ميدان مشق | ميدان مشق سابق يا باغ ملي فعلي از ميادين تاريخي تهران با تاريخچهاي مملو از مسائل سياسي، اجتماعي، نظامي، فرهنگي و هنري به شمار ميآيد. اين محوطه كه از بزرگترين ميدانهاي نظامي بوده در حدود 400 متر طول و 400 متر عرض داشته است و مساحت آن بيش از 160 هزار متر مربع ارزيابي شده است كه حدوداً برابر 16 هكتار ميباشد، سربازخانه مركزي در آن واقع بوده و نظاميان در آن مشق نظام ميكردند.
اين ميدان در زمان فتحعلي شاه قاجار (1212 ـ 1250 ه. ق) بنياد نهاده شد و در دورة ناصرالدين شاه (1264 ـ 1313 ه. ق) تجديد و توسعه يافت.
زمان فتحعلي شاه قاجار پس از شكستهاي پياپي ايران در جنگ با روسيه و حقارت ملي ناشي از اين شكستها فتحعلي شاه از دولت فرانسه كمك خواست تا ارتش ايران را كه توان رويارويي با ارتش مدرن روسيه را نداشت آموزش دهد و با فنون نظامي روز جهان آشنا كند.
دولت فرانسه ژنرال گاردان را به تهران فرستاد و او در زمين بزرگي بيرون از باروي آن زمان تهران كه به «ميدان مشق» معروف شد به آموزش ارتش ايران مشغول شد. دور تا دور اين زمين ساختمانهايي براي سربازان و فرماندهان و تعدادي انبار تسليحات ساخته شد و در گوشه جنوب شرقي دروازهاي بنا شد. در زمان ناصرالدين شاه با گسترش تهران ، ميدان مشق در داخل شهر قرار گرفت و بخشهايي از آن به سفارت انگليس و بيمارستان آمريكاييها اختصاص يافت اما قسمت عمده آن كماكان در اختيار ارتش بود در زمان مظفرالدين شاه ژنرال روسي كاساكوفسكي مسئوليت تعليم ارتش ايران را به عهده گرفت و دستور ساخت بنايي داد كه امروز هم با همان عنوان قزاقخانه پابرجاست.
در اواخر حكومت احمدشاه با قدرت گرفتن سردار سپه به عنوان يك افسر قزاق تغييراتي در ميدان داده شد. اين ميدان به صورت مربع درآمد و ديوارهايي مشتمل بر طاقنماهاي آجري گرداگرد آن ساخته شد و دروازهاي زيبا با يك درب دولنگه و دو طاقنماي مسدود كه به صورت پخي بود، در ضلع جنوب شرقي قزاقخانه يعني در شرق دروازه و سردرِ كنوني ايجاد گرديد كه به «سر در ناصري» معروف شد و بعضي مواقع ناصرالدين شاه از بالاي آن به تماشاي مشق نظاميان مشغول ميشد.
در نخستين سالهاي حكومت رضا شاه اين ميدان با تغييراتي كه در آن به وجود آمد به «باغ ملي» تغيير نام يافت و سر در ناصري نيز تخريب و به جاي آن بناي جديدي به نام « سر در باغ ملي » ساخته شد.
اين ميدان محدودهاي از شمال به خيابان سرهنگ سخايي، از جنوب به خيابان امام خميني(ره)، از شرق به خيابان فردوسي و از غرب به خيابان سي تير محدود ميشود و محوطه بناهاي قديمي كنوني آن عبارتند از: سردرِ باغ ملي، موزه ملّي ايران (موزه ايران باستان و موزه دوران اسلامي)، كاخ شهرباني، توقيفگاه كه نامهاي ديگر آن زندان موقت شهرباني، زندان زنان، بازداشتگاه كميته مشترك ضد خرابكاري ساواك شهرباني (موزه عبرت ايران)، اداره پست (موزه ارتباطات)، ساختمان شماره 3 وزارت امور خارجه (شركت نفت ايران و انگليس سابق)، ساختمان قديمي بانك سپه، موزه 13 آبان، كتابخانه ملّي، «كاخ وزارت امور خارجه»، عمارت ثبت اسناد و املاك، مركز قزاقخانه (سازمان خدمات درماني نيروهاي مسلح فعلي)، ساختمان شماره 7 وزارت امور خارجه (باشگاه افسران سابق)، ساختمان شماره 8 شرقي و غربي وزارت امور خارجه، بناي وزارت جنگ سابق (بيمه و بازنشستگي نيروهاي مسلح فعلي)، ساختمان هنرستان دختران يا مدرسه كودكان بيسرپرست را در بر ميگرفته است.
از وقايع مهم اين ميدان ميتوان به اعدام ميرزا رضا عقدايي فرزند ملاحسين معروف به ميرزا رضا كرماني ضارب ناصرالدين شاه در روز پنجشنبه دوم ربيعالاول سال 1314 و اعدام شيخ فضلالله نوري اشاره كرد.
در راستاي حفظ و احياي ابنيه تاريخي و موزههاي موجود، دولت جمهوري اسلامي ايران مصوبه شماره 279 ـ 82/ م/ ت 27094 ه را در جلسه مورخ 10/1/1382 تصويب نمود و سازمان ميراث فرهنگي را مسئول پيگيري و ارائه گزارش عملكرد هر شش ماه يكبار آن به دولت، تعيين نمود.
چنانچه اين مصوبه شكل اجرايي به خود گرفته و عملي گردد، اين مكان به قلب موزههاي ايران تبديل خواهد شد.
پي نوشت
1ـ مكاني كه تا قبل از پيروزي انقلاب اسلامي، به نامهاي زندان موقت شهرباني، زندان زنان، كميته مشترك ضد خرابكاري و... خوانده ميشد، در ابتدا «توقيفگاه عدليه» نام داشت از آنجا كه رضا شاه علاقه وافري به ساخت زندان داشت، در سال 1311 هجري شمسي دستور ساخت زندان ديگري به نام توقيفگاه عدليه را در اراضي ميدان مشق صادر نمود. اين زندان در اداره تشكيلات نظميه كل مملكتي (مجموعه شهرباني) با طراحي آلمانها و معماري بسيار پيچيدهاي احداث و در سال 1316 افتتاح گرديد. اين زندان با معماري منحصر به فرد خود داراي چندين لايه حفاظتي بود كه امكان فرار را براي هر جنبدهاي غيرممكن ميساخت و اگر متهمي موفق ميشد از يك لايه حفاظتي آن عبور نمايد قطعاً در تله لايههاي بعدي گرفتار ميشد. كليه ديوارها و زوايا به صورت ظاهراً غيرهندسي و شكسته طراحي شده به گونهاي كه هيچ زاويهاي را نميتوان ملاك محاسبه قرار داد و براي زنداني تشخيص راه ورود و خروج غير ممكن بود.
يكي ديگر از علل طراحي با زوايا و ديوارهاي متعدد و شكستهاي زاويهاي و هندسي، ايجاد يك حالت آكوستيك طبيعي است كه هيچ صدايي از داخل به خارج و بالعكس قدرت نفوذ نداشته باشد و صداي ناله و فرياد زندانيان در داخل ساختمان محو گردد. اين خصوصيات كافي بود كه اين مكان بعدها به زندان مخوفي تبديل شود كه بيرحمانهترين اعمال توسط عوامل رژيم پهلوي در آن صورت پذيرد. زندان موقت شهرباني، زندان زنان و بازداشتگاه كميته مشترك ضد خرابكاري نامهاي بعدي آن بوده است.
منبع:
شكنجهگران ميگويند، قاسم حسنپور، موزه عبرت ايران، چاپ و نشر عروج، 1386، ص 25 و 26. این مطلب تاکنون 4947 بار نمایش داده شده است. |
|
|
|