ماهنامه الکترونيکي دوران شماره 30   خردادماه 1387
 

 
 

 
 
   شماره 30   خردادماه 1387


 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 
صداقت قضات متفقين!

از اواسط جنگ دوم جهاني كه دولت‌هاي متفقين تصميم به تشكيل يك دادگاه بين‌المللي براي محاكمه آغازگران جنگ گرفتند، موضوع اين دادگاه و يكسونگري بانيان آن، دستمايه‌اي براي نگارش هزاران مقاله و طنز و رمان و گزارش در مطبوعات جهان گرديد.
مقاله حاضر نمونه‌اي از اين آثار است. از مهمترين مباحث مطروحه در اين آثار نگاه يك سويه و مشترك متفقين بود كه بر مشخص بودن آراء محكومين قبل از محاكمه گواهي مي‌داد. در بسياري از اين مقالات نتيجه آراء دادگاه عليه محاكمه شوندگان حاصل تباني دولتهاي تشكيل دهنده محكمه و نه قضاوت بيطرفانه قضات آنان وانمود شده بود.
يكي از آن مقالات طنزگونه در آذر 1323 دو سال قبل از تشكيل دادگاه در مجله خواندنيها به چاپ رسيد. با هم اين مقاله را مي‌خوانيم:
... متهمين همه در جايگاه‌هاي خود قرار گرفته بودند منشي‌ها همه قلم به دست منتظر ورود رئيس محكمه بودند. گردن‌ها دراز شده و همه متوجه دري بودند كه رئيس محكمه بايد از آن در وارد محكمه شود. دو سه دقيق گذشت رئيس محكمه نيامد؛ كم‌كم صداي پچ‌پچ بلند شد و دو نفر دو نفر با هم نجوي مي‌كردند، بيشتر حرفها درباره غيبت رئيس محكمه بود.
يكنفر مي‌گفت رئيس محكمه بلشويك شده و ديگر به محكمه نمي‌آيد. ديگري مي‌گفت ديشب خواب ديدم كه به دستور خداوند رئيس محكمه را (به جرم بلشويك شدن) توقيف كرده‌اند؛ يكي از متهمين آلماني به رفيق پهلو دستيش مي‌گفت: به نظرم رئيس پشت در اطاق محكمه با يك روح انگليسي خلوت كرده است.
هر چه غيبت رئيس بيشتر طول مي‌كشيد اظهار عقيده‌ها بيشتر مي‌شد يكنفر مي‌گفت من حاضرم با شما شرط ببندم كه رئيس محكمه با يك روح انگليسي و يك روح روسي خلوت كرده‌اند و درباره محكوميت آلمانها دارند گفتگو مي‌كنند.
در وقتي كه متهمين با كمال بي‌‌صبري منتظر ورود رئيس محكمه بودند يكي از ارواح در محلي كه نشسته بود دستهايش را روي گوشهايش گذاشته بود وقتي خوب نگاه كردم ديدم از موي ريش و سبيل يك كشيش رشته‌اي ترتيب داده كه يكسر آن رشته از زير نيمكت‌ها به طرف اطاقي كه رئيس خلوت كرده رفته و يكسره ديگرش را به دو قسمت نموده و هر قسمت را به گوش‌هاي خود اتصال داده و گويا با اين اسباب و دستگاهي كه اختراع نموده بود تمام گفتگوهائي كه رئيس با ساير اعضا محكمه در اطاق خلوت مي‌نمودند مي‌شنيد.
همان اوقاتي كه متهمين با كمال بي‌صبري منتظر ورود رئيس و هيئت قضات بودند رئيس محكمه در اطاق خلوت با آقايان قضات مشغول مذاكره بود.
رئيس محكمه ـ آقايان قضات! همكاران محترم!
تاچند هفته ديگر محاكمه ما تمام مي‌شود؛ ما مسئوليت بزرگي به عهده داريم و بايد با كمال عدل و انصاف بين آنها قضاوت نمائيم؛ من از شماها تمنا دارم پرونده‌هاي امر را با دقت مطالعه نمائيد كه هنگام رأي دادن دچار ترديد نگرديم.
يكي از قضات ـ در اينكه ما بايد عدل و انصاف را در همه جا و همه وقت مراعات نمائيم حرفي نيست ولي اشتباه نشود كه گاهي هم پيش مي‌آيد كه قضات مجبور مي‌شوند برخلاف عقيده حكمي بدهند و اين در موارد استثنائي و درموقعي است كه مصالح عاليه! يا سفارش‌هاي مافوق! يا پاي زور در ميان باشد.
يكي از قضات ـ من با عقيده همكار عزيزم موافقم و تصديق مي‌كنم كه يكي از آن موارد همين محاكمه فعلي است؛ زيرا در اين محاكمه كه بين چهار ملت بزرگ (امريكا، انگليس،‌ روس، آلمان) شروع كرده‌ايم بايد توجه داشته باشيم كه سه ملت بزرگ مانند امريكا و انگليس و روس بر عليه آلمان قيام نموده است و البته اگر محكمه بخواهد بر خلاف مصالح عاليه حتي در يكي از موارد كوچكترين حقي براي آلمان قائل شود اشتباه خواهد كرد ولو اينكه واقعاً هم حق با آلمان باشد.
رئيس محكمه ـ در اين صورت به عقيده شما ما بايد آلمانها را محكوم كنيم؟
يكي از قضات ـ بدون ترديد بايد محكوم كنيم همانطور كه فعلاً در دنيا هم آنها را محكوم كرده‌اند.
رئيس محكمه ـ پس از اگر ما بخواهيم واقعاً احقاق حق كنيم و اگر برسيم به موردي كه بايد در يك قسمت حق را به جانب آلمان بدهيم چه بايد كرد؟
يكي از قضات ـ در اين صورت هم نبايد به آلمان حق داد و بايد به خاطر مصالح عاليه پا روي حق گذاشت.
رئيس محكمه ـ اگردر تمام موارد ما آلمانها را محكوم كنيم و فقط در يك قسمت به آنها حق بدهيم چه خواهد شد؟
يكي از قضات ـ آن وقت ما محكوم به فاشيستي بودن خواهيم شد. دنيا ما را طرفدار ديكتاتور خواهد شناخت؛ ما را هو خواهند كرد و شايد همه ما را از محكمه خارج كنند.
يكي از قضات ـ چرا نمي‌گويد و شايد به زندان بياندازند.
يكي از قضات ـ آقايان!‌ من صريحاً به شما مي‌گويم اگر ما اين اشتباه را مرتكب بشويم چون متفقين از حيث پول و اسلحه و نفر فوق‌العاده غني هستند ما را به جرم ديكتاتور‌پرستي و ارتجاع و ستون پنجم نابود خواهند كرد.
رئيس محكمه ـ اگر اينطور است با كمال تأسف بايد بگويم ما هم مانند قضات دنيا نمي‌توانيم حقيقت را در نظر بگيريم و بايد تابع مقتضيات روز باشيم.
يكي از قضات ـ اشتباه شما در همين جا است كه خيال مي‌كنيد غير از مصالح عاليه! غير از مقتضيات! و غير از زور و اعمال قدرت حقيقتي هم در خارج وجود دارد! بله كساني كه اينطور خيال مي‌كنند در اشتباه هستند و دير يا زود جريمه اشتباه خود را مي‌دهند! آقاي رئيس محكمه شما كه بهتر از ما مي‌دانيد! شما كه پرده اسرار را بالا زده‌ايد! شما بايد بهتر بدانيد كه اصولاً نه زشت هست نه زيبا، هيچ وقت ديده نشده گرگي براي سعادت گرگ ديگر خودش را فدا كند؛ آقاي رئيس از مقررات طبيعت جدا نشويم؛ انسان به مزيت هوش و خرد امتياز دارد. آنها كه مي‌گويند از تميز نيك و بد فارغ ننشينيد، حق را ناحق نكنيد چشمشان به فقرا و پابرهنگان است؛ اين حرفها براي آن زده مي‌شود.
اينجا حمالها بايدكاركنند و آقاها راحتي داشته باشند.
رئيس محكمه ـ مقصودت چيست؟
قاضي ـ مقصود اين است كه ما بايد در قضاوت اشتباه نكنيم؛ ما بايد حق را از ناحق تميز بدهيم ما بايد بدانيم كه حق با متفقين است زيرا آنها پيش بردند.
رئيس محكمه ـ اينطور كه شما مي‌گوئيد اگر آلمانها پيش برده بودند حق به جانب آلمانها بود؟
قاضي ـ از من توضيح واضحات مي‌خواهيد؟
البته اگر آلمانها پيش برده بودند حق به جانب آنها داده مي‌شد ولي حالا كه مثل روباه شل از مقابل شير‌هاي قوي پنجه فرار مي‌كنند حق با شيرهاست.
رئيس محكمه ـ ببخشيد آقايان قضات محترم.
وقت گذشت و بايد برويم به محكمه بقيه صحبت‌ها باشد براي بعد.
يكي از قضات ـ اگر اجازه دهيد محكمه را هم تنفس بدهيد زيرا وقت گذشته و بايد ما قبلاً تصميم خود را بيريم.
يكي از قضات به سالن محكمه آمده و اطلاع داد كه محكمه درحال تنفس باقي خواهد بود و امروز تشكيل نخواهد شد.

منبع:«خواندنيها»، شنبه 11 آذر 1323

این مطلب تاکنون 3649 بار نمایش داده شده است.
 
     استفاده از مطالب با ذکر منبع مجاز مي باشد.                                                                                                    Design: Niknami.ir