«جاسوسی» شرط اعطای ویزا! | به گفته جیمز بیل نویسنده کتاب «شیر و عقاب» از آنجا که ایالات متحده آمریکا پس از پیروزی انقلاب اسلامی بخش اصلی منابع مهم اطلاعاتی خود را در ایران ازدست داده بود تلاش میکرد از روش های متعدد به اطلاعات محرمانه دست پیدا کند. زیرا تا آن زمان سازمان سیا اطلاعات درون ایران را از طریق تبادل اطلاعات با ساواک بدست می آورد. اما بعد از پیروزی انقلاب و انحلال ساواک، سازمان سیا در صدد بر می آید منابع کسب اطلاعات خود را گسترش دهد. در مطلب پیش رو به نقل از کتاب شیر و عقاب نوشته جیمز بیل با چند روش مهم از شیوه های جاسوسی سفارت آمریکا در ایران آشنا میشویم .
جیمز بیل در کتاب «شیر و عقاب» صفحه 385 می نویسد:
کارکنان سفارت آمریکا در ایران به دستور وابسته نظامی آمریکا در تهران، از ابزار ویزای آمریکا برای کسب اطلاعات جاسوسی از متقاضیان سفر به آمریکا بهره برداری میکردند :
«در پاییز ۱۹۷۹ (۱۳۵۸) کارمندان رسمی آمریکا در ایران از ویزا به عنوان حربه و وسیله جمع آوری اطلاعات درباره ایران انقلابی استفاده می کردند. تنها راه اعطای ویزای سفر به آمریکا، دادن اطلاعات به افراد رسمی بود. این طرز عمل در گزارش ۱۸ سپتامبر ۱۹۷۹ (۲۷ شهریور ۱۳۵۸) سرهنگ «توماس شیفر» وابسته نظامی امریکا در تهران چنین خلاصه شده است: «به مراجعه کنندگان در صورتی ویزا داده و یا ویزای آنان تمدید میشود که اطلاعاتی که برای دولت امریکا مفید باشد، از آنها بدست آید.»
«...بخش صدور ویزا میتواند به عنوان وسیلهای برای جمعآوری اطلاعات جاسوسی مورد استفاده قرار گیرد. اطلاعاتی که معمولا دسترسی به آن از راههای دیگر امکانپذیر نیست و باید توجه داشت که صدور ویزا مورد استفاده شخصی افراد قرار نگیرد. افراد تنها وقتی برای ما مهم هستند که اطلاعات جاسوسی با ارزشی فراهم نمایند و یا راهی برای رسیدن به این اطلاعات ارائه دهند...»
به گفته جیمز بیل، سرهنگ «توماس شیفر» وابسته نظامی امریکا در تهران تصریح دارد: «...من در این معامله پایاپای (گرفتن اطلاعات در مقابل صدور ویزا) انتظار دارم گزارشهای مفیدی بدست آید...»
جیمز بیل در بخش دیگری از کتاب خود به شیوه دیگری برای جذب مقام های ایرانی پس از پیروزی انقلاب اسلامی اشاره دارد:
«با وجود آنکه پس از انقلاب نمونههای فراوانی از فعالیتهای جاسوسی در ایران وجود دارد، در مقطعی دو نمونه ازآنها بویژه در ساختار روابط بعدی ایران و آمریکا، نقشی اساسی یافت. یکی نقشه سازمان سیا برای برقراری رابطه با ابوالحسن بنیصدر بود و دیگری که جنبه کلیتری داشت، آنکه سیا در صدد بود با آن دست از میانهروهایی که در ارگان های انقلاب نقش داشتند، رابطه نزدیک برقرار سازد. هردو نقشه بسیار ناشیانه و عاری از ظرافت، طراحی و اجرا گردید و هردو به شکست تاسف بار میانهروها، و سرانجام به بر باد رفتن آخرین اعتبار امریکا در ایران منتهی گشت.»
منبع:کتاب شیر و عقاب نوشته جیمز بیل ، ترجمه فروزنده برلیان ، نشر فاخته ، تهران 1371 ، صفحه 385 ، مندرج در کتاب اسناد لانه جاسوسی شماره 1-6 صفحات 121 تا 124 این مطلب تاکنون 1813 بار نمایش داده شده است. |
|
|
|