استقبال باشکوه! | حزب ايران نوين و تشكيلات آن با حمايت ايالات متحده امريكا و در راستاى تحكيم نفوذ اين كشور بر ايران ايجاد شد و در بين تودههاى مردم پايگاهى نداشت و مقامات عالى رتبه حكومتى هم درگير جنگ قدرت براى تحكيم موقعيت خود بودند و از حزبى كه براى اصلاحات درست شده بود به عنوان سكويى براى به دست گرفتن مناصب اجرائى استفاده مىكردند. آنان در اين راه به منظور جلب حمايت سيا با آن از در همكارى گسترده در آمدند و حتى موقعيت سابق خود را به طور كلى از دست دادند.
شرح يك ماجرا شايد بهتر به اين موضوع و درك عمق آن كمك نمايد: شاه وقتى از يكى از سفرهاى خارجى خود باز مىگشت با استقبال برخى از هواداران حزب ايران نوين مواجه شد. در مراسم استقبال عدهاى از كارگران، همراه با زنان گودهاى جنوب شهر شركت داشتند و اين افراد با لباسهاى ژنده در مراسم استقبال شركت كرده بودند. اين افراد اجير شده را در برابر دريافت اندكى پول به اين مراسم آورده بودند. مهندس عبداللّه رياضى (رئیس مجلس) كه از شاهدان ماجرا بود، خانم شوكتالملك جهانبانى نماينده مجلس و از سران حزب ايران نوين را به دفتر كار خود خواند و به اين امر اعتراض كرد. او گفت اين اقدام آنقدر زننده بوده است كه مقامات ايرانى در انظار خارجىها شرمنده شدهاند. وی ادامه داد حزبى كه ادعا مىكند حكومت را در دست دارد اگر نتواند دويست يا سيصد نفر بانوان تحصيل كرده و روشنفكر را در اين قبيل مواقع جمع كند، پس چگونه مىتواند ادعا كند كه از حمايت افكار عمومى برخوردار است؟
با وجود بسيج نيرويى كه حزب ايران نوين انجام داده بود باز هم تعداد استقبال كنندگان از شاه رقمى قابل توجه را تشكيل نمىداد. اين حقيقت را عباس شاهنده مدير روزنامه فرمان در مذاكرهاى خصوصى افشا كرد. او گفت : «به دليل اين كه هويدا مساعدت زيادى در انتشار روزنامه فرمان انجام مىدهد، طبق توصيهاى كه از طرف نخستوزير شده بود تعداد استقبال كنندگان حزب ايران نوين از شاه را صد هزار تن گزارش كرده، در حالى كه حتى تعداد كل حاضرين يك دهم اين رقم هم نبوده است تا چه رسد به شركتكنندگان حزب.» او گفت : « حزب حتى نتوانست از بين كارگران كارخانهها تعداد قابل توجهى افراد را براى استقبال از شاه فراهم كند.» شاهنده مىگفت در برابر محبتهاى هويدا او هم ناچار است به گونهاى اين محبتها را جبران كند و فعلاً به جز آنچه از طرف حزب به او ديكته مىشود تا در روزنامه چاپ كند، كار ديگرى از دست او ساخته نيست.
در مراسم استقبالى هم كه انجام گرفت از رهبران حزب رفتارى سر زد كه باعث ناراحتى بسيارى افراد، حتى طرفداران اين تشكيلات شد. توضيح اينكه در اين مراسم رهبران حزب بر روى صندلىهايى كه بر فرشهاى گران قيمت قرار داده شد جلوس كرده بودند و در حالى كه صندلى خالى هم وجود داشت نمايندگان كارگران روى زمين در كنار خيابان نشسته و منتظر ورود شاه بودند. اين منظره به گمان ناظران نمودارى از روحيات اشرافى كارگزاران حزب بود كه على رغم شعارهاى داده شده از تعميق شكاف طبقاتى زايدالوصفى در بين سران حزب و تودههاى حزبى حكايت داشت.
اين منظره مورد انتقاد شديد اعضاى حزب واقع شد و انزجار زيادى در بين بينندگان توليد كرد. زيرا از چهار صد صندلى موجود دويست و پنجاه تاى آن خالى بود و كارگران را اجازه نداده بودند روى اين صندلىها بنشينند. تحليلها نشان مىداد كه اختلاف طبقاتى در درون حزب ضربه بسيار بزرگى به موقعيت آن در بين تودههاى مردم وارد ساخته است. منبع:دکتر حسین آبادیان، دو دهه واپسین، موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، تابستان 1387، ص 448 - 449 این مطلب تاکنون 2701 بار نمایش داده شده است. |
|
|
|