دو روايت از يك واقعه | در بخش عمده سالهاي حكومت شاه ، شكنجه هاي هولناك زندانيان در ساواك ، پديده اي عادي شمرده مي شد . بسياري از انسانهاي وارسته در زير شكنجه هاي وحشيانه ماموران ساواك جان خود را از دست داده اند . اما نصيري رئيس قدرتمند ساواك كه بيش از همه همتاهاي خود بر اين سازمان رياست كرده است ، اساسا وجود شكنجه را تكذيب كرده و طوري صحبت كرده كه گويي كمترين اطلاعي از آن ندارد . متن زير اظهارات نصيري و سپس اعترافات يكي از عوامل اصلي شكنجه زندانيان است كه در نقطه مقابل يكديگر ابراز گرديده است .
مصاحبه خبرنگار صدا و سيما با نصيري
* آقاي نصيري از ثابتی چه خبر دارید؟
- نمیدانم، شنیدم در تهران نیستند.
* خرج ماهانه ساواک چه قدر بود؟
- پروندههایش هست، فعلاً به خاطرم نیست.
* پس شما که همه چیز را انکار میکنید، در این سازمان منحل شده ساواک چکاره بودید؟
- من سرپرست کل سازمان بودم و بیشتر کارهای اداری، فنی و تأمین احتیاجات اداری با من بود.
* هرچند وقت یکبار با شاه ملاقات میکردید؟
- در هفته دوبار.
* مافوق شما چه کسی بود، آیا غیر از شاه از کس یا کسان دیگر هم به شما دستور داده میشد.
- نه من یک سری وظایف قانونی داشتم.
* در حال حاضر از گذشته خود پشیمان نیستید؟
- نه من طبق قانونی که تصویب شده بود و وظیفهای که هیئت دولت آن را تصویب کرده بود عمل میکردم.
* نظرتان راجع به شکنجه زندانیان چیست؟
- کسی در ساواك شکنجه نمیشد.
* آیا رئیس زندان، بازرسها و مأموران بازجو گزارش کارهایشان را به شما نمیدادند که شما از چگونگی شکنجهها اظهار بیاطلاعی میکنید؟
- میدادند ولی در آن چیزی ازشکنجه نمینوشتند.
* هیچ شکنجهای در کار نبود؟ چرا نمیخواهید حداقل حالا دیگر صادقانه حرف بزنید؟
- من صادقانه حرف میزنم.
*حقوق ماهانه شما چقدر بود؟
- 12 هزار تومان.
*چقدر مزایا میگرفتید؟
- حدود 12 هزارتومان.
* درآمد دیگری نداشتید؟
- چرا چند قطعه ملک داشتم که بنیاد پهلوی به من دادند.
* در مورد پولهایی که از ایران خارج کردهاید چه میگوئید؟
- من پولی خارج نکردهام.
* شما همسر و فرزند دارید؟
- بله، یک همسر و دو فرزند دارم.
* این کلمه مارکسیست اسلامی را در سازمان شما چه کسی اختراع کرده بود؟
- من نمیدانم، خودم هم فکر میکنم این دو در کنار هم جور در نمیآید.
* شما اسلام را میشناسید؟
- بله من یک مسلمان معتقد هستم.
* ساواک چقدر مأمور داشت؟
- 2000 مأمور رسمی.
* و چقدر مأمور غیر رسمی؟
- خاطرم نیست.
* شما درباره دریاچه نمک قم چه میدانید؟
- دریاچهای است در نزدیکی قم و هیچ چیز دیگر.
* چگونه گرفتار شدید؟
- من چهار ماه است زندانی هستم. وقتی جمشیدیه به دست نیروهای انقلاب افتاد مرا به اینجا آوردند.
* نظرتان راجع به وضع موجود چیست؟
- درست در حال عادی نیستم که بتوانم حرف بزنم.
* درباره شکنجههای مستقیم و غیر مستقیم ساواک چه فکر میکنید؟
- مستقیم را تکذیب میکنم، اگر دیگران کاری کردهاند من بیاطلاع هستم. من آدمی هستم در اختیار شما. من کاری
نکردهام. میتوانستم اینجا نیایم. من خودم آمدم.
* خیر مردم شما را آوردهاند اینجا.
- میتوانستم فرار کنم.
در این موقع پدر رضائیها که چهار فرزندش کشته شدهاند از نصیری پرسید: مگر بچههای من به تو چه کرده بودند که
آنها را کشتی؟ چرا آنها را شکنجه کردی؟ چرا ناخنهای آنها را با گازانبر کشیدی؟
- من از همه این چیزها که میگوئید بیاطلاعم.
لاهوتی از نصیری پرسید:
* مگر خودت نبودی که در زندان ساواک مرا کتک زدی و چند بار محکم بگوشم کوبیدی؟
- من نبودم.
* از کمیته ساواک و پرویز ثابتی که از شما دستور میگرفت بگوئید؟
- کمیته به من مربوط نبود.یک گروه مستقل از ساواک ـ شهربانی ـ ارتش ـ ژاندارمری تشکیل میشد. ثابتی مسئولی
امنیت داخلی کشور بود و معاون من نبود. شنیدم ثابتی در تهران است.
* از مرگ دکتر شریعتی و تختی چه میدانید.
- هیچ چیز.
اعترافات بهمن نادري پور معروف به تهراني شكنجه گر ساواك
بهمن نادري پور معروف به تهراني از شكنجه گران ساواك در بخشي از اعترافات خود چنين مي نويسد :
... شما چطور مي توانيد قبول كنيد كه در يك سازمان اداري با سازماندهي رسمي اداري و سلسله مراتب اداري ، كارمندي جرات كند عملي برخلاف نظريه سلسله مراتب خود ، آنهم جرم بزرگي چون شكنجه دادن انجام دهد و روساي او از عمل آن كارمند بي اطلاع و يا اگر مطلع شدند و موافق عملش نبودند اجازه دهند همچنان به كار شنيع خود يعني شكنجه ادامه دهد . نعمت الله نصيري نه تنها از طريق بولتن هايي كه هر هفته دوبار در روزهاي دوشنبه و پنجشنبه از كميته مشترك ضد خرابكاري به او داده مي شد در جريان شكنجه ها ، دستگيريها و شهادت مبارزين و مجاهدين قرار داشت ، بلكه خود عامل و ناظر سختگيري و شكنجه هاي بيشتر به آنها بود .
براي آنكه شاه هم بداند دستوراتش در مورد شكنجه رعايت مي شود معمولا در بولتن ها نوشته مي شد : متهم پس از مقاومت سرسختانه اعتراف نمود كه... اين عبارت كه در بولتن هاي كميته مشترك ضد خرابكاري نوشته مي شد به آن معنا بود كه متهم در شرايط عادي و انساني اعتراف نكرده بلكه اين دژخيمان ساواك بوده اند كه با كابل و انواع و اقسام وسايل شكنجه ، زبان او را باز كرده اند . يا در بولتن هاي شهرباني زماني كه شهرباني خود مستقلا كميته اي داشت ، نوشته مي شد. متهم پس از بازجويي هاي فني اعتراف مي كرد ... اين عبارت بخصوص كلمه « فني» به اين معني بود كه شاه خائن بداند كارمندان و افراد مامور خدمت در كميته و شهرباني هم در شكنجه دادن شايد دست كمي از ساواك ندارند.منبع:شكنجه گران مي گويند ، قاسم حسن پور ، موزه عبرت ايران ، 1386 این مطلب تاکنون 3909 بار نمایش داده شده است. |
|
|
|