تاريخ غريب ايران در موزه لوور پاريس | الف- س وقتي از اواخر قرن نوزدهم ميلادي سوداگران فرانسوي به تكاپو افتادند تا از دربارهاي قاجار امتياز كشف عتيقه جات و آثار باستاني ايران را به دست آورند ، كسي نميدانست كه چه سرمايههايي در ايران از طريق اينگونه امتيازدهيها برباد ميرود و از اين برباد رفته ها چه نمايشگاهها و موزه هايي قرار است در اروپا برپا گردد. موزه لوور يكي از همين نمايشگاهها و موزه ها است كه در آن ذخاير و سرمايهها و آثار و عتيقه هاي گرانبهاي كشورهاي جهان از جمله ايران در آنها به معرض ديد عموم قرار گرفته است .
«سالن ايران» در موزه لوور قرانسه كه امروز مشاهده آن قلب هر ايراني ميهن پرستي را به درد ميآورد به دليل گستردگي و تعدد و تنوع اشياء متعلق به ايران ، يكي از بزرگترين بخشهاي اين موزه است . به طوري كه ديدن همه اشياء گرانبها و ذيقيمت ايراني موجود در آن كه زماني از اين مملكت به تاراج رفته بود ، در يك روز و دو روز امكان پذير نميباشد .
ورودی موزه لوور در زیر سقفي مانند اهرام مصر قرار گرفته و به صورت شیشه ای است . دیدن کامل این موزه در یک روز امکان ندارد لذا باید قسمت هایی از موزه را به صورت گزینشی از روی نقشه انتخاب کرد و به بازدید پرداخت . انسان وقتی قسمت مربوط به ايران را مشاهده ميكند تاریخ ایران را در فرانسه می بیند و انگشت اعجاب به دهان می گیرد که این ها چگونه این همه آثار باستانی ما را با خود به فرانسه آورده اند .
اين موزه كه از بزرگ ترين و مشهورترين موزه هاي جهان است با مساحتي حدود 210 هزار متر مربع در قلب شهر پاريس بنا شده و از جاذبه هاي توريستي و فرهنگي کشور فرانسه به شمار مي آيد. موزه دارای 1400 نفر کارمند است.جمعا 403 اتاق یا سالن و 22 هزار راهرو دارد . در مجموع 369940 هزار اثر هنری در موزه وجود دارد که فقط تعداد 35 هزار اثر آن در معرض دید عموم است و 334940 قطعه آن در انبار موزه است . سالانه به طور متوسط 8 میلیون بیننده دارد .بعنی تقریبا روزی 22 هزار نفر که دو سوم آنها غير فرانسوی هستند . از اين نظر موزه لوور يکي از پر بيننده ترين موزه هاي جهان به شمار ميرود.
ساختمان موزه قدمتي چند صد ساله دارد و هر ساله ميزبان ميليون ها توريست و بازديد کننده است. بناي موزه از قديمي ترين کاخ هاي سلطنتي و متعلق به فيليپ دوم، پادشاه فرانسه است . اين بنا در دوران هاي مختلف توسط پادشاهان دولت فرانسه دائما گسترش يافت و از انقلاب فرانسه به موزه تبدیل شد. در 800 سال پیش فلیپ اگوستوس پادشاه فرانسه دستور ساخت قلعه لور را در کنار رودخانه سن صادر كرد. این قلعه محل اقامت شاه بوده و در دوره هر کدام از پادشاهان فرانسه کاملتر شد و تغیراتی در ان به وجود امد تا به شکل امروزی تبديل شد و از لحاظ هنری و معماری جلوه ها و زیبایی های خود را پیدا کرده است. اين مكان در سال 1973 ميلادي از يک کاخ سلطنتي به موزه ملي تبديل شد. محوطه موزه به قدري بزرگ است که بازديد از تمام نقاط آن دست کم به يك ماه زمان نياز دارد. چرا که چهار طبقه زيرزمين دارد و شامل بخش هاي مختلفي از جمله تمدن مصر، ايران اروپا و يونان باستان است. مقابل ورودي اصلي موزه يک هرم شيشه اي بزرگ قرار دارد که نشانه معماري مدرن موزه به حساب مي آيد.
اين موزه جهان نما بيش از 35 هزار اثر هنري برجسته را از دوران عهد عتيق تا قرن نوزدهم در هشت بخش مختلف در دل خود جا داده است. آثار هنري و فرهنگي مختلفي از نقاشي هاي جادويي گرفته تا مجسمه هاي مرمري، طراحي هاي زغالي، کاشي و سراميک، قطعات سفال، سنگ نگاشته ها، نقش برجسته ها و قاليچه هاي نفيس و قيمتي در موزه لوور به چشم مي خورند. ميتوان گفت معروف ترين و نفيس ترين آثار هنري تمدن هاي مختلف در اين موزه نگهداري ميشوند. موزه لوور ابتدا به عنوان يک موزه عمومي افتتاح شد و کار خود را با نمايش چندين تابلوي نقاشي و اثر هنري از کلکسيون سلطنتي آغاز كرد . سپس به مرور جواهرات سلطنتي هم به مجموعه اضافه شد. در دهه هاي بعد بخش ها و ساختمان هاي بيشتري به فضاي موزه اضافه شدند و آثار باستاني ، هنري و عتيقه جات ديگري هم كه از نقاط مختلف جهان جمع آوري شده در اين موزه به نمايش درآمدند .
در فرانسه مشهور است كه سه تابلو معروف لئونارد داوينچي موسوم به: شام آخر، لبخند ژوکوند، و بانوي صخره ها، و همچنين مجسمه مرمرين ونوس اثر ميلو از مشهورترين آثار هنري موزه لوور است؛ اما بخش هنرهاي اسلامي از محبوبيت خاصي در اين موزه برخوردار است و بازديدکنندگان بسياري را از چهار گوشه جهان به سمت خود جذب مي کند که البته آثار باستاتي و هنري ايران قسمت اعظم آن را تشکيل مي دهند.
بخش هنرهاي اسلامي موزه لوور در 10 تالار آثار مختلفي را از دوران اسلامي کشورهاي مختلف به نمايش مي گذارد. اين بخش براي اولين بار در سال 1993 تاسيس شد و سپس در سال 2003 به دستور رئيس جمهور وقت فرانسه به صورت مستقل درآمد و فرانسيس ريشار که رئيس بخش کتب فارسي کتابخانه ملي فرانسه بود، مسئوليت ايجاد اين بخش را بر عهده گرفت. در اين بخش بيش از پنج هزار اثر هنري و باستاني به نمايش گذاشته شده که آثار هنر اسلامي ايران جايگاه مهمي در آن دارند؛ چرا که بيش از نيمي از آثار اين بخش را به خود اختصاص داده است، آثاري از جنس چوب و شيشه، سراميک و موزائيک، سفال، قاليچه و تابلوهاي نفيس مينياتورو ...
از جمله برجسته ترين آثار ايران در موزه لوور تکه هايي از پرسپوليس و آثار باستاني هستند که از کاوش هاي باستان شناسان در منطقه شوش به دست آمده و آشكار يا پنهان به فرانسه منتقل شدهاند . سرستون هاي تخت جمشيد نيز به صورت کامل و دست نخورده در اين بخش به چشم مي خورند. تاسف آور است كه بگوييم مهم ترين بخش هاي تخت جمشيد ما در اين موزه قرار دارد. حتي نقل ميكنند بعضي سنگها و سنگ نوشته هايي كه در اين موزه قرار دارد در سراسر تخت جمشيد ديده نميشود . در حاليكه از تخت جمشيد به موزه لوور برده شده اند . به غير از بخش هاي عظيمي از پرسپوليس و سرستون هاي زيباي آن، آثار عتيقه و باستاني ديگر نيز در موزه به چشم مي خورد . سه صفحه از شاهنامه، کاسه هاي گلي متعلق به دوران مختلف، بز بالدار طلايي و نقاشي هاي نفيسي از دوران صفويه و مجسمه هاي سنگي، نقش برجسته ها وکتيبه هاي داريوش بزرگ و... آثاري که يا به عنوان هديه به پادشاهان خارجي تقديم شده اند يا به نحوي به غارت رفته اند. تعدادي از سنگ ها و آثار حجيمی كه از تخت جمشید به موزه لوور آورده شده فقط با تريلر و جرثقیل های بزرگ امروزی قابل حمل و نقل است . این سوال برای بیننده پیش می آید که آیا ما در زمان دزديده شدن آثار تاريخي ايران توسط بيگانگان خواب بوده ایم ؟ چه كساني در زمان كدام دولتها و چگونه اين آثار را از ايران به فرانسه برده اند ... ؟
در بخش ايراني موزه لوور شمشيرهايي از طلا و نقره متعلق به عصر ديلميان و ساسانيان ، ظروف غذاخوري ساسانيان ، هزاران قطعه وسايل طلا و نقره و برنز متعلق به آشپزخانه ، لوازم كشاورزي ، صنعتي ، قاليبافي ، پولهاي رايج ، مهرها ، ظروف شرابخوري ، گردنبند و ديگر كالاهاي عتيقه و زيرخاكي ريز و درشت متعلق به ادوار هخامنشي ،اشكاني ، ساساني و حتي دورههاي قبل از آن ديده مي شود . خيلي از قطعات موجود مربوط به صدها سال قبل از ميلاد مسيح است . كتيبه ها ، سنگ نبشته ها ، وسايل آرايشي ، شمعدان ، قلمدان ، ظروف ميوه خوري ، تنور نان پزي همراه با مجسمه هايي از ملكههاي حكومتهاي باستاني ايران ، رسم الخط هاي ميخي و خطوط رايج قبل از آن كه بر سطوح سنگي منقوش است در موزه لوور ديده مي شود . آثاري هم از شهر کاشان در این موزه موجود است . آثار سفالین و فرش و گلیم کاشان که حتی در یک مورد گلیم کاشان در یک قاب شیشه ای در وسط یکی از سالن ها به نمایش گذاشته شده و از فین کاشان هم ،آثار باستانی وجود داشت .
نكته ديگري كه اغلب ايرانيها به هنگام مشاهده سالن هاي ايران در موزه لوور به آن بي توجه هستند موضوع مراقبت از اشياء و كالاهاي هنري و عتيق ايران در فرانسه است . گهگاه جسته و گريخته خبرهايي در مطبوعات فرانسه منتشر مي شود كه آثار هنري و اسلامي ذيقيمت ايراني در بازارهاي فرانسه فروخته شده است . شايد اشاره به يك خبر از مطبوعات فرانسه در اين زمينه مناسب باشد :
روزنامه فيگارو چاپ پاريس در شماره 3 فروردين 1356 خود نوشت « به زودي بخشي از آثار و اشياء عتيقه و هنري ايران در پاريس به حراج گذارده خواهد شد. در ميان اين آثار اثري از قبل از اسلام برگرفته از تپه هاي املش ، آثاري مربوط به قرون هفتم تا نوزدهم ، آثاري از دوره هاي صفويه و قاجار به معرض فروش گذارده خواهد شد . همچنين نسخه اي از گلستان سعدي به خط عمادالحسني (ميرعماد) مربوط به آغاز قرن هفدهم ميلادي با شش مينياتور از رضا عباسي در بين اين مجموعه قرار دارد ./ روزشمار انقلاب اسلامي ، دفتر ادبيات انقلاب اسلامي ، ج 1 ص 44
سوال اصلي اينجاست که چطور اين آثار گرانبها و عتيقه جات ارزشمند ايران راهي غرب شد و از موزه لوور سردرآورد؟
نگاهي به سابقه تاراجگري فرانسوی ها در ایران
گفته مي شود در اواسط قرن نوزدهم ميلادي دو محقق فرانسوي، به نامهاي پاسکال کوست (آرشيتکت) و اوژن فلاندن (نقاش) به همراه سفير فرانسه وقت- ادوارد ساسي- از طرف آکادمي هنرهاي زيباي فرانسه براي مطالعه آثار باستاني و هنري به ايران سفر کردند. آنها طي اقامتي دو ساله آثار باستاني مناطق کنگاور، همدان، فيروزآباد، فسا، طاق تيسفون، نقش رستم، پاسارگارد و پرسپوليس را کشف و آنها را آشكار يا پنهان به فرانسه منتقل کردند و سپس نتيجه مطالعات و تحقيقاتشان را به صورت گزارش و به همراه عکس در سفرنامه هاي خود به ثبت رساندند. پس از آنها کاوش و حفاري در منطقه باستاني شوش به دست يک انگليسي به نام ويليام کنت لافتوس صورت گرفت. بنا به روايتي او از اولين کساني است که اطلاعات دقيقي درباره شوش و به خصوص تالار آپادانا به دست آورد. اما کاوش هاي او در نزديکي قبردانيال نبي(ع) (به علت تخريب اموال) با خشم مردم مواجه شد و ناتمام ماند. 20 سال بعد (سال 1881) يک زوج فرانسوي به نام هاي مارسل و جين ديولافوي تحقيقات لوفتوس انگليسي را ادامه دادند. مارسل به عنوان مهندس راه در الجزاير کار مي کرد و در سفرهاي متعددي که داشت، با هنر و آثار باستاني شرق آشنا شد و در سال 1881 از طرف وزارت علوم فرانسه، مامور انجام مطالعه روي هنر و تاريخ ساساني شد. او به همراه همسرش که مسئوليت عکاسي و ثبت وقايع را بر عهده داشت تحقيقات خود را از ارمنستان شروع کرده و سپس از تبريز و ميانه گذشت و به تهران آمد و مورد استقبال دکتر تولوزان، طبيب دربار ناصرالدين شاه قرار گرفت.
مارسل به همراه همسرش تحقيقاتي در شهرهاي ورامين، قم، کاشان، اصفهان و شيراز به انجام رسانده و سپس از سمت جنوب به عراق رفته و به همراه زائران کربلا دوباره به ايران آمد و با کوله باري غني از اکتشافات و مطالعات در منطقه دزفول و شوش به فرانسه بازگشت. سپس نتيجه تحقيقاتش را به نام «هنر باستان ايران» به چاپ رساند. پس از چاپ کتاب وزير علوم فرانسه براي مطالعات بيشتر بار ديگر آنها را به همراه دو مهندس ديگر به نام هاي شارل بوبين و فردريک هووس راهي ايران کرد. دکتر تولوزان وساطت کرده و اجازه هاي لازم را از پادشاه گرفت و قرار شد نيمي از اکتشافات آنها به کشور فرانسه برده شود. بار ديگر مارسل همراه همسرش و دو مهندس فرانسوي در مناطق شوش به کاوش و جست و جو پرداختند. نتيجه کاوش هاي آنها 35 تن آثار باستاني بود که طبق عهدنامه به کشور فرانسه تعلق گرفت. اين مجسمه هاي سنگي بزرگ به بصره منتقل شد و از آنجا به فرانسه رفت . در ماه می 1895 دولت فرانسه حق انحصاری کشف آثار باستانی در سراسر ایران را گرفت. بر اساس این پیمان بناها و بازماندههای آثار تاریخی ایران به دو دسته تقسیم میشد: نخست، آثار باستاني که خارج از منطقة شوش به دست میآمد که مانند امتیاز دیالافوآ با آنها رفتار میشد؛ و دیگری، آثار باستاني پيدا شده در منطقة شوش که همه به تملک دولت فرانسه در میآمد. این امتیاز هیچگونه محدودیت زمانی نداشت. چند ماه بعد مردم فرانسه در موزه لوور با ميراث گذشتگان ايرانيان آشنا شدند. مارسل ديولافوي، پس از اين غارت ها بيش از هشت کتاب در زمينه هنر باستان و بناهاي تاريخي ايران به چاپ رساند.
پس از اين واقعه ناصرالدين شاه عهدنامه هاي ديگري هم به امضا رساند و در ازاي دريافت 10 هزار تومان، قبول کرد خارجيان نيمي از يافته هاي باستان شناسي را با خود از ايران خارج کنند. هيات هاي بسياري از کشورهاي مختلف به ايران سفر کردند، آنها از ميان کشفيات خود اشيايي را به شاه و اطرافيان او هديه مي دادند و بقيه آثار را با خود مي بردند.
«کنت جی. ام. دو مورگان» از ديگر فرانسوياني بود که طي اين دوره تکه هاي ديگري از تخت جمشيد را به فرانسه منتقل کرد . دو مورگان باستانشناسی معروف بود که در مصر کار میکرد. در سال 1898 دو مورگان به همراه کشیشی به نام« شیل» که با فرهنگ ایران آشنا بود و زبان عیلامی میدانست به شوش رسید. دو مورگان چهار سال در شوش به کاوشهای باستانشناسی پرداخت و 1200 کارگر را به کار گرفت. یافتههای او که 5000 اثر باستاني بود در 183 بسته به پاریس فرستاده شد و در سالن ایران موزة لوور جای داده شد. برخی یافتههای اولیة او در نمایشگاه 1900 پاریس به نمایش گذاشته شد. معروفترین قطعهای که دو مورگان به فرانسه منتقل کرده است لوح حمورابی پادشاه کلده و عیلام است که مجموعة قوانین اجرایی ایران در سی قرن قبل از هجرت بوده است. یافتههای دو مورگان کشفیاتی حقیقتاً شگفتآور از بخش پیش از تاریخی ایران به نام عیلام است که پایتختش شهر تاريخي شوش بوده و دو مورگان پیشینة آن را حدود 8000 سال پیش از میلاد مسیح تخمین زده است. دو مورگان کاوشهای کمتری در ری، که نزدیک تهران واقع شده نیز انجام داد ولی کار او بر شوش متمرکز بود.
پس از ناصرالدين شاه پسرش مظفرالدین شاه نيز در تاریخ 11 آگوست 1900 در حین بازدید از پاریس پيمانی امضا کرد که بر اساس آن حق انحصاری و دائمي کاوشهای باستانشناسی در ایران به فرانسه اعطا گردید. امضاكنندة فرانسوي وزير امور خارجة فرانسه«اس. دلكس» بود. در مقدمة اين پيمان آمده بود كه: «نظر به روابط مودتآميزي كه از ديرباز ميان ايران و فرانسه وجود داشته است؛ و با توجه به قراردادي كه بين اين دو كشور در تاريخ 16 ذيالقعدة 1312 (12 مه 1895) بسته شده است؛ و نيز با توجه به دستخط اعليحضرت مظفرالدين شاه در تاريخ جماديالاول 1315، دولت ايران حق انحصاري و دائمي كاوش در سراسر ايران را به دولت جمهوري فرانسه واگذار ميكند.» بر اساس اين قرارداد نمايندگان فرانسه اجازة كاوش در سراسر ايران به جز مكانهاي مقدس مانند مسجدها و آرامگاههاي مسلمانان را به دست آوردند .
روند واگذاري اختيار غارتگري آثار باستاني و اشياء عتيقه در دوران پهلوي نيز متوقف نشد . سه سال پس از كودتاي رضاخان روزنامه «ايران» در 16 ارديبهشت 1303 درگزارشي مستند نوشت دولت فرانسه هر سال يكصد هزار فرانك هزينه صرف تامين حقوق 500 كارگر ميكند كه براي فرانسويها در اراضي منطقه شوش به كار حفاري جهت كشف آثار و اشياي عتيقه مشغول هستند. «ايران» مينويسد نبود مفتش در موقع اينگونه حفاريها سبب از دست رفتن بسياري از اشياء عتيقه و از جمله مسكوكات طلا و نقره مي شود ./ هدايت الله بهبودي ، روزشمار تاريخ معاصر ايران ، ج 4 ص 68
در 9 ارديبهشت 1307 مجلس شوراي ملي پيشنهاد دولت براي استخدام «آندره گدار» فرانسوي به عنوان مدير كل آثار باستاني ، كتابخانه ، موزه و اشياء عتيقه ايران را به تصويب رساند . اين مصوبه پنج سال بعد در 12 آذر 1312 و پنج سال پس از آن در 12 اسفند 1317 براي يك دوره پنج ساله جديد تمديد شد . / دكتر محمد قلي مجد ، تاراج بزرگ ، ص 180 )
اين چنين بود که به همين راحتي بخش هايي از ميراث فرهنگي ايران از سرزمين چهار فصل جدا شده و در معروف ترين موزه دنيا در معرض ديد بازديدکنندگان قرار گرفت.
این مطلب تاکنون 14200 بار نمایش داده شده است. |
|
|
|