دبيران تاريخ مرزبان تاريخ و فرهنگ ايران | ايران عزيز داراي مرزهايي گسترده و طولاني است. اين مرزها شامل مرزهاي خشكي و آبي است كه شكل و اندازه كنوني آنها حاصل يك دوره طولاني از تحولات تاريخي محسوب ميشود. در طول تاريخ كهنسال اين مرز و بوم همواره مردان و زنان شجاع و فداكار براي دفاع از مرزهاي ميهن و حفظ عزت و آزادگي و سربلندي خود و فرزندانشان كوشيدهاند. در كنار آنان شاعران، نويسندگان و به خصوص مورخان نيز با قلم و سخن خويش عشق به ميهن را در دل و جان تك تك مردم اين سرزمين جاي دادهاند. توضيح در مورد نقشي كه هر يك از آحاد ملت در هر سني و جنسي و لباس و طبقه و توانايي در خدمت به ميهن و دفاع از ديانت و استقلال و آزادي و آبادي آن سخني طولاني است اما در خصوص نقش دبيران تاريخ يادآوري چند نكته خالي از فايده نيست.
درس تاريخ دربردارنده سرگذشت يك ملت و تحولاتي است كه بر سرزمين آنها گذشته است. همه انسانها وطن خويش را دوست دارند و بدان عشق ميورزند. ميراثهاي تاريخي، افتخارات فرهنگي، مشاهير، عرصههاي فداكاري و تلاش، همه و همه براي تمامي مردم يك كشور داراي ارزش است. همه اينها خاطره قومي و ملي و هويت يك ملت را ميسازد. از آنجا كه وسيله اصلي اشغال مواريث ملي و افتخارات گذشتگان و ميان تجارب تلخ و شيرين آنها و آگاهي بر سرگذشت پدران علم تاريخ است لذا درس تاريخ نقش بسيار مهمي در شكل دادن به هويت يك ملت و زنده نگهداشتن عشق و علاقه به ميهن، آمادگي براي فداكاري در راه اين كشور و قبول خدمت به هموطنان را ايفا ميكند.
در كنار همه ميراثهاي مادي و معنوي كه ما از گذشته دريافت كردهايم مرزها و قلمرو كشور از اهميت خاصي برخوردار است. آنچنان كه براي همه ملتها وحدت و تماميت ارضي اصلي مقدس و حتي جزو قوانين اساسي است. اينكه تاريخ را هم به عنوان يكي از دروس مهم از دوره ابتدايي تا دانشگاه در همه كشورها جزو دروس دائمي، همگاني و مهم قرار دادهاند از اين رو بوده كه همه مردم يك كشور همميهن خويش را بشناسند و هم بدان علاقهمند شوند.
در واقع درس تاريخ به منزلة سند استقلال و سير شكلگيري يك كشور، دولت و ملت است. هر ملتي حقانيت خويش را و حقوق خود را با مراجعه به تاريخ درك ميكند و سپس با نيرو و تلاش و كوشش آن را حفظ ميكند. كشور ما داراي مرزهاي زميني طولاني است. در مجموع حدود 6000 كيلومتر مرز خشكي داريم و با شش كشور مرز خشكي داريم. در گذشته نيز مرزهاي ايران گستردهتر بوده و طي تحولات دويست سال اخير مرزهاي شمالي، شرقي و غربي ايران شكل گرفته است. چگونه اين مرزها شكل گرفته و تأثير آن بر حيات ملي ما چه بوده است. جنگها و قراردادهاي مربوط به آنها چه بوده است. مردمان و دولتها در دورهاي كه مرزها تعيين ميشدند چه كردهاند؟ اوضاع بينالملل و نقش قدرتهاي خارجي چگونه بوده است؟ همه اينها صرفاً از طريق تاريخ و اسناد و مدارك آن قابل دسترسي است و ميتوان نسل جوان را نسبت به آنها مطلع ساخت. در حقيقت دبيران تاريخ مرزبانان و لشكربانان هويت و حقانيت مرزهاي يك ملت و ميراثهاي فرهنگي، ملي و مخافر و مشاهير آن هستند. هر چند هر يك از درسها و دبيران نيز به نحو خاص خود اين وظيفه را انجام ميدهند اما بدون شك درس تاريخ در اين راستا وظيفه مهمتري دارد.
ايران داراي حدود 2700 كيلومتر مرز آبي در شمال و جنوب است، هر دو مرز ممر حياتي كشور ماست و در امنيت ملي و حمايت اقتصادي ما نقش بسيار مهمي دارند و با حدود ده كشور مجاور هستيم و از آن طريق با تمام جهان مرتبط ميشويم. اين درياها و سواحل و جزاير آنها نيز سرگذشتي طولاني دارند و تاريخ گوياي حقايق بسياري درباره آنهاست.
همه روزه در اخبار، نكات بسياري در مورد روابط خارجي و نيز مناسبات با همسايگان مطرح ميشود. درك صحيح اين تحولات مستلزم اطلاعات تاريخي ولو به نحو مقدماتي است. داشتن اطلاعات تاريخي ولو محدود امروزه جزو معارف عمومي است و براي زندگي در دنياي امروز ضروري است. به همين نحو اطلاع بر تاريخ كشور و مرزهاي آن اهميت بيشتري دارد. اين دانش نه تنها براي زندگي به عنوان يك شهروند لازم است بلكه براي مصونيت يافتن در برابر تبليغات مسموم و تهاجمهاي فرهنگي و خبري لازم است. هر فردي براي زيستن توأم با آزادي و استقلال و سربلندي و عزت نياز دارد كه از طريق تاريخ، حقانيت خويش را درك كند. دانش تاريخي به هر فرد كمك ميكند تا همه تحولات پيرامون خويش را بشناسد. مناسب با آن انديشه كند، تصميم بگيرد و عمل كند. از ميان همين مردم مديران و مسئولان برگزيده ميشوند و در اينجا نه تنها دانش و توانايي تخصصي بلكه در قدم اول همان دانش و بينش عمومي تاريخي كه انسان را آماده خدمت به ميهن و فداكاري در راه اين آزادي استقلال ميسازد لازم و ضروري است.
در اين راستا، قدم اول بايد دبيران تاريخ با علم و اطلاع كافي و روحيهاي قوي و سرشار از عشق و علاقة به ميهن باشند. در قدم دوم درس تاريخ بايد دربردارنده مطالب لازم، سنجيده و حساب شدهاي از مطالب تاريخي ضروري باشد و فعاليتهاي لازم را شامل شود. ديدار از آثار تاريخي و موزهها در برانگيختن حس علاقهمندي به كشور اهميت خاصي دارد. مسئولان و برنامهريزان نيز لازم است به درس تاريخ از نظر حجم مطلب، ساعات تخصيص يافته، حضور در برنامه درسي و اهميت قائل شدن اهتمام لازم را به خرج دهند. نگاهي كوتاه به درس تاريخ در كشورهاي ديگر نشان ميدهد كه تا چه اندازه لازم است در جدي گرفتن درس تاريخ و بهرهگيري از آن تلاش كنيم و دقت نظر به خرج دهيم.
منبع: رشد آموزش تاريخ – سال سوم – شماره 6
این مطلب تاکنون 2973 بار نمایش داده شده است. |
|
|
|