سلسله ترياكي | دوران سلطنت پهلوي اول و دوم را بايد به حق و بدون هيچگونه حُب و بُغضي از پُرادبارترين دورههاي تاريخ ايران دانست، چرا كه در اين دوره فساد نه تنها در بدنة جامعه رسوخ كرده، بلكه تمام اركان قدرت از دربار تا پايينترين ردههاي ديوانسالاري را در برگرفته بود. نگاهي كوتاه به مجموعه اسنادي كه در ساواك موجود ميباشد به خوبي مؤيد اين نظر است. اگر چه فساد مقولهاي پنهاني و در لايههاي مختلف اجتماعي و اداري وجود دارد و به آساني قابل كشف و شناسايي نيست اما اين مسئله در رژيم پهلوي چنان عمق و گسترهاي داشت كه به راحتي قابل رؤيت بود، بهگونهاي كه فساد در بين درباريان و دولتمردان شيوع بيشتري داشت. متأسفانه خاندان سلطنتي نه تنها با آن مبارزه نميكردند بلكه خود در اشاعه و ترويج اين مسايل پيشرو بودند. مصرف و قاچاق مواد مخدر يكي از زمينههاي فساد آنان بود.
رضاخان به ترياك اعتياد داشت و آن را به بهانة معالجه مصرف ميكرد!
«رضاخان ترياك ميكشيد؛ ولي ظاهراً حالت تجويز و معالجه داشت. گويا شخصي به او گفته بود اگر هر روز مقداري معين ترياك بكشي، از همة مرضها مصون ميماني؛ به شرطي كه منظورت لذت بردن از ترياك نباشد. او نيز هميشه اين برنامه را انجام مي داد و متصدي اين كار نيز فردي مشخص بود.1
محمدرضا پهلوي نيز ترياك ميكشيد و در اسناد و كتابهاي متعددي اين مطلب بيان شده است. پري غفاري ـ رفيقه شاه ـ صراحتاً اظهار داشته كه محمدرضا در محافل بزم ترياك مصرف ميكرد:
«بزمها و ضيافتها همچنان برقرار است و جامها به سلامتي ما تهي ميشود... محمدرضا بعضي شبها بساط ترياك را پهن ميكند. من هم گاهي بسطي[بستي] ميزنم.»2
اسدالله علم در خاطراتش بارها به اين موضوع اشاره كرده و به تمايل شاه به كشيدن مواد مخدر اشاره نموده است:
«شنبه 12/2/1349 به بوشهر رفتيم شاهنشاه براي چاي سردي كه تقديم شد عصباني شدند. عصر برگشتيم هنوز عصباني هستند. من فكر ميكنم عصبانيت شاه به علت وصول گزارش بحرين باشد. شب يكي از همراهان كه پيرمرد ترياكي است خواست به شاه ترياك تقديم كُند بكشد (اميرهوشنگ دولو) براي عصبانيت خوب بود. من شديداً مخالفت كردم عرض كردم من خودم bohemien [بيبندوبار] هستم ولي شاه ايران كه قاچاقچي را اعدام ميكند، حق ندارد لب به ترياك بيالايد. با آنكه شاه عصبانيتر شدند، ولي با كمال انصاف عرض مرا قبول فرمودند.»3
فردوست نيز همراهي دولو با شاه به سنموريس را براي پا اندازي و تهيه بساط منقل و وافور ميداند.4
در اسناد متعدد نيز به مراجعه مستمر شاه به منزل دولو در طي هفته اشاره شده كه در آنجا بساط ترياككشي رجال و دولتمردان پهلوي پهن بود.
بهعلاوه افراد گوناگوني از رجال سياسي، نظامي اطراف شاه پرسه ميزدند كه همگي در مصرف يا قاچاق مواد مخدر فعاليت ميكردند. معروفترين آنان فليكس آقايان بود كه بنا به تصريح فردوست در باند مافياي بينالمللي قاچاق مواد مخدر عضويت داشت.5
ساير برادران و نزديكان شاه نظير حميدرضا، محمودرضا، غلامرضا، بهزاد، نازك و هما و شهناز پهلوي به مواد افيوني معتاد بودند و بعضي از آنان به قاچاق مواد مخدر ميپرداختند كه ميتوان به معروفترينشان اشرف، حميدرضا، محمودرضا و غلامرضا پهلوي اشاره كرد.
بعد از درباريان، رجال سياسي، نظامي و انتظامي بودند كه در اين تجارت پُر سود دخالت داشتند از نخستوزيران، شاپور بختيار، حسنعلي منصور، اميرعباس هويدا ... در مصرف و قاچاق دست داشتند.6
سردار فاخر حكمت رئيس مجلس شوراي ملي نيز با استفاده از مصونيت سياسي با ماشينش از شيراز به تهران مواد مخدر حمل ميكرد و در تهران ميفروخت. نيز اسامي جهانشاه صالح و عبدالعظيم وليان در بين وزراء قاچاقچي ثبت شده است.
در بين نظاميان تيمور بختيار مؤسس و اولين رئيس ساواك ـ در قاچاق مواد مخدر شريك اشرف پهلوي بود. غلامعلي اويسي رئيس شهرباني كل كشور نيز ترياكهاي مكشوفه از قاچاقچيان را تصاحب ميكرد و از طريق اشرف پهلوي در بازار به فروش ميرساند و زنش در كرمان تشكيلات فرمدهي ترياك راهاندازي كرده بود و از اين راه ميلياردها تومان در بانكهاي خارجي پسانداز كرد.7
سرلشكر پرويز خسرواني، معاون ژاندارمري و معاون نخستوزير نيز از قاچاقچيان معروف بود و تعداد ديگري از سران نظامي در كشت خشخاش، توليد و قاچاق شريك شريف فرماندهانشان بودند.
با اين حال سران رژيم پهلوي روزانه به اسم مبارزه با مواد مخدر و براي تبليغ در افكار عمومي داخلي و بينالمللي دهها قاچاق خُرده پا را اعدام و تعداد ديگري را حبس مينمود .
پينوشتها :
______________________
1 - ارتشبد سابق حسين فردوست، ظهور و سقوط سلطنت پهلوي، ج 1، چاپ مؤسسه اطلاعات ص 72.
2 - پروين غفاري، تا سياهي و در دام شاه، ترجمه و نشر كتاب، تهران 1376، ص 57
3 - يادداشتهاي اسدالله علم، ج 2، تهران، انتشارات مازيار و معين، چاپ پنجم 1383، ص 43.
4 - پيشين، فردوست، صص 321 ـ 322.
5 - همان، ص 263
6 - ابراهيم ذوالفقاري، قصه هويدا، مؤسسه مطالعات و پژوهشهاي سياسي، چاپ اول، بهار 1376، ص 57.
7 - پيشين، فردوست، ص 265.منبع:آرشيو موسسه مطالعات و پژوهشهاي سياسي این مطلب تاکنون 4326 بار نمایش داده شده است. |
|
|
|