ماهنامه الکترونيکي دوران شماره 66   ارديبهشت 1390
 

 
 

 
 
   شماره 66   ارديبهشت 1390


 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 
مطبوعات فارسي در مصر

ابوالفضل شكوري
از آنجا كه سرزمين مصر در انتقال تمدن اروپائي به جهان اسلام و ايران نقشي پيشگام دارد، زمينه انتشار روزنامه نيز در آنجا، هم به لحاظ فني و صنعتي و هم به لحاظ فكري و اجتماعي پيش‌تر فراهم بوده و فعاليت روزنامه‌هاي فارسي در آن كشور نيز از اين قاعده مستثني نمي‌باشد.
***
در زماني نه چندان دور، «قند پارسي» نه تنها در گستره فلات قاره ايران دامن گسترده و زبان تفاهم و تبادل افكار و منويات اقوام و ملل مختلف بود، بلكه تا اسكندريه و قاهره نيز پر كشيده و به اسلامبول و طرابوزان راه يافته بود و سلاطين بزرگ عثماني در غرب و امپراتوران گوركاني در شبه قاره هند نيز آن را زبان شعر و مغازله و فرهنگ و سياست خود قرار داده بودند. در آن روزگاران زبان فارسي دري زبان رسمي همه دربارها بود و توده‌هاي ناآشنا به زبان يكديگر نيز اغلب از طريق آن به نيات يكديگر پي مي‌بردند.
آري اين زبان و ادبيات فارسي بود كه از قاهره تا قندهار، از بمبئي تا باكو، از اسلامبول تا ايروان، از بين‌النهرين تا ماوراءالنهر در آسياي ميانه و از تهران تا تفليس خيمه سلطنت زده بود و از مكتب‌خانه‌ها تا مدارس آموخته مي‌شد و در همه اين نقاط كتاب‌ها، جرايد و روزنامه‌هاي فراواني با اين زبان انتشار مي‌يافت.
تاكنون اهتمام چنداني به تاريخ اين زبان ديرپاي در حوزه‌هاي ياد شده صورت نگرفته است. به ويژه جرايد و روزنامه‌هاي فارسي منتشر شده در بيرون از ايران چندان مغفول مانده كه جز شماري از نخبگان ويژه كار در تاريخ مطبوعات ديگر افراد اهل فضل حتي از وجود بسياري از آن‌ها ناآگاه مانده‌اند و اين در حالي است كه يكي از منابع اصلي تاريخ معاصر ايران و جهان همين جرايد و روزنامه‌هاي فارسي منتشر شده در خارج از ايران هستند كه به دليل دور بودن از تأثير و هيمنه حاكمان وقت ايران، مسايل و حوادث روز را با آزادي بيشتري به نگارش كشيده و براي ما بر جاي گذاشته‌اند.
با احساس چنين كمبود و كاستي بود كه تصميم گرفتيم تا در معرفي، جريان‌شناسي و آسيب‌شناسي مطبوعات و جرايد فارسي برون مرزي قدمي برداريم. و اصولاً فهم تاريخ دقيق و علمي انقلاب مشروطيت ايران و پيش‌زمينه‌هاي آن بدون مطالعه اين جرايد فارسي برون‌مرزي امكان‌پذير نيست.
از آن‌جا كه سرزمين مصر در انتقال تمدن اروپايي به جهان اسلام و ايران به دليل تماس مستقيم آن با جهان غرب از طريق تهاجم نظامي ناپلئون و حضور نظامي انگليس در آن‌جا، نقشي پيشگام دارد، زمينه انتشار روزنامه نيز در آن‌جا هم به لحاظ فني و صنعتي و هم به لحاظ فكري و اجتماعي پيش‌تر فراهم بوده است. گزارش حاضر، خواننده را به طور اجمالي با جرايد و روزنامه‌هاي فارسي مصر آشنا مي‌سازد. تا آن‌جا كه ما توانسته‌ايم شناسايي كنيم جرايد فارسي منتشر شده در مصر كه از قبل از مشروطه آغاز شده و تا سلطنت رضا شاه كم و بيش ادامه يافته است، از اين قرار مي‌باشد:
1. روزنامه حكمت
روزنامه حكمت اولين جريده است كه به زبان فارسي در مصر منتشر شده است. اين روزنامه در شهر قاهره با مديريت ميرزا مهدي خان زعيم‌الدوله معروف به دكتر تبريزي تأسيس و در سال 1310 هجري قمري با حروف سربي منتشر شده است. اين روزنامه در حدود بيست سال در خارج از ايران هر ده روز يك مرتبه در 8 صفحه به قطع خشتي 9×14 سانتيمتر انتشار يافته است.
زعيم‌الدوله تبريزي بالغ بر هشتاد سال عمر نموده و حدود شصت سال آن را در مصر سكونت داشته است. وي در روز دوشنبه 4 محرم سال 1333 هجري قمري در مصر از دنيا رفته و در همان جا به خاك سپرده شد.
حكمت علاوه بر اخبار، مقالات انديشه‌اي، سياسي و اقتصادي نيز دارد.
2. روزنامه ثريا
روزنامه ثريا ابتدا در مصر و سپس در تهران و بعد از پيروزي انقلاب مشروطه در كاشان منتشر شده است. اولين شماره آن روز شنبه 14 جمادي‌الاخر سال 1316 هجري قمري مطابق با 29 اكتبر 1898 ميلادي با مديريت ميرزا علي محمدخان كاشاني به زبان فارسي در مصر تأسيس و به صورت هفته‌اي يك بار روزهاي شنبه طبع و روزهاي يكشنبه توزيع مي‌شده است.
اين روزنامه در هر شماره خط مشي خود را چنين نوشته است: «ثريا روزنامه‌اي است كه از هر گونه وقايع پولتيكي و سياسي و علمي و فنون و صنايع و ادبيات و تجارت و غيره بحث مي‌كند و نيز مقالاتي كه نافع به حال دولت و ملت باشد به كمال ممنوعيت طبع و نشر مي‌نمايد».
اين روزنامه در سر مقاله يا «خطبه» شماره اول سال اول و سال دوم خود علاوه بر مدح حضرت رسول و ائمه دين بر خلفاي راشدين نيز درود فرستاده است و علاوه بر مصر و ايران، در سراسر آسيا و اروپا توزيع مي‌شده است (به صورت پستي).
باني، مدير، نويسنده و گرداننده آن علي محمدخان كاشاني يكي از روشنفكران مهاجر ايراني بوده است ولي ظاهرا مساعدت و پشتيباني مالي را شخصي به نام سيد فرج‌الله تاجر كاشاني بر عهده داشته كه مقيم مصر بوده است. به همين دليل است كه بعدها ميان اين دو نفر اختلاف به وجود آمده و موجب كناره‌گيري علي محمد خان از روزنامه ثريا گرديد. ثريا به مدت هجده ماه با مديريت و نويسندگي ميرزا علي محمدخان منتشر شده كه از كيفيت بالايي برخوردار است و ادبيات فاخري دارد. ولي، همان‌طور كه مرحوم صدر هاشمي نيز يادآور شده است «پس از آن كه نامبرده عدم دخالت خود را اعلام داشته به كلي از رونق افتاده است»
سيد فرج‌الله كاشاني بعدها روزنامه ثريا را در تهران منتشر مي‌كرد (از سال 1321 هجري قمري به بعد) ولي مشي آزادي‌خواهي را در آن تاثير نمي‌داده است.
بعد از پيروزي انقلاب مشروطه ايران يعني از اواخر سال 1327 هجري قمري روزنامه ثريا در كاشان به صورت يك نشريه محلي با مديريت و دبيري فرج‌الله الحسيني كه همان سيد فرج‌الله كاشاني باشد، منتشر شده است كه چندي بعد «فخرالواعظين» دبير آن شده است اما اين دفعه در مدايح مشروطه‌خواهان زياده‌روي كرده است.
3. پرورش
آن گونه كه از بيوگرافي «ميرزا علي محمدخان كاشاني» دانسته مي‌شود، وي پس از كناره‌گيري اجباري از روزنامه ثريا بسيار دل‌آزرده و افسرده خاطر گرديد و قصد مهاجرت از مصر نمود ولي با تشويق شماري از روشنفكران مقيم تهران و تبريز و رجال سياسي ايراني كه در عثماني و اروپا بودند مصمم شد نشريه ديگري را تأسيس نمايد و لذا روزنامه پرورش را راه‌اندازي كرد كه يكي از جرايد پر مطلب و داراي ادبيات فاخر زبان فارسي مي‌باشد.
شماره اول آن در تاريخ روز جمعه دهم ماه صفر سال 1318 هجري قمري در 16 صفحه به قطع وزيري در قاهره منتشر شده است و به جاهاي ديگر توسط پست مي‌رسيده است.
در صفحه اول آن زير نام روزنامه نوشته شده است: «اين روزنامه آزاد و هفته‌اي يك روز، روز جمعه طبع مي‌شود» بعدها جمعه تبديل به دوشنبه شده است. اين روزنامه تاثير زيادي در بيداري مردم و نخبگان ايراني و زمينه‌سازي انقلاب مشروطه داشته است. متاسفانه نمونه‌اي از همه شماره‌هاي آن به طور كامل در دست نمي‌باشد.
اگر كسي بخواهد راجع به موسسه موسوم به شركت اسلاميه كه به صورت شركت سهامي جهت توليد و ترويج كالاهاي وطني در اصفهان راه‌اندازي شده بود، اطلاعات تاريخي به دست آورد، روزنامه پرورش قاهره يكي از منابع آن به شمار مي‌رود. همانند نامه‌ها و اسناد متفرقه منتشر شده در شماره‌هاي مختلف اين جريده درباره شركت اسلاميه، در جاهاي ديگر كمتر ديده مي‌شود.
هم‌چنين حوادث مربوط به سفر فرنگ مظفرالدين شاه و روابط ايران با عثماني، روسيه و دولت‌هاي اروپايي كه در ضمن اين سفر مهم رخ نموده‌اند از موارد نادري هستند كه در روزنامه پرورش قاهره با دقت كامل پيگيري و دنبال شده و منبعي ارزشمند براي علاقمندان به اين موضوع را شكل داده است.
موضوعات ديگر نيز به همين منوال هستند و روزنامه پرورش منبع قابل اعتمادي در اين باره محسوب مي‌شود.
4. روزنامه چهره‌نما
اين روزنامه در ماه محرم سال 1322 هجري قمري مطابق با 15 آوريل 1904 ميلادي در 16 صفحه به قطع وزيري و با حروف سربي در اسكندريه مصر منتشر شده است. در زير عنوان «چهره‌نما» نوشته است: «روزنامه مصور و آزاد و بدون القاب» و نيز نوشته است «موقتاً ماهي دوبار بعد هفتگي» حوزه انتشار آن نيز ايران، عثماني، هندوستان، قفقازيه، تركستان، اروپا و چين اعلام شده است.
روزنامه چهره‌نما تا تاريخ 20 رجب سال 323 هجري قمري در اسكندريه منتشر مي‌شد كه در آن تاريخ بر اثر آتش‌سوزي چاپ‌خانه آن دچار حريق شد و از بين رفت.
بنيانگذار و مدير روزنامه كه ميرزا عبدالمحمد ايراني ملقب به مؤدب السلطان از مردم اصفهان بود، انتشار آن را به شهر قاهره منتقل نمود. اين روزنامه از روز تاسيس‌اش توسط مدير آن مؤدب السلطان به مدت سي و دو سال تمام در مصر منتشر مي‌شد و پس از درگذشت او توسط فرزندش «آقاي مؤدب زاده ايراني» ادامه انتشار پيدا كرد و تقريباً به همه نقاط ايران مي‌رسيده است.
روزنامه چهره‌نما يكي از جرايد تاثيرگذار در اوضاع سياسي، فكري، فرهنگي ايرانيان بوده است. در آن اوايل دو حادثه موجب خسارت مالي آن گرديد و تا مرز تعطيل شدن آن را تهديد نمود، ولي به هر حال چهره‌نما از آن دو بحران عبور كرد. يكي از آن‌ها واقعه وباي عمومي بود كه در ايران اتفاق افتاد و مشتريان ثابت روزنامه را پراكنده ساخت و ديگر دستور توقيف و ممنوعيت ورود آن به داخل ايران در بخشي از زمان بود كه توسط شاهزاده عين‌الدوله صدر اعظم مظفرالدين شاه صورت گرفت و موجب خسارت گرديد، ولي پس از مدتي با وساطت ميرزا حسن رشديه در نزد عين‌الدوله از آن رفع توقيف شد.
5. روزنامه كمال
اين روزنامه ابتداء توسط ميرزا حسين طبيب‌زاده در 10 ماه رجب سال 17 هجري قمري در تبريز منتشر شد. طبيب‌زاده مدير مدرسه كمال در تبريز بود و اسم اين روزنامه را نيز كمال گذاشت. از اين جريده جمعاً 29 شماره تا 21 شوال 1318 هجري قمري در تبريز منتشر شد كه با خط نستعليق و در قطع كوچك خشتي در 8 صفحه در روزهاي جمعه منتشر مي‌شد.
ميرزا حسين طبيب‌زاده معروف به كمال بعد از سخت‌گيري‌هايي كه در تبريز ديد و مدرسه‌اش نيز بسته شد به مصر مهاجرت نمود و در سال 1323 هجري اقدام به انتشار مجدد روزنامه كمال در قاهره نمود. او تا سال 1329 هجري قمري در آن‌جا بود كه بعد از آن به ايران بازگشت و در تبريز اداره روزنامه تبريز را بر عهده گرفت. اكنون نمونه‌هايي از روزنامه كمال در اختيار مي‌باشد.
6. مجله رستاخيز
اين مجله به مديريت و صاحب امتيازي عبدالله رازي در سال 1342 هجري قمري مطابق 1302 هجري شمسي به صورت ماهيانه و به زبان فارسي در قاهره مصر تاسيس و به مدت حدودا سه سال جمعا در 18 شماره غير مرتب منتشر شده است. در اين جريده گرايش خاص و تندي راجع به احياي مفاهيم و آيين زردشتي مشاهده مي‌شود. در شماره اول و سوم آن راجع به هدف مجله آمده است كه هدفشان «عبارتست از زنده بودن تاريخ و ادبيات ايران و دانستن عادات و آداب ايرانيان از زمان قديم الي كنون و...»
با اين حال رستاخيز به عنوان مجله‌اي، علمي، ادبي، اقتصادي و فلسفي معرفي شده است. مدير اين مجله گرايش هوادارانه ويژه‌اي به رضاخان پهلوي هم دارد چنان‌كه بعدها پس از تعطيلي مجله‌هاي رستاخيز و سودمند، گويا مجله «عصر پهلوي» را منتشر ساخت.
مجله رستاخيز به دليل مواضع تند اسلام گريزانه موجب واكنش‌هاي اجتماعي در ايران و به ويژه در ميان روحانيون گرديد كه منجر به تعطيلي آن شد. در اين رابطه سواد نامه‌اي موجود است كه «جامعه ديانت قزوين» آن را خطاب به ميرزا ابوعبدالله زنجاني (مولف كتاب تاريخ القرآن) و ديگر علماي آن شهر زنجان نوشته‌اند و گوياي مورد منازعه و مسئله‌دار بودن مجله رستاخيز است و كليشه آن در پايان اين مقاله درج شده است. دسترسي به اين نامه را مديون ميرزا صادق ضيايي فرزند علامه ميرزا ابوعبدالله زنجاني هستيم.
7. مجله سودمند
مجله سودمند يا مجله نامه سودمند پس از تعطيل شدن مجله رستاخيز توسط مدير آن عبدالله رازي در سال 1305 هجري شمسي به جاي رستاخيز در 56 صفحه به قطع خشتي در قاهره مصر روي كاغذ بسيار خوب و با چاپ اعلي منتشر شده است و در همان شماره اول قول داده است: «به هيچ وجه من الوجوه مطالب سياسي و مذهبي درج نخواهد گرديد»
و اظهار اميدواري كرده كه «در ايران در ميان جوانان جدي و با ذوق به خوبي رواج گيرد و به مانعي برنخورد».
از اين مجله مجموعاً 24 شماره منتشر شده كه 18 شماره آن در مصر و 6 شماره آن در تهران منتشر شده است. چرا كه از آذرماه 1309 شمسي محل اداره آن از قاهره به تهران منتقل شده است.
«مرحوم محمد صدر هاشمي» نوشته‌اند كه شش شماره آن نيز به اسم عصر پهلوي منتشر شده كه متأسفانه نگارنده نتوانستم به نسخه‌اي از آن دسترسي پيدا كرده و رويت نمايم. نكته پاياني اين كه تصميم ما بر اين بود كه مطالب مربوط به جرايد فارسي زبان مصر در يك شماره ياد بررسي شود، و ليكن بر اثر حجم زياد مطالب و عدم گنجايش، شماره بعدي ياد نيز حاوي مطالب مربوط به جرايد مصر خواهد بود.

منبع:فصلنامه «ياد» بهار 1386

این مطلب تاکنون 3592 بار نمایش داده شده است.
 
     استفاده از مطالب با ذکر منبع مجاز مي باشد.                                                                                                    Design: Niknami.ir