ماهنامه الکترونيکي دوران شماره 14   ارديبهشت‌ماه 1386
 

 
 

 
 
   شماره 14   ارديبهشت‌ماه 1386


 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 
شهرام و سرقت ناكام!

گزارش زير از خاطرات «فضل‌الله نورالدين كيا» سفير سابق ايران در ژاپن است كه مي‌خوانيم:
در سال 1351 كه به عنوان سفير ايران در ژاپن مشغول به كار بودم روزي شخصي كه خود را نماينده شهرام پهلوي‌نيا فرزند والاحضرت اشرف معرفي مي‌كرد در دفتر سفارت ايران در توكيو حضور يافته و درخواست ملاقات با اينجانب را كرده بود. پس از اينكه وي را پذيرفتم اظهار داشت شهرام در توكيو است و تقاضا دارد براي ترخيص برخي از كالاهاي متعلق به او كه در گمرك فرودگاه است نامه‌اي از طرف سفارت به گمرك فرودگاه توكيو نوشته شود. سئوال كردم چطور خود ايشان به سفارت نيامده‌اند؟ گفت شهرام هم اكنون در يكي از معروفترين هتلهاي توكيو به سر مي‌برد، فوراً دستور دادم ترتيب مكالمه تلفني من با او داده شود. به ايشان اظهار داشتم چطور سفارت از مسافرت شما بي‌اطلاع است و چرا شما شخصاً به ملاقات من نيامده‌ايد و يكنفر دلال يهودي را به ديدار من فرستاده‌ايد؟ پاسخ داد كه گرفتار آنفولانزا هستم و به همين دليل درخواستم را توسط يكي از دوستانم مطرح نموده‌ام. از ايشان خواستم كه شخصاً به سفارت مراجعه نمايد. ماشين سفارت را به دنبال او فرستادم و همان روز وي را براي ناهار به دفترم دعوت نمودم.
هنگامي كه در سفارت حضور يافت نشاني از بيماري در او وجود نداشت بلكه تبختر و خود بزرگ‌بيني بي‌جا باعث شده بود كه به خود اجازه دهد كه حتي چنين درخواستي را توسط واسطه به سفير ايران ابلاغ نمايد.
بهر حال پس از صرف ناهار از شهرام سئوال كردم موضوع چيست و چه مشكلي پيش آمده و سفارت چه كمكي مي‌تواند بكند؟ اظهار داشت مقاديري كالا از ايران آورده‌ام كه گمرك ترخيص آنها را منوط به دريافت نامه‌اي از سفارت دانسته كه طي آن بايد كتباً و رسماً اعلام شود كه اين اشياء متعلق به سفارت ايران و بخش فرهنگي آن است.
به ايشان گفتم اين كالا چيست؟ پاسخ داد در حقيقت مي‌توان گفت مقاديري لوازم و وسائل شخصي است! با تعجب پاسخ دادم، ‌مرسوم نيست براي اشياء و لوازم شخصي اشكال‌ تراشي كنند، خصوصاً اينكه به يقين شما با پاسپورت سياسي مسافرت مي‌كنيد و از تسهيلات مخصوص هم مي‌توانيد بهره‌مند شويد، گفت همينطور است كه مي‌گوئيد ولي نمي‌دانم چرا مشكل ايجاد مي‌كنند!
به او پيشنهاد كردم يكي دوروز صبر كند تا تحقيقي انجام شود و سپس نتيجه را به وي اطلاع دهم.
پس از اينكه شهرام سفارت را ترك كرد يكي از كاركنان سفارت را مأمور كردم به فرودگاه توكيو مراجعه كند و موضوع را از نزديك بررسي نموده، خصوصاً نوع كالا و ارزش آن را مشخص نمايد و مراتب را گزارش دهد.
گزارش كارمند سفارت حكايت از آن داشت كه كالاي مورد نظر شهرام نه تنها لوازم و اشياء شخصي نيست بلكه تعداد دو صندوق بزرگ حاوي عتيقه و اشياء زير خاكي و بسيار قديمي به ارزش تقريبي 20 ميليون دلار است و مسئولان گمرك فرودگاه توكيو هم ترخيص آنها را مشروط به اين كرده‌اند كه سفارت طي نامه‌اي كتباً اعلام نمايد كه اين اشياء متعلق به بخش فرهنگي سفارت ايران مي‌باشد.
پس از ملاحظه گزارش مورد بحث و هنگامي كه شهرام مجدداً با دفتر من تماس گرفته بود از او خواستم به سفارت مراجعه كند. بعد از اينكه در سفارت حاضر شد به وي گفتم چون به سفارت اطلاعي از ورود شما به توكيو و هم چنين جريان كالاي مورد نظر شما داده نشده همين الان و در حضور خود شما يا با اردشير زاهدي كه در آن زمان وزيرامور خارجه بود و يا با معينيان رئيس دفتر شاه تلفني تماس مي‌گيرم و كسب تكليف مي‌كنم، چنانچه اجازه داده شود، نامه مورد نظر شما را تهيه خواهم كرد. سخنان من به پايان نرسيده بود كه شهرام با عصبانيت برخاست و تقريباً بدون خداحافظي دفتر سفارت را ترك كرد.
طبعاً با عدم اجابت درخواست غير اخلاقي و خلاف مقررات و قانون شهرام، مي‌بايد خود را براي دشمني و كارشكني‌هاي اشرف آماده مي‌كردم كه اولين بازتاب آن هم بازنشستگي زود هنگام اينجانب بود!

منبع:خاطرات پراكنده رجال پهلوي، به كوشش: حسن طباطبائي، انتشارات «نشرآبي»

این مطلب تاکنون 3546 بار نمایش داده شده است.
 
     استفاده از مطالب با ذکر منبع مجاز مي باشد.                                                                                                    Design: Niknami.ir