افتراق آزادیخواهی در ایران و اروپا
برای درک عظمت و اهمیت نقش علمای دین در قرون اخیر ٬ بدواً نیازمند درک اهمّ تفاوت هایی هستیم که در نهضت های آزادی خواهی اروپا و ایران وجود داشت.
نهضت قانون خواهی و مبارزه با استبداد در غرب الزاماً سکولار بود؛ چرا که کلیسا مشروعیت استبداد را امضا می کرد و پشتوانه سلطنت ها و حکومت های خودکامه بود. مشروطه ، جمهوری ، قانون و جامعه مدنی زمانی توانست در اروپا تحقق یابد که دینِ تحریف شده حامی استبداد رنگ باخت و از زندگی سیاسی جامعه حذف شد؛ و نهایتاً رویه دنیاگریزانه و کاملاً انتزاعی آن ٬ در قالب آزادی ادیان یا آزادی وجدان در عین تأکید بر جدایی نهاد کلیسا از نهاد حکومت مورد تأیید قرار گرفت.
قانون خواهی و مبارزه با استبداد در ایران ابتدائاً و لزوماً سکولار نبود؛ چرا که وجه غالب روایتِ شیعه از اسلام ٬ از یک سو پشتوانه تاریخی حکومت امام علی (ع) و قیام عاشورا را با خود داشت و از سوی دیگر تفسیر ”اولی الامر“ نزد شیعیان ٬ با آنچه اهل تسنّن می گفتند و باور داشتند ٬ در تعارض بود. دین و مذهب شایع نه تنها جوهر استبداد را توجیه نمی کرد بلکه به نصوص و روایاتی اتّکا داشت که بر حقوق مردم و نفی قدرت مطلق ظَلَمه تأکید می نمود. از این روست که می بینیم روند آزادی خواهی در ایران به کتاب و سنّت متکی می شود و در وجود رهبران مذهبی تبلور می یابد.
انسداد باب بهره وری از دین محرّف مسیحیت که از پاسخگویی به نیازهای فطری انسان ها در عرصه اجتماع و سیاست ناتوان بود ٬ موجب شد تا در غرب ٬ برای دفاع از آزادی و قانون ٬ خردورزی مستقل از اندیشه دینی رونق گیرد و لیبرالیسم و دموکراسی ٬ بر بنیاد عرفی گرایی یا سکولاریسم قرار گیرد. در ایران باب بهره وری از دین نه تنها مسدود نبود که حتی مؤثرترین راه ورود به میدان بود؛ کلیات شعارها و مستندات آن ٬ از میان متون منصوص (قرآن و حدیث) و سیره و تاریخ صدر اسلام به خصوص زندگی معصومین(ع) استخراج می شد و به علوم انسانی نیازی نبود؛ بنابراین استفاده از ابزار و مفاهیم غیردینی ٬ برای آزادی خواهی و قانون گرایی ٬ با اقبال عمومی مواجه نگردید. و از مشروطه بدین سو سخن گفتن در مقوله های یاد شده ٬ بیرون از حوزه دین و مذهب همواره مناقشه ایجاد کرده است.
از سیدجمال تا مشروطه و حتی تا سه دهه پس از آن ٬ موضوعاتی که انطباق آنها با مذهب ممکن به نظر می رسید و با جوهر دین مانعة الجمع نبود ٬ تنها صورتی از دموکراسی در قالب نفی استبداد و تلاش در نهادینه کردن قانون بود.
جنبش تنباکو و تداوم آن در روند نهضت مشروطیت ٬ نقطه عطف رویکرد نوین و نهادین تشیع به سیاست در قالب مبارزات ضد استعماری و ضد استبدادی بود؛ و در این رویکرد ٬ حرکت و اندیشه سیدجمال از جایگاه ویژه ای برخوردار است.
سید جمال الدین اسدآبادی را بحق می توان از مؤسسین حرکت جدید مبارزه با استعمار در میان مسلمین دانست. در میان اندیشه گران مشرق زمین سید جمال الدین از معدود کسانی است که نفوذ کلامش از جبل الطّارق تا جاوه گسترده شد و به اعتقاد برخی از محققان تاریخ معاصر در آن عصر او تنها مرد آسیا بود که به نشر فکر مبارزه دسته جمعی مشرقیان استعمار شده علیه مغربیان استعمارگر پرداخت؛ وجهه بین المللی سید جمال در میان اندیشه گران خاورزمین کم نظیر بود .
منبع : سازمان مجاهدین خلق ، |پیدایی تا فرجام ، موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی ، ج اول ، فصل اول ، عدالتخواهی تا دیکتاتوری ، ص 22 و 23
|