حلقه وصل حوادث تاریخ معاصر ایران
تاریخ ایران طی یک قرن اخیر چند تحول عمده و سرنوشتساز را پشت سر نهاده است. تحولاتی که هر یک در تاریخ حوادث کشورمان یک سرفصل بودهاند. وجه مشترک همه این حوادث و حلقه وصل همه آنها به یکدیگر، صفآرایی و رویارویی دائمی دو نیرو در مقابل یکدیگر بوده است. یکی اراده ملت ایران برای نیل به استقلال و آزادی و احقاق حقوق خویش، و دیگری عزم بیگانگان و وابستگان داخلی آنها برای مسدود کردن راه تحقق این آرمان بزرگ ملی و دینی و مردمی است.
اولین تحول، قیام مشروطه در 1285 خورشیدی بود. قیامی که در اعتراض به تداوم استبداد وظلم و با رویکرد به سمت قانونگرایی شکل گرفت ولی به تدریج به بستری برای نفوذ گرایشهای بیگانه تبدیل شد و از مسیر اولیه خود منحرف گردید.
دومین تحول، به توپ بستن مجلس در 1302 بود. معنی این حادثه آن بود که از زمان قیام مشروطه به بعد، به موازات گرایشهای آزادیخواهانه و اسلامی مردم، همواره ارادهای برخوردار از حمایت بیگانگان وجود داشته که همچون سدی رو در روی باورهای ملی و اعتقادی و حس آزادیخواهی مردم خودنمایی میکند و در جهت سرکوب آن میکوشد.
سومین تحول، کودتای 1299 رضاخان بود. این کودتا و سپس تاجگذاری وی در 1304 آغاز دورهای بود که تا حدود 20 سال به طول انجامید. رضاخان که با کمک و برنامهریزی انگلیسیها و و زمینه سازی چهرههای بی اعتقاد به قیام مشروطه به قدرت رسید، در این دوره با رویکرد باستانگرایی و تلاش برای برقرار کردن حکومت سکولار، در صدد کمرنگ ساختن دین در قلمرو زندگی مردم بود.
چهارمین تحول، سفر رضاشاه به ترکیه در 1313 و آغاز علنی شدن مبارزه با اعتقادات اسلامی مردم ایران بود. این مبارزه در مورد زنان به صورت اجباری کردن بیحجابی و در مورد مردان، به صورت متحدالشکل کردن لباس آنان بود. این تصمیمات، ضمناً به بستری برای برچیدن لباس روحانیت نیز تبدیل شده بود.
پنجمین تحول، اشغال نظامی ایران توسط قوای بیگانه در شهریور 1320 بود. سرمایهگذاری بی حاصل رضاخان در تسلیح و تجهیز ارتش، حتی نتوانست توان لازم برای یک روز مقاومت جدی در برابر بیگانگان را در قوای نظامی ایران ایجاد کند. این حادثه که فقر و فلاکت دوران رضاشاهی در ایران را چند برابر ساخت، باعث شد پهلوی دوم با جلب حمایت متجاوزین، قدرت را در کشور به دست بگیرد.
ششمین تحول، کودتای 28 مرداد 1332 در کشور است. این کودتا که توسط سرویسهای اطلاعاتی و جاسوسی آمریکا و انگلیس و با همکاری اوباش و فواحش به راه افتاد هدفش برچیدن بساط حکومت ملی در کشور بود. پس از این کودتا شاهد شکلگیری رژیمی سرکوبگر، خشن و نظامی بودیم و ساواک نیز مولود همین نظام جدید بود.
هفتمین تحول، قیام اسلامی 15 خرداد 1342 بود. این قیام که 10 سال پس از کودتای 28 مرداد شکل گرفت اولین نمایش بزرگ از اتکاء مردم به باورهای دینی در برابر ظلم و فشار حکومت شاهنشاهی و مظهری از همبستگی مردم با روحانیت و مرجعیت شیعه بود. به همین دلیل قیام 15 خرداد در فرهنگ انقلابی ما به عنوان سرآغاز نهضت امام خمینی(ره) شناخته شده است.
هشتمین تحول، سقوط دودمان پهلوی پس از حاکمیت 50 ساله آنان و پیروزی انقلاب اسلامی ایران بود. این انقلاب بزرگترین نهضت مردمی را در زیر پرچم اسلام و تحت هدایت روحانیت در سراسر ایران به وجود آورد و عصر نوینی را در حیات سیاسی و فرهنگی مردم ایران رقم زد.
نهمین تحول، خاتمه دادن به حدود یک قرن فعالیت توام با جاسوسی سفارت آمریکا در ایران و برچیدن بساط سفارتخانه بود. این رویداد در 13 آبان 1358 به وقوع پیوست. طی 9 ماه پس از سقوط شاه، تا زمان تسخیر سفارت آمریکا در تهران، این سفارتخانه به مقری برای فرماندهی و هدایت اکثر توطئهها و نقشههای براندازی علیه جمهوری اسلامی ایران و دخالت آمریکا در امور داخلی کشورمان تبدیل شده بود.
|