از كيسه خليفه! | سرلشكر حسن ارفع در سفر تركيه از جمله ملتزمان ركاب پهلوي بود و خاطرههايش از اين سفر جالب و خواندني است. سرلشكر ارفع خاطرات خود را درباره اين سفر با مقدماتي از اختلافات مرزي دو كشور و حل آنها آغاز كرده است.
او ميگويد: «من عضو هيأت تحديد حدود و حل اختلافات بودم. در اين هيأت كساني چون محمدعلي فروغي و رشدي آراس شركت داشتند. يك روز كه من و يك سرهنگ ترك بر سر موضوعي مورد اختلاف با حرارت بسيار بحث ميكرديم رشدي آراس گفت: «ما تركها به نظر اعليحضرت شاهنشاه اطمينان و اعتقاد كامل داريم. سرهنگ ارفع پروندهها و نقشهها را به حضور ايشان ببرد هر چه فرمودند ما قبول داريم.»
من نقشهها و كاغذها را جمع كردم و يك راست به كاخ سلطنتي رفتم و به اتاق داخل شدم و گفتم عرايضي دارم چند دقيقه بعد شاهنشاه وارد شدند در حالي كه من نقشهها را روي ميز پهن كرده بودم. همين كه نقشهها را ديدند فرمودند: «موضوع چيست؟» من شروع كردم به توضيح دادن كه فلان تپه چنين است فلان منطقه چنان است، آنجا سخت مورد نياز ما است، و از اين حرفها... ولي پس از مدتي كه با حرارت عرايضي كردم با كمال تعجب ديدم اعليحضرت چيزي نميفرمايند. وقتي سرم رابلند كردم ديدم شاه با حالت مخصوصي به من نگاه ميكند گويي به حرفهايم چندان توجهي ندارد و تنها چشم به چشم من دوخته است تا ببيند من چه ميگويم. من سكوت كردم. فرمودند: معلوم است منظور مرا نفهميدي... بگو ببينم اين تپه اينجا از آن تپه كه ميگويي بلندتر نيست؟ «عرض كردم: «بلي قربان»... فرمودند: «آن را چرا نميخواهي؟ اين يكي چطور؟» عرض كردم «بلي». فرمودند «منظور اين تپه و آن تپه نيست. منظور من اين است كه دودستگي و جدايي كه بين ايران و تركيه از چندين صد سال وجود دارد و هميشه به زيان هر دوكشور و به سود دشمنان مشترك ما بوده است از ميان برود. مهم نيست كه اين تپه از آن كه باشد آنچه مهم است اين است كه ما با هم دوست باشيم.» من شرمنده شدم و كاغذها و نقشهها را جمع كردم و به وزارت خارجه كه محل تشكيل هيأت بود برگشتم. همه منتظر من بودند تا وارد شدم پرسيدند اعليحضرت چه فرمودند؟ گفتم: «فرمودند ما دوست هستيم اين موضوعات در كار نيست. تقسيم كنيد اين طرف تپه كه رو به «قطور» است مال ما باشد و آن طرف مال تركها.» اين واقعاً درس بزرگي بود براي من و دريافتم كه شاهنشاه ايران تا چه اندازه نظربلند و باگذشت و خواهان دوستي و صلح و صفا هستند.
به طوري كه ميدانيم پهلوي اول ارتفاعات آرارات را به تركها و قسمتهايي از شرق ايران را به افغانها و شطالعرب را به عراق بخشيد. در خاطرات سرلشكر ارفع كه عضو كميسيون تحديد حدود مرزي بوده چگونگي اين واگذاري را بيان مينمايد بنابراين پيمان سعدآباد از هر لحاظ به زيان ايران بوده است.
منبع: تاريخ بيست ساله ايران
حسين مكي، 1380، ج 6، ص 176 این مطلب تاکنون 3943 بار نمایش داده شده است. |
|
|
|