پوششهای سخیف برای توجیه یک سرکوب خونین
عملیات مسلحانه حکومت پهلوی علیه مردم در جریان سرکوب قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ بدون سرپوش تبلیغاتی توجیهپذیر نبود. عملیات تبلیغی از همان روز پانزدهم خرداد با مصاحبه مطبوعاتی حسن پاکروان معاون نخست وزیر و رئیس سازمان اطلاعات و امنیت کشور شروع شد. او ضمن اعلام خبر بازداشت امام خمینی ، وی را مقام پرست و هم دست دشمنان داخلی و خارجی معرفی کرد. در این رابطه پاکروان در مصاحبهای اظهار داشت: «آقای خمینی با این تصور که میتواند با بهرهبرداری از عوامل مرتجع و خائن بزرگ شود و در عالم تشیع به مقام برسد علمدار یک نقشه خائنانه شد ابتدا به طور مذبوحانه سعی کرد جلوی اصلاحات را بگیرد اما وقتی که دید تمام ملت در این راه از شاهنشاه پشتیبانی میکنند فهمید که تنها راه موفقیت این است که با دشمنان داخلی و خارجی ایران زد و بند نماید و چنانچه حرفهایی را که اخیراً میزند مشاهده نمایید خواهید دید که از کجا آب می خورد و همدستی او با دشمنان ایران محرز می شود»(1)
پاکروان به این تهمتها موضوع دریافت پول از مخالفان خارج از کشور را نیز افزود(2) این تهمت در گفتار اسدالله علم نخست وزیر و محمدرضا پهلوی پادشاه نیز تکرار شد علم در هفدهم خرداد هنگام دیدار با دانشجویان ایرانی مشغول به تحصیل در خارج از کشور تصریح کرد که مخالفان پول دریافت کردهاند شاه که برای دادن اسناد مالکیت به دهقانان و افتتاح سد شهناز به همدان رفته بود گفت که یک شیعه (= آیتالله خمینی) از یک غیرشیعه (= جمالعبدالناصر) پول گرفته است. او نکته دیگری هم به این تهمت افزود و آن این که زخمیهای پانزدهم خرداد اعتراف کردهاند ۲۵ ریال پول گرفته بودند تا در خیابان ها بدوند و فریاد بزنند زنده باد خمینی(3) نکته گفتنی در برابر این افتراها چگونگی آماده سازی همدان برای سفر شاه بود. در آن زمان استقبال مردم همدان از مواضع آیتالله خمینی که در نصب عکس او در اماکن عمومی جلوهگر شده بود دستگاه امنیتی همدان را به وحشت انداخته بود. پادشاه به زودی راهی این شهر میشد و وضع موجود قابل تحمل نبود. ساواک همدان پنج اقدام برای آماده کردن شهر انجام داد. اول جمع آوری عکسها و ممنوعیت استفاده از آن، دوم واداشتن برخی صنوف به انتشار اطلاعیه علیه مواضع روحانیون مخالف(4)، سوم اجبار صاحبان مغازهها به نصب عکس شاه(5)، چهارم انتشار دو مقاله در نشریات محلی با مضمون عمال عبدالناصر در میان علمای شیعه(6)، پنجم تشکیل کمیسیونی با شرکت روسای دوایر انتظامی، کشاورزی و فرهنگی برای شناسایی و معرفی مخالفان(7).
هرچند سنجش رفتارهای کوششی برای استقبال از شاه با رفتارهای جوششی/ گذشتن از جان در اعتراض به دستگیری رهبر نهضت در گزاره بالا کاملا برجسته است اما چاپ مقالات یاد شده آن هم پیش از ۱۵ خرداد در جراید «نهیب غرب» و «مبارزه همدان» نشان از طراحی یک ارتباط ساختگی داشت که در همان ابتدا شکست خورده بود، اما جذابیت ایجاد چنین ارتباطی بین روحانیت مخالف با جمال عبدالناصر هیئت حاکمه را واداشت تا با هر گفته چسبناکی به برقراری چنین نسبت موهومی بپردازد.
علم در نوزدهم خرداد در یک نطق رادیویی با تاکید بر این نکته که جاسوس ها از بیرون مرزها به دست مخالفان پول میرسانند گفت سران معترضان با «اشرار فارس» مرتبط بودهاند(8). فردای آن روز عکس های بزرگ از پیکر به دار کشیده شده عبدالله ضرغام پور با عنوان «یاغی فارس» در صفحات اول روزنامه ها چاپ شد(9) که تلویحا میگفت دشمنان داخلی هم دست روحانیون چه کسانی هستند و عاقبتشان چیست! چند روز بعد یعنی در ۲۳ خرداد در یک نشست مطبوعاتی با خبرنگاران خارجی حوادث ۱۵ خرداد را یک بلوای احمقانه نامید و برای چندمین بار آمدن پول از خارج و توزیع آن میان مخالفان را پیش کشید و وعده داد که به زودی دشمنان خارجی هم دست روحانیون معرفی خواهند شد(10). تا اینکه حسن پاکروان در ۲۵ خرداد در بیانیه بلندی «اسناد توطئه ۱۵ خرداد» را فاش کرد. پس از مقدمه تکراری و درج این نکته که هنوز تحقیقات ادامه دارد ، آورده بود که «محمد توفیق
|