چگونه رضاخان نظمیه را در قبضه خود گرفت | اداره امور نظميه كه در دوره ناصرالدين شاه بنيان نهاده و در دوران مشروطه توسط يپرم خان تجديد سازمان داده شد از سال 1292 در اختيار تعدادي از مستشاران سوئدي قرار گرفت. پس از كودتاي 1299 سرهنگ وستداهل رئيس نظميه تهران به دستور احمدشاه با قزا قها همكاري كرد. بلافاصله پس ازكودتا در تهران حكومت نظامي اعلان و سرهنگ كاظم خان يكي از افسران قزاق به فرمانداري نظامي تهران منصوب شد. با در اختيار گرفتن انتظامات شهر توسط نيروي قزاق، نظميه هم عملاً تابع آن شد؛ هر چند كه از لحاظ سازماني كماكان زير نظر وزارت داخله قرار داشت. سيدضياء رسماً به وستداهل دستور داد تابع فرامين حاكم نظامي تهران باشد. با افزايش قدرت سردارسپه تلاشهاي او براي زيرنفوذ گرفتن نظميه آغاز شد. اما وستداهل معتقد بود نظميه بايد مطابق رويه متداول در كشورهاي اروپايي تنها از وزارت داخله دستور بگيرد. در دي 1300 همزمان با ايجاد قشون متحدالشكل، وزير جنگ در نامه اي به قوام السلطنه خواستار واگذاري ریاست نظمیه به «قید فوریت» به حاكم نظامي تهران شد. سردارسپه در اين نامه نوشت «واگذاری نظمیه به ایشان از نقطه نظر اطمینان وزارت جنگ و حفظ انتظام داخلی است .» اما قوام كه نگران افزايش قدرت سردارسپه بود با اين پيشنهاد موافقت نكرد. از اين زمان حملات روزنامه هاي طرفدار سردارسپه به نظميه و مستشاران سوئدي آن آغاز شد. در نتيجه اين مخالفتها به كار تعدادي از سوئد يها در نظميه خاتمه داده شد اما وستداهل كماكان رئيس نظميه و نظميه تحت نظارت وزارت داخله بود. سردارسپه تنها پس از آنكه در آبان 1302 به نخست وزيري رسيد موفق به بركناري وستداهل و ديگر مستشاران سوئدي و اعمال نظارت خود بر نظميه شد. به دستور نخست وزير هيأتي مركب از وزارت ماليه و سرهنگ محمدخان درگاهي مأمور رسيدگي به امور مالي نظميه تهران شدند. آنها پس از يك ماه در گزارشي به نخست وزير اعلام كردند كه وستداهل و همكارانش صلاحيت اداره تشكيلات نظميه تهران را ندارند. به فرمان نخست وزير در دي ماه 1302 به كار مستشاران سوئدي در نظميه تهران خاتمه داده شد. براي مدت كوتاهي اداره نظميه به ميرزامحمودخان اميراقتدار (اميرلشكر) حاكم نظامي تهران محول شد و سپس در 25 دي سرهنگ درگاهي از صاحب منصبان ژاندارمري سابق، فرماندار نظامي قم پس از كودتاي 1299 و رئيس قلع هبيگي (دژبان) تهران به رياست نظميه گمارده شد. در 27 بهمن 1302 هيأت وزيران براي ايجاد مركزيتي در تشكيلات نظميه، نظميه هاي سراسر ايران را تحت نظارت نظميه تهران قرارداد. تا آن زمان نظميه هاي شهرستانها زير نظر واليان و حكام محلي بودند و ارتباطي با يكديگر نداشتند. سرهنگ درگاهي به رضاخان سخت وفادار، بسيار بي پروا و خشن بود. او تا سال 1308 رئيس نظميه بود و در اين سمت در تمام بحران ها و رويدادهاي سياسي ايران همكاري نزديكي با رضاخان داشت. شعبه خفيه نظميه كه در اين سالها، عهده دار كنترل فعاليت های سياسي بود با وجود آنكه از نظر سازماني جزء تأمينات بود ولي زيرنظر مستقيم رئيس نظميه عمل مي كرد و دستور می گرفت .منبع:هدایت الله بهبودی ، روزشمار تاریخ ایران ، موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی ، ج 3 ، ص 588 این مطلب تاکنون 3789 بار نمایش داده شده است. |
|
|
|