بيکفایتی شاه در ارزیابی اوضاع سیاسی جهان |
عدم درک شاه از واقعیتها و بيکفایتی او در ارزیابی اوضاع را بخوبی ميتوان از آنچه به صدراعظم آلمان غربی گفته بود، دریافت.
در نوامبر 1975 «هلموت اشمیت» صدراعظم آلمان فدرال برای مذاکره با شاه به ایران سفر کرد. و مدتها بعد از آن یکی از رایزنهای سفارت آلمان در تهران ـ که در جریان گفتگوهای هلموت اشمیت و شاه حضور داشت ـ به من گفت: «شاه ضمن صحبتهایش، به صدراعظم هشدار داد که عنقریب آلمان غربی سقوط خواهد کرد. و مدعی شد که علت سقوط هم چیزی نیست جز بيثباتی جامعة آلمان و آیندة خطرناکی که تورم و رکورد اقتصادی در آن کشور پدید آورده است».
گرچه ممکن است اینطور فرض کنیم که شاه در صحبتش با صدراعظم آلمان فی الواقع آیندة حکومت خود را پیش بینی کرده بود، ولی از شوخی گذشته، با توجه به اقدام شاه در خرید 25 درصد از سهام مجتمع فولاد «کروپ» آلمان در همان زمان، به این حقیقت پی ميبریم که ذهن تا چه حد آکنده از اندیشههاي بيپایه بود، و چگونه در حالی که شخصاً سقوط اقتصادی آلمان را پیش بینی ميکرد، در آن کشور دست به چنان سرمایه گذاری عظیم زد.
رفتار متناقض شاه با کشورهای غربی را واقعاً نمیشد به هیچ ترتیبی توجیه کرد. او از یک طرف خود را نزدیکترین دوست غرب در منطقة خاورمیانه ميدانست، و از طرف دیگر ـ به خصوص در مصاحبههایش با خبرنگاران خارجی ـ به دولتهای غربی تشر ميزد و سقوط آنها را پیش بینی ميکرد. ولی توجه به سخن بيمنطقش به هلموت اشمیت، حداقل این حقیقت را آشکار ميکند که: شاه نمونة بارزی بود از یک فرد بيکفایت در قضاوتهای سیاسی.
منبع:مینو صمیمی، پشت پرده دربار، انتشارات اطلاعات، 1370، ص 207 و 208.
این مطلب تاکنون 3195 بار نمایش داده شده است. |
|
|
|