گذشته را نفي نكنيم
اهميت تاريخ معاصر به عنوان يكي از مهمترين عرصههاي پژوهش اجتماعي بر كسي پوشيده نيست. اهميت پژوهش در تحولات يكصدسال اخير نيز يقيناً در شناخت جامعه امروزين ما نياز به تأكيد ندارد. مهم اين است كه بدانيم درك منزلت امروزين ما مستلزم مطالعه تاريخ گذشته و عبرتآموزي از تحولات آن است.
شناخت تاريخ معاصر ايران به ويژه دوران مشروطه و خاصه تحولات عصر پهلوي يك ضرورت انكار ناپذير است و هر پژوهشي در اين زمينه نيازمند نگرش منصفانه و محققانه است افراطينگري در تاريخ و افشاگريهاي توأم با هياهو و جنجال به اندازه اغماضهاي مغرضانه و برخوردهاي تفريطي و انفعالي در تحليل رويدادها، زيانآور است و هر دو، جامعه تشنه حقيقت را به گمراهي ميكشاند.
ايران در اين يكصد سال اخير شاهد تحديد آزاديهاي مشروع مردم، ضعف حكومتها در هدايت صحيح جامعه، اتخاذ سياستهاي ضد ملي و وابستگي دولت به بيگانگان بوده است. اين رويكرد منجر به عقبماندگي مفرط سياسي و اقتصادي شده است. در اين ميان مورخاني نيز بودهاند كه خيانتها را افتخار، ضعفها را نقاط قوت، انحطاط فرهنگي را تعالي هنري و سير ورشكستگي كشور را حركت به سوي دروازههاي تمدن بزرگ لقب دادهاند.
فريب اين گونه تبليغات دروغين را خوردن، به اندازه پذيرش آثار مورخاني كه گذشته را به طور مطلق نفي ميكنند و همه دستاوردهاي تاريخ كشور را به زير سؤال ميبرند خطا و زيانبار است.
خدشهدار كردن چهرهها و رجال تاريخي و به يك چوب راندن آنان، موجب تهي كردن پشتوانهي تاريخي و فرهنگي يك ملت شده و دانسته يا ندانسته راه را براي تهاجم فرهنگي بيگانگان باز ميگذارد.
رسالت تاريخي، تعاليم اسلام ناب، همچنين صلاح جامعه ايجاب ميكند كه در برابر تاريخ سرزمينمان عليرغم همهي خيانتها، ضعفها و نابرابريها، نگاه خصمانه نداشته باشيم و در تبيين و تحليل وقايع تاريخي، عدالت ورزيم و در جمعبندي نهايي با نگرش واقعگرايانه در مسير تفكيك حق از باطل حركت كنيم. چرا كه تنها با چنين نگرشي به تاريخ خواهيم توانست قابليتهاي آيندهنگري را در جامعه خود ارتقاء دهيم.
كساني كه نفي مطلق تاريخ اين سرزمين را اساس ديدگاه خود قرار ميدهند مهر تأييد بر بيريشه بودن ملت و سرزمين ايران اسلامي ميزنند، حال آنكه تاريخ گواهي ميدهد ملت ايران از ديرباز يكي از ريشهدارترين، فهيمترين و متمدنترين ملل دنيا بوده است.
اگر ميپذيريم كه پديدهي انقلاب اسلامي تحول مهم تاريخي است بايد اين حقيقت را باور كنيم كه تكوين چنين انقلاب شكوهمند و تحول عظيمي از عهده و توان ملتي اصيل و با پشتوانه در تاريخ تمدن بشري ساخته است، نه از مردمي فاقد اصالت و پيشينهي تاريخي.
علم تاريخ صاحب رسالتي با ارزش و پربهاست و بايد آن را ارج نهاد. تاريخ از تقدسي همچون تقدس علوم ديگر برخوردار است لذا نبايد عرصهي تاريخ را به مياديني تشبيه كرد كه آمال تماشاچيان آن در هواداري پوچ و بيثمر از گروهي و مخالفت با گروه ديگر خلاصه ميشود.
تاريخ، رسالت سنگين انتقال تجربيات نسل بشر در امور كشورداري، تنظيم ارتباطات با جوامع و ملل ديگر و ... را بر دوش دارد و تاريخ ميهنمان نيز با وجود همه تلخيها، ناكاميها و تحقيرها، گنجينهاي از تجربيات مفيد، سودمند و راهگشا را نيز در خود دارد.
گشوده شدن گرههاي كور تاريخ تنها در گرو ايجاد زمينه مناسب به دور از حب و بغضها و حاكم نمودن روح تحقيق در فضاي مطالعات سالم تاريخي است.
تاريخ مكتوب بشري به گلستان پهناوري ميماند كه ملل هوشيار از آن بهرهها ميبرند ولي انسانهاي غافل تمامي هم خود را مصروف كشف علفهاي هرز تفرقهافكن و اختلافانداز نموده و آنها را وسيلهاي براي تحليل توان جامعه و تقليل برآيند نيروهاي آن به كار ميگيرند.
در اين راستا سايت مؤسسه مطالعات و پژوهشهاي سياسي و از جمله مجله الكترونيكي «دوران» ميكوشد در جهت ارائه خدمت فرهنگي به جامعه راوي تاريخ مستند، صادق و هدفدار باشد.
تشريح و تحليل رويدادها، حوادث و تحولات سياسي تاريخي، بررسي نحلهها و انديشههاي سياسي، شرح حال رجال و مباحثي كه به نوعي در روشن نمودن ابعاد مختلف تاريخ سياسي، اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي و نظامي كشورمان مؤثر است هدفي است كه سايت مؤسسه و نشريه آن با استفاده از مقالات پژوهشي، شرح وقايع و رويدادهاي خواندني تاريخ، انتشار عكسها، اسناد و خاطرات، دنبال ميكند. زيرا همواره اين اعتقاد وجود دارد كه از اين طريق ميتوان در جهت نماياندن حقيقت رويدادها و تحولات تاريخ معاصر ايران گام برداشت.
سردبير
|