معرفی كتاب «تاریخ دخانیه» | جنبش تحریم تنباکو، یکی از سالم ترین و اصیل ترین جنبش های سیاسی ـ مذهبی قرن اخیر تاریخ ایران است. این حرکت برخاسته از روح اسلام اصیل در مبارزه بر ضد سلطه کفار و خارجی ها بوده و تحت رهبری مرجعیت شیعه، بدون حضور عناصر روشن فکر، استقلال ایران را در برهه ای خاص استوار کرده اس.ت. اعطای امتیاز انحصار توتون و تنباکو از طرف ناصرالدین شاه و مقاومت منفی مردم در برابر آن امتیاز و تحریم استعمال توتون و تنباکو از طرف روحانیان برجسته و مراجع شیعه، یکی از مقدمات نهضت مشروطه نیز دانسته شده است.
اما بر خلاف نهضت مشروطه که رگه هایی از خواسته های غربگرایانه را در خود داشت، از نهضت تنباکو به عنوان یک جنبش دینی و مردمی به رهبری میرزای شیرازی و به عنوان یکی از نخستین نقاط عطف تاریخ معاصر ایران یاد می شود. بر خلاف اتحاد محکم مرجعیت دینی و مردم، در نهضت تنباکو، در برهه ای برخی مشروطه خواهان راهی سفارت خانه های روس و انگلیس می شوند و در پایان شاهد انحراف مشروطه و بسترسازی این نهضت برای استقرار دیکتاتوری رضاخانی هستیم. به همین جهت در قرن اخیر اقبالی از سوی روشنفکران غرب گرا در نقل و یا تمجید از این نهضت بزرگ دینی و مردمی صورت نگرفته است و هر جا روشنفکران زبان به تشریح و تحلیل جنبش تنباکو گشوده اند، این زبان، لحن نقد غیر منصفانه به خود گرفته است. برای نمونه هر چند حکم میرزا دربار ناصری را تسلیم و راه را بر روی نفوذ سلطه خارجی بست؛ اما همچنان روشنفکران با وجود صدها سند و تلگراف در اصل حکم میرزا با روی تردید نگاه می کنند! در این میان، یک روحانی فقیه و برجسته، با همت والای خود، تاریخ این جنبش را با دقت هر چه تمامتر ثبت کرد و این خاطره بزرگ را در دل تاریخ زنده نگاه داشت.
شیخ حسن کربلایی مولف «تاریخ دخانیه» یا «تاریخ وقایع تحریم تنباکو» است. این کتاب، اثری منحصر به فرد در تاریخ جنبش تنباکو است. وی از شاگردان ممتاز آیت الله میرزای شیرازی و آیت الله سید اسماعیل صدر بوده است. متأسفانه اطلاعاتی که از وی و زندگیش در دسترس ما قرار دارد اندک بوده و نمی تواند تصویر روشنی از وی به دست دهد. در عین حال، همین آگاهی های اندک، به ضمیمه آنچه که خود وی در کتابش آورده، نشانی از شخصیت بزرگ علمی و دینی اوست.
هر چند این عالم فقیه تاریخ نویس نبوده، اما به جهت اهمیت موضوع و انعکاس حوادث پیرامون جنبش، این تاریخ پر فروغ را برای آیندگان روایت کرده است. وی این کتاب را در دوران قاجاریه قلم زده است، اما مولف در هیچ جای کتاب به جریانات افراطی وتفریطی روی خوش نشان نمی دهد.
کتاب حاضر از منابع مربوط به آن رویداد است. نگارنده همزمان با وقایع تحریم تنباکو می زیسته و گزارشی مستند از آن به دست داده است. وی در سرگذشت جنبش، بحث را با کلیات شروع کرده، قدم به قدم وقایع آن را دنبال کرده و تا رسیدن به نتایج قطعی پا به پای حوادث، کتاب خود را پیش برده است. وی در این کتاب افزون بر نقل وقایع، جهت گیری های فکری را که برخاسته از متن واقعیات موجود در زمان وی و ارزش های حاکم بر آن بوده و به تحولات و رخدادها روح معنی بخشیده، آورده است. شکل نگارش و استفاده از مواد تاریخی در این اثر، در حد خود بسیار جالب و قابل توجه است. بحث از چگونگی تاثیر فرنگیان بر ایرانیان آغاز شده، خصلت پلید استعمار مورد توجه قرار گرفته و پس از آن از سفر شاه به فرنگ، گرفتن امتیاز نامه و.... به ترتیب تا انتهای وقایع تنباکو به پیش رفته است. وی متن تلگراف ها را با دقت ثبت کرده و این به تنهایی نشانگر آگاهی کامل وی از اهمیت این تلگراف ها به عنوان اسناد جنبش می باشد. وی همچنین از بسیاری از نامه هایی که از شهرهای مختلف نوشته می شده استفاده کرده است این نامه ها تا اندازه ای وقایع شهرستان ها را نیز ثبت کرده است. از مواردی از کتاب وی چنین برمی آید که مولف در تهران بوده و طبعا به دلیل آشنایی پیشین با علما، به ویژه شیخ فضل الله نوری که با وی رفت و آمد داشته، علاوه بر آنچه خود مشاهده می کرده، متن تلگراف ها را از طریق آنان به دست می آورده است. ثبت وقایع جزئی، تظاهرات، صحبت هایی که رد و بدل شد، و نیز گفت و گوهایی که در جلسات محرمانه بوده، همه ضبط شده و این نشانگر تماس و نیز گفت و گوهای او با شخصیت هایی است که خود درگیر این تحولات بوده اند. او به عنوان یک مجتهد و به عنوان شاگرد میرزای شیرازی و شیخ فضل الله نوری به راحتی می توانسته متن تلگراف ها را در سامرا یا نجف یا تهران به دست آورد... خط کتاب دقیقا خط رهبران جنبش بوده و به هیچ روی تحت تاثیر افراط برخی از گروهها و یا تفریط بعضی از جریانات قرار نگرفته است. او خطر رهبری جنبش را در سامرا و تهران دنبال کرده و از آن دفاع کرده است.
این کتاب در سال های دور چند بار چاپ شده، اما از تصحیح مطلوبی برخوردار نبوده است. کتاب حاضر از مقدمه مبسوطی درباره نهضت تحریم تنباکو، موقعیت نویسنده، اهمیت کتاب، شرح حال مولف، پیشینه تالیف و چاپ کتاب، شیوه تاریخنگاری مولف و ارزش تاریخی کتاب، نسخه های خطی و چاپ های پیشین برخوردار است. در پایان نیز نمایه اسامی آمده است.
درباره مولف
شیخ حسن کربلایی در اصل اصفهانی، مولف «تاریخ دخانیه» از شاگردان ممتاز آیتالله میرزای شیرازی و آیتالله سید اسماعیل صدر بودهاست. حدود سال ۱۳۰۰ به سامرا هجرت کرد و مدتی طولانی در درس آیتالله مجدد شیرازی شرکت کرد و تقریرات درس او را در فقه و اصول نگاشت. در سال ۱۳۱۰ تالیف رساله تحریم دخانیه را پایان داد. تا سال فوت میرزای شیرزای در سامرا ماند و در سال ۱۳۱۴ به کربلا بازگشت و مصاحبت سید اسماعیل صدر را برگزید. در کاظمیه سال ۱۳۲۲ در گذشت و همان جا مدفون شد. از جمله اساتید وی را سید محمد اصفهانی و شیخ فضل الله نوری و سید محمد فشارکی ذکر کردهاند. شیخ حسن و میرزای نائینی دوست و با یکدیگر مصاحبت داشتهاند. در آن زمان شیخ حسن، مجتهدی برجسته بود ولی نه در حد میرزای نائینی. به سفارش میرزای نائینی کتاب تاریخ دخانیه را که تقریباً جامع ترین کتاب در این خصوص است، نوشت بعد از فوت او میرزای نائینی تکفل خانواده او را به عهده داشت. علامه سید شرف الدین، یکی از شاگردان شیخ حسن بوده، و در جدال و مناظره نسبت به میرزای نائینی شجاع تر بود و سعه بیشتری داشت.
ویژگیهای کتاب
علی رغم اینکه شیخ حسن فقیه بوده، کتابش در تاریخ جنبش، اثری بکر و بدیع بوده و میتوان گفت که اسلوب نگارش تاریخ را تا حدود زیادی رعایت کردهاست. پرداختن وی به نوشتن تاریخ چنین جنبشی، نشانگر جایگاه والایی است که این جنبش به لحاظ دینی و سیاسی در ذهنیت شیخ داشتهاست. وی جهت گیریهای فکری خودش را نیز در این کتاب آوردهاست. از مهمترین نکاتی که در این کتاب میتوان به آن اشاره کرد عبارت است از:
- حضور توده های مردم در این جنبش که در همه جا به عنوان «حرکت عمومی مردم»از آن یاد کردهاست.
- مفهوم دقیق ملت را با عنایت به ملت مسلمان ایران که هویت مشترک مذهبی داشتهاند، اصل قرار داده و همه جا از علما به عنوان روسای ملت یاد کرده و در برابر آنها، دولت را قرار دادهاست.
- در نگاه نویسنده «اعلای کلمه ملت» مساوی با «اعلای کلمه اسلام» و در مجموع به معنای قوت و قدرت حضور این هویت مشترک مذهبی در میان توده مردم است.
- استفاده از متن تلگرافها به عنوان اسناد جنبش و همچنین استفاده از نامهها از شهرهای مختلف
- آشنایی او با افکار تجدد خواهانه و فرنگی مابانه و آوردن مقالهای در این زمینه و نقد او
عباراتی از کتاب
شیخ حسن کربلایی در بخش از «تاریخ دخانیه» به نفوذ خارجیها در اقتصاد ایران اشاره کرده می نویسد:
«....بالجمله؛ رواج فرنگیمآبی در ایران و ظهور این حال در باختگی ایرانیان،که در حقیقت کام مدعیان طمع خام ایران را شیرینتر از حلوا مینمود، همسایگان طمع کار مملکت را که تا این عهد و عصر، از این لعبت شیرین جز تلخگویی و ترشرویی، معهود خاطر نبود، در هوس فضل (وصل) جویی ایران، طمع بر طمع افزود. این شد که مردمان طمع کار فرنگستان را دست حرص و آز، از هر سو، به جانب ایران دراز شد و هر کس به هر وسیله و دستآویزی ممکن بود، چنگ خود را به گریبان ایران درانداخت، از این سو، ایرانیان دلداده نیز این اقبال مردم فرنگستان را فوزی عظیم شمرده و مهام امور لشکری و کشوری مملکت را بیهیچ اندیشه، بدیشان سپردند و به تفصیلی که باخبران از اوضاع حالیه ایران را معلوم است، همه ساله، جمعی از فرنگیان، خوانده و ناخوانده، به یک بهانه، خود را بر این خوان نهاده و سفره آماده ایران حاضر ساختند؛ و کم کم جمعی کثیر از فرنگیان در بلاد مسلمانان منتشر گشتند و از روی مساعدت بزرگان مملکت در بسیاری از شعب ارباح و منافع ایرانیان بخت برگشته نیز، تصرف و مداخله مداخلتی جستند، سهل است که رفته رفته، تجارتهای عمده را از کف تجار مملکت گرفتند. چنانچه یکی از معتبران تجار که با یکی از بلده عمده و معظم ایران تجارت دارند، در شرح حال خود و سایر تجار مملکتی، به حضور مبارک بندگان شریعت ارکان رئیس علمای ملت، عریضه معروضه داشتند که به یک وسیله بدست ما افتاد. این مردم محترم از وضع حال تجارت ایران شکایتها نوشته است. از جمله معروض میدارد که: "نوع اهالی این بلد عمده و معظم که چشم و چراغ ایرانیان است، خاصه صنف تجار را، کار این روزها خیلی سخت و دشوار شده و چگونه سخت و دشوار نباشد و حال آن که چندین سال است تا کنون که به سبب مداخله و استیلای فرنگیان، رشته تجارت ایران بالمره از دست تجار مسلمان بیرون رفته است."
این جماعت فرنگیان، گذشته از این که در کلیه بلاد ایران، خاصه در این بلد معظم، کمکم خیلی زیاد شده و در رشته بسیاری از کارها، مدخلیت جستهاند، این جماعت به یک وضع تقلبی در کار تجارت ایرانیان داخل شده و رشته کارها را درهم و برهم زدهاند که تجار مملکت را علیالخصوص با التزام به احکام شریعت، دیگر داد و ستد صرفه [و عائدی] ندارد، سهل است که این وضع داد و ستدهای اسلامی، به جز خسارت، نتیجه و حاصلی نتواند داشت، این است که از چندین سال تاکنون، هر ساله، در هر بلد جمعی از تجار مسلمان ورشکست و خانهنشین شده، و این باقی مانده هم که امروزه علیالرسم به حجره و کاروانسرا میآیند، با کمال کسالت و افسردگی، هر کسی در این خیال که تا هنوز به وسیله چرکن ورشکستگی، ننگین نشده، خود اختیاراً از کار تجارت کناره گرفته و ابتدائاً خانهنشین باشد. بالجمله؛ نه تنها حکایت این مکتوب و نه همین شکایت این مرد محترم است که تجار ایران را، هر یکی دل از دیگری، پرخونتر و شکایت افزونتر است و هنوز این قصه در شرح حال چندین سال پیش است....» منبع:جام جم آنلاین این مطلب تاکنون 4725 بار نمایش داده شده است. |
|
|
|