سهم ايرانِ بی طرف از جنگ جهاني اول
روز 9 آبان 1293 به دستور احمد شاه قاجار، مستوفی الممالک صدر اعظم وقت ایران در بیانیه ای رسماً بیطرفی ایران را در جنگ اول جهانی اعلام کرد. این جنگ تنها 8 روز پس از تاجگذاری احمدشاه آخرین پادشاه سلسله قاجار آغاز شد ولی قدرتهای درگیر، ایران را به یکی از میدانهای عمده جنگ تبدیل کردند.
خمیرمایه سیاست متفقین در خاورمیانه، تصمیماتی بود که آنها در خلال جنگ جهانی اول اتخاذ کردند. در ماه مه 1916 همزمان با سومین سال جنگ به موجب پیمان موسوم به «سایکس پیکو» کشورهای خاورمیانه از قلمرو عثمانی جدا شدند و به مناطق تحت نفوذ انگلیس و فرانسه تقسیم گشتند. در اکتبر 1916 قیام شریف حسین با کمک انگلیسی ها در عربستان به وقوع پیوست و عربستان را از قلمرو عثمانی جدا کرد. در مارس 1917/اسفند 1295 بغداد به تصرف نظامیان انگلیسی درآمد. در اکتبر 1917/مهر 1296 انقلاب بلشویکی روسیه به چهار قرن سلطه تزارها بر این کشور خاتمه داد. در نوامبر 1917/آبان 1296 اعلامیه بالفور انتشار یافت و اولین سنگ بنای تاسیس رژیم اسرائیل در فلسطین به زمین نهاده شد. در دسامبر 1917/ آذر 1296 بیت المقدس توسط نظامیان انگلیسی اشغال شد.
این رویدادها گرچه بخشی از جنگ جهانی اول نبود ولی تحت تاثیر شرایط جنگ به وقوع پیوست. طبعاً ایران هم به عنوان یکی از کشورهای عرصه خاور میانه از تبعات جنگ در امان نماند. دولت ایران بلافاصله پس از آغاز این جنگ بیطرفی کامل خود را اعلام کرد ولی دولتهای درگیر این بیطرفی را نادیده گرفتند و به بهانه هایی از جمله وجود جاسوسان آلمانی در ایران، ورود قوای عثمانی به غرب ایران و لزوم حفظ امنیت هند، نیروهای خود را از هر سو وارد ایران کردند. روسهای تزاری به فرماندهی «باراتف» از بندر انزلی تا اصفهان را میدان تاخت و تاز خود قرار دادند. عثمانیها با حمایت آلمان از مرزهای غرب کشور تا مرکز همدان پیش آمدند و انگلیسیها از جنوب و مشرق تا قائنات جلو رفتند. با آنکه ایران از کانون اصلی جنگ یعنی اروپا فاصله زیادی داشت ولی به یکی از میدانهای عمده جنگ تبدیل شده بود. ایران در آن زمان با انقلاب مشروطیت، مرحله جدیدی از تاریخ خود را آغاز کرده بود. انقلابیون صدر مشروطه در تلاش برای آزادی کشور، قطع دست بیگانگان و احیای استقلال و تمامیت ارضی و حاکمیت ملی کشور بودند. اما عملکرد قوای بیگانه و هجوم آنها به شهرهای شمالی، جنوبی و غربی کشور راه هرگونه دستیابی به استقلال و ثبات را از ایران سد کرده بود. در این میان وجود شخصیتها و رجالی که هرکدام از آبشخور یکی از قدرتهای مداخله گر تغذیه می شدند، بلای دیگری بود که حاکمیت ملی، تمامیت ارضی و استقلال مردم ایران را نشانه رفته بود.
روسیه و انگلستان در خلال جنگ جهانی اول عملاً با انعقاد قراردادهایی ایران را به مناطق تحت نفوذ خود تبدیل کرده بودند و ورود نظامیان آنان به داخل کشور که غالباً با استناد به این قراردادها صورت می گرفت سبب شده بود که دولت مرکزی حتی در تهران قدرتی نداشته باشد. یکی از این توافق نامه ها پیمان معروف 1915 بود که در 28 دی 1293 میان روسیه و انگلستان به امضا رسید. این پیمان که به فاصله 80 روز پس از اعلام بی طرفی ایران در جنگ به امضای دو دولت مذکور رسید قلمرو نفوذ دو کشور روسیه و انگلستان در ایران را بیش از آنچه که در پیمان 1907 آنان مقرر شده بود، توسعه داد. (پیمان 1907 میان روسیه و انگلستان ایران را به سه بخش شمالی، میانی و جنوبی تقسیم کرد. روسها ناحیه شمالی و انگلیسی ها ناحیه جنوبی را قلمرو نفوذ خود دانستند و تنها بخش میانی کشور به دولت ضعیف قاجار واگذار شد.) به موجب پیمان 1915 روسیه و انگلستان حقوق و امتیازات بیشتری برای خود در ایران قائل شدند و هزینه نگاهداری نیروهای خود در ایران را نیز به گردن دولت تهران گذاشتند.
|