مديحه سرايي سعيد نفيسي براي اسرائيل ! | رژيم پهلوي به شدت سعي داشت در عرصههاي فرهنگي و ورزشي ، دولت صهيونيستي و اسرائيليها را از حصار انزوا و تحريم كشورهاي اسلامي منطقه بيرون بياورد. مبادله تيمهاي ورزشي و برگزاري مسابقات گوناگون تماماً حركتي در اين راستا بود.
اعزام دانشجويان و كارآموزان مسلمان ايراني به فلسطين اشغالي، برقراري تورهاي سياحتي و دعوت شماري از استادان، روشنفكران و نويسندگان ايراني براي سفر و بازديد از مناطق اشغالي، بخشي از روابط و همكاري فرهنگي، علمي و ورزشي با هدف ايجاد زمينههاي فكري، رواني و فرهنگي جهت پذيرش اسرائيل از سوي مردم مسلمان ايران بود. صهيونيستها در راستاي تعقيب اهداف مزبور، همه ساله، دهها نفر را از ميان استادان دانشگاه، نويسندگان، روزنامهنگاران، دانشجويان و … انتخاب و براي گردش، تفريح و يا بازديدهاي علمي به فلسطين اشغالي دعوت ميكردند.
البته از خيل ميهمانان ايراني، بودند كساني كه چندان نمك ناشناس نبودند! و در مدح و ستايش از ميزبانان اسرائيلي سنگ تمام ميگذاشتند و مبلّغ دو آتشه اسرائيل ميشدند.
سعيد نفيسي، پژوهشگر و نويسندة پرآوازه ايراني! تنها يك نمونه از اين ميهمانان بود كه زحمات ميزبان را پاس داشت. او در آذرماه سال 1336 از طريق « مهير عزري» نماينده سياسي اسرائيل در ايران و به دعوت وزارت امور خارجه رژيم صهيونيستي چند صباحي نزد اسرائيليها ميهمان بود. سعيد نفيسي چنان از پذيرايي و ميهماننوازي ميزبانان اسرائيلي به وجد ميآيد كه در همان زمان، در هتل محل اقامت خود، قطعه شعري با عنوان «گل اميد» كه بيشتر به يك ترانه صهيونيستي شباهت دارد، ميسرايد و آن را تقديم ميهمانداران خود ميكند.
در بخشي از اين شعر، از رژيم غاصب و نامشروع اسرائيلي چنين ستايش ميشود:
- در اينجا نوبهاران با هزاران جلوه رنگ زندگي دارد
- در آنجا باد سر سخت زمستان دانه اندوه ميكارد
- در اينجا ماه بردندانههاي قصر شادي نور ميريزد
- در آنجا سايه مهتاب بر ويرانهها، با ظلمت و غمها ميآميزد
- در اينجا با همه نا آشناييها صفا دارند.
سعيد نفيسي، طي اين سفر يادداشتي از خود به يادگار مي گذارد كه در آن از سرزمين فلسطين به عنوان «يك توده خاك» و از اسرائيل به عنوان «تمدني بر ويرانه فلسطين» ياد ميكند.
نفيسي چون بن گوريون و گلداماير « فلسطين را كويري بيمردم، براي مردمي بي سرزمين» ميخواند و مينويسد:
« .... مشكلات كشور اسرائيل امروز در جهان متمدن، يكي از مهمترين مسائل جهان است. سرزميني كه نُه سال پيش (قبل از تأسيس اسرائيل) يك توده خاك از آسيا بود كه در آن قدري بيش از يك ميليون مردم سيه روزگار واپسرانده زندگي ميكردند. [...] تا چندي پيش جز سرزمين باير خشكي نبود؛ اينك خانهها، كارخانهها، بنگاههاي علمي، مدارس، بيمارستانها، شهرها، مؤسسات فرهنگي، گويي در اندك مدت از زمين روييدهاند .... »
اسرائيليها با دعوت بسياري از دانشگاهيان، صاحب منصبان، روزنامهنگاران، روشنفكران و دانشجويان ايراني در پي چنين دستاورد تبليغاتي صهيونيسم پسندي بودند، تا از قبل اين ترفندهاي تبليغاتي و دروغين ميزان نفرت و خشم مردم مسلمان ايران و منطقه را نسبت به مهاجمان سفاك صهيونيست كاهش دهند. اما جز عدهاي معدود، عموم مردم مسلمان ايران هيچگاه تحت تأثير تبليغات دروغين اسرائيل و مبلغان دستپروردهي آنها قرار نگرفتند و همواره مواضع و گرايشهاي ضد صهيونيستي عميق و شديد خود را حفظ كردهاند.
به هر روي، اسرائيليها براي ايجاد يك پايگاه فرهنگي در داخل ايران تلاشهاي فراوان كردند، اما به دليل پايبندي مردم مسلمان ايران به اصول، ارزشها، آداب و فرهنگ ناب اسلامي، آنها هيچ گاه به نتايج دلخواه خود نرسيدند. منبع:سقوط ، موسسه مطالعات و پژوهشهاي سياسي ، ج 1 ص 118 تا 120 ، برگرفته از مقاله: « ايران ، اسرائيل و سقوط رژيم پهلوي » ، محمدتقي تقي پور این مطلب تاکنون 3757 بار نمایش داده شده است. |
|
|
|