ماهنامه الکترونيکي دوران شماره 200   مرداد ماه 1401
 

 
 

 
 
   شماره 200   مرداد ماه 1401


 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 
کالبدشکافی یک رویداد تاریخی

از ساعت 6:30 صبح روز 29 مرداد 1367 به درخواست «خاوير پرز دكوئه‌يار» دبيركل وقت سازمان ملل متحد در تمام طول مرزهاي مشترك دو كشور ايران و عراق، مقررات آتش‌بس به اجرا گذارده شد.
دستور برقراري آتش‌بس ميان دو كشور قبلاً و در پي پذيرش قطعنامه 598 شوراي امنيت سازمان ملل توسط جمهوري اسلامي ايران از سوي «دكوئه‌يار» صادر شده بود. وي به موجب نخستين بند اين قطعنامه، آتش‌بس را اعلام و يك گروه 1300 نفره از نظاميان پاسدار صلح سازمان ملل را نيز مأمور نظارت بر آن كرده بود. اين گروه که اصطلاحاً «يونيماگ» (1) ناميده مي‌شد. روز 28 مرداد و در آستانه برقراري آتش‌بس در مرز دو كشور مستقر شده بود. «يونيماگ» بر اساس قطعنامه 612 مصوب 17 مرداد 1367 شوراي امنيت تشكيل شد و در ابتدا مدت 6 ماه مأموريت يافت تا بر آتش‌بس در مرزهاي ايران و عراق نظارت كند. اما پس از پايان اين مدت، مأموريت گروه 6 ماه ديگر تمديد شد. «يونيماگ» متشكل از 1300 نفر بود كه از 24 كشور اعزام شده بودند. اين كشورها عبارت بودند از: آرژانتين، استراليا، اتريش، بنگلادش، كانادا، دانمارك، فنلاند، غنا، مجارستان، هند، اندونزي، ايرلند، ايتاليا، كنيا، مالزي، زلاندنو، نيجريه، نروژ، لهستان، سنگال، سوئد، تركيه، يوگسلاوي و زامبيا.
تعداد اعضاي اين گروه 350 نفر ناظر نظامي و 615 نفر نظامي بود. از اين عده 80 نفر پليس نظامي، 375 نفر مأمور مخابرات، 130 نفر خدمه هليكوپتر و 30 نفر دريانورد بودند. همچنين 350 نفر غيرنظامي نيز به انجام امور اداري در گروه اشتغال داشتند. ستاد مركزي «يونيماگ» در تهران و بغداد مستقر بود. هر يك از ستادهاي مذكور متشكل از مديريت نظاميان ناظر، مشاور سياسي ارشد، سخنگوي گروه و ساير نفرات اصلي بود كه به طور متناوب در تهران و بغداد انجام وظيفه مي‌كردند. رئيس گروه ناظران يك افسر ايرلندي بود و فرماندهي كل «يونيماگ» را نيز ژنرال «اسلاوكويوويچ» تبعه يوگسلاني بر عهده داشت.
شوراي امنيت سازمان ملل متحد، براي توقف جنگ تحميلي هشت ساله عراق عليه جمهوري اسلامي ايران جمعاً هشت قطعنامه تصويب كرد.(2) تعيين‌كننده‌ترين اين قطعنامه‌ها، قطعنامه معروف 598 بود. در مورد اين قطعنامه نكته حائز اهميت اين بود كه پيش‌نويس آن از سوي 5 عضو دائمي شوراي امنيت مشتركاً تهيه و به شوراي امنيت تسليم شده بود. شوراي امنيت در اين فاصله به مشورت‌هاي فشرده خود براي تنظيم پيش‌نويسي كه حاوي فصل مشترك نظريات دو كشور بود، ادامه مي‌داد و اين قطعنامه به اتفاق آراء از تصويب شوراي امنيت گذشته بود.
در قطعنامه 598 از طرفين درگير درخواست شده بود كه: «فوراً در جنگ آتش‌بس اعلام كرده و آن را رعايت نمايند، نيروهاي مسلح خود را تا پشت مرزهاي شناخته شده بين‌المللي به عقب بكشند و اسراي جنگي را آزاد كنند.» شورا در اين قطعنامه نگراني عميق خود را از استمرار جنگ بين ايران و عراق اعلام كرده بود و اظهارنظر كرده بود كه: «چون احتمال افزايش و گسترش جنگ مي‌رود قصد دارد كليه اقدامات جنگي را متوقف كند و يك صلح جامع، عادلانه، شرافتمندانه و با دوام بين ايران و عراق برقرار سازد.» شورا در پايان قطعنامه اظهار داشته بود كه به دليل استمرار جنگ بين ايران و عراق صلح جهاني به خطر افتاده است و در نتيجه تهديد كرده بود كه برابر مواد 39 و 40 منشور سازمان ملل عمل خواهد كرد.(3) دولت جمهوري اسلامي ايران هر چند معتقد بود كه شوراي امنيت در قطعنامه 598 براي نخستين بار با مسئله جنگ برخوردي جدي و بنيادي نموده است، ولي به دليل بعضي ضعف‌ها و نقايص قطعنامه از آن انتقاد و دلايل منطقي بسياري ارائه كرد. بر اين اساس قطعنامه 598 به مدت يك سال به صورت معلق - نه رد و نه قبول - ماند. در اين شرايط، جنگ در زمين، هوا و دريا ادامه داشت. كشتي‌هاي جنگي كه براي اسكورت كشتي‌هاي تجاري به خليج فارس اعزام مي‌شدند به جنگ كشيده شدند. در 12 تير 1367 ناو جنگي آمريكا - وينسنس - به طور عمدي هواپيماي مسافربري جمهوري اسلامي ايران را در جريان يك پرواز عادي بر فراز خليج فارس مورد هدف قرار داد. در اين جنايت 290 مسافر شامل دهها زن و كودك به شهادت رسيدند. حمله مستقیم آمریکا به اسکله‌های دریایی ما تشدید شد. سرانجام، جمهوري اسلامي ايران در 26 تير 1367 رسماً به «دكوئه‌يار» اطلاع داد كه به منظور جلوگيري از كشتار و برقراري عدالت و استقرار صلح در منطقه و جهان، قطعنامه 598 را مي‌پذيرد. در نامه رياست وقت جمهوري اسلامي ايران چنين آمده بود: (4)
«همانطور كه به خوبي استحضار داريد، آتش جنگي كه به وسيله رژيم عراق در 22 سپتامبر 1980 با تجاوز عليه تماميت ارضي جمهوري اسلامي ايران آغاز گرديد، اينك ابعاد غيرقابل تصوري به خود گرفته است كه كشورهاي ديگر و حتي غيرنظاميان بيگناه را نيز در شعله‌هاي خود گرفته است. قتل 290 نفر انسان بيگناه كه با ساقط ساختن هواپيماي ايرباس جمهوري اسلامي ايران به وسيله يكي از كشتيهاي جنگي آمريكايي در خليج فارس به وقوع پيوست نمونه‌اي بارز در اين خصوص است. در چنين موقعيتي، تلاشهاي جنابعالي براي اجراي قطعنامه 598 (1987) حائز اهميت ويژه‌اي است. در اين زمينه ما مصمم گرديديم كه رسماً اعلام داريم جمهوري اسلامي ايران به خاطر اهميت حفظ جان انسانها و برقراري عدالت و صلح و امنيت منطقه‌اي و بين‌المللي، قطعنامه (1987 - 598) شوراي امنيت را مي‌پذيرد. ما اميدواريم كه اعلام رسمي اين موضع جمهوري اسلامي ايران به شما در ادامه تلاشهايتان كه هميشه مورد پشتيباني و استقبال ما بوده است، كمك نمايد. سيدعلي خامنه‌اي، رئيس جمهوري اسلامي ايران
«دكوئه‌يار» دبيركل وقت سازمان ملل متحد، 9 روز پس از اعلام رسمي ايران مبني بر پذيرش قطعنامه 598، در فاصله بين 4 مرداد 1367 تا 26 مرداد همان سال، 9 بار با وزير امور خارجه جمهوري اسلامي ايران و 6 بار با نماينده دولت عراق براي تعيين نحوه اجراي قطعنامه 598 ملاقات كرد.(5) وی در 17 مرداد اعلام كرد كه هر دو دولت با ملاقات بين وزراي امور خارجه خود زيرنظر وي موافقت كرده‌اند. اين ملاقات بلافاصله پس از استقرار آتش‌بس به منظور دستيابي به تفاهماتي براي اجراي ساير مفاد قطعنامه 598 و زمان‌بندي طرح اجرايي انجام گرفت. سرانجام دولتهاي ايران و عراق به دبيركل سازمان ملل اطلاع دادند كه با پيشنهاد برقراري آتش‌بس در سپيده‌دم روز 29 مرداد موافقت مي‌كنند.
چند روز پس از برقراري آتش‌بس، سفير هند در سازمان ملل اعلام كرد كه «دكوئه‌يار» به عنوان برنده جايزه «تفاهم بين‌المللي در سال 1987» برگزيده شده است. اين جايزه از سال 1965 به شخصيتهايي كه به تفاهم و دوستي بين‌المللي كمكهاي شاياني بكنند، اعطا ميگردد. جايزه «تفاهم بين‌المللي» به انگيزه نقش پيگير و تلاشهاي صميمانه «دكوئه‌يار» در ايجاد آتش‌بس در جنگ ايران و عراق به وي اعطا شد. اين جايزه به نام نهرو نخستين نخستوزير هند پس از دوره استعمار انگليس، نامگذاري شده است و از جمله برندگان آن عبارتند از: اوتانت، مارتين لوتركينگ، نلسون ماندلا، اينديرا گاندي و اولاف پالمه.
«دكوئه‌يار» احساس خود را در مورد رابطه‌اش با مقامات ايراني، طي مصاحبه‌اي در سوئد چنين بيان كرد: «دبيركل هميشه داراي رابطه‌اي بسيار پايدار و مداوم با مقامات ايراني بوده است. بنابراين من دليلي براي گلايه از جمهوري اسلامي ايران ندارم. بالعكس بايد بگويم من از اعتمادي كه هميشه مقامات ايراني به دبيركل داشته‌اند، سپاسگزارم...»(6)
پی‌نوشت:
1 - The United Nations Iran-Iraq military observer Group (Unimag)
2 - سازمان ملل متحد، مسئوليت حفظ صلح و امنيت بين‌المللي؛ ناصر ثقفي عامري؛ انتشارات دفتر مطالعات سياسي و بين‌المللي وزارت امور خارجه؛ ص 174
3 - ميرسعيد قاضي، علي؛ زندگينامه دبيركل‌هاي سازمان ملل و فعاليتهاي سياسي آنها؛ انتشارات دفتر مطالعات سياسي و بين‎المللي وزارت امور خارجه؛ ص 383
4 - نقل از: عباس هدايتي خميني؛ شوراي امنيت و جنگ تحميلي عراق عليه جمهوري اسلامي ايران؛ انتشارات دفتر مطالعات سياسي و بين‌المللي؛ ص 171
5 - ميرسعيد قاضي؛ همان، ص 384
6 - روزنامه اطلاعات؛ 18/4/1367.

منبع:سايت مؤسسه مطالعات و پژوهشهاي سياسي، آرشيو مقالات، مقاله: آتش‌بس در جنگ تحميلي عراق عليه ايران

این مطلب تاکنون 624 بار نمایش داده شده است.
 
     استفاده از مطالب با ذکر منبع مجاز مي باشد.                                                                                                    Design: Niknami.ir