انهدام جنگلهاي ايران توسط متفقين | بخشي از اقدامات متفقين مانند قطع درختان و اتلاف جنگلهاي ايران حتي خارج از پيمان اتحاد بود. در اين باره نيروهاي شوروي متجاوزكارانهتر از متفق انگليسيشان عمل ميكردند. اشغالگران تنها به قصد ساخت تأسيساتي چون اسكله به قطع درختان دست نمييازيدند، بلكه درختان را كه سرماية ملي يك كشور هستند، براي سوخت خود نيز مصرف ميكردند. آنان براي تأمين نيازهايشان كه بعضاً غير ضروري بود، تقاضاي قطع «بهترين و راستترين درختان را كه خودشان از جنگل انتخاب» ميكردند، داشتند. دولت ايران براي جلوگيري از چنين رويهاي، نيروهاي متفقين را ملزم به اخذ جواز و پروانة كشاورزي جهت قطع درختان كرد. گزارشها اما حكايت از بيتوجهي آنها به اين الزام دارد. به طور نمونه كاميونهاي شركت يو.كي.سي.سي (انگليس) به صورت قاچاق به حمل چوب جنگلهاي ايران اقدام ميكردند. وزارت كشاورزي در نامهاي به شركت مذكور، اين سودجويي را چنين شرح ميدهد:
«... حمل چوب از جنگل بايد با پروانة كشاورزي انجام شود تا اگر چوبي بدون اجازه قطع شده باشد، بتوان مانع از حمل آن گرديد. براي رسيدگي به پروانههاي حمل چوب نيز در سر راهها ايستگاههايي تعيين شده و مأموريني از طرف اين وزارت گمارده شده است، ولي بعضي از كاميونها U.K.C.C در موقعي كه مأمور اين وزارت از آنها مطالبة پروانه ميكند، توقف نكرده و پروانة خود را ارائه نميدهند و به طوري كه در سه روز اخير گزارش شده است، قريب 80 كاميون حامل چوب گذشتهاند كه بيساري از آنها چوب بدون پروانه حمل ميكردهاند.
البته به جز قطع و حمل قاچاق درختان، بريتانياييها در مذاكراتشان به توافقاتي از جمله براي قطع پنج هزار متر مكعب درخت دست يافتند. همچنين مقدار معتنابهي از اين سرماية ملي براي صدور به عراق توسط انگليسيها قطع و نابود گرديد. شورويها هم بدون توافقات صوري به قطع درختان ادامه ميدادند. اين اقدام به سرعت غير قابل باوري ادامه داشت تا آنجا كه احمدحسين عدل، وزير كشاورزي، در نامهاي به نخستوزير دربارة زيان آن در اقتصاد و آب و هواي ايران هشدار داد: «مستدعي است با توجه به زياني كه از حيث انهدام جنگلها متوجه آب و هوا و اقتصاديات كشور ميشود، امر و مقرر فرمايند وزارت امور خارجه جداً با مقامات مربوطه به دولت شوروي داخل مذاكره شده، ترتيبي اتخاذ گردد كه تا جنگلهاي شمالي به كلي از بين نرفته، از ادامة عمليات خلاف روية رانندگان شوروي اكيداً جلوگيري به عمل آيد.» زماني هم كه دولت ايران قادر به جلوگيري از اين بيقانونيها نبود، مجبور به صدور تصويبنامه ميشد تا بلكه از اين طريق بتواند زيادهخواهيهاي اشغالگران را محدود و محصور سازد. با اين همه قطع و سرقت درختان جنگلها با بهانههاي مختلف حتي با نام كمك به زلزلهزدگان گرگان صورت ميگرفت. در اين باره گزارش وزارت كشاورزي در دي ماه 1324 تنها بخشي از اين خسارت را آن هم فقط توسط نيروهاي شوروي باز مينماياند:
«طبق گزارشهاي ادارات كشاورزي شهرستانهاي شمال و پاسگاههاي بازرسي حمل چوب، نيروي شوروي مقدار 155747 متر مكعب چوب قطع و حمل كرده است و در صورتي كه مقدار 44677 متر مكعب كه اجازة قطع و حمل آن به موجب تصويبنامههاي هيئت وزيران صادر شده، جزو اين مقدار محسوب گردد، مقدار 111070 متر مكعب باقيمانده به طور حتم بدون هيچ مجوز قانوني قطع و حمل شده است. ... رقم فوق، قسمت ناچيزي از خساراتي است كه توسط نيروي شوروي به جنگلهاي ايران وارد شده است، زيرا در اثر عدم امكان نزديك شدن مأمورين جنگل به محل قطع چوب از طرف نيروي شوروي و عبور بدون توقف كاميونهاي شوروي از جلوي پاسگاههاي حمل چوب، تعيين و حتي تخمين مقدار مقطوعات و محمولات چوب براي مأمورين اين وزارت غير مقدور بوده است.»
در اين قسمت برخلاف راهها، دولت ايران خود به تنهايي هزينه و تاوان اجحافات اشغالگران را پرداخت و ديگر هيچ اميد و انتظاري را توقع نداشت.
منبع:اسنادي از اشغال ايران در جنگ دوم جهاني، مركز پژوهش و اسناد رياست جمهوري، 1389، جلد 3، بخش مقدمه این مطلب تاکنون 3627 بار نمایش داده شده است. |
|
|
|