ماهنامه الکترونيکي دوران شماره 169   آذر ماه 1398
 

 
 

 
 
   شماره 169   آذر ماه 1398


 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 
پای سخنان دبیرکل اسبق سازمان ملل


روز 18 آذر 1370 آقای خاویر پرز دکوئیار دبيركل وقت سازمان ملل متحد طي گزارشي مستند به شوراي امنيت اين سازمان، دولت عراق را رسماً به عنوان متجاوز و آغازگر جنگ 8 ساله عليه جمهوري اسلامي ايران معرفي كرد. گزارش مزبور بر اساس بند 6 قطعنامه 598 كه دبيركل سازمان ملل را موظف كرده بود تا آغازگر جنگ ايران و عراق را به شوراي امنيت معرفي كند، تهيه شده بود.
سالها بعد دکوئیار در مصاحبه‌ای با صراحت به بیان باورهای خود از تحولات جنگ تحمیلی پرداخت. اکنون پس از گذشت 28 سال از اقدام دکوئیار دبیرکل وقت سازمان ملل در اعلام متجاوز بودن رژیم عراق در جنگ تحمیلی، این مصاحبه ارزش خواندن دارد:
خبرنگار: مایلم قبل از هر چیز از اینکه فرصت این مصاحبه را در اختیار ما قرار دادید، سپاسگزاری کنم.
دکوئیار: من هم از اینکه شما را ملاقات می‌کنم خوشحالم.
خبرنگار: بدون شک نقش شما در فعال‌تر کردن نقش سازمان ملل در دوران تصدی پست دبیرکلی و اقدامات صلح‌طلبانه شما، به ویژه نقش تاریخی شما در پایان دادن به جنگ طولانی ایران و عراق، هنوز در حافظه ملت ایران باقی است و ما آن را ارج می‌نهیم. شما در زمان آغاز به کار به عنوان دبيركل سازمان ملل در سال 1981 موضوعات فراوانی را پیش روی خود داشتید. اهمیت مسئولیت شما در مسئله جنگ ایران و عراق در مقایسه با سایر مسئولیت‌های دبیر کل چه اندازه بود؟
دکوئیار: جنگ طولانی بین ایران و عراق، که بهتر است آن را تهاجم عراق به ایران بنامیم، یکی از وقایع تلخ دوران مسئولیت اینجانب بود و هر روز اخبار ناگواری از تلفات و صدمات این جنگ به من می‌رسید و من مسئولیت ویژه‌ای بر شانه خود احساس می‌کردم که برای پایان دادن به این مناقشه تلاش کنم. اما می‌دانید که همه چیز در اختیار سازمان ملل و دبیر کل نبود.
خبرنگار: اگر مایل باشید قدری راجع به ریشه‌های این تهاجم صحبت کنیم.
دکوئیار: اکنون پس از گذشت چند دهه، واقعیتها آشکارتر شده است. صدام حسین با افکار جاه‌طلبانه و بلندپروازی‌های مخصوص خود قصد داشت رهبری جهان عرب را از آن خود کند و نیز به عنوان قدرت برتر منطقه شناخته شود و انقلاب اسلامی در ایران و شرایط و بحرانهای پس از آن در ایران بهترین فرصت برای او بود تا به بهانه اختلافات مرزی به ایران تهاجم کند. او تصور می‌کرد به زودی در این جنگ پیروز می‌شود و مقاومت زیادی در برابر او وجود نخواهد داشت. ولی اینگونه نشد و مردم ایران سرسختانه در برابر این تهاجم، مقاومت از خود نشان دادند و این برخلاف تمام پیش‌بینی‌های او بود.
خبرنگار: به نظر شما آنچه ایران انجام داد، دفاع مشروع بود؟
دکوئیار: شکی در این نیست و این بهترین کاری بود که یک ملت می‌توانست در مقابل تجاوز دشمن انجام دهد. هنگامی که دو ارتش نظامی باهم می‌جنگند، مسئله کاملاً متفاوت است با زمانی که یک ارتش، در مقابل خود مقاومت مردمی را دارد. در ایران مقاومت در برابر تهاجم عراق، مردمی بود و همین امر سبب پیروزی ایران شد.
خبرنگار: سازمان ملل به وظایف خود چگونه عمل کرد؟
دکوئیار: من به عنوان دبیرکل، وظیفه اجرای مصوبات شورای امنیت را برعهده داشتم و می‌دانید که اختیارات دبیرکل محدود است. در شورای امنیت تمایل زیادی برای پایان یافتن جنگ در سالهای اول آن نبود و حتی در زمانی که از سلاحهای شیمیایی توسط عراق استفاده شد، شورای امنیت به درخواستهای من برای انجام اقدامات عملی پاسخ نداد و من با استفاده از اختیارات خود، شخصاً اقدام به اعزام تیم‌های کارشناسی به منطقه کردم.
خبرنگار: چرا شورای امنیت در مقابل این تجاوز سکوت کرد؟
دکوئیار: واضح است؛ به دلایل سیاسی. اکثر اعضا به ویژه اعضای دائم شورای امنیت به نحوی از عراق حمایت می‌کردند.
خبرنگار: با وجود اینکه بعضی اعتقاد دارند این جنگ می‌توانست در سال 1982 یا 1983 خاتمه یابد اما به نظر شما چرا هشت سال به طول انجامید؟
دکوئیار: در سطح جهان اراده قوی برای پایان دادن به این منازعه وجود نداشت و از طرفی حمایت آشکار بسیاری از کشورهای جهان از جمله قدرت‌های بزرگ و کشورهای غربی از صدام، از علل مهم ادامه یافتن جنگ و ادامه روند تخریب و کشتار بود.
خبرنگار: آیا به نظر شما ایران هم فرصتهایی را برای پایان دادن به جنگ از دست داد؟
دکوئیار: من این‌طور فکر نمی‌کنم. به نظر من ایران مورد تهاجم واقع شده بود و در حال دفاع بود. این متجاوز بود که باید دست از تهاجم بر می‌داشت و به مرزهای بین‌المللی عقب‌نشینی می‌کرد. ایران هم خواستار همین بود. اما دخالتهای خارجی باعث شعله‌ورترشدن جنگ می‌شد. من با مقامات هر دو کشور، هم در نیویورک و هم در منطقه ملاقات کردم. مذاکرات مثبت و سازنده‌ای را با مقامات ایرانی داشتم. بخصوص با دکتر علی اکبر ولایتی. او انسانی بشردوست بود و به نظر من چون پزشک بود به عمق کشتار جنگ بهتر واقف بود. در عراق هم دیپلماتهای قوی وجود داشتند. مثل طارق عزیز که یک دیپلمات حرفه‌ای و با تجربه بود. اما او کاملاً مجری دستورات شخصی صدام حسین بود.
خبرنگار: در مورد ملاقاتتان با صدام حسین بگویید.
دکوئیار: او را در بغداد ملاقات کردم و به خوبی به یاد دارم. او انسانی سرد و مغرور بود. من در طول ملاقات این را کاملاً احساس کردم.
خبرنگار: آیا تاکنون تصاویر مصدومان شیمیایی ایران را دیده‌اید؟ آیا می‌دانید که هنوز بسیاری از آنها از صدمات ناشی از این سلاح‌ها رنج می‌برند؟
دکوئیار: بله آنها تصاویر تکان‌دهنده‌ای هستند که تعدادی از آنها در همان سالها در سازمان ملل منتشر شد و تعدادی نیز به همراه گزارش‌های گروه‌های کارشناسی سازمان ملل به دست من رسید. من عمیقاً از دیدن این تصاویر شوکه و متاثر شدم و می‌دانستم که فاجعه انسانی دردناکی در حال وقوع است و باید از ادامه آن جلوگیری کرد. به همین دلیل شخصاً چند گروه از کارشناسان زبده را که از اسپانیا، سوئد، سوئیس و استرالیا بودند به منطقه اعزام کردم و آنها این مسئله را تایید کردند.
خبرنگار: اما سرنوشت این گزارش‌ها چه شد؟
دکوئیار: من آنها را به همراه اسناد مربوطه به شورای امنیت ارسال می‌کردم. اما واکنش قاطعی صورت نمی‌گرفت و این نگران کننده بود. به نظر من همین سکوت شورای امنیت بود که صدام را دچار اشتباه در محاسبه کرد. او تصور می‌کرد در جریان حمله به کویت هم با همین سکوت مواجه خواهد شد و می‌تواند به راحتی آن کشور را اشغال کند.
خبرنگار: اما شورای امنیت برخلاف موضوع ایران، به سرعت واکنش نشان داد.
دکوئیار: بله واکنش بسیار سریع‌تر از تصور بود.
خبرنگار: چرا؟
دکوئیار: به دلیل اینکه این حمله بر خلاف منافع اعضای شورای امنیت بود و با مسئله ایران متفاوت بود. متاسفانه گاهی مسائل سیاسی همه مسئولیت‌ها و وظایف این سازمانها را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد و این فقط در مورد ایران نبود. مثلاً همین اخیراً در مورد موضوع حمله اسرائیل به لبنان ببینید سازمان ملل و شورای امنیت چقدر دیر واکنش نشان دادند. هنگامیکه هزاران نفر جان خود را از دست دادند. این واکنش‌ها بسیار کند و ضعیف بود.
خبرنگار: تلخ‌ترین و شیرین‌ترین خاطره شما در دوره 10 ساله دبیر کلی سازمان ملل چه بود؟
دکوئیار: تلخ‌ترین آن مطمئناً زمانی بود که گزارش‌هاو تصاویر هولناک کاربرد سلاح‌های شیمیایی در جنگ ایران و عراق را دریافت کردم و شیرین‌ترین آن زمانی بود که دو طرف آتش‌بس را پذیرفتند و جنگ متوقف شد.
خبرنگار: مذاکرات مربوط به قطعنامه 598 را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
دکوئیار: برخلاف تصور، این مذاکرات روند کند و ناامیدکننده‌ای داشت. من در طول سالهای جنگ با دیپلماتهای دو طرف آشنایی داشتم و با شیوه مذاکرات آنها آشنا بودم. طارق عزیز دیپلماتی قوی و باهوش بود و مهارت خاصی در مذاکره داشت. به ویژه به دلیل تسلطی که به زبان انگلیسی داشت. اما واقعاً اختیارات او محدود بود. دکتر ولایتی هم انسانی شریف و دیپلماتی برجسته بود. همکاری هیئت ایرانی با من و دستیار ویژه‌ام در طول مذاکرات قابل تقدیر بود. اما هیئت عراقی گاه با لجاجتهای خاص خود مذاکرات را به بن‌بست می‌کشاند. اما بالاخره شاهد بودیم که اکثر بندهای قطعنامه محقق شد.
خبرنگار: اما گزارش شما در رابطه با بند ششم قطعنامه یعنی «مسئولیت آغاز جنگ» خیلی دیرتر از سایر بندهای قطعنامه محقق شد.
دکوئیار: بله همانطور که اشاره کردم در طول جنگ و حتی پس از حمایت آشکار قدرتهای بزرگ و غرب از رژیم صدام، موانعی برای این امر ایجاد کرده بود. اما با تجاوز عراق به کویت و مغایرت آن با منافع این کشورها و تغییر شرایط، امکان تحقق این بند هم فراهم شد من به سرعت اقدام به انتشار آن گزارش کردم. گزارش نیازی به تفسیر ندارد و به اندازه کافی گویاست. هیچ ابهامی در اینکه عراق آغازگر جنگ بود، وجود نداشت و من عده‌ای از کارشناسان حقوق بین‌الملل بلژیکی را مامور آن کردم.
خبرنگار: نکته ناگفته‌ای هست که به آن اشاره کنید؟
دکوئیار: مایلم از فرصت استفاده کنم و از آقای اولاف پالمه یاد کنم. نخست‌وزیر فقید سوئد که نقش بسیار ارزشمندی در میانجیگری بین ایران و عراق داشت و تلاشهای زیادی در این زمینه انجام داد.
خبرنگار: علت قتل او چه بود؟
دکوئیار: هیچکس نمی‌داند چرا چنین مرد صلح‌طلبی که برای بشریت تلاش می‌کرد باید به قتل برسد!
خبرنگار: از اینکه این فرصت را به ما دادید سپاسگزارم.

منبع:تاریخ انقلاب اسلامی، جنگ تحمیلی، از شروع تا پذیرش قطعنامه 598، موسسه فرهنگی هنری قدر ولایت، 1393، ص 289 تا 293

این مطلب تاکنون 2231 بار نمایش داده شده است.
 
     استفاده از مطالب با ذکر منبع مجاز مي باشد.                                                                                                    Design: Niknami.ir