عملكرد انگلستان
در عصر قاجار و پهلوي اول و دوم
قبل از ظهور ايالات متحده به عنوان يك ابرقدرت در صحنه جهاني و قدرت مسلط در خاورميانه و خليج فارس در بعد از جنگ جهاني دوم، انگلستان در ايران حضور و نفوذي قوي داشت.
انگلستان قادر بود بخش مهمي از ساختارها و فرآيندهاي سياسي و اجتماعي ايرانِ آن زمان را مطابق منافع و خواستههاي خود شكل دهد. اين كشور به روشهاي متعدد از جمله تشكيل لژهاي فراماسونري، شبكههاي نفوذ را در جامعه سياسي ايران شكل ميداد، به طوري كه هنوز هم در بين مردم عادي كساني بر اين باورند كه «در پسِ هر تحولي در ايران، انگليسها حضور دارند.»
هر چند بسترهاي روابط دو كشور به طور بنيادي ـ پس از پيروزي انقلاب اسلامي ـ متحول شده است، اما انگلستان همچنان در پي حضور و نفوذ در ايران است. در مقابل ج.ا. ا نيز در پي حفظ مناسبات خود با اين كشور است؛ اما براي كسب منافع خود در عرصه بينالملل.
روابط ايران و انگليس به چند قرن پيش بر ميگردد. اولين هيأت نمايندگي بين دو كشور در اوايل قرن هفدهم مبادله شد، اما روابط ديپلماتيك بين دو كشور، به طور جدي، در اوايل قرن نوزدهم و به دنبال حضور بريتانيا در شبهقاره هند آغاز شد. از آن دوره تا وقوع جنگ جهاني اول، منفعت اصلي بريتانيا در ايران، «امنيت استراتژيك» بود. بريتانيا،ايران و در واقع خاورميانه را بخشي از شاهراه امپراتوري خود ميدانست. انگليسيها تلاش ميكردند تمام راههاي ممكن منتهي به شبهقاره هند را كنترل كرده و از نفوذ ساير قدرتها جلوگيري كنند. البته در آن دوره، ايران، نه تنها از لحاظ سياسي و استراتژيك،كه، از لحاظ تجاري و اقتصادي نيز براي بريتانيا اهميت وافري داشت.
مهمترين مشكل بريتانيا در ايران دورة قاجار، همساية شمالي اين كشور، روسيه بود. اين مشكل در موافقتنامه 1907 دو كشور به طور موقت حل شد؛ بدين صورت كه روسيه و انگلستان حوزههاي نفوذ خود را در ايران تقسيم كردند. مناطق شمالي تحت كنترل روسيه و مناطق جنوبي تحت كنترل انگليس درآمد.
پس از جنگ جهاني اول و به دنبال انقلاب روسيه، بريتانيا تلاش كرد تا با تصويب توافقنامه ايران و انگليس (1919) كه بسياري از ايرانيان آن را كاهش جايگاه ايران تا حد يك تحتالحمايه، ميدانستند، سلطه سياسي خود را در ايران تحكيم بخشد. هنگامي كه اين تلاش به شكست انجاميد، انگلستان به شبه كودتايي در سال 1921 (سوم اسفند 1299) دست زد كه منجر به تأسيس و تداوم خانواده پهلوي تا بيست و دوم بهمن 1357 شد.
در ادامه اين بحث حضور و نفوذ انگلستان را در دوره حكومت پهلوي خواهيم آورد. البته آنچه در پي خواهد آمد، تنها فهرست بخشي از اقدامات و تدبيرهاي انگلستان براي كسب منافع بيشتر با تكيه بر سلطهطلبيها و خوي استعمارياش است. شرح اقدامات انگلستان، و حتي ذكر فهرست اقدامات اين كشور در ايران دوره پهلوي خود مجلدات بسيار ميطلبد.
براي ارايه روشنتر فهرستها، حضور انگلستان در ايران دورة پهلوي به سه بخش الف : پهلوي اول ب ـ پهلوي دوم تا 28/5/1332 و ج ـ پهلوي دوم از كودتاي 28 مرداد 1332 تا پيروزي انقلاب اسلامي تقسيم شده است.
شايان گفتن است كه به عنوان مقدمه نيز چند اقدام اين دولت دردوره قاجار فهرست شده است.
دوره قاجار
1 ـ انگلستان كه حسب ظاهر همپيمان حكومت قاجار به حساب ميآمد،در تحميل هر دو قرارداد استعماري گلستان (1804 م ) و تركمانچاي (1828 م ) بر ايران، نقش اساسي داشت.
2 ـ جزيره خارك در 1838 م به دست انگلستان اشغال شد.
3 ـ در سال 1838 م انگلستان مانع از تصرف هرات به دست سپاهيان ايران شد و در 1853 م اين منطقه را از ايران منفك كرد.
ادامه مطلب...
سردبير
|