ماهنامه الکترونيکي دوران شماره 57   مردادماه 1389
 

 
 

 
 
   شماره 57   مردادماه 1389


 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 
كندوكاو در تاريخ مجلس

دكتر رسول جعفريان رئيس كتابخانه، موزه و مركز اسناد مجلس شوراي اسلامي در گفت و گويي با ‏روزنامه جام جم – ويژه‌نامه ياد ايام – ديدگاه خود را درباره اهميت مجالس اوليه مشروطيت و جايگاه و ‏منزلت اجتماعي آنها بيان داشت. با هم اين گفت و گو را مي‌خوانيم:‏
‏ اگر نگاهي به تاريخ ادوار مجلس بيندازيم مي‌بينيم كه مجلس اول ويژگي خاصي دارد و آن هم به خاطر ‏خصوصيات صنفي و طبقاتي آن است. در اين دوره ما حضور مؤثر اصناف را شاهد هستيم. شما علت اين ‏پررونقي عملكرد مجلس اول را در چه مي‌بينيد؟
چون در آن زمان نظام زندگي در ايران يك نظام صنفي بود و به خصوص روحانيون، درباريان و طبقه تجار ‏در انقلاب مشروطه به صورت صنفي عمل مي‌كردند، طبعاً مجلس اول در قالب صنفي برگزار شد و اين ‏البته در آن شرايط بهترين گزينه بود. من معتقدم در انتخابي كه براي گزينش نمايندگان مجلس صورت ‏گرفت با توجه به قابليت‌هايي كه در آن دوره برجستگان هر صنف داشتند، جزو آزادترين انتخاب به شمار ‏مي‌رفت. با اين حال بايد در نظر داشت كه مجلس اول پرتوقع بود و به دليل اين كه براي اولين بار تشكيل ‏مي‌شد نمايندگان آن فكر مي‌كردند كه در برخورد با مسائل بايد موضع هجومي داشته باشند. شايد مهمترين ‏عيب مجلس اول اين بود كه زياد در امور اجرايي دخالت مي‌كرد و خود را ادامه پروسه انقلابي مي‌دانست ‏كه به خاطر آن جنبش مشروطه را به راه انداخته بود و در نظر داشت كه تغييرات انقلابي در كشور ايجاد ‏كند. همين مسئله به درگيري ميان نمايندگان و دربار و به توپ بستن مجلس توسط لياخوف انجاميد. با ‏اين اوصاف، مجلس اول كارنامه خوبي دارد و مي‌دانيد كه اولين لايحه مجلس اول تأسيس بانك ملي ‏است. اين نشان مي‌دهد كه در مجلس اول يك ديد اقتصاد ملي حاكم بود كه ناشي از حضور علما و تجار ‏مي‌شد.‏
‏ بحث حضور علماي طراز اول را در مجلس اول چگونه ارزيابي مي‌كنيد؟ آيا اين مسئله با وجود شوراي ‏نگهبان تطابق دارد؟
تاريخ ايران از دوران صفويه به بعد تركيب اجتماعي و سياسي ثابتي دارد. در دوران صفويه در كنار شاهان، ‏شيخ‌الاسلام‌ها بودند كه اوضاع را كنترل مي‌كردند. در دوره قاجار اين حضور ضعيف شد و همين ضعف ‏باعث شد كه روحانيون موضع تند بگيرند. در مشروطه اين تركيب به نوعي بايد خود را نشان مي‌داد، ‏منهاي اين كه ممكن بود چند روحاني در مجلس باشند و بر اساس همان تركيب سياسي و اجتماعي و ‏قدرتي كه شريعت و دينداري مردم داشت الزاماً بايد چنين تركيبي هم ايجاد مي‌شد. راه‌حلي كه به ذهن ‏آنها رسيد اين بود كه علماي طراز اول را ايجاد كردند؛ راه‌حلي كه در انقلاب اسلامي به ذهن شوراي ‏نگهبان رسيده بود. يعني دقيقاً صحنه‌اي است كه در پرده‌هاي مختلف به اجرا درمي‌آيد.‏
‏ از مجلس چهارم به بعد است كه ما با ديكتاتوري رضاخان مواجه مي‌شويم. با اين حال بايد در نظر ‏داشت كه در مجلس چهارم و پنجم بعد از چند دوره فترتي كه اتفاق مي‌افتد نمايندگان مجلس با گزينش ‏دقيق‌تري انتخاب مي‌شوند و تصويب برخي مصوبات مهم نشان‌دهنده كارشناسي‌تر كردن مصوبات در اين ‏دوره‌هاست. نظر شما در اين باره چيست؟
همان طوري كه شما اشاره كرديد ما در دوره 15 ساله مشروطه شاهد يك دوره نسبتاً آزاد هستيم و در عين ‏حال نمايندگان با مسائل و مشكلات عديده داخلي و بين‌المللي دست و پنجه نرم مي‌كنند. من تا حدودي ‏با شما موافق هستم كه نمايندگان مجلس چهارم و پنجم زبده‌تر و كارآزموده‌تر هستند، ولي نمايندگان ‏تحت نفوذ در اين دوره‌ها زيادند و به خصوص بحث رضاخان كه مطرح مي‌شود با شرايطي كه ايران دارد ‏اين توهم به وجود مي‌آيد كه نياز به رضاخان جدي است و با توجه به هوش سياسي وي كه همه را به ‏خدمت خودش مي‌گيرد، مخالفان را در دام خود مي‌اندازد و هر كدام را به نوعي پراكنده مي‌كند و ‏اينجاست كه مهم‌ترين تصميم مجلس چهارم – كه تغيير سلطنت است – گرفته مي‌شود. به نظر من اين ‏تجربه بدي است كه از دوره چهارم به بعد، مجالس تحت سيطره رئيس دولت قرار مي‌گيرد. وضعيت ‏خاص ايران و در آستانه نوگرايي قرار گرفتن كشورمان كه ناشي از تمايل رضاخان و قدرتهاي خارجي بود ‏به اين موقعيت كمك كرد. همين مسئله باعث شد كه برخي نمايندگان مثل مدرس به رغم صداقتي كه ‏داشتند به حاشيه رانده شوند.‏
‏ از دوره چهارم تا دوازدهم ما شاهد سلطه رضاخان بر مجلس هستيم. از شهريور 1320 انتقال قدرت از ‏پدر به پسر شروع مي‌شود و نمايندگان مجلس در دوره سيزدهم هم از فرصت استفاده كرده و با توجه به ‏فراهم شدن آزادي‌هاي نسبي سياسي، حضور مقتدرتري را تجربه مي‌كنند و حتي در اين دوره است كه 5 ‏كابينه تغيير مي‌كند. با اين وصف، تنش و تزاحم آرا در اين دوره زياد است. ارزيابي شما از اين دوره ‏چيست؟
بايد در نظر داشت كه بودن مجلس بهتر از نبودن آن است. من معتقدم كه حتي در دوره رضاخان به رغم ‏اين كه مجلس هيچ قدرتي ندارد كشور وارد فضاي تازه‌اي مي‌شود. بايد قدر مجلس فرمايشي را نيز ‏دانست. بالاخره مجلس با همه تجربه‌هاي مثبت و منفي، جزو تاريخ ماست؛ بنابراين نبايد به گونه‌اي ‏صحبت كرد كه اين دوره به طور كلي فراموش شود. از مجلس چهارم تا دوازدهم دوره سياهي در كشور ‏است، اما حضور مجلس و تأسيس عدليه حتي در دوره استبدادي هم يك ارزش محسوب مي‌شود و اين ‏آثار محصول مشروطه بود. از اين دوران كه بگذريم، مجلس سيزدهم تا مجلس هفدهم را مي‌توان با ‏دوره‌هاي مجالس مشروطه مقايسه كرد. اگر چه در انتخاب نمايندگان شهرها اعمال نفوذ مي‌شود اما در ‏تهران عمدتاً اين گزينش به صورت آزادانه‌تري برگزار مي‌شود.‏
‏ به چه دليل؟
دليل آن مسائل فرهنگي است. در مجلس اول هم استثنائاً انتخابات را در تهران برگزار كردند و ‏برگزاركنندگان انتخابات هم توجه داشتند كه ممكن است در شهرهاي ديگر حضور مردم و گزينش ‏نمايندگان با مشكلاتي مواجه شود. در دهه بيستم احزاب و فراكسيون‌هاي مختلفي در كشور حضور دارند ‏و حرف‌هاي زيادي در خانه ملت زده مي‌شود. در نظر داشته باشيد كه مجلس ممكن است قوانين خوبي ‏تصويب نكند اما همين كه برخي حرف‌ها بيان شود خيلي مهم است. ممكن است كه نماينده‌اي نتواند نظر ‏اكثر نمايندگان را براي به كرسي نشاندن حرفش جلب كند، ولي نيم ساعت سخنراني به عنوان يك سند در ‏سوابق مجلس درج مي‌شود.‏
گذشته از اين بايد توجه داشت كه در ايران، مجلس صرفاً براي قانونگذاري نبوده بلكه شأنيت ملجأ بودن ‏را نيز داشت. به همين دليل است كه در آرشيو مجلس ما، اسناد عرايض موجود است و شايد در هيچ ‏مجلسي در دنيا چنين آرشيوي نباشد. نگاه مردم به مجلس مثل نگاه آنان به قوه قضائيه بوده است. به خاطر ‏اين كه جامعه قوه قضائيه را تحت سيطره استبداد شاهي مي‌دانست و مجلس را به مثابه پناهگاه تلقي ‏مي‌كرد. در مجلس شانزدهم به رغم وجود برخي عناصر نفوذي، در نهايت نفت ملي مي‌شود و شايد پايان ‏اين دوره اشتباه مصدق باشد كه مجلس هفدهم را منحل كرد.‏
‏ از دوره هفدهم تا دوره بيست و چهارم كه ما شاهد تسلط محمدرضا شاه بر قوه مقننه هستيم، آيا تلاش ‏ممتازي از سوي نمايندگان صورت مي‌گيرد؟
وقتي شما از هيأت حاكمه سخن مي‌گوييد، اين هيأت حاكمه منافعي دارد كه ممكن است از طريق مجلس ‏بخواهد توقعات خود را برآورده كند، اما از اين مرحله به بعد اختيارات در دست مجلس است. فرض كنيد ‏شاه و دربار بخواهند برخي امتيازات اقتصادي و سياسي را از طريق مصوبات مجلس در اختيار بگيرند كه ‏البته نمي‌گويم كم اهميت هستند اما بقيه مسائل رفاهي، اجتماعي، اقتصادي و فرهنگي از طريق مجلس ‏پيگيري مي‌شوند؛ به عنوان نمونه مي‌توان به جزئيات مربوط به بهداشت، كشاورزي، صنعت، راهسازي، ‏اداري و مالي و ... اشاره كرد كه توسط نمايندگان مردم در اين دوره‌ها پيگيري مي‌شوند. در اين دوره ‏علاوه بر مجلس شوراي ملي، مجلس سنا هم هست. نفس رقابتي كه بين اين دو نهاد وجود داشته و باعث ‏تعديل يكديگر مي‌شدند و بودجه‌اي كه تصويب مي‌كردند، قابل اهميت است. البته بسياري از مصوبات اين ‏مجالس متأثر از شاه و دربار و تمايلات غرب‌گرايانه است اما بايد در نظر داشت كه پادشاه بد هم بايد ‏امنيت را حفظ كند و براي حفظ امنيت هم ناچار از تصويب قوانين خوب است. بالاخره بايد امنيت در ‏بازار باشد و سارق احساس آرامش نداشته باشد تا اقتصاد و تجارت رونق پيدا كند. ما با اين ديد اقدام به ‏برگزاري همايش ادوار مجلس مي‌كنيم و معتقديم كه بايد مجلس را به مردم شناساند. با توجه به ضرورتي ‏كه وجود داشت همكاران ما در كتابخانه مجلس لوح مشروح مذاكرات مجلس شوراي ملي و مجلس ‏شوراي اسلامي را منتشر كردند تا كساني كه مي‌خواهند در مورد عملكرد ادوار مختلف مجلس تحقيق ‏كنند، بدانند كه نمايندگان منتخب ملت چه تلاشي را براي ايفاي وظيفه نمايندگي خود انجام داده‌اند.‏
‏ اگر بخواهيم به عملكرد ادوار مختلف مجالس قبل از انقلاب امتياز بدهيم، در كدام دوره منافع ملت ‏بهتر تأمين مي‌شده است؟
به نظر من هيچ‌وقت نقطه ايده‌آل نداشتيم. مجلس ما متناسب با شرايط سياسي و اجتماعي جامعه است. ما ‏در دوران مشروطه دچار دستپاچگي شديم و در دوره‌هاي بعد هم استبداد گريبانگير ما شد. گاهي شرايط ‏سياسي و اجتماعي به واسطه تمايلات خارجي يا مسائل داخلي دچار تعديل مي‌شود و مجلس هم از اين ‏قاعده مستثنا نيست. فكر مي‌كنم كه ما صد سال تجربه كسب كرده‌ايم. البته مي‌شود ادوار مختلف مجلس را ‏با هم مقايسه و امتيازدهي كرد. اما ما ميگوييم كه اين صد سال تجربه را بايد پاس داشت و به تناسب ‏شرايط سياسي و اجتماعي مورد بررسي قرار داد. بايد در نظر داشت كه بحث فقط درباره مجلس نيست ‏بلكه بررسي دوره‌هاي مختلف انتخاباتي نيز ضميمه آن است. اين كه با چه سيستمي مردم، نمايندگان خود ‏را به مجلس فرستادند مهم است و اينكه اين پروسه از چه تغيير و تحولاتي برخوردار بوده است؟ اصل ‏مجلس در فرهنگ سياسي ما نهادينه شده است، اما با وجود اين هنوز هم برخي شرايط حاكم بر فضاي ‏مجلس، طبيعي نيست. اكنون هم ما بر سر اين كه آيا قوه مقننه در كار قوه مجريه دخالت مي‌كند، تفاوت ‏ديدگاه داريم. حتي چندي پيش هم رهبر معظم انقلاب درباره ميزان اختيارات دولت و مجلس بيان ‏فرمودند كه نقاط ابهامي در اين باره وجود دارد كه بايد اصلاح شود. اگر چه تجربه مجلس به عنوان يك ‏نهاد، برگرفته از فرهنگ سياسي غرب است، اما با اين حال ضرورت وجود مشورت و شورا، در قرآن ‏سابقه دارد. نزاع در مجلس طبيعي نيست و البته در دوره‌هاي مختلف مجلس ما شاهد اين تنش‌ها بوده‌ايم ‏و بايد در نظر داشته باشيم كه وجود اين تضادها و اختلاف‌آرا كه باعث بر هم زدن آرامش خانه ملت ‏مي‌شد، تقويت استبداد را در پي داشت و حتي باعث دخالت دربار و شاه در وظايف نمايندگان مي‌شد. ‏نمايندگان در آن دوره بايد به گونه‌اي عمل مي‌كردند كه زمينه سلطه قوه مجريه را ازبين مي‌بردند. با اين ‏وصف، اگر قرار بر امتيازدهي به عملكرد مجلس باشد، مجالس دوره مشروطه به رغم تنش‌هاي موجود در ‏آنها وضعيت بهتري دارند.‏
‏«ياد ايام»‏
روزنامه جام جم

این مطلب تاکنون 4032 بار نمایش داده شده است.
 
     استفاده از مطالب با ذکر منبع مجاز مي باشد.                                                                                                    Design: Niknami.ir