ماهنامه الکترونيکي دوران شماره 165   مرداد ماه 1398
 

 
 

 
 
   شماره 165   مرداد ماه 1398


 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 
28 مرداد از زاویه‌ای دیگر

پس از قیام 30 تیر 1331 ملکه مادر و اشرف پهلوی که تحریکات و کارشکنی‌های فراوانی در مسیر پیروزی نهضت ملی شدن صنعت نفت ایران ایجاد کرده بودند، از ایران تبعید شدند. دفاتر مخصوص شاهدخت‌ها و شاهپورها بسته شد. مجلس شورای ملی نیز در روز دوم مرداد 1331 حادثه 30 تیر را «قیام مقدس ملی» شناخت و کشته‌های حوادث آن روز را «شهدای ملی» نامید. مجلس با تصویب ماده واحده‌ای احمد قوام را به علت کشتار دسته جمعی روز 30 تیر و قیام مسلحانه علیه ملت ایران مفسدفی‌الارض شناخت و کلیه اموال و دارایی‌های او را مشمول مصادره ساخت. لایحه اعطای اختیارات شش ماهه به مصدق نیز به تصویب رسید و آیت‌الله کاشانی به جای امام جمعه تهران به ریاست مجلس شورای ملی برگزیده شد.
هنگامی که مصدق در چهارچوب تغییرات بنیادی اجتماعی مورد نظر خویش بعضی وزارتخانه‌ها را به افراد غیر مذهبی سپرد بین او و جناح سنتی و نیز میان وی و آیت‌الله کاشانی فاصله افتاد. همچنین زمانی که مصدق از مجلس درخواست کرد تا اختیارات فوث‌العاده او به مدت 12 ماه دیگر تمدید شود، بیشتر نمایندگان روحانی جبهه ملی را ترک کردند و آیت‌الله کاشانی این درخواست را نوعی دیکتاتوری نامید. بدین ترتیب تا مرداد 1332 مصدق حمایت سه گروه بازاریان، مجاهدین اسلام، و فدائیان اسلام را از دست داد. در خارج از کشور نیز بر ضد وی فعالیت می‌شد. در بهار 1332 آمریکا در حال پایان دادن به جنگ کره بود و به نظر می‌رسید که ایران در حال فرورفتن در گرداب کمونیسم است. در 11 اردیبهشت این سال همزمان با روز جهانی کارگر تظاهرات عظیم چپی‌ها در مقابل مجلس برگزار شد. از بلندگوهایی که در اطراف میدان بهارستان نصب شده بود، شعارهایی از قبیل «زنده باد خلق کبیر کره و چین» ، «درود ما به خلق قهرمان شوروی رهبر نیروهای دمکراتیک جهان»، مرگ بر آمریکا و مرگ بر انگلیس، جمعیت را به تظاهرات چپی و ضد غربی تشویق می‌کرد.
به نظر آمریکایی‌ها زمان مداخله فرا رسیده بود. بنابراین آمریکا و انگلیس اقدامات خود را شروع کردند و با اشرف خواهر شاه که در تبعید به سر می‌برد، تماس گرفتند و به وسیله او پیغامی کتبی به شاه فرستادند با این مضمون که از او در برابر مصدق حمایت خواهند کرد و کودتایی برای براندازی مصدق در راه است.
افسران ناراضی سلطنت‌طلب نیز به طور پنهانی مشغول طراحی کودتا بودند. گروهی از فرماندهان نظامی که پس از 30 تیر به دستور مصدق اخراج شده بودند، «کمیته نجات وطن» تشکیل دادند. شخصیت برجسته این کمیته سپهبد فضل‌الله زاهدی بود.
شاه در 24 مرداد حکم عزل مصدق از مقام نخست‌وزیری را صادر کرد و طی حکم دیگری زاهدی را برای نخست وزیری معرفی نمود. در 25 مرداد 1332 کودتایی آغاز شد. شاه به همراه همسرش ثریا به نوشهر رفت و منتظر عکس‌العمل مصدق شد. مصدق حامل حکم را که سرهنگ نصیری بود بازداشت کرد. کودتا به شکست انجامید و شاه به بغداد گریخت. جبهه ملی کمیته‌ای برای تعیین سرنوشت سلطنت تشکیل داد. توده‌ای‌ها به خیابان‌ها ریختند و مجسمه‌های شاه و پدرش را پایین کشیدند. در 27 مرداد مصدق پس از گفت و گویی سرنوشت‌ساز با سفیر آمریکا از ارتش خواست که خیابان‌ها را از وجود تظاهرات پاک نماید. در حالی که بسیاری از تظاهرکنندگان از طرفداران مصدق بودند. ارتش از این فرصت برای سرکوب خود مصدق و طرفدارانش استفاده کرد. روز 28 مرداد زاهدی با فرماندهی 35 تانک شرمن، اقامتگاه مصدق را محاصره نمود. از سوی دیگر افرادی نظیر شعبان بی مخ تظاهرات پر سر و صدایی به سوی بازار ترتیب دادند و ژاندارمری هم حدود 800 نفر زارع را از اصطبل‌های سلطنتی ورامین به تهران آورد.
رهبران حزب توده پس از شروع کودتا و بروز ابهام در درک ماهیت حوادث روز 28 مرداد، برای آنکه مبادا اقدامی در جهت مخالف سیاست مصدق بکنند، به وی تلفن زدند. مصدق اعلام کرد که بر اوضاع مسلط است و رهبران حزب به همان گفته او اکتفا کردند و اطمینان یافتند. اما پس از وخامت اوضاع بار دیگر با مصدق تماس گرفتند و این بار وی گفت: «کاری از دست من ساخته نیست، هر کاری می‌خواهید بکنید» توده‌ای‌ها نیز در انجام هیچ کاری موفق نشدند.
شاه که از بغداد به رم رفته بود در هتل اکسلسیور اقامت داشت. مدت اقامت او در این هتل تنها دو روز به طول انجامید و در این مدت مقامات آمریکا و انگلیس با او در تماس دائم بودند. پس از پیروزی کودتا شاه نخست از بازگشت به ایران خودداری کرد. او به آمریکایی‌ها پیشنهاد کرد که یک فرد نظامی را برای ایران در نظر بگیرند. آمریکایی‌ها نیز کار را تمام شده می‌پنداشتند و اصراری در مراجعت شاه نداشتند. اما انگلیسی‌ها به آمریکایی‌ها می‌گفتند: «اگر دیر بجنبیم، یک حکومت کمونیستی به میدان خواهد آمد» آنان سرانجام رضایت آمریکایی‌ها را کسب کردند و شاه به ایران بازگشت.
پس از سرنگونی دولت مصدق، فضل‌الله زاهدی به نخست وزیری رسید و اعلام حکومت نظامی کرد. آنگاه به محاکمه مصدق و اعضای کابینه او و نمایندگان وفادار به مصدق پرداخت. رهبران احزاب نهضت ملی مانند خلیل ملکی و داریوش فروهر به زندان افتادند، دکتر حسین فاطمی وزیر امور خارجه که پس از فرار شاه نطق‌های آتشین بر ضد او کرده و مقالات شدیداللحنی نوشته بود، اعدام شد. دکتر شایگان، دکتر صدیقی، دکتر سنجابی، کاظم حسیبی به زندان‌هایی از چند ماه تا 10 سال محکوم شدند. از رهبران حزب توده نیز گروهی به زندان افتادند، گروهی از کشور گریختند و گروهی به رژیم پیوستند.
مصدق نیز در دادگاه نظامی به سه سال زندان محکوم شد. او پس از آزادی از زندان به زادگاهش احمدآباد منتقل شد و تا پایان عمر در آنجا به سر برد.

منبع:دکتر رضا شعبانی، استاد دانشگاه شهید بهشتی، تاریخ ایران، موسسه و انتشارات ندای تاریخ، 1394، ص تا 474

این مطلب تاکنون 1750 بار نمایش داده شده است.
 
     استفاده از مطالب با ذکر منبع مجاز مي باشد.                                                                                                    Design: Niknami.ir