ماهنامه الکترونيکي دوران شماره 205   دي ماه 1401
 

 
 

 
 
   شماره 205   دي ماه 1401


 

 

 

 

 

 

 

 

 

 
 
درسی از فروپاشی «سنتو»

از گذرگاه‌های دریایی مانند تنگه هرمز و همچنین راه های زمینی از جمله مسیر ایران، ترکیه اروپا به نفع خود استفاده کنند. بنابراین این پیمان و فعالیت آن تنها در راستای اهداف استعماری دولت های خارجی قرار داشت و در عمل ضامن استقلال و تمامیت ایران نبود.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی وزارت امور خارجه ایران با انتشار اطلاعیه‌ای ضمن مقایسه سنتو با پیمان استعماری «سعدآباد» خروج رسمی ایران از پیمان سنتو را اعلام کرد و با این «خروج»، این مجموعه که تأمین کننده منافع آمریکا در بُعد سیاسی و امنیتی در منطقه بود فرو پاشید. پیش از خروج ایران از این پیمان، دولت پاکستان نیز در۱۳۵۰ خورشیدی با انتقاد از عدم حمایت سنتو از مواضع اسلام‌آباد در برابر تعرضات هند از آن جدا شده بود. در آن زمان نیز تبلیغات سیاسی و رسانه‌ای پاکستان بر این محور استوار بود که این پیمان و اینگونه پیمان‌ها به هنگام شکل‌گیری در اساسنامه خود از تعهد دسته‌جمعی برای حمایت از هر عضوی که مورد تعرض قرار می‌گیرد تاکید می‌کنند، اما در صحنه عمل خبری از این گونه تعهدات و حمایت‌ها نیست. پاکستانی‌ها به دفعات به موضوع کشمیر و تعرض هندی‌ها به خاک پاکستان و بی‌تفاوتی «سنتو» اشاره کرده‌اند.
شاید بتوان به بحران جاری در اوکراین نیز به عنوان شاهد مثال زنده این نوشتار اشاره کرد. اوکراین پس از استقلال، محل نگاه‌داری یک سوم از موشک‌های اتمی ابرقدرت شرق بود. بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۳۷۰، اوکراین این حجم از سلاح‌های هسته‌ای و بهترین تجهیزات طراحی و ساخت سلاح های هسته‌ای را در اختيار داشت و از این حیث سومین قدرت اتمی جهان به حساب می‌آمد. اما در سال ۱۳۷۳، اوکراین با امضای معاهده‌ «بوداپست» متعهد شد که کلیه سلاح‌های هسته‌ای خود را تحویل دهد. در مقابل، آمریکا و انگلیس نیز تعهد کردند که از امنیت و تمامیت ارضی اوکراین درمقابل هرگونه تجاوز خارجی حمایت کنند. اوکراین به تعهد خود به طور کامل عمل کرد اما از آن به بعد به یک کشور حاشیه‌ای و آسیب‌پذیر تبدیل شد.
در بحران فعلی اوکراین و روسیه، آنچه تاکنون مشخص گردیده این است که حمایت جهان غرب از اوکراین در حد اعمال تحریم‌هایی علیه روسیه باقی ماند و جهان غرب به رهبری آمریکا هرگز به خاطر تعرض به اوکراین، اقدام به برخورد نظامی با روسیه نکرد و قول غرب برای عضو کردن اوکراین در ناتو نیز عملی نشد. در این رابطه «یوری کاستنکو» سیاستمدار معروف اوکراینی در کتاب «اوکراین و خلع سلاح هسته‌ای» نوشت: «همه ما (اوکراینی‌ها) فریب خوردیم و برای آن معاهده کف زدیم، بنابراین همه ما مقصریم. خلع سلاح هسته‌ای با توافق و کف و سوت ملت اوکراین و با حمایت رسانه‌ای و تبلیغاتی انجام شد. اما اکنون مشخص شده که آن ارزیابی‌ها کاملا اشتباه بوده و اوکراین در حال غرق شدن در بحران به پیش می‌رود»
تاریخ نیم قرن اخیر جهان به دفعات شاهد سقوط و هدم حکومت‌ها و حاکمانی بوده که فریب اعتماد به غرب را خوردند و جان و دولت و حاکمیت خود را بر سر این راه گذاردند. معمر قذافی در لیبی، اشرف غنی در افغانستان، صدام در عراق، محمدرضا پهلوی در ایران، محمد مرسی در مصر و ..... نمونه‌هایی از شخصیت‌هایی بودند که دل به آستان غرب سپردند و به انعقاد پیمان با غرب و وعده و وعیدهای غرب دل خوش کردند و به آن به عنوان پشتوانه دوام و بقای خود و حکومت خویش تکیه کردند، ولی هستی خود را در راه این اعتماد بی مورد، از دست دادند
بنابراین بزرگترین درسی که از عمر ۲۰ ساله سنتو و خروج ایران از آن می‌توان گرفت این است که غربی‌ها در ابراز دوستی با دولتهای تحت سلطه و در پیمان‌هایی که با آنها در گوشه و کنار جهان امضا می‌کنند، فقط و فقط به منافع خود می‌نگرند و کمترین احترامی برای مفاد پیمان‌ها و تعهدات امضا شده خود قائل نمی‌باشند. دل بستن به اینگونه پیمانها و ابراز حمایت‌ها نوعی «خود فریبی» است. فریبی که قادر است استقلال، حاکمیت ملی و تمامیت ارضی کشورها را به مسلخ بفرستد.

سردبیر

 
     استفاده از مطالب با ذکر منبع مجاز مي باشد.                                                                                                    Design: Niknami.ir