ماهنامه الکترونيکي دوران شماره 51   بهمن ماه 1388
 

 
 

 
 
   شماره 51   بهمن ماه 1388


 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 
خارج‌كنندگان ميلياردها دلار ارز

در پاييز 1357 كاركنان بانك مركزي اسامي 175 نفر را اعلام داشتند كه ظرف 2 ماه شهريور و مهر 57 يعني در زمان دولت شريف امامي معادل 13 ميليارد تومان ارز خارج كرده‌اند. ازهاري آن را تكذيب كرد، اما بي‌اثر بود. ناچار موضوع را به رسيدگي دادسرا گذاشتند.
نتيجه تحقيق مثبت بود، خروج خارج‌كنندگان ارز ممنوع شد اما در همان حال اكثر ممنوع‌الخروجها فرار كردند، در طي همان دو ماه 17 اعتبار با رمز سياسي به حسابهاي اختصاصي در بانكهاي سوئيس و فرانسه و آمريكا به ارزش 3750 ميليون تومان حواله شده است.
اتحاديه كاركنان بانك مركزي ايران در پي اين افشاگري، اسامي خارج‌كنندگان ارز را انتشار داد، تعدادي از آن اسامي را براي نمونه مي‌آوريم.
1- ارتشبد ازهاري، نخست‌وزير، خروج 150 عدل فرش و 170 ميليون دلار 2- كريم معتمدي وزير پست و تلگراف واريز 5 درصد به نام برادر نامبرده 350 ميليون دلار 3- صالحي وزير مشاور و رئيس سازمان برنامه و بودجه 75 ميليون دلار 4- حسنعلي مهران، وزير اقتصاد و دارايي، 155 ميليون دلار 5- مهندس صدقياني پسر وزير پيشين تعاون و كشاورزي 65 ميليون دلار، 6- مهندس قباد رياحي پسر سپهبد رياحي مديرعامل شركت شيلات جنوب 160 ميليون دلار، 7- دكتر ثابتي برادر پرويز ثابتي از مقامات امنيتي 75 ميليون دلار 8- مهندس اميرصالح، شركت روغن نباتي قو، 350 ميليون دلار، 9- مهندس رحماني‌كيا، مديرعامل شركت ساختماني آكام گروه صنعتي بهشهر، 530 ميليون دلار، 10- مهندس قديمي مقاطعه‌كار 350 ميليون دلار، 11- رضا امين، وزير صنايع و معادن، با كمك برادران اميني كارخانجات صنعتي 500 ميليون دلار، 12- مراد اريه، بازرگان، 750 ميليون دلار، 13- حسين نمازي، بازرگان، 450 ميليون دلار، 14- شفيع نمازي، بازرگان، 500 ميليون دلار، 15- دكتر حسين‌پور، پزشك و مقاطعه‌كار، 35 ميليون دلار، 16- مظفريان، بازرگان، 350 ميليون دلار 17- دكتر خوانساري، پزشك و مقاطعه‌كار، 50 ميليون دلار، 18- پرويز خوانساري، معاون وزارت امور خارجه، 75 ميليون دلار، 19- دكتر پرتوي، پزشك دربار، 50 ميليون دلار، 20- پرتواعظم، از سازمان خدمات شاهنشاهي، 150 ميليون دلار، 21- دكتر كاسمي، از سازمان خدمات شاهنشاهي، 160 ميليون دلار، 22- مهندس مهدي شيباني، استاندار پيشين مازندران، 350 ميليون دلار، 23- بختيار، مقاطعه‌كار، 150 ميليون دلار، 24- قاسم معيني، وزير پيشين كشور، 70 ميليون دلار، 25- درياسالار حبيب‌اللهي، فرمانده نيروي دريايي 150 ميليون دلار، 26- جندقي نماينده مجلس و مقاطعه‌كار 300 ميليون دلار، 27- اسلامي‌نيا، مشاور هويدا، 200 ميليون دلار، 28- مصباح‌زاده، مدير كيهان، 450 ميليون دلار 29- درياسالار اردلان، از صنايع نظامي، 400 ميليون دلار. 30- مهندس حسن هاشمي، مقاطعه‌كار، 150 ميليون دلار 31- محمدعلي مهدوي، سناتور، 350 ميليون دلار، 32- محمدعلي مسعودي، سناتور، 450 ميليون دلار 33- سرلشكر مزين، نماينده دربار در گرگان، 35 ميليون دلار، 34- كوروس آموزگار، وزير پيشين، 150 ميليون دلار، 35- شالچيان، وزير راه، 70 ميليون دلار، 36- دكتر طالقاني، پزشك و مقاطعه‌كار، 90 ميليون دلار، 37- عزت‌الله عاملي، سفير ايران در بلژيك، 350 ميليون دلار، 38- غلامرضا كيانپور، وزير پيشين دادگستري، 95 ميليون دلار، 39- جواد سعيد، رئيس مجلس شوراي ملي، 50 ميليون دلار، 40- سردار افخمي، آرشيتكت و مقاطعه‌كار، 70 ميليون دلار، 41- مهندس غياثي، آرشيتكت و مقاطعه‌كار، 250 ميليون دلار، 42- مهندس فروغي، وزير فرهنگ و هنر، 150 ميليون دلار، 43- مهندس اسدي، 350 ميليون دلار، 44- جمشيد دفتري، مقاطعه‌كار، 30 ميليون دلار 45- خانم افشار قاسملو، بازرگان، 150 ميليون دلار، 46- دكتر محمدحسن لشكري، پزشك، 70 ميليون دلار، 47- علينقي سعيدانصاري، از دربار، 150 ميليون دلار، 48- عبدالرضا انصاري، سازمان خدمات شاهنشاهي، 350 ميليون دلار 49- شريف امامي، نخست‌وزير پيشين، 250 ميليون دلار، 50- صنيعي، وزير پيشين، 75 ميليون دلار.
انتشار اين ليست بازتاب گسترده‌اي داشت و رسوايي از آن جهت داشت كه ظرف دو ماه عوامل اصلي رژيم چگونه در تدارك آينده برآمده‌اند و مسلماً به طور عادي بعيد بود چنين مبالغي را اشخاص به دست آورند و در بسياري موارد نامشروع بودن تحصيل آن مسلم و قطعي مي‌نمود. به دنبال انتشار اين فهرست ليستهاي ديگري هم چون دارايي بنياد پهلوي و دارائي شاه انتشار يافت كه هر كدام مردم را بيشتر به استقامت وامي‌داشت. در كشوري كه ميليونها نفر در فقر و سختي به سر مي‌بردند عده‌اي چنين پولهايي را به خارج منتقل مي‌‌كردند و وقتي رژيم متزلزل شد، اين سان به وحشت افتاده و در مقام انتقال دارايي خود به خارج برآمده‌اند.
مردم وحشت‌زده پولهاي خود را از بانكها بيرون مي‌كشيدند اكثر بانكها حتي براي پرداختن 000/100 ريال توانايي نداشتند. ورشكستگي همه اقشار را تهديد مي‌كرد با اين حال اين غم بزرگ مردم نبود. كسي صحبت از ورشكستگي و نداشتن به ميان نمي‌آورد، صندوقهاي متعددي به عنوان كمك به كارگران اعتصابات گشايش يافت و در حد توانايي به آن صندوقها كمك كرد و مردم بي‌بضاعت و كارگران اعتصابي را رها نكردند و تنها نگذاشتند.
منبع: تاريخ سياسي معاصر ايران
دكتر سيدجلال‌الدين مدني
ج 2، صص 411-409

این مطلب تاکنون 5906 بار نمایش داده شده است.
 
     استفاده از مطالب با ذکر منبع مجاز مي باشد.                                                                                                    Design: Niknami.ir