بازنگری تاریخ تهران | تهران در گذشتههای بسیار دور روستای بزرگی بود که در حدفاصل شهر معروف و بزرگ آن زمان یعنی ری و کوهپایههای البرز قرار داشت. نام تهران برای اولین بار در زندگینامه «محمدبن حماد» ملقب به «ابوعبدالله حافظ تهرانی رازی» محدث نامور سده سوم هجری قمری آمده است. وی که تهرانیالاصل بوده سفرهای متعددی به ری، بغداد، شام(سوریه) و اسکندریه (مصر) داشت. با درج شرح حال وی بود که برای اولین بار نام تهران به کتب مورخین و جغرافیدانان راه یافت. با این حال گفته میشود روستای تهران حتی قبل از ظهور اسلام نیز با همین نام در حد فاصل ری و کوهپایههای البرز وجود داشته است.
تهران تا زمان حمله مغول به ایران در سال 617 هجری قمری در شمال ییلاقات این شهر قرار داشته و از آن پس به تدریج رو به پیشرفت نهاد. در سال 806 هجری قمری «کلاویخو» سفیر پادشاهی کاستیل (کاستیل امروزه یکی از ایالات اسپانیاست) که به دربار امیرتیمور(معروف به تیمور لنگ، نخستین امپراطور سلسله تیموریان) راه یافت اولین شخصیت اروپایی بود که از تهران دیدن میکرد. او از تهران به عنوان «شهر پهناوری که بر گرد آن دیواری نیست» یاد کرده است.
قدیمیترین کتیبه به دست آمده از تهران مربوط به امامزاده یحیی و متعلق به سال 628 هجری قمری است اما قدیمیترین کتیبهای که نام تهران در آن قید شده مربوط به سال 886 هجری قمری است که روی در منبتکاری شده امامزاده سید اسماعیل نقش بسته است. (بقعه سید اسماعیل در خیابان شهید مصطفی خمینی، نزدیک میدان «سید اسماعیل» قرار دارد و منسوب به اسماعیل از اعقاب امام علی النقی (ع) است. این اثر در تاریخ ۱۱ بهمن ۱۳۳۴ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسید.)
با روی کار آمدن سلسله صفوی در ایران، به علت اینکه بقعه امامزاده سید حمزه، جد اعلای صفویه در نزدیکی حرم شاهزاده عبدالعظیم قرار داشت و تهران نیز دارای باغات و نقاط ییلاقی خوش آب و هوا بود، مورد توجه این خاندان قرار گرفت. آنان در سفر به شهر ری در تهران اقامت میکردند و در شکارگاههای آن به تفریح میپرداختند. شاه طهماسب صفوی در سال 961 هجری قمری نخستین باروی تهران را احداث نمود که شامل 114 برج (به تعداد سورههای قرآن) و 4 دروازه بود. حدود تقریبی این بارو که 4 محله عودلاجان، بازار، چاله میدان و سنگلج را شامل میشد نسبت به خیابانهای کنونی تهران تا خیابان امیرکبیر و امام خمینی در شمال، خیابان ری در شرق، خیابان مولوی در جنوب و خیابان وحدت اسلامی در غرب را در بر میگرفت. اقامتگاه سلطنتی نیز در قسمتی از شمال این محدوده به نام ارگ با دیوارهای جداگانه احداث گردید. مساحت داخل حصار حدود 4 کیلومتر مربع و طول باروی دور آن در کتب معتبر حدود 6 هزار قدم نگاشته شده و فضای خارج از حصار شامل باغات و مزارع وسیعی بوده است. در زمان شاه عباس صفوی تقسیمات اداری کشور از 16 بیگلربیگی (به معنی فرمانداری نظامی) تشکیل میشد که تهران به مرکزیت یکی از این بیگلربیگیها ارتقاء یافته بود.
در زمان شاه سلطان حسین صفوی افغانها به تهران حمله کردند؛ اما این حمله با دفاع سرسختانهای مواجه شد و تلفات سنگین به نیروهای اشرف افغان وارد شد اما در نهایت تهران سقوط کرد و افغانها نیز شهر را خراب کردند و موجبات ویرانی و قتل عام مردم را فراهم آوردند. در سال 1137 هجری قمری به دستور اشرف افغان دروازه پنجم شهر موسوم به دروازه دولت در شمال محوطه ارگ ساخته شد و بدین ترتیب ارگ سلطنتی مستقیماً با خارج شهر ارتباط پیدا کرد.
در دوران کوتاه مدت افشاریه، تهران اهمیت بیشتری یافت و گردهمایی بزرگان مذاهب اسلامی برای تاکید بر روی وحدت مسلمانان در این شهر برگزار گردید. پس از افشاریه کریم خان زند به مدت 4 سال آن را مرکز حکومت خود قرار داد و در محوطه ارگ بناهای جدیدی احداث نمود. وی پس از سرکوب مدعیان قاجار، در سال 1176 هجری قمری مقر حکومت خود را از تهران به شیراز منتقل نمود و آقا محمدخان قاجار را نیز به عنوان گروگان همراه خود به شیراز برد. با مرگ کریمخان زند در سال 1193 هجری قمری آقا محمدخان قاجار به تهران گریخت و پس از کشمکشهای طولانی با بازماندگان و جانشینان کریمخان زند، قدرت خود را مستقر نمود.
آقا محمدخان قاجار در سال 1200 هجری قمری مطابق با نوروز 1164 هجری خورشیدی تهران را با عنوان دارالخلافه به پایتختی برگزید و در همین شهر تاجگذاری نمود. با استقرار دولت قاجار در تهران این شهر روند جدیدی را در گسترش کمی و کیفی آغاز نمود و طی حدود 220 سال جمعیت آن از حدود 15000 نفر در سال 1164 هجری خورشیدی به بیش از 7 میلیون نفر در سال 1385 رسید و وسعت آن نیز از 4/4 کیلومتر مربع به بیش از 730 کیلومتر مربع افزایش یافت.
در دوران سلطنت آقا محمدخان قاجار تغییرات زیادی در ساختمانهای شهر و ارگ به وجود نیامد و فقط عمارت تخت مرمر به بناهای داخل ارگ افزوده شد. اما در دوره فتحعلیشاه قاجار که پس از وی به سلطنت رسید بناهای زیادی ساخته شد که از جمله آنها میتوان به توسعه بنای تخت مرمر و احداث مسجد شاه، مسجد سید عزیزالله، مدرسه مروی، تجدید بنای امامزاده زید، چهلتن و بقعه پیر عطا، کاروانسراهای بین چهار سوق تا سید اسماعیل و چندین بازار جدید اشاره نمود. همچنین طول باروی شهر به 5/7 کیلومتر افزایش یافت و با احداث دروازه محمدیه تعداد دروازههای شهر به شش باب رسید. در دوره محمد شاه قاجار که از سال 1250 تا 1264 هجری قمری سلطنت کرد توسعه و رونق شهر تهران همچنان ادامه یافت و دو محله یکی به نام عباسآباد و دیگری محمدیه به محلات تهران افزوده گشت و آب رودخانه کرج به نام نهر کرج به تهران راه یافت.
با آغاز پادشاهی ناصرالدین شاه قاجار در سال 1264 هجری قمری، گسترش شهر، آهنگ سریعتری به خود گرفت به طوری که برخی اماکن و بناها در خارج حصار شهر ساخته شد. در دوره 4 ساله صدارت میرزا تقی خان امیر نظام ملقب به امیرکبیر اصلاحات زیادی در امور مملکتداری به وجود آمد و اقدامات عمرانی و زیربنایی متعددی نیز در تهران صورت گرفت که از جمله آنها تاسیس مدرسه دارالفنون بود. اما وی در اثر دسایس و توطئههای درباریان و اشراف کشور که با اصلاحات ساختاری امیرکبیر منافع و نفوذ خود را از دست میدادند در سال 1268 هجری قمری توسط ناصرالدین شاه قاجار برکنار و چندی بعد در فین کاشان به قتل رسید.
جمعیت تهران در این دوره بالغ بر 150 هزار نفر تخمین زده شده است. در همین زمان نیاز به تعیین محدوده جدید شهر تهران احساس میشد و این کار نیازمند تهیه نقشهای از تهران بود. بدین لحاظ نخستین نقشه جامع تهران در سال 1275 هجری قمری به سرپرستی اعتضادالسلطنه و با همکاری موسیو کرشیش (یا به روایتی موسیو کریتسیتس)، سرتیپ و معلم توپخانه و دستیاری چند نفر از شاگردان دارالفنون تهیه شد و این اولین نقشه دارالخلافه تهران بوده است. از آنجائی که امکانات و وسایل فنی در اختیار هیئت تهیه نقشه نبوده لذا فواصل با قدم و زوایا به تقریب اندازهگیری میشده است. با این حال نقشه مزبور از جهت نشان دادن شکل و موقعیت شهر و محلههای داخل آن و دروازهها در نوع خود نقشه موفقی بوده و چهره تهران قدیم را کاملاً در مقابل دیدگان مجسم میسازد.
در سال 1284 هجری قمری با همکاری مهندس بوهلر فرانسوی و تعدادی از مهندسان و معماران ایرانی نقشه دیگری از تهران طرحریزی شد که بر اساس آن حصار جدیدی که از جنوب، شرق و غرب حدود 1040 متر و از شمال حدود 1872 متر گسترش مییافت، شناخته شد. در این طرح تهران دارای 12 دروازه شد که به ترتیب از شمال شرق به طرف غرب عبارت بودند از : دروازه شمیران، دروازه دولت، دروازه یوسفآباد، دروازه باغشاه، دروازه قزوین، دروازه گمرک، دروازه خانیآباد، دروازه غار، دروازه شاهعبدالعظیم، دروازه مشهد، دروازه دولاب و دروازه دوشان تپه.
بدین ترتیب نسبت به خیابانهای کنونی تهران، شهر از شرق تا حوالی خیابان 17 شهریور، از شمال تا خیابان انقلاب، از غرب تا خیابان کارگر و از جنوب تا خیابان شوش گسترش یافت و نام شهر با دارالخلافه ناصری موشوم شد. اما پس از مدتی و به تدریج این نام منسوخ گردید و نام اصلی شهر یعنی تهران همچنان برقرار ماند.
تهیه دومین نقشه جامع تهران که پس از احداث حصار جدید شهر توسط مهندس عبدالغفار نجمالملک، معلم ریاضیات مدرسه دارالفنون و با دستیاری تعدادی از معلمان و شاگردان این مدرسه آغاز شده بود، در سال 1309 به پایان رسید. این نقشه نسبت به نقشه قبلی از دقت بیشتری برخوردار بود و تهیه آن بیش از 20 سال طول کشید و طی این مدت بارها مورد تجدیدنظر قرار گرفت و افراد دستاندر کار نقشه برداری آن به دفعات تعویض شدند. شهر تهران در تمام دوران قاجاریه بیشترین تغییر را در دوره زمامداری 50 ساله ناصرالدین شاه به خود دید و در زمان پادشاهان بعدی قاجار تغییر چندانی نیافت.
در دوران رضاشاه، تهران شاهد تغییرات بیشتری بود. در این دوره راه توسعه تهران از هر طرف گشوده شد. طی سالهای 1304 تا 1320 حصارها و دروازههای اطراف تهران برچیده شد و بدون توجه به ارزش تاریخی دروازههای تهران، همگی آنها نابود شدند و از هیچیک اثری باقی نماند. در این دوران ساختمانهای دولتی متعددی ساخته شد. این بناها عمدتاً با کمک آلمانیها شکل گرفت. در دوره محمدرضاشاه نیز با توجه به مهاجرت روزافزون از سایر نقاط کشور به تهران از یکسو و گسترش روابط بینالمللی و افزایش درآمدهای نفتی از سوی دیگر، هم بر گسترش شهر تهران از نواحی جنوبی افزوده شد و هم بناهای جدید احداث گردید.
منبع:موسسه جغرافیایی و کارتوگرافی «گیتاشناسی» این مطلب تاکنون 1848 بار نمایش داده شده است. |
|
|
|