خاطره مطبوعاتي | در سال 1363، مأموريت يافتم تا مقاله مبسوطي راجع به تاريخچه روابط انگليس با ايران تهيه كنم. مدت زيادي مطالعه و فيشبرداري كردم. سرانجام اين مقاله تهيه شد و در 42 شماره در حد فاصل 30 مهر تا 29 آذر همان سال در روزنامه جمهوري اسلامي به چاپ رسيد. در اين گزارش رابطه انگليسيها با ايرانيها از عهد مغول بررسي شده بود، سپس به دوره صفويه كه آغازگر مناسبات ديپلماتيك دو كشور بود پرداخته شد، آنگاه مناسبات دو كشور در دوره افشاريه، زنديه، قاجاريه، پهلوي و سالهاي پس از پيروزي انقلاب مورد بررسي قرار گرفت. نقش انگليس در جنگ ايران و روسيه، نقش انگليس در جدا شدن هرات از ايران، مبارزات اميركبير با زيادهخواهي انگليسيها، امتيازات قاجارها به انگليس، نقش انگليس در مشروطه، پيمانهاي 1907، 1915 و 1919، نقش انگليس در كودتاي رضاخان، روابط انگليس و ايران در دوره رضاخان، اشغال ايران توسط انگليس و روسيه، كنفرانس سران متفقين در تهران، نقش انگليس در مبارزه با قيام ملي شدن صنعت نفت، قطع رابطه ايران و انگليس در مهر 1330، نقش انگليس در كودتاي 28 مرداد 1332، نقش انگليسيها در قرارداد كنسرسيوم، خروج انگليسيها از خليج فارس و تلاش پيگير آن كشور براي حفظ رژيم شاه، موضع خصمانه انگليسيها در برابر انقلاب اسلامي، حادثه انفجار سفارت ايران در لندن با همدستي mi6 و سرانجام حمايت انگليس از عراق در جنگ 8 ساله آن كشور عليه ايران، از مهمترين موضوعاتي بودند كه در اين سلسله مقالات مورد بحث و بررسي قرار گرفتند.
اما موضوع مهمي كه ظاهراً حساسيت سفارت انگليس در تهران را برانگيخته بود، مطلب بخش پاياني اين مقاله بود. بخش آخر با عنوان «و اينك...» به موضوع كادر ديپلماتيك سفارت انگليس در تهران و اينكه آنها در ايران چه ميكنند، پرداخته و سپس دولت جمهوري اسلامي را مورد سؤال قرار داده بود كه چرا تعداد پرسنل سفارت انگليس در تهران از تعداد پرسنل سفارت ايران در لندن بيشتر است. همچنين اين سؤال مطرح شده كه آيا پرسنل سفارت ايران در لندن، كساني هستند كه قادر به پيشبرد اهداف برون مرزي نظام جمهوري اسلامي در قبال دولتهاي استعماري غربي باشند يا خير. و...
پس از نشر آخرين بخش اين گزارش، افراد سفارت انگليس تلاش كردند تا نويسنده اين مجموعه مقالات را شناسايي كنند. تماسهاي تلفني متعددي گرفته شد ولي نتيجهاي عايد آنها نگرديد. بعداً متوجه شديم كه آنها با همكارانم در بخش هاي ديگر روزنامه و سپس با همكاران مطبوعاتي من در روزنامههاي كيهان و اطلاعات نيز تماس گرفتند تا نويسنده مقاله 42 قسمتي «تاريخچه روابط ايران و انگليس» را شناسايي كنند. يكي از همكاران كيهاني بعداً به من گفت « به آن تلفن كننده كنجكاو گفتم دنبال شخص به خصوصي نگرد. چون اولاً مقاله موضع روزنامه انتشاردهنده است. ثانياً در نگارش آن جمعي سهيم بودهاند و كار يك نفر خاص نبوده و ثالثاً بسياري از روزنامههاي ايران نيز كم و بيش همين موضع را دارند و...»
امضا : محفوظ
این مطلب تاکنون 3814 بار نمایش داده شده است. |
|
|
|