقع است... مبلمان این کاخ یک مبلمان معمولی نبوده و کمپانی وسترن اظهار داشته که حمل مبلمان مزبور با هواپیمای p.c.8 که بزرگترین هواپیمای باربری است در سه نوبت انجام خواهد شد.»[8]
پس از درج خبر هزینه یک و نیم میلیون دلاری شمس برای کاخ خود، دربار تلاش کرد تا به روشهای گوناگون این خبر را مخفی کرده و از تائید آن طفره رود.
علاوه بر این روزنامه، خبر هزینههای سرسامآور زندگی خواهر بزرگ محمدرضا پهلوی در مطبوعات دیگر نیز انعکاس یافت. روزنامه "اگزامه" در سال 1352 ضمن ارائه گزارشی از مبلمان و تزئینات قصر مروارید شمس، درباره هزینههای دیگر آن نوشت: «مساحت زمین و ساختمان قصر سرسامآور است. کاخ مورد بحث دارای 80 اتاق و 20000 متر مربع مساحت میباشد. آقای داگلس رئیس شرکت وسترن کانترات میگوید بدون شک این قصر یکی از مجللترین قصرهای خصوصی میباشد که در قرن حاضر ساخته شده است... روتختی کاخ مشارالیه از 35 متر مربع ابریشم که با نخهای طلایی تزئین [شده]، تشکیل شده است.» این روزنامه همچنین گزارش میدهد «قصر مورد بحث همچنین دریاچه مصنوعی، زمین گلف، باند هواپیما و هلیکوپتر و قنات روانی که ماهی قزلآلا به وفور پیدا میشود میباشد.»[9]
شمس علاوه بر اینکه در ایران صاحب چندین کاخ بود در خارج از کشور نیز قصرهای متنوعی داشت که قیمت آنها گاهی به چندین میلیون دلار میرسید. از آن جمله میتوان به ویلای وی در واشنگتن، پاریس و کالیفرنیا اشاره کرد. آنچنان که "یونایتدپرس" درباره قصر شمس در واشنگتن گزارش داده بود: «ویلای متعلق به شمس خواهر محمدرضاشاه پهلوی که در بالای تپهای در بورلی هیلز قرار داشت یک سال بعد از اینکه به مبلغ 5/5 میلیون دلار به یک مجری سابق برنامههای تلویزیون فروخته شد از طرف صاحب فعلی آن به مبلغ 25 میلیون دلار به معرض فروش گذاشته شده است. مروگریفین مجری سابق برنامه تلویزیونی در اکتبر 1978 ویلای شمس پهلوی را خریداری کرد و در اطراف این معامله در آن هنگام تبلیغات زیادی شد. ملک متعلق به شمس پهلوی 157 جریب مساحت دارد. تاکنون کسانی پیدا شدهاند که حاضرند برای ویلای سابق شمس پهلوی تا مبلغ 18 میلیون دلار بپردازند.»[10]
زمینخواری میراثی از رضاخان به فرزندانش بود. شمس پهلوی نیز همچون پدر و خانوادهاش زمینهایی را تصاحب کرده بود که یا متعلق به مردم و رعایا بود و یا ملکی بود که بدون پرداخت وجه آنها را از دولت گرفته بود.
از آن جمله زمینهایی که در اختیار شمس قرار گرفت روستایی به نام "شور قشلاق" که بعدها به مهرشهر تغییر نام داد بود. شمس تا قبل از تقسیم اراضی در سال 41، سه هزار هکتار از اراضی مهرشهر را در تملک خود داشت. پس از اصلاحات ارضی یک سوم آن را به روستائیان فروخت و مابقی که مرغوبترین زمینهای آن ناحیه نیز به حساب میآمدند در تملک خود نگاه داشت و در قسمتی از آن کاخ معروف خود به نام مروارید را با بیش از 110 هکتار زیربنا احداث کرد و بقیه زمین را نیز به تدریج به فروش رساند. سود حاصل از این خرید و فروش بسیار بالا بود به طوری که تنها در سال 1350، 800 میلیون تومان عاید شمس شد.[11]
شمس همچنین با اعمال نفوذ مسیر بزرگراه تهران-کرج را منحرف کرد تا از وسط املاکش بگذرد تا بدین شکل بتواند زمینهای خود را به بهایی چند برابر نرخ معمول به خریداران سرشناس بفروشد.[12] اینگونه فعالیتهای شمس پهلوی باعث اعتراض شدید مردم شد. به طوری که ساواک گزارش داد: «این عمل به قدری در بین خریداران زمین و سایرین که از این موضوع با اطلاع میباشند عکسالعمل بدی ایجاد نموده که حد و حسابی ندارد و باعث سلب ایمان و اعتماد مردم از اعضای خاندان سلطنتی شده است و حتی در محافل به عنوان کلاهبرداری از این معامله یاد میشود.»[13]
مخبر ساواک همچنین در شهریور 52 از نارضایتی مردم از خرید و فروش زمینهای مربوط به خاندان پهلوی با قیمت گزاف خبر داده و گزارش میدهد: «در کرج زمینهای والاحضرت شمس پهلوی را میفروشند متری 500 تومان.» [14]
پینوشتها:
1- حسین فردوست، ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، جلد اول تهران: اطلاعات ، صص 66-63.
2- شهلا بختیاری، مفاسد خاندان پهلوی، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1384 ، ص 68.
3- پیشین، صص 425 و 426.
4- زنان دربار به روایت اسناد ساواک (کتاب چهارم: شمس پهلوی)، تهران: مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، ص 16.
5- فریده دیبا، دخترم فرح، ترجمه الهه رئیس فیروز، تهران: بهآفرین، 1379، ص 261.
6- شهلا بختیاری، مفاسد خاندان پهلوی،صص 148 و 149.
7- فریده دیبا، دخترم فرح، ص 263.
-8شهلا بختیاری، مفاسد خاندان پهلوی، ص 460.
9- پیشین، ص 455.
10- زنان دربار به روایت اسناد ساواک (کتاب چهارم: شمس پهلوی)، ص 23.
11- پیشین، ص 17.
-12 فریدون هویدا، سقوط شاه، ترجمه ح. ا. مهران، تهران: انتشارات اطلاعات، 1365، ص 146.
13- زنان دربار به روایت اسناد ساواک (کتاب چهارم: شمس پهلوی)، ص 18.
-14 شهلا بختیاری، مفاسد خاندان پهلوی، ص 283.منبع:مرکز اسناد انقلاب اسلامی این مطلب تاکنون 2917 بار نمایش داده شده است. |
|
|
|