«30 تیر» و «28 مرداد» و نقش اشرف پهلوی
ماههای تیر و مرداد هر سال مصادف با سالگرد دو رویداد مهم تاریخی است. هر دو حادثه 30 تیر 1331 و 28 مرداد 1332 از جمله رویدادهایی بودند که حکومت لرزان و ناپایدار محمد رضا پهلوی را تا مرز سقوط پیش بردند. اما بر اساس روایت اکثر مورخانی که شرح این دو حادثه را با مستندات تاریخی انتشار دادهاند کارگردان و هدایت کننده این هر دو رویداد تاریخ معاصر ایران زنی به نام اشرف پهلوی بوده است.
اشرف به توصيه پدرش كه از وي خواسته بود همواره برادرش را ياري دهد، از آغاز سلطنت محمد رضا پهلوی تلاش كرد در تصميمات وی نفوذ كند. او اغلب به شاه امر و نهي ميكرد. شاه هم در اکثر موارد تسليم خواستههاي او بود.
اشرف طی سالهای طولانی مركز ثقل و كانون قدرت و منشاء تأثيرگذاري برتصميمات شاه بود و همه مقامهاي مهم سياسي حتي وزيران و سفيران با نظر او تعيين و تأييد ميشدند. سازمان «سيا» در بخشي از گزارش خود راجع به شخصيت اشرف مينويسد:
«اشرف خواهر دوقلوي شاه يكي از جاهطلبترين و مهمترين حاميان شاه در طول سالهاي سلطنتش بوده . اين خصوصيات، به خصوص در دورهاي كه ضعف شاه مهمترين مشخصة وي بود، نمايان ميشد. به همين علت سفارت امريكا در سال 1951 گفته بود: اشرف عزم راسخ بيرحمانة پدرش را دارد.»
اشرف در سال 1321 زماني كه شاه تحت تأثير سياستهاي قوام در كشور و حمايتهاي انگليس و آمريكا و نمايندگان مجلس از وي احساس ضعف و انزوا میكرد و از تصميم خود براي استعفا سخن به ميان میآورد با عصبانيت و پرخاش، براو فرياد میزد و از اظهار ضعف او شديداً انتقاد مینمود. او حتي به شاه قول داده بود كه به قيمت مخالفت با قوام و تضعيف او اجازه نخواهد داد سلطنت برادرش تضعيف شود. او با اين پافشاري و جار و جنجال به محمدرضا روحيه میداد و او را آرام میكرد.
اشرف پهلوي در دهه اول حکومت شاه به نوعي زمامدار پشت صحنه و حافظ شيرازه حكومت محمد رضا پهلوي بود. در سياست، اقتصاد، فرهنگ و حتي امور اجتماعي جامعه ايران دخالت داشت. تأسيس نمايشگاههاي مد بانوان، فراخواندن مانكنها به ايران، راهاندازي قمارخانهها و كازينوهاي سلطنتي بابلسر و رامسر، فراخوانی پزشكان برجسته اروپائي براي جراحيهاي پلاستيكي بر روي چهره زنان مورد نظر دربار از جمله اقدامات اشرف در این سالها بود. در اين مدت اشرف به روزنامهنگاران، شاعران و روشنفكران نزديك شد و با آنان جلسات و مجالس مشترك هفتگي ترتيب داد.
طی سالهای 1321 تا 1333 دست کم نیمی از نخست وزیران کشور توسط اشرف به قدرت رسیده بودند. اگر سیاستمدارانی مانند ساعد مراغه ای در ایران متوالیاً بر سر کار می آمدند و سالها حکومت می کردند با پشتیبانی و حمایت اشرف پهلوی بود. در این مدت وزرای اکثر کابینهها با مشورت وی تعیین میشدند و همیشه دوستان او در این کابینه ها اکثریت را داشتند. در میان نخست وزیران ایران اشرف روابط ویژهای با قوام السلطنه داشت. قوام با وجود قلدری و خود خواهی بر اهمیت و نفوذ اشرف اذعان داشت و اغلب توصیه ها و سفارش او را می پذیرفت.
بعد از ملی شدن نفت، اشرف پهلوی خود را در میان طوفانی از مخالفتهای شدید اقشار مختلف مردم که از سوی روحانیت و دولت مصدق حمایت میشد، گرفتار دید. او در مقطعی با تهدیدات مصدق مجبور به خروج از کشور شد. اما دست از برنامه ریزی خود برای انتقام از وی برنداشت. از این رو مخالفت شاه با واگذاری اختیارات وزارت جنگ به مصدق، روی کار آوردن قوام و سرکوب خونین قیام مردم در 30 تیر 1331 را از جمله نقشه های اشرف میدانند. بعداً اسناد مربوط به ارتباط اشرف و تاجالملوک پهلوي با قوام السلطنه نیز انتشار یافت.
|