40 سالگی اقتدار
«جان بولتون»، نماینده اسبق آمریکا در سازمان ملل متحد در تیرماه سال 1397در نشست گروهک تروریستی منافقین در پاریس، از لفاظیهای خصمانه دولت «دونالد ترامپ»، رئیسجمهور آمریکا علیه ایران استقبال کرد و گفت که انقلاب اسلامی ایران نباید به جشن چهلسالگیاش برسد. وی گفت: «نتیجه تصمیم فعلی دولت ترامپ برای بازبینی سیاستهایش در قبال ایران بایستی این باشد که این کشور نتواند پیروزی چهل سالگی انقلابش را جشن بگیرد.»
با این حال امسال مردم ایران چهلمین سال عمر انقلاب را دیدند، و مهمتر از آن در 22 بهمن نیز جشن چهلمین سال انقلاب و ورود به چهل و یکمین سال عمر آن را نیز خواهند دید.
این اولین بار نیست که یک مقام بلندپایه آمریکایی آشکارا از پایان عمر انقلاب اسلامی ایران سخن به میان میآورد. پیش از این و ظرف 40 سال اخیر به دفعات و با جملات مختلف، این آرزو بر زبان متولیان کاخ سفید و مقامات درجه 2 و 3 آمریکا جاری شده و در بسیاری از رسانههای آن کشور بازتاب یافته است.
اساساً عملکرد 40 ساله آمریکائیها در برابر انقلاب اسلامی، به منزله گامهایی بوده که آنان برای رسیدن به همین هدف و تحقق همین آرزو برداشتهاند. این گامها از همان ابتدای انقلاب قابل رویت بودهاند.
حمایت همهجانبه از شاه برای جلوگیری از سقوط دودمان پهلوی در ایران، طراحی کودتای نوژه، دامن زدن به اختلافات قومی در غرب و جنوب کشور، طراحی بسیاری از خرابکاریها و انفجارها در تاسیسات نفتی کشور در ماههای اول انقلاب(که در اسناد لانه جاسوسی میتوان نمونههای بارز آن را مشاهده کرد)، تحریم اقتصادی، بلوکه کردن داراییهای ایران در بانکهای آمریکا، حمایت از گروههای معاند و اقدامات تروریستی آنان علیه انقلاب و شخصیتهای برجسته، تلاش برای بسیج جهانی علیه ایران در عرصههای دیپلماتیک، مداخله نظامی در طبس، تحمیل جنگ بر جمهوری اسلامی ایران و فراهم سازی زمینههای حمایت همه جانبه جهانی از صدام، حمله نظامی به هواپیمای مسافری ایران در آسمان خلیج فارس، حمله نظامی به اسکلهها و کشتیهای تجاری ایران و ... تنها نمونههایی از چنگ و دندان آمریکا برای به شکست کشاندن انقلاب و نظام جمهوری اسلامی ایران بود.
در سوم آبان 1366 «کاسپار واین برگر»، وزیر دفاع آمریکا طی گزارشی محرمانه از اعضای کمیته روابط خارجی سنای آمریکا خواست تا ایران را در شدید ترین تحریم ها قرار دهند. او گفت: «در صورتی که تحریم های در نظر گرفته شده در قطعنامه شورای امنیت اجرا شود، امید می رود که ریشه توانایی ایران برای ادامه جنگ به سرعت خشک شود و در چنین وضعیتی در واقع ریشه موجودیت ملت ایران نیز به خشکی می گراید!» (1) و جورج دبلیو بوش رئیسجمهور آمریکا در 9 بهمن 1380 در سخنرانی سالیانه خود در کنگره آمریکا، ایران را «محور شرارت» نامید(2)
بعد از پایان جنگ و هنگامی که ترفند هشت ساله آمریکاییها و متحدان غربیشان برای به زانو درآوردن انقلاب اسلامی ایران جواب نداد، آنان کینه توزی خود را به اشکال دیگر ادامه دادند. تلاش برای استحاله نظام از درون، فشار جهانی بر ایران در عرصههایی چون حقوق بشر و حمایت از حزبالله، تلاش جهانی برای محروم ساختن ایران از دستیابی به فنآوری ساخت موشک و تاسیسات هستهای، حمایت آشکار و پنهان از نقشههای صهیونیستی برای ترور شخصیتهای هستهای، برجستهسازی معضلات اجتماعی و اقتصادی برای بدبین ساختن مردم نسبت به نظام، القاء نادیده انگاشتن مردم در سیاستهای نظام، دامن زدن به اغتشاشات و آشوبهای خیابانی و پروژه جنگ نرم، گروگان گرفتن معیشت مردم و حتی داروهای ضروری آن ها و.... و دهها مورد دیگر، همه از جمله رویدادهایی بوده و هستند که با هدف تحدید انقلاب و به زانودرآوردن جمهوری اسلامی ایران صورت گرفته، ولی به خواست خدا و با اراده مردم و حضور مستدام آنان در همه عرصهها طی 40 سال اخیر، راه به جایی نبرده است.
|