نیکبخت: در تاریخنگاری انقلاب اسلامی، نیازمند نقشه راه و اتاق فکر هستیم | آقای رحیم نیکبخت از نویسندگان و پژوهشگران حوزه تاریخ انقلاب، روز جمعه 15 مرداد 1400 خورشیدی بر اثر ابتلا به ویروس کرونا در سن ۵۰ سالگی درگذشت. چندی پیش خبرگزاری تسنیم با وی و یکی از محققان حوزه دفاع مقدس میزگردی درباره تاریخنگاری انقلاب اسلامی برگزار کرد. بی مناسبت ندیدیم که این میزگرد را به یادبود مرحوم نیکبخت برای علاقمندان حوزه تاریخنگاری انقلاب اسلامی نشر دهیم.
خبرگزاری تسنیم، گزارش میزگرد را اینگونه آورده است:
با گذشت بیش از 40 سال از پیروزی انقلاب اسلامی و وجود مراکز متعدد در حوزه تاریخنگاری انقلاب اسلامی و دفاع مقدس، ضروری به نظر میرسد تا مسیری که تاریخنگاری انقلاب طی کرده مورد بازخوانی، ارزیابی و نقد و بررسی قرار بگیرد.
میزان تولیدات و آثار منتشر شده در حوزه تاریخ انقلاب و دفاع مقدس در سالها و دهههای گذشته چشمگیر و قابل توجه بوده است، اما برخی کیفیت و قالب ارائه این آثار را مثبت ارزیابی نمیکنند. به نظر میرسد به همین دلیل تاریخنگاران انقلاب در مواجهه با روایتهای معارض، واکنشی و حتی منفعلانه عمل میکنند.
برای بررسی وضعیت تاریخنگاری انقلاب اسلامی میزگردی با حضور آقایان رحیم نیکبخت و مرتضی قاضی برگزار شد که متن کامل آن را در ادامه میخوانید.
نیکبخت پژوهشگر تاریخ انقلاب اسلامی و معاون سابق مرکز اسناد انقلاب اسلامی است که تاکنون آثاری همچون «ناگفتههایی از بهائیت»، «جنبش دانشجویی تبریز»، «پژوهشنامه انقلاب اسلامی»، «تحولات غرب آذربایجان» و «پیدایش فرقه دمکرات آذربایجان» از وی منتشر شده است.
قاضی نیز نویسنده و پژوهشگر تاریخ دفاع مقدس و مدیر گروه مطالعات غیرنظامی مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس است که تاکنون کتابهایی همچون «عملیات فریب»، «متهم دادگاه»، «حرفهای»، «شماره پنج» و «بانگ آزادی» از او منتشر شده است.
تسنیم: ابتدا از اینکه دعوت ما را قبول فرمودید و در این جلسه حضور پیدا کردید، تشکر میکنیم. موضوع میزگرد ما وضعیت تاریخنگاری انقلاب اسلامی و دفاع مقدس است. سوال نخست این است که شما اکنون وضعیت تاریخنگاری معاصر را در کشور چگونه ارزیابی میکنید و اگر بخواهید با پیش از انقلاب اسلامی مقایسه بکنید، تاریخنگاری در دوره کنونی چه تفاوتهایی با دوره پیش از انقلاب اسلامی دارد؟
قاضی: موضوعات مختلفی تاریخنگاری ایران معاصر و انقلاب اسلامی را تهدید میکند. یک بخش از موضوعات مربوط به نهادها، افراد، سیاستها و تصمیمگیران داخلی است. یک بخش هم به رقبا برمیگردد؛ یعنی کسانی که تاریخ ما را مینویسند و نقش آنان جدی است. برخی از آنان تاریخسازی و برخی روایت خود را از حوادث تاریخی بیان میکنند؛ مانند شبکههای فارسیزبان که در این رابطه فعالیت دارند و نمیتوان آنها را نادیده گرفت. از این رو موضوع جنگِ روایتها کاملاً جدی است.
عوامل مختلفی در حوزههای گوناگون وجود دارد که نمیتوان هنوز بسیاری از موضوعات را گفت و بدون روتوش ارائه کرد. از این رو همواره ملاحظاتی وجود دارد و باید آثار را لاکگیری کرد. از آن سو نیز به نظر میرسد که هنوز آن آزادگی در ما وجود ندارد که بیطرف بایستیم و فقط آنچه را که بوده است و بدون غرضورزی و حب و بغض ماجراها را روایت کنیم. بنابراین هنوز آنقدر عقلانیت بر روایتها و کارهای ما حاکم نشده است.
اما در بیرون همانطور که گفته شد اکنون رقبای بسیاری وجود دارند و این موضوع را باید نقطه اصلی تفاوت تاریخنگاری پیش از انقلاب اسلامی و پس از انقلاب دانست. قبل از انقلاب نیز کار تاریخنگاری انجام میشد، اما معارض خاصی پیدا نمیکرد اما اکنون روایتهای رقیب و معارض بسیار وجود دارد و مراکز مختلفی در خارج و حتی برخی افراد در داخل تلاش دارند، روایتهای معارض ارائه بدهند. به طور مثال از این سو روایت میشود که نظام جمهوری اسلامی در دهه شصت مظلوم بود، اما آن سو نظام را در این دهه متهم به جلاد بودن، میکند.
به نظر من تاریخنگاران انقلاب اسلامی مسئولیت بسیار سختی دارند؛ برای اینکه هم باید مراقب باشند به سیم خاردارهای محدودکننده داخلی برخورد نکنند و هم به گونهای بنویسند که مورد سوءاستفاده و بهرهبرداری غلط دیگران قرار نگیرند. البته بنده این اتفاق را برای تاریخنگاری انقلاب خوب و موجب رشد میدانم.
ثبت تاریخ دفاع مقدس از خاطرات آغاز شد. در دوران دفاع مقدس، واحد تبلیغات جبهه و جنگ، دفترچههایی تولید و در اختیار رزمندگان قرار داد تا خاطرات روزانه خود را بنویسند. به هر رزمنده هم دو دفترچه داد تا یکی از آن را به واحد تبلیغات بدهند و یکی را پیش خود نگه دارند. البته در دفتر مطالعات جنگ سپاه که زیرنظر دفتر سیاسی سپاه بود، نیز اقدامات بسیار مهم و ارزندهای برای ثبت دقیق وقایع جنگ انجام گرفت.
در نتیجه از مواد خامی که به دست آمد، کتابهای بسیاری منتشر شد. در اوایل دهه هفتاد حوزه هنری براساس دفترچههای خاطرات اقدام به انتشار کتابهایی کرد. برخی از همان کتابها و همان محتواها در دهههای بعد بازتولید شدند. در دهههای بعد احساس شد که آن کتابها نیازمند ارائه جزئیات و توصیفات بیشتر به مخاطبان است تا آن واقعه به طور کامل و دقیق منعکس و ثبت شود. در دهه هفتاد مردم و مخاطبان از سالهای جنگ فاصله چندانی نگرفته بودند و ارائه جزئیات و توصیفات حشو به حساب میآمد، اما در دهههای بعد اینها لازم است. بنابراین تغییر فضا، رشد عقلانیت و وجود روایتهای معارض موجب شده است کتابهای نخستین حوزه دفاع مقدس، به صورت قطورتر بازتولید شوند.
در کتابهای دهه شصت و هفتاد بسیاری از عملیاتها با توجه به پارادایم موجود در آن زمان مبنی بر اینکه ما در جنگ پیروز بودیم و بر عراق غلبه پیدا کردیم، پیروز معرفی شده است یا برای اینکه روحیه مردم حفظ شود، از لفظ شکست برای برخی از عملیاتها استفاده نشده است. اما وقتی اسناد منتشر و در اختیار مردم و پژوهشگران قرار میگیرد، آنان میبینند که ما در تمامی عملیاتها پیروز نبودیم. این موضوع تبدیل به سوال میشود و نسل جدید به دنبال پاسخ سوالاتش است. برای اینکه به این سوالات پاسخ داده شود، باید عمیقتر و دقیقتر پژوهش و روایت کرد.
البته موضوع در همین حد باقی نمیماند. گاهی روایتهای معارضی پیدا میشود که یک پیروزی مسلم و آشکار را شکست جلوه میدهد و زیرسوال میبرد. به طور مثال این سوال را مطرح میکنند که در فلان عملیات پیروز شدید، اما به چه بهایی؟ این تعارضات و تناقضها، پژوهشگران را مجبور میکند تا مدام خودشان را رشد و ارتقا بدهند و خلا و اشتباهات کارهایشان را رفع کنند.
انتخاباتها به گونهای خاطرهبازی هستند؛ بدین صورت که کاندیداها برای رقابت با یکدیگر مردم را به تاریخ ارجاع میدهند. یعنی کاندیداها برای رایآوری و به دست گرفتن سرنوشت یک ملت از تاریخ استفاده میکنند.
ضمن اینکه روایتهای معارض برخی بدیهیات را نیز مورد تردید قرار داده است. در خصوص انقلاب اسلامی تردیدهای بسیاری به وجود آمده است، از تعداد شهدای انقلاب گرفته تا اینکه گفته میشود انقلاب کار مردم و امام نبود و خواسته آمریکا و امپریالیسم بود.
تسنیم: در سالها و دهههای گذشته مراکز متعددی در حوزه تاریخنگاری انقلاب اسلامی و دفاع مقدس به وجود آمده است، اما همچنان مردم در سطح جامعه نسبت به بسیاری از اتفاقات تاریخی در کشور بیاطلاع و کماطلاع هستند و در مواجهه با یک روایت معارض و جعلی، آن روایت را به راحتی میپذیرند و به آن اعتماد میکنند. به نظر شما چه دلایلی موجب شده است تاریخنگاری انقلاب اسلامی و دفاع مقدس آنچنان موثر نباشد؟
قاضی: برای رشد عقلانیت در میان مردم و مخاطبان تلاش شایستهای انجام نشده است. به عبارتی مردم را محقق و پرسشگر بار نیاوردهایم. مسئولان در این رابطه مسئولیت دارند.
امام در نامه خود به حجتالاسلام سیدحمید روحانی مبنی بر تدوین تاریخ انقلاب اسلامی فرمودند: «باید پایههای تاریخ انقلاب اسلامی ما چون خود انقلاب بر دوش پابرهنگان مغضوب قدرتها و ابرقدرتها باشد.» باید گفت یکی از تفاوتهای تاریخنگاری قبل و بعد از انقلاب آن است که پدیده انقلاب اسلامی همه چیز را زیر و رو کرد. من همواره پیش خودم فکر میکردم اگر بخواهیم تاریخ انقلاب را بنویسیم باید به سراغ کسانی برویم که مبارزه مسلحانه کردند و متحمل زندان، شکنجه و تبعید شدند. اما چند سال پیش سخنی از حضرت امام شنیدم مبنی بر اینکه اگر این مردم نبودند، ما هنوز در کنج زندانها بودیم و در تبعید به سر میبردیم. این مردم بودند که ما را از زندانها درآوردند و به حکومت رساندند. از همین سخن امام متوجه شدم که کار مردم مهم و اصلی بود. ما چند سال پیش مقالهای با عنوان «جمهوری تاریخنگاری» انقلاب نوشتیم. در آن مقاله عنوان کردیم که جمهوری اسلامی تشکیل شد، اما مردم (جمهور) وارد تاریخنگاری انقلاب نشدند.
امام، مردم را هسته اصلی انقلاب میدانستند. بنابراین اگر میخواهیم صحیح و حتی علمی تاریخ انقلاب را توصیف و روایت بکنیم، باید به سراغ مردم به معنای راویان حقیقی انقلاب برویم. مبارزان هم جزوی از مردم هستند که آنان در خط مقدم مبارزه و انقلاب بودند و طبیعی است با گذشت چهل سال از پیروزی انقلاب باید خاطرات تمامی این مبارزان حداقل ثبت شده باشد.
تاریخنگاری یک کار تخصصی و علمی است. به نظر میرسد منظور امام نیز این بوده است که مورخان برای نگارش تاریخ انقلاب به سراغ مردم به عنوان منابع اصلی بروند. به هر حال مجموعههایی مشغول انجام این کار هستند و تابلویشان هم همین است. دفتر جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی به موضوع مردمنگاری و تاریخ انقلاب اسلامی میپردازد، اما هنوز جای کار بسیاری وجود دارد. البته در حوزه تاریخ دفاع مقدس، روایتهای مردمی بسیاری منتشر شده که البته روایتها باید بیشتر از اینها باشد.
تسنیم: جناب آقای نیکبخت تاریخنگاری انقلاب اسلامی به لحاظ کمی و کیفی چه رشدی داشته و شما وضعیت کنونی تاریخنگاری انقلاب را چگونه ارزیابی میکند و چه پیشنهادی برای آینده تاریخنگاری انقلاب دارید؟
نیکبخت: در حوزه تاریخنگاری انقلاب اسلامی، خلاء نظریهپردازی وجود دارد. متاسفانه پس از گذشت بیش از چهل سال از پیروزی انقلاب اسلامی، همچنان کتاب «ایران بین دو انقلاب» یرواند آبراهامیان منبع درسی و تاریخی در مراکز علمی و دانشگاهی است. این موضوع نشان میدهد که در این رابطه کاری انجام ندادهایم یا اگر کاری انجام شده به نتیجه نرسیده است.
در رابطه با آن نامه حضرت امام به آقای روحانی نیز باید بررسی کرد که امام چه نگاهی نسبت به مردم در انقلاب داشتند. مطالعات بنده نشان میدهد که شروع نهضت امام خمینی، یک حرکت تکلیفمحور بود و در هر مرحله از نهضت، حرکتها بر مبنای تکلیف انجام گرفته است.
به نظر بنده اگر تلاش شود تا حکم قرآنی «إِنَّ اللهَ لاَ یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُواْ مَا بِأَنْفُسِهِمْ» به عنوان نظریه در حوزه تاریخ انقلاب بیان بشود، به جاست. البته بزرگان دینی بدان اشاره کردهاند، اما در مراکز علمی کمتر به آن توجه شده است. انقلاب اسلامی مردم ایران با این اندیشه قرآنی به راه افتاد. از این رو تاکید امام بر این بود که مردم بخواهند و به وظایف خود آشنا شوند. وقتی که مردم به وظایف خودشان آشنا شوند، انقلاب اسلامی خود به خود محقق خواهد شد.
حضرت امام در مشی مبارزاتی خود هیچگاه موافق مبارزه مسلحانه نبودند. امام برای رهایی فدائیان اسلام از اعدام تلاشهایی کردند. در دوره نهضت اسلامی نیز بر مبارزه مسلحانه تکیه نکردند و جملهای از امام در این رابطه نداریم. در مقابل تکیه امام بر مبلغان، وعاظ، خطبا، گویندگان مذهبی و شخصیتهای فرهنگی انقلاب اسلامی بوده است. اگر انقلاب اسلامی اتفاق افتاد، نتیجه سخنرانیهای شهید مطهری، شهید بهشتی، شهید باهنر، آیتالله خامنهای، شهید هاشمینژاد و دهها شخصیت سخنور و خطیب دیگر همچون حجتالاسلام فلسفی بود. اینها با آگاه کردن و تنویر افکار عمومی توانستند بستر انقلاب را فراهم کنند.
حضرت امام از همان ابتدای نهضت، بر تشکیل جلسات به خصوص بین علما و شخصیتهای مذهبی تاکید داشتند. ایشان در سال 42 در نامههایی که به علمای سراسر کشور نوشتند به این موضوع اشاره کردند. شهید مطهری در سال 57 به دیدار امام خمینی در پاریس رفتند. شهید مطهری وقتی به ایران بازگشت، از ایشان پرسیده شد، شما امام را چگونه دیدید؟ مطهری فرمودند که من امام را چهار ایمان دیدم. آمن بربه، آمن به سبیله، آمن به هدفه و آمن به قومه؛ یعنی امام به قوم و مردم خودش ایمان داشت. این ایمان نیز ظاهری و صوری نبود و تنها کاربرد ابزاری نداشت.
حضرت امام باتوجه به شخصیتی که داشت و با توجه به تجربیات و خاطراتی که از مبارزان دوره مشروطه و نهضت ملی نفت داشت، آگاه بود که تاریخ مبارزات عالمان نوشته نشده است. تاریخهایی هم که نوشته شده، کسرویها نوشتهاند. وقتی که نهضت اسلامی در آستانه پیروزی است، حضرت امام در پیامی که به مناسبت حوادث خونین رفسنجان صادر کردند، اولین اشاره به تاریخنگاری و ثبت و ضبط وقایع میکنند.
تاریخنگاری انقلاب اسلامی از سال 41 و 42 با کتاب «نهضت دو ماه روحانیون» مرحوم آقای دوانی شروع شد، اما تا اوجگیری انقلاب اسلامی اثر دیگری تولید نشد. البته جزواتی در این رابطه تولید و منتشر شد. در سال 56 کتاب «بررسی و تحلیلی بر نهضت امام خمینی» از سوی حجتالاسلام روحانی در نجف منتشر شد که اثری قابل توجه و مهم است.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، کشور به مدت یک دهه درگیر بحرانها و جنگ شد و در نتیجه تاریخنگاری انقلاب اسلامی را تحتالشعاع خود قرار داد. به نظرم تاریخنگاری انقلاب اسلامی به طور جدی بعد از پایان یافتن جنگ تحمیلی، آغاز شد. مرکز اسناد انقلاب اسلامی و چند مرکز و بنیاد دیگر پس از پایان جنگ شکل گرفتند. باتوجه به اینکه بیش از چهل سال از پیروزی انقلاب اسلامی میگذرد، تاریخنگاری انقلاب اسلامی باید به صورت جدی نقد و آسیبشناسی شود. ضمن اینکه باید بررسی کرد چه کارهایی انجام گرفته و چه کارهایی انجام نشده است و در گام دوم انقلاب باید انجام بگیرد و در نتیجه یک «نقشه راه» برای آینده تاریخنگاری انقلاب اسلامی تهیه شود.
مراکز مختلفی که در رابطه با تاریخنگاری فعالیت دارند، ماموریتهای گوناگونی دارند. دغدغههای مسئول هر نهاد بر اقداماتشان تاثیرگذار است. بنابراین لازم است مراکز مرتبط با تاریخنگاری انقلاب اسلامی، دور هم بنشینند، همفکری کنند و نقشه راهی تهیه سازند. تا این اتفاق نیافتد، کارهای جزیرهای و محلی به همین شکل ادامه خواهد یافت و شکل منسجم پیدا نخواهد کرد. اکنون در حوزه کودک و نوجوان، مجموعه کتابهای خوب و مناسبی نداریم. اصلاً مرکزی در این رابطه مسئولیت دارد؟ وقتی نقشه راه وجود نداشته باشد، این خلاها نیز وجود دارد.
تسنیم: به نظر شما تاریخنگاری انقلاب اسلامی اکنون با چه موانع، مشکلات و آسیبهایی روبرو است؟ موارد مهم و برجسته را اشاره بفرمایید و اینکه آیا منطقه ممنوعهای در تاریخ نگاری انقلاب اسلامی و دفاع مقدس وجود دارد؟
نیکبخت: بزرگترین نقص در حوزه تاریخنگاری انقلاب، وجود متولیان متعدد است. چون حیطه فعالیت و مسئولیت متولیان، طبقهبندی نشده به یک مشکل تبدیل شده است. از این رو خاطرات محسن رفیقدوست و عزتشاهی توسط چند مرکز ثبت و منتشر شده اما برخی از موضوعات مهم دیگر بدون متولی باقی مانده و معلوم نیست چه کسانی و چه نهادهایی باید بدان بپردازند. این موضوع به معنای نقد عملکرد مراکز و نهادها نیست، بلکه سخنم این است که باید یک نقشه راه و طرح کلان در موضوع تاریخنگاری انقلاب اسلامی وجود داشته باشد و چون چنین چیزی وجود ندارد، هر نهادی بر مبنای سلیقهاش عمل میکند.
موفقترین کاری که در این رابطه انجام گرفت مربوط به دورهای است که دکتر محمدباقر خرمشاد در مرکز اسناد انقلاب اسلامی، معاون پژوهشی بود. ایشان یک طرح ده ساله برای کارهای پژوهشی آماده کردند که شامل احزاب، مجالس، شخصیتها و... بود. تا وقتی که برنامهها طبق آن طرح پیش میرفت، خلاها را تا حدودی پوشش میداد.
مشکل دیگری که وجود دارد، این است که در مراکز علمی و دانشگاهی، "تاریخ انقلاب اسلامی" به عنوان موضوع تاریخی مورد پذیرش قرار نگرفته است. برخی از اساتید هم که تاریخ انقلاب اسلامی را در دانشگاهها ارائه میکنند، اصلاً اعتقادی به انقلاب اسلامی ندارند. بعضی از آنان نهضت آزادی و جبهه ملی را بیش از حضرت امام قبول دارند.
تسنیم: آقای قاضی باتوجه به مسئولیتی که در مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس دارید و آنجا هم یک مرکز نظامی است. چه محدودیتهایی در حوزه تاریخ نگاری جنگ وجود دارد و دسترسی محققان و پژوهشگران به اسناد چگونه است؟
قاضی: من هم معتقدم که نیازمند نقشه جامع هستیم. متاسفانه سوژهیابی درست و کامل انجام ندادهایم.وقتی که موضوعات و سوژهها را احصا بکنیم و نقشه جامع برای تدوین تاریخ انقلاب اسلامی و دفاع مقدس تدوین بکنیم، میتوانیم برنامهریزی کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت برای انجام طرحها داشته باشیم. اینکه رهبر انقلاب فرمودند خاطرات جنگ میتواند صد برابر بشود؛ یعنی یک صدم آن چیزی را که میشود کار کرد، کار نشده است. صد برابر شدن کتاب خاطرات طی چندین سال امکانپذیر است، اما باید باور داشته باشیم که یک صدم هم کار نشده است.
هفته دفاع مقدس، انجمن سخن لندن وبیناری در خصوص جنگ ایران و عراق برگزار کرد. یکی از اساتید دانشگاه شیکاگو که میهمان این برنامه بود در خصوص نقش زنان در جنگ کار کرده و کتابی نوشته بود. کتاب "شماره پنج" بنده را هم ایشان دیده و استفاده کرده بود. بنده با آقای کمرهای در این خصوص گفتگو داشتم که چرا آنان میتوانند در مورد نقش زنان در جنگ کتاب مینویسند، اما ما در داخل برای نگارش چنین کتابی به مشکل برمیخوریم. ما به لحاظ روشی مشکل داریم و به نظر میرسد این مشکل به پارادیم ذهنی ما بازمیگردد. وقتی جنس همه کارهایی که میخواهیم انجام بدهیم، تبلیغی و ترویجی است و فضایی که در آن کار میکنیم، اجازه ورود به برخی از موضوعات را نمیدهد و در نتیجه دستگاه تفکر به سمتی هدایت نمیکند که این سوال ایجاد بشود، در عمل و روش ما اثر میگذارد. به نظر بنده مساله اصلی پژوهشهای جنگ همین پارادایمهای ذهنی است.
در خصوص دیگر آسیبها هم باید بگویم که هنوز اسناد به طول کامل جمعآوری نشدهاند. اسنادی که در مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس است، اسنادی است که توسط این مرکز طی چهل سال گذشته جمع آوری کرده است. این مرکز با هدف مقابله با تحریف جنگ تاسیس شد. نوارها، اسناد، دفترچههای راویان و نقشههایی که توسط این مرکز جمعآوری شده، گنجینه ارزشمند و بینظیری است. اما همه اینها اسناد نظامی هستند. یکی از افراد که بررسی کرده بود، میگفت این اسناد نیم درصد از کل اسناد جنگ است. نامهها، روزنوشتها، دفترچههای خاطرات، دستنوشتهها و... بخش بزرگی از اسناد جنگ هستند که هنوز جمعآوری نشده است.
بنابراین اسناد مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس سپاه، اسناد نظامی هستند و دفترچههای خاطرات بدون روتوشترین و نزدیکترین آثاری هستند که از زمان جنگ باقی مانده است. من برادرم در دفترچهاش بسیار شفاف و هرآنچه بوده حتی ترسش را هم نوشته است. برخی از آنان فکر نمیکردند که بمانند و روی دفترچهها کاری انجام بدهند. نگهداری از دفترچهها مسئولیت خانوادههای شهدا و رزمندگان نیست بلکه مراکزی باید اینها را به دقت نگهداری و امانتداری کنند.
متاسفانه به دلیل وضعیت امنیتی که در دوران انقلاب وجود داشت، دستنوشتهها و روزنوشتهای بسیار کمی از آن دوران باقی مانده است. آن دستنوشتهها نیز با ملاحظات بسیاری نگاشته شده است، چراکه ممکن بود به دست ساواک بیافتد. آنچه بیشتر از انقلاب مانده نامهها و اطلاعیههاست.
نیکبخت: ما علاوه بر اینکه نیازمند نقشه راه هستیم، نیازمند به اتاق فکر برای سوژهیابی و محوریابی هم هستیم. نقشه راه بدون اتاق فکر و جمعی که فرهیخته و دغدغهمند باشند، عملی نیست.
حضرت امام به شدت نگران این بودند که در تاریخنگاری انقلاب اسلامی تحریف صورت بگیرد. از این رو به آقای روحانی تاکید داشتند که تاریخ به خاطرات توده مردم مستند شود. امام نمیگوید که تودهها تاریخ را بنویسند. این وظیفه مورخ است که مطالب خود را مستند به خاطرات توده مردم کند.
قاضی: یکی از آسیبهای تاریخنگاری انقلاب و دفاع مقدس این است که آدمها از منظر و موقعیت کنونیشان تاریخ را روایت میکنند؛ یعنی روایتهایشان آن زمانی نیست، البته این موضوع عمومی است و تنها مختص دفاع مقدس و انقلاب اسلامی نیست. اتفاقاتی که در مورد عملیاتهای کربلای چهار و پنج در سالهای گذشته رخ داد، این موضوع را تایید کرد.
وظیفه ما مورخان این است که آن آدمها را به تاریخ ببریم و روایت آن زمانی را بیان کنند، البته ایرادی ندارد که تحلیل امروزی خود را بیان کنند، اما باید مرز تحلیل و روایت مشخص باشد و در روایت ملاحظاتی وجود نداشته باشد. در خصوص مناطق ممنوعه نیز به نظر بنده برای ثبت و ضبط هیچ منطقه ممنوعهای وجود ندارد. هر آن چیزی که وجود دارد، باید ثبت و ضبط بشود. اما به هرحال هر مجموعهای بنا بر مصالحی، زمان انتشار آنها را مشخص میکند. البته برای انتشار با ملاحظه روشهایی همچون لاکگیری و رقیقکردن (خلاصه کردن ماجرا) نیز وجود دارد.
تسنیم: موضوعی که در شرایط کنونی بسیار مهم است، تولید آثار به زبان خارجی و قابل ارائه در مراکز علمی و معتبر دنیاست. آیا تاکنون اقدام مثبتی در این زمینه انجام گرفته است؟
نیکبخت: وقتی نقشه راه و اتاق فکر نداشته باشیم، نمیدانیم چه کار کردهایم و چه باید بکنیم. در این نقشه راه باید مشخص میشود که چه نهادهایی مسئولیت ترجمه دارند. باید مشخص شود که چه نهادی باید صحیفه امام را ترجمه و در اختیار مخاطبان حقیقی قرار بدهد.
تسنیم: به نظرم به همین دلیل هم نمیتوانیم روایتهای معارض را پیشبینی و برای مقابله با آن برنامهریزی کنیم.
نیکبخت: بله. رفتار ما بیشتر واکنشی است.
سفارتخانههای برخی از کشورها بسیاری از کتابها را که در حوزه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس منتشر میشود، خریداری میکنند و میبرند. اینها کتابها را قطعاً مورد استفاده قرار میدهند، اما ترجمه نمیکنند و نشر نمیدهند.
یک نکته هم که به ذهنم رسید و بد نیست در اینجا مطرح کنم، این است که به جای اینکه تاریخ فرهنگی انقلاب اسلامی مورد توجه قرار بگیرد، تاریخ شکنجه و... مورد توجه قرار گرفته است. اغلب کسانی هم که پایشان به کمیته مشترک ضد خرابکاری رسیده به نوعی با سازمان مجاهدین خلق و گروههای مارکسیستی ارتباط داشتند.
قاضی: به نوعی ما خاطرات آنها را در نظام جمهوری اسلامی بازتولید و برای آنها تبلیغ میکنیم.
نیکبخت: دقیقاً. بنابراین با زحمت یک نفر و دو نفر نمیتوان تاریخ انقلاب اسلامی را به درستی روایت کرد. این موضوع نیازمند سیاستگذاری همراه با نقشه جامع است.
تسنیم: هر ساله مستندهایی از سوی رسانههای فارسیزبان منتشر میشود که روایتهای موجود در داخل را خدشهدار میکند و افکار عمومی را به شدت تحت تاثیر قرار میدهد. برخی نهادها نیز واکنشهایی نشان میدهند که بیشتر منفعلانه است. تاریخ کتابهای درسی نیز مورد بیمهری قرار گرفته و روایتهایی که ارائه میشود خشک، رسمی و در شرایط کنونی با وجود شبکههای اجتماعی غیرقابل پذیرش است که برخی این روایتها را حکومتی میدانند. آیا نهادهای تاریخی اعتقادی به دستهبندی روایتها به روایتهای حکومتی و غیرحکومتی یا رسمی و غیررسمی دارند و اینکه چه اقدامی برای رفع چنین دستهبندی و جذاب کردن روایتها انجام دادهاند؟
قاضی: متاسفانه ما هنوز زبان رسانه را بلد نیستیم. آنها به صورت حرفهای و با ارائه تصویر و سند حرف خود را در میان مردم جا میاندازند، اما ما در ساخت مستندهایمان بیشتر بر تاریخ شفاهی اتکا داریم که جای نقد و بازنگری دارد. آن چیزی که روایت غیررسمی نامیده میشود، از درون روایت رسمی تولید میشود. فرد به سفارش مرکزی روایتی را آماده میکند که با لحاظ کردن آن مصلحتهاست، اما آن چیزهایی که بنابر مصلحت منتشر نشدهاند، بعدها به شکلی دیگر در جایی مثلا در اینستاگرام منتشر میشود که همانها روایتهای غیررسمی هستند و مورد توجه عدهای از مخاطبان قرار میگیرد. در حالی که اگر مخاطبان آن روایت غیررسمی را در کنار روایت رسمی بخوانند، میبینند چیز خاصی نبوده که حذف شده است.
به هر حال اگر در نگارش روایتهای رسمی بر اساس استانداردهای علمی عمل کنیم، نه تنها روایتهای غیررسمی فضایی برای عرض اندام پیدا نمیکنند، بلکه این روایتها باورپذیر و جذاب خواهد بود. در سوژهیابی باید سراغ منبع دست اول رفت. در انجام مصاحبه و پیادهسازی آن باید دقت بسیاری داشت و به مفهوم تاریخ شفاهی به معنای دقیقش توجه داشت. اگر یک اثر با رعایت استانداردها و به دور از مبالغه و زیادهروی منتشر شود، روایت غیررسمی نمیتواند به وجود بیاید و محلی از اعراب داشته باشد.
نیکبخت: یکی از موضوعاتی که در اتاق فکر باید مطرح شود این است که ما برای تربیت اصولی و علمی محقق و پژوهشگر تاریخ انقلاب و دفاع مقدس چه کردیم. تاریخنگاری یک علم است و اگر با این موضوع علمی برخورد کنیم، تولیدات تاریخی ما اثرگذار خواهد بود. پس این موضوع مستلزم آموزش است و باید سالانه افرادی توسط پژوهشگران برجسته تاریخ آموزش ببینند. پژوهشگران تاریخ انقلاب و دفاع مقدس وقتی که آموزش ندیده باشند و به درستی تربیت نشده باشند، با دست یافتن به یکی دو سند و بدون در نظر گرفتن زمینهها، ابعاد و جوانب آن موضوع، اقدام به انتشار روایتی میکنند که اگرچه در ظاهر برای مخاطبان جذاب و جنجالی است، اما در واقع چیز شاذی نیست و آن چیزی هم که روایت شده اشتباه و به نوعی تحریف تاریخ بوده است. چراکه منتشرکننده با استناد به یکی دو سند، چیزی را گفته که خلاف واقعیت است و به اسناد دیگر که خلاف این سندها هستند، توجه نکرده است.
قاضی: در مقدمههای کتاب باید روشهای تحقیق شرح داده شود. اگر موردی بوده که حذف شده باید به مخاطبان گفته شود. پاورقیها جاهای مهمی هستند که باید در خصوص روایتها توضیح داده شود. برخی از میان روایتهای آشکار و رسمی تناقض بیرون میآورند و بدون توجه به مقدمه و موخره موضوع، شروع به نگارش گزارش میکنند. همچنین برخی با چند روایت جزئی، تحلیل کلان ارائه میدهند!
منبع:خبرگزاری تسنیم این مطلب تاکنون 1488 بار نمایش داده شده است. |
|
|
|