معرفی كتاب «مقاومت علمای ایران در برابر شاه» | کتاب «مقاومت علمای ایران در برابر شاه» توسط دکتر محمدقلی مجد پژوهشگر ایرانی مقیم آمریکا به رشته تحریر درآمده و دانشگاه فلوریدای میامی آن را به چاپ رسانده است.
ناشر کتاب در مقدمه مینویسد: محمدقلی مجد سیاست زمینداری را در ایران عصر شاهان پهلوی یعنی طی سالهای 1925 تا 1979 و همچنین نتایج اجتماعی و سیاسی این سیاستها و تاثیر آنها را بر قیام مردمی 3 – 1962 (قیام 15 خرداد 1342) که بسیاری از دانشمندان و محققان آن را سال آغاز انقلاب اسلامی میدانند، بررسی کرده است.
برخلاف دیدگاه فراگیر و گستردهای که وجود دارد بیشتر زمینهای کشاورزی ایران تا سال 1960 در مالکیت 3/1 میلیون خرده مالک قرار داشت. مجد بیان میکند که قوانین اسلام در امور ازدواج و ارث منجر به تقسیم پی در پی زمین در طول نسل ها گردید و این عرف به ایجاد یک نظام اجاره داری انجامید که در بر دارنده یک عملکرد پویای اجتماعی و اقتصادی بود. رعیت ها از حقوق تامین شده ای در باره زمین و آب برخوردار بودند که به سادگی سلب کردنی نبودند. به همین ترتیب خود زمین داران هم از حقوقی برخوردار بودند. به طور خلاصه، شرایط ایران به کلی با آنچه که در نظریه های غربی ها در باره سیاست های زمین داری و اصلاحات آن وجود داشت، متفاوت بود.
شاه زیر فشار ایالات متحده در دهه 1950 برای آغاز اصلاحات ارضی، در نخستین تلاشهای خود با مقاومت شدیدی از سوی مجلس و رهبران مسلمان رو به رو شد. مجد اظهار میدارد که نتیجه این مقاومت و رویارویی، ائتلاف کارآمد بین ملایان و علمای بنیادگرای مسلمان خصوصاً آیت الله خمینی بود که بعدها مهمترین رهبر مذهبی مخالف گردید.
در این کتاب علاوه بر تصاویر رهبران غیر دینی و مذهبی، عکسهای کمیابی از روستاهای ایران آورده شده است. این اثر برای دانشجویان ایران و خاور میانه و نیز افرادی که به تحولات کشاورزی و اصلاحات ارضی علاقه مند هستند نگاهی بحث انگیز و بازنگرانه در باره رویدادهای مهم تاریخ ایران به دست میدهد.
محمدقلی مجد نویسنده مقالاتی است که در نشریه مطالعات دهقانی، نشریه خاور میانه، نشریه آمریکایی اقتصاد و کشاورزی، مطالعات خاور میانه و سیاست استفاده از زمین به چاپ رسیده اند. او دروس اقتصاد خاورمیانه و توسعه اقتصادی را در گروه اقتصاد و در مرکز خاور میانه دانشگاه پنسیلوانیا تدریس کرده است. حافظ فرمانفرمایان در باره این اثر نوشته است:
« یکی از با ارزش ترین آثاری است که تا کنون در باره ایران در دو دهه گذشته خواندهام ..... در بازار بهتر از این کتاب، نمیتوان کتابی در باره موضوع اجاره داری زمین و اصلاحات ارضی ایران یافت. دانش دو وجهی نویسنده از ابعاد بومی اجاره داری زمین در ایران و اسناد آرشیوها و افزون بر این در پیچیدگی های نظری به گمان من یگانه است. »
در مقدمه کتاب «مقاومت علمای ایران در برابر شاه» میخوانیم :
انجام این پژوهش با بهره گیری گسترده از خاطرات و نوشته های شخصی پدرم، محمد علی مجد، فطن السلطنه (1978 – 1891) امکان پذیر شد و از این رو بیشتر متکی بر این اسناد است. ریشه های این پژوهش به سال 1996 باز میگردد. در این سال دادگاه انقلاب اسلامی تهران مشغول تحقیق روی پرونده پدرم بود. همچون پرونده های مشابه در این زمینه، هدف اصلی دادگاه این بود که ضمن مرور سوابق سیاسی وی دریابد که آیا وی ثروتش را از طریق فساد مالی حاصل کرده است یا خیر. اگر روشن میشد که وی ثروتش را از راه فساد مالی به دست آورده است، ولو از وراث، مصادره میکردند. به عنوان بخشی از تحقیقات پرونده، من و خواهر و برادرانم به دادگاه انقلاب اسلامی در خیابان معلم تهران احضار شدیم. قاضی تحقیق یک مرد نسبتاً جوان بود و اطلاعات مبهم و گنگی در باره نقش مجد در مخالفتها علیه شاه در اوایل دهه 1960 داشت. اما از جزئیات چیزی نمیدانست. او فهرستی از اموال مجد را در هنگام فوت و یا آنچه که به وراثش رسیده است درخواست کرد. فهرست بسیار مختصر و کوتاه بود. او گمان میکرد که وراث قصد دارند میراث خود را پنهان کنند. از این رو شکیبایی خود را از دست داد و با آزردگی مشهودی پرسید : چگونه ممکن است فردی که در زمان خود آدم با نفوذی بوده و سمتهای مهم دولتی داشته به هنگام مرگ اموالش اینقدر کم باشد؟ ما توضیح دادیم که عمده اموال او در زمان اصلاحات ارضی شاه مصادره شد و باقی آن هم پای بدهی ها صرف گردید و به همین دلیل در پایان عمر تقریباً چیزی نداشت. پاسخ ما قاضی تحقیق را قانع نکرد و او تحقیقات خود را پی گرفت. پس از یک سال او دریافت که آنچه ما به او گفته بودیم درست بوده است و پرونده را مختومه اعلام کرد. در تجدید نظر پرونده از دادستان کل انقلاب ، تحقیقات کامل اعلام شد و پرونده بسته شد. اما تا جایی که من میدانم باب این داستان همچنان برای پژوهشگران گشوده است.
من اخیراً خاطرات منتشر نشده پدرم را که در آوریل 1978 درگذشته است، پیدا کردهام. او خاطرات خود را در فاصله سالهای 1966 تا 1968 تنظیم کرده و در 1971 بازبینی مختصری در باره آن صورت گرفته است. خاطرات او مشتمل بر پنج جلد است که وقایع 1968 – 1916 را در بر میگیرد. یعنی از زمان ورود او به خدمت دولتی تا شکست حرکتهای مخالف محمد رضا شاه در «انقلاب سفید» و در ادامه آخرین مشاهدات وی از نتایج تقسیم رژیم شاه از 1962 تا 1971. دو جلد نخست ، 43 – 1916 ، جلد سوم 53 – 1944 ، جلد چهارم 58 – 1954 و جلد پنجم 68 – 1959 را در بر میگیرد. وی اندکی پیش از مرگش نسخه ای از جلد 1 و 2 را به هزینه شخصی خودش به چاپ رساند. البته من به سرعت دریافتم که نسخه منتشر شده در 1978 و نسخه اصل که من پیدا کردم تفاوت های فراوانی دارند. دلیل آن بود که بازرسان ساواک مطالبی را یافته بودند که نباید منتشر میشدند و آنها بخش های یادشده را حذف کرده بودند . البته بخش حذف شده جالب ترین بخش این خاطرات بوده است که اغلب مربوط به قضایای زمین، زمین داران و زمین خواری های رضاشاه بوده است. مقایسه این دو نسخه نشان میدهد که سانسور تا چه حد میتواند ماهیت یک کتاب را تغییر داده و اثر را به شکلی جلوه دهد که تماماً با مقصود نویسنده متفاوت باشد. به طور خلاصه بخش جذاب اثر از کتاب حذف شده بود. دو جلد آخر کتاب که دوران سناتوری او 58 – 1954 را میپوشاند و دوران پس از آن که وی از عناصر رهبری کننده مخالف «انقلاب سفید» شاه بود در زمان حکومت پهلوی اجازه انتشار نداشتند. با توجه به سوابق و علائق من در بحث مالکیت زمین و اجارهداری آن ، آن بخش از این خاطرات که برای من بسیار جالب بود، داستان زمین بود. مجد علاوه بر آن که در سالهای بحرانی 43 – 1941 سمتهایی چون والی گیلان و مازندران را بر عهده داشت، خود از افرادی بود که با روحانیون ارتباط داشت و ملاک هم بود. او خود از شاهدان عینی و از حاضران در رویدادهای تاریخ زمین داری و کشاورزی ایران در قرن بیستم بوده است؛ خصوصاً دوره زمین خواری رضاشاه در دهه 1930 ، زمین فروشی محمد رضاشاه در دهه 1950 و دوره تقسیم زمین توسط محمد رضاشاه در دهه 1960 . ماهیت شخصیت سیاسی او به واسطه نقش او به عنوان یک زمین دار شکل گرفته است. خاطرات و نوشته های خصوصی مجد وجوه تازه ای از تاریخ سیاسی و زمین داری ایران در قرن بیستم در بر دارد.
من میدانستم که پدرم در حرکت مقاومت در برابر تقسیم زمین شاه در 1960 فعال بوده است. اما از خاطرات او و اسناد بجای مانده از آن زمان دریافتم که او یکی از رهبران زمین داران و سازمان دهنده مخالفت علیه شاه بوده است و گروه او ائتلاف نزدیکی با علما ، از جمله آیت الله خمینی داشته است . یک روز که اوراق او را ورق میزدم پاکت گشودهای با عنوان «فتوا» یافتم. در کمال حیرت دیدم که پاکت حاوی تعداد زیادی فتواست . از جمله از آیت الله خمینی، و خط خود امام و مهر و امضای خود او. میدانستم که کشف فوقالعاده با اهمیتی کردهام.
از این خاطرات و اسناد میتوان نتیجه گرفت که خصوصیت تمام دوران پهلوی مبارزه پیوسته میان شاهان پهلوی از یک سو و طبقه زمیندار ایران که بازمانده طبقه اشراف زمیندار قاجار بودهاند و علما از سوی دیگر است. به نظر میرسد که در 1964، پهلوی در این مبارزه پیروز شده است، اما این پیروزی دوام چندانی نداشت. با خواندن خاطرات مجد در 35 سال پس از تحریر آنها میتوان دلیل عدم توانایی محمد رضاشاه را در گسترش پایگاه مردمی حکومت خود دریافت. در مجموع از مطالب مربوط به بحث زمین و زمینداری در خاطرات و اوراق شخصی مجد میتوان یک گزارش جالب تهیه کرد؛ گزارشی که میتواند دیدگاههای جدید و خطوط تعیین کننده لازم را برای تفسیر رویدادهای کشاورزی و تاریخ سیاسی ایران درقرن بیستم فراهم کند.
محتوای کتاب حاضر در باره بخش مهم اما کمتر مطالعه شده تاریخ سیاسی و کشاورزی ایران است. این وظیفه و امتیاز من بود که بتوانم این داستان را بازگو کنم. من این خوش اقبالی را داشتم که بتوانم به اسناد طبقه بندی نشده در وزارت خارجه در بایگانی ملی ایالات متحده دسترسی داشته باشم. این اسناد نقش بسیار تعیین کننده ایالات متحده در شکل گیری سیاست زمین در ایران را در 1951 تا 1971 نشان میدهد. این اسناد دید و اطلاعات زیادی را در باره رویدادها و شخصیت ها فراهم میکنند. گزارش های کنسول در تبریز و مشهد اسنادی بسیار مهم و حیاتی در باره بسیاری از رویدادهای مهم به دست میدهد. خلاصه اینکه این کتاب از این اسناد بهره فراوان برده است. منبع:فصلنامه مطالعات تاریخی، موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، جلد 1 این مطلب تاکنون 3318 بار نمایش داده شده است. |
|
|
|