بازنگري شخصيت مرموز دكتر مظفر بقائي | دكتر مظفر بقائي كرماني يكي از مشهورترين رجال سياسي تاريخ ايران معاصر است كه نام او با وقايع و حوادث فراواني در هم تنيده شده است. از هر منظري به تحولات تاريخ ايران دهههاي بيست شمسي به اين سو نظر افكنيم، نميتوانيم نام او را حذف نمائيم. در مورد بقائي قضاوتهاي فراواني صورت گرفته كه در تحليل نهائي هيچ كدام آنها نميتواند طرحي جامع از رفتار و كردار سياسي او ارائه كند، زيرا لايه هاي تشكيل دهنده شخصيت و رفتار سياسي بقائي پيچيده و متعدد است. اين مقوله از سوئي با پيچيدگي تاريخ معاصر ايران مرتبط است كه لاجرم شخصيتهاي پيچيده سياسي بين المللي بازيگران آن بوده اند، و از سوئي ديگر نيازمند شناسائي فرايندها و شخصيتهاي موازي ديگري است تا فهم رفتار سياسي رجالي مثل بقائي را تسهيل نمايد.
انواع و اقسام تعابير در وصف زندگي و رفتار و كردار سياسي بقائي به كار گرفته شده كه به نظر ما بهترين آن تعبيري است كه جواد جعفري با عنوان «مرد شگفتانگيز سياست ايران» به كار برده است. شگفتي رفتار سياسي بقائي امري است كه حتي صديق ترين وفاداران او در مقاطع گوناگون تاريخي آن را به نحوي از انحا بيان داشته اند. براي شناخت مرد شگفت انگيز مورد نظر ما، البته تأملات و مطالعات زيادي لازم است كه از عهده كساني معدود بر ميآيد. لازمه هرگونه مطالعه و تأمل در تحقيق تاريخي «فاصله گرفتن» از موضوعي است كه تحقيق در مورد آن انجام مي شود. بدون فاصله گرفتن به مفهوم علمي، راه بر شناسائي مسدود مي شود، زيرا از نظر فلسفي هر پديدهاي وقتي مي تواند مورد شناسائي قرار گيرد كه «موضوع» شناسائي واقع شود، در اين مسير البته بايد تعلقات و وابستگيها جاي خود را به ديد خشك علمي دهد، چه در غير اين صورت شناختي ظهور نخواهد كرد.
گرچه بقائي چهره اي آشنا براي سياستمداران، مورخان و محققان تاريخ معاصر ايران بوده، ليكن هيچ اثر مستقل و در خور توجهي چه از سوي مخالفان و چه از سوي طرفداران او منتشر نگرديده است. به همين دليل و به رغم شهرت فراوان، هنوز قضاوتهاي سطحي در مورد او فراوانند، عده اي به دليل نام حزب او كه « حزب زحمتكشان ملت ايران » نام دارد، وي را سياستمداري چپگرا ميدانند، عده اي ديگر به دليل همين عنوان حتي وي را توده اي تلقي مي كنند؛ غافل از اينكه بقائي هرچه بود، تمام عمر از حزب توده نفرت داشت. عده اي ديگر بقائي را رجلي آزاديخواه و ليبرال تلقي مينمايند و گروهي هم وي را مردي ميدانند كه در فعاليت سياسي خود از انگيزههاي مذهبي بهره ميگرفته است. علت اين قضاوتها همه در آن است كه بقائي رجلي بود كه در مقاطع گوناگون تاريخي و بسته به موقعيت از ابزارهاي لازم براي پيشبرد اهداف سياسي خود بهره ميگرفت، نميتوان هيچ اصل ثابتي را در فعاليتهاي او مفروض گرفت و مدعي شد او در مقطعي خاص به فلان اصل ثابت باور داشته است.
يكي از علل پيچيدگيهاي رفتار سياسي بقائي اين است كه وي با جريانها، رجال سياسي، نهادهاي اطلاعاتي نظامي و غير نظامي، روزنامه نگاران، هنرمندان و حتي باندهاي سياه مرتبط بوده و از هر كدام از آنان در راستاي هدفي خاص بهره برده است. پس بدون شناخت اين جريانها راه بر تحليل شخصيت و رفتار سياسي او بسته است. اما اگر تمام اطلاعات لازم در اين زمينه هم به دست آيند، باز هم پيچيدگي رفتار او به قوت خود باقي است. علت در اين نكته نهفته است كه نظر و عمل بقائي در مقاطع مهمي از زندگي سياسي او با هم تناقض دارند، كشف راز و رمز اين تناقضها كليد ورود به هزار توي فعاليتهاي او به شمار ميآيد. بقائي اغلب اوقات در مقام سخن چيزي را به زبان ميآورد كه آن سخن با رفتار عملي او تمايز و حتي همانطور كه گفتيم تناقض داشت. چطور ممكن بود اجتماع نقيضين در شخصيتي سياسي در لحظهاي واحد ظهور كند و از او شخصيتي شگفتانگيز خلق ننمايد؟ براي كسي كه در مورد زندگي رجال سياسي ايران و هر جاي ديگر جهان تحقيق ميكند، كشف تناقض در نظر و عمل يكي از مهمترين گامهاست؛ بهعبارت بهتر وظيفه مورخ نشان دادن تناقضات موجود در امري تاريخي و يا شخصيتي سياسي است. وجود تناقض در هر امري نشان از ظهور امري خلاف آمد و شكل گيري مقولهاي است خلاف عادت. براي يك انسان معمولي وانمود ساختن خويش به عنوان موجودي كه حقيقتاً چيز ديگري است، امري است ناممكن؛ ليكن براي يك سياستمدار حرفهاي اين نخست گام عرصه سياست است. بدون ترديد بقائي مرد ميدان اين عرصه بود، او در مقاطع فراواني از زندگي سياسي اش، خويش را به گونهاي خاص معرفي ميكرد؛ اما در نفسالامر و دنياي حقيقي چيز ديگري بود. كشف علل و عوامل و راز اين رفتار نخستين گام در شناسائي كردار سياسي دكتر مظفر بقائي است.
اما نكته مهمتر ديگري هم وجود دارد و آن ارتباطات پيچيده بقائي است با محيط سياسي پيرامون خود.
شناخت محيط سياسي كه بقائي در آن تنفس ميكرد، يكي از مراحل عمده براي فهم كردار سياسي اوست، كما اينكه شناخت شبكه ياران و دوستان او ضرورت درجه نخست در كشف شخصيت شگفتانگيز او دارد.
در هر مقطع از زندگي سياسي بقائي، شبكهاي از يارانش او را احاطه كرده بودند: از عوامل اداره آگاهي شهرباني گرفته تا روزنامه نگاران، از عوامل ركن دو ارتش تا عناصري از باندهاي تبهكار، از عناصر سياسي كه هميشه در سخن مورد حمله بقائي قرار ميگرفتند تا دربار محمدرضا پهلوي؛ اينها همه و همه باعث پيچيدگي بيشتر رفتار سياسي او ميشدند. اين موضوع در منابع منتشر شده و اسناد بازتاب فراواني داشته است. رفتار سياسي او به هيچ وجه قابل پيش بيني نبود، كسي نميدانست او تا دقايقي ديگر چه واكنشي نشان ميدهد، اين امر بزرگترين نقيصه براي يك سياستمدار است. درست است كه در غرب جديد از ماكياولي تا مترنيخ و بعد گفتهاند سياستمدار كسي است كه در دل چيزي داشته باشد و در عمل خلاف آن را انجام دهد؛ اما اين سخن به هيچ وجه به مفهوم زير پا نهادن قراردادها و موازين مرسوم و مورد قبول نبوده و نيست.
بقائي استاد شكستن پيمانها بود، او به راحتي سوگند ميشكست و به تعهدات خود پشت پا ميزد، به آساني مبدل به شخصيتي تهاجمي ميشد و در طرفه العيني مخالف سياسي خويش را چنان آماج حمله و تحقير قرار ميداد كه در نوع خود بي نظير بود.
به واقع بقائي دو شخصيت داشت: شخصيتي آشكار كه از او مردي سخنور، آراسته، مبادي آداب، سياستمدار و روزنامه نگار ارائه ميداد، و شخصيتي پنهان كه قدرت تخريب آن شگفتانگيز بود. شخصيت پنهان بقائي او را به عمليات پنهان ميكشانيد، موضوعي كه در امر سياست بديهي است، اما بقائي تا آن اندازه اين عمليات را به افراط ميكشانيد كه همه او را موجودي دسيسه گر ميديدند. بقائي هميشه ياراني داشت كه او را در اين لحظات ياري ميدادند، آنها وي را به گود سياست پرتاب مينمودند، اگر انگيزه خود را از دست ميداد، او را به ادامه راه تشويق مينمودند و خلاصه اينكه بر شخصيت و كردار و رفتار او كنترلي وصف ناشدني اعمال مينمودند. آنها از جسارت و تهور بقائي سود ميجستند تا مقاصد سياسي خويش را برآورده نمايند، و وقتي به مقصود ميرسيدند او را به حال خود رها ميساختند. پس براي شناسائي و فهم رفتار پيچيده سياسي بقائي بايد به اين دسته جريانها و اشخاص و اهداف آنها هم پرداخت، به اين شكل است كه ميتوان محور مختصات رفتار او را به درستي ترسيم نمود.
گرچه شايد بتوان از طريق كتابها و مقالات منتشر شده، وجه آشكار رفتار سياسي او را تا اندازهاي فهميد، ليكن شناخت وجه پنهان رفتار سياسي او، نيازمند ابزارها و صلاحيتهاي ديگري است. تا كنون كتابهاي زيادي يا در مورد بقائي نوشته شده و يا به نحوي از انحا بحثي در مورد او مطرح كردهاند، ليكن هيچ كدام آنها جاي خالي تحقيقي جداگانه در مورد زندگي او را نميگيرند. به همين دليل سطح منابع مورد استفاده در مورد زندگي او بايد كيفاً و كماً ارتقاء يابد. منبع:آرشيو مقالات موسسه مطالعات و پژوهشهاي سياسي این مطلب تاکنون 3563 بار نمایش داده شده است. |
|
|
|