ماهنامه الکترونيکي دوران شماره 64   اسفند ماه 1389
 

 
 

 
 
   شماره 64   اسفند ماه 1389


 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 
نقش اسناد ساواك در روشن ساختن زواياي تاريك تاريخ

1-نحوه كار ساواك
با نگاهي گذرا به اسناد و بقاياي كار ساواك، از لحاظ اداري آن را به سه دوره يعني: دورة اول: تشكيل ساواك و رياست تيمور بختيار، دوره دوم: بازسازي به كمك فردوست و دوره سوم: دوره حاكميت نصيري بر ساواك تقسيم كرد كه شاخصه دوره اول شباهت تهيه و تنظيم گزارش‌هاـ از لحاظ شكل و محتواـ به شهرباني است كه در بندهاي بعد بيشتر توضيح داده خواهد شد و شاخصه دوره سوم تغييرات شكلي و محتوايي در كسب خبر و ارزيابي آن است.

2ـ دورة گزارش نويسي در ساواك
در اين زمينه بايد گفت همان‌گونه كه گذشت در دوره اول رياست بختيار بر ساواك، شباهت كار با شهرباني به اين دليل بود كه هم، بعضي از كارمندان اداره دوم شهرباني به ساواك منتقل شده بودند و هم منابع انساني شهرباني به ساواك وصل شده بودند، و غالب گزارش‌ها از سوي مأمورين تنظيم مي‌شد و فرم مورد استفاده نيز در مقايسه با دوره سوم بسيار ساده و ابتدايي بود. اما بعد از بازسازي ساواك كه توسط ارتشبد فردوست و با كمك گرفتن از عناصر اطلاعاتي اسرائيل در قبال واگذاري پايگاهي در غرب ايران به آنان، صورت گرفت، شاهد تحولاتي در فرم و كيفيت گزارش‌ها هستيم. همچنين از منابع ديگر كسب خبر از قبيل استراق سمع، تعقيب و مراقبت، سانسور پستي و... نيز در مواقع خاص استفاده مي‌شد.
به همين دليل يكي از مواد آموزشي كادر ساواك «گزارش نويسي» بود كه اكثريت قريب به اتفاق آنان موظف به گذراندن اين دوره بودند.
اسناد موجود نشاندهنده آن است كه ساواك در اين رابطه در تماس با سرويس‌هاي اسرائيل، آمريكا، انگليس، آلمان غربي و فرانسه در زمينه تنظيم آگهي خبر كه فرم مربوطه جهت درج گزارش‌هاي منابع در آن بوده، از كمك‌هاي آنان بسيار بهره برده است. در واقع با آموزش‌هايي كه هم كارمندان ديده‌اند و هم به منابع داده شده آنان در قالب فرم مذكور به 5 سؤال اصلي و كليدي كِي، كجا، كي، چگونه و چرا، پاسخ مي‌داده‌اند و در كنار آن منبع و منشأ معلوم مي‌گرديده، اشارات اداري و پس از متن خبر، در پايان ارزيابي آن نيز توسط سلسله مراتب اداري معين مي‌شده است.
در محتوا نيز مي‌توان به 2 نكته اشاره داشت: يكي اينكه در نگارش اخبار و اطلاعات، در نقل قول و در جملات منقول، افعال معلوم را به افعال مجهول تغيير مي‌دادند و ديگر اينكه ضماير اول شخص را به سوم شخص تبديل مي‌نمودند كه در اكثر گزارش‌ها به وضوح قابل مشاهده است.

3ـ تكثير گزارش‌ها
در دوره اول ساواك كمتر شاهد نسخه‌برداري يا تكثير از سوابق و اسناد هستيم كه البته به اين نگرش باز مي‌گردد كه غالباً جرم را صرفاً به اشخاص منتسب مي‌نمودند و اگر گروهي را هم مورد تعقيب قرار مي‌دادند، كمتر به جنبه گروه بماهو گروه با آن برخورد شده بلكه در آن‌جا نيز فرد محور كارهاي اطلاعاتي و پليس است.
اما در دوره بعد از بازسازي، تحولي در نگرش ساواك در اين زمينه به وجود آمده و لذا به بُعد ارتباط فرد با ديگران و تأثير سوابق فرد بر روي سوابق ديگران و بالعكس و تشكيل سوابق موضوعي اهتمام جدي شده و لذا شاهد هستيم كه تقريباً از هر گزارش حدود سه تا شش نسخه بنا به تشخيص و موارد خاص تكثير و در سوابق مختلف و جاهاي مختلف نگهداري مي‌شده است.
در همين جا بايد گفت با توجه به اينكه در بدو پيروزي انقلاب اسلامي قسمتي از اسناد ساواك مورد تعرض واقع شده و يكي از بايگاني‌هاي آن دچار آتش‌سوزي شده و مقاديري از سوابق به كلي سوخته و يا توسط افرادي منهدم شده است، عليهذا به همان دليل مزبور ما قادر به شناسايي و بازسازي قسمت اعظم سوابق مذكور هستيم.

4ـ سيستم و ساختار اداري ساواك
با توجه به اينكه ساختار اطلاعاتي ساواك به گونه‌اي طراحي شده بود كه از يك مركزيت و ستاد بسيار قوي تشكيل شده بود و كليه متناظرين و استانهاي كشور تحت نظر اين ستاد فعاليت داشتند. لذا تمامي سوابق فرد يا گروه در ستاد فراهم مي‌آمد. بنابراين آنچه هم‌اكنون به عنوان سوابق از ساواك مركزي به جاي مانده است تقريباً بتمامه مربوط به همان دوران است.

5ـ انواع سوابق موجود در ساواك
سوابق ساواك را مي‌توان به دو دستة زير تقسيم كرد:
الف‌ـ سوابق انفرادي
سوابق انفرادي خود به انواع: پرونده‌هاي پرسنلي ساواك، پرونده‌هاي حفاظتي ساواك، پرونده‌هاي تعيين صلاحيت، پرونده‌هاي منابع، پرونده‌هاي سوژه‌هاي ساواك و از اين قبيل تقسيم مي‌شود.
ب‌ـ سوابق موضوعي
سوابق موضوعي كه شامل: پرونده موضوعي گروه‌هاي مختلف، پرونده‌هاي موضوعي‌ـ اداري ساواك، پرونده‌هاي بررسي‌هاي خارجي و از اين قبيل مي‌گردد.
نكته‌اي كه در اين قسمت بايد عرض كنم اين است كه 60 ميليون سند هست كه شامل تمامي اين موارد بوده و آنچه كه سند تاريخي شمرده مي‌شود، كمتر از اين مقدار است كه بايستي پالايش شود و در اختيار محققين اين رشته قرار گيرد.

6ـ ساختار سندهاي ساواك و ميزان استناد به محتواي آن
همان‌گونه كه عرض شد ساواك پس از دورة بازسازي، در قالب فرمي خاص،‌ به عنوان آگهي خبر، اقدام به ثبت اطلاعات كسب شده مي‌نمود كه شناخت آن‌ـ به خصوص در مورد نحوه كسب خبرـ به ما در استناد به محتويات سند كمك خواهد كرد. از اين لحاظ مي‌توان گفت منبع كسب خبر، يا عامل انساني بوده و يا وسايل فني و يا تركيبي از اين دو كه به شكل زير دسته‌بندي شده است.
ـ چنانچه منبع صرفاً عامل انساني باشد در مقابل آيتم منبع شماره و كد منابع حك مي‌شده است.
ـ چنانچه منبع خبر غير از عامل انساني باشد، گرچه شماره و كدي در مقابل آيتم منبع حك شده است ولي اين شماره‌ها قراردادي بوده و از روي آن مي‌توان به نحوه كسب خبر پي برد كه در زير بدانها اشاره مي‌شود.
ـ كد 1585 مبيّن شنود و تلفن.
ـ كد 4120 مبيّن تعقيب و مراقبت.
ـ كد 9111 مبيّن سانسور مكاتبات.
ـ كد 5300 مبيّن ميكروفون گذاري.
ـ كد 1325 مبيّن ورود پنهان.
با اين توضيحات به ميزان استناد به محتواي اسناد مي‌رسيم. از ديد ما هنگامي كه منبع عامل انساني است بايد در صحت و سقم مطالب به چند نكته توجه داشت:
الف‌ـ خود منبع چه كسي بوده، چه ميزان با ساواك همكاري داشته، در چه رتبه‌اي از همكاري قرار داشته، علت و انگيزة همكاري‌اش با ساواك چه بوده و نكاتي دقيق‌تر از اين كه در اين مقال نمي‌توان به آن پرداخت ولي اشارتاً مي‌توان گفت مثلاً در مورد اينكه منبع چه كسي بوده سؤالات ديگري در اين زمينه مطرح مي‌گردد از قبيل اينكه: آيا خود ابتدائاً اقدام به همكاري نموده‌ـ آيا مأمور نفوذي بوده است‌ـ آيا بريده از تشكيلات يا گروهي بوده و ده‌ها سؤال ديگر.
ب‌ـ نكته ديگر اينكه ساواك چه ارزيابي از موارد اعلام شده از سوي منبع داشته كه در قسمت‌هاي بعدي به آن اشاره خواهد شد.
ج‌ـ نكته ديگر اينكه در سوابق دوستان ديگر سوژه كه منبع از آنان نيز گزارش‌هايي داشته باشد بايد جداً تحقيق كرد كه به تعاطي اسناد با يكديگر تعبير مي‌شود.
دـ نكته ديگر اينكه به بازجوييهاي ديگران در مورد موارد مطرح شده در گزارش منبع درباره سوژه و نكته آخر اينكه به پرونده موضوعي گروه يا شركت يا موضوعي مورد نظر نيز حتماً توجه شود.
و اما چنانچه منبع عامل غير انساني است يا تركيبي از اين دو كه به 5 مورد آن اشارت رفت، بايد اذعان داشت كه تمامي اين دسته از گزارشها از ديد ما كاملاً مستند بوده و مي‌توان مطالب مندرج در اين گونه از اسناد را يقين دانست. البته در مواردي نيز بايد بسيار، در مورد محتواي آن دقت كرد؛ مثلاً گرچه در شنود تلفني: مطالبي كه شنيده شده صد در صد پياده شده و يا حتي نوار آن موجود است و از اين لحاظ هيچ خدشه‌اي بر آن وارد نيست، اما از كجا معلوم كه شخص تماس گيرنده با سوژة مورد نظر رمزي صحبت نكرده‌اند و يا اينكه از شنود مذكور اطلاع داشته و به عمد مطالبي را عنوان داشته‌اند؟ و از اين قبيل موارد. پرواضح است كه اين مطلب در موارد ديگر نيز صدق مي‌كند و لذا محقق در اين زمينه كار بسيار دشواري دارد.

7ـ نحوه ارزيابي محتوايي اسناد ساواك
در گزارشها و اسناد ساواك به قسمتي به نام تقويم منبع بر مي‌خوريم كه با روشِ تركيب حروف و اعداد هم، منبع و هم، خبر كسب شده مورد ارزيابي قرار مي‌گرفت. حروف مربوط به ارزيابي منبع و اعداد مربوط به ارزيابي خود خبر بود. اين حروف و اعداد به شرح زير تبيين مي‌شود:
الف: كاملاً مورد اعتماد
ب: معمولاً قابل اعتماد
ج: تقريباً قابل اعتماد
هـ: قابل اعتماد نيست
و: غيرقابل قضاوت است
همان‌گونه كه مشاهده مي‌نماييد اين موارد كلاً مربوط به فرد خبر دهنده و ارزيابي اوست. و اما اعداد:
1ـ از منابع ديگر تأييد شده است
2ـ به احتمال قوي صحت دارد
3ـ ممكن است صحيح باشد
4ـ مشكوك است
5ـ غلط است
6ـ غيرقابل قضاوت است
حال براي اينكه بهتر متوجه ارزيابي خبر و منبع شويد مثال تركيبي را بيان مي‌نمايم. مثلاً اگر تقويم منبعي «ب‌ـ3» باشد معني و مفهوم اين ارزيابي آن است كه منبع مورد نظر معمولاً قابل اعتماد بوده و فردي است كه غالباً اخبار را صحيح شنيده و منتقل مي‌نمايد ولي خبر كسب شده 50% احتمال صحت دارد و لذا تحقيق بيشتري را در اين زمينه مي‌طلبد؛ هم، از ناحيه هدايت مجدد منبع مذكور نسبت به تكميل مطالب اظهار شده و هم، از ناحيه عوامل ديگر.

8ـ اشتباهات عوامل انساني
اشتباهاتي را كه از ناحيه عوامل انساني در بررسي سوابق بايد مورد نظر و دقت قرار داد به دو دسته تقسيم مي‌گردد:
اشتباه در جابه‌جايي پرونده‌ها
اگر چنانچه عوامل بايگاني شماره پرونده‌اي را با شماره ديگر كه شباهت زيادي به هم دارند مانند شماره‌هاي 2224، 2222، 2323، 3322، 2322 و... را با يكديگر جابه‌جا نمايد، مانند اين است كه يك سوزن را در انبار كاه گم نمايند و البته تصديق مي‌فرماييد چنانچه اعداد مذكور 6 رقمي گردند، احتمال اشتباهات چندين برابر رشد خواهد يافت.
اين عمل باعث خواهد شد كه پروندة مذكور يا به سختي پيدا شود و يا تا مدت‌ها نتوان بدان دست يافت.
راه حل اين مسئله اين است كه در هر سال يا دو سال يك بار بنا به ضرورت و داشتن نيروي كافي به اصطلاح «بايگاني گرداني» كرد، تا از اين طريق پرونده‌هايي را كه به ظاهر در جاي خود يافت نمي‌شود يافت و وارد گردونة كار نمود.
اين مسئله در مورد سوابق به جاي مانده از ساواك تا آنجا كه بنده در جريان اقدام آن بوده‌ام، تاكنون دوبار صورت گرفته و لذا كمتر مي‌توان از اين ناحيه اعلام نمود كه پرونده‌اي يافت نشده است.
پرواضح است كه اين عمل به طور متوالي و در ساليان اخير نيز بايد تكرار گردد.
اشتباه در الصاق سوابق به پرونده‌ها
اين اشتباه بدين صورت واقع مي‌شود كه بايگان، اوراقي را كه متعلق به صاحب پرونده‌اي به شماره 222324 است، مثلاً در پرونده شماره 22224 يا در پرونده شماره 222322 بايگاني مي‌نمايد.
از اين قبيل اشتباهات به كرات در پرونده‌ها مشاهده مي‌گردد.
لذا فرد محقق چنانچه به دقت پرونده را مطالعه نمايد، اولاً مي‌بايست متوجه چنين اشتباهاتي گردد و قادر به شناسايي اين دسته از سوابق كه هيچ سنخيتي با صاحب پرونده ندارد، باشد.
سپس با توجه به متن سند و دقت در شماره پرونده‌اي كه در ذيل يا در حاشيه آن، دستور بايگاني در آن صادر شده است، تشخيص دهد كه اين سند يا اين دسته از اسناد هيچ ارتباطي منطقي با صاحب پرونده ندارد.
محقق قبل از تحقيق كافي و لازم در اين خصوص نبايد به دنبال فرضيه سازي و ساختن داستان‌هاي غيرواقعي و اوهام بپردازد بلكه مي‌بايد از هرگونه پيشداوري و قضاوت عجولانه درباره آنها بپرهيزد.
چنانچه محقق بعد از بررسي اين موارد، مشخص نمود كه تنها شباهت شماره‌هاي پرونده صاحبان سابقه با يكديگر، باعث جابجايي سوابق در پرونده‌هاي مربوطه شده، مي‌بايست گزارشي از اين وضعيت تهيه و به بايگان ارائه كند تا پس از حصول اطمينان از يافته محقق مذكور، نسبت به جابه‌جايي اوراق مذكور و الصاق در جاي واقعي خود از طريق قانوني اقدام گردد.

9ـ شناخت زمان و مكان
اين مسئله در مطالعه و تحقيق اسناد تاريخي به خصوص اسناد اطلاعاتي دستگاه رژيم منحوس پهلوي و نيز به طور عام در مورد اسناد ديگر بسيار حائز اهميت است و آن اينكه براي درك صحيح و بررسي دقيق بايد ديد اين خبر در چه زمان و مكاني و تحت چه شرايطي تكوين يافته و لذا با اين شيوه است كه در برداشت از مطالب مطرح شده دچار افراط و تفريط نشده و كاملاً به عدالت قضاوت خواهيم نمود.
براي مثال در مورد همكاران ساواك به نكات زير توجه فرماييد:
ـ منبع تحت فشار بوده است: اين فشار ناشي از فشار ساواك در امور كاري و اداري، در امور تحصيلي، در امور رواني و ساختن فضايي به شدت تيره و تار براي شخص، فشار ناموسي به افراد (گروگان گرفتن همه اعضاي خانواده يا ترتيب انتقال افراد به مكانهايي خاص)
ـ منبع تقيه كرده است
ـ منبع نفوذي بوده است (مثل نفوذ يكي از عوامل حزب منحله توده در كارگزيني ساواك)
ـ منبع تحت دستور تشكيلاتي براي اهداف خاصي همكاري نموده است
ـ منبع خود فروخته بوده است

10ـ ترجمه در تطبيق تصورات خود با گذشته
در اين قسمت نكته‌اي كه بايد متذكر شد اين است: چون نحوه تصورات و تفكرات، اهداف و... امروزه ما با عوامل رژيم گذشته فرق دارد، نحوه عملكرد، طبقه‌بندي موضوعات، دسته‌بندي افراد و سوابق نيز كاملاً متفاوت است؛ لذا نيافتن سابقه فرد يا گروه خاص و يا سرنخي را نبايد مساوي با نبودن آنها تصور كرد بلكه بايد بتوان خود را در آن تصورات و نحوه تفكر قرار داد تا با شناخت ساختار فكري و عملي آنان بتوان به سؤالات خود پاسخ داد. عدم توجه به اين مسئله كه بسيار از ديد بنده مهم است، باعث خواهد شد كه محقق به سرعت و قاطعيت ادعا كند كه در اين زمينه چيزي در اسناد ساواك موجود نيست.
البته بايد در همين‌جا اذعان نمايم كه اين كار نيز در مركز بررسيهاي تاريخي صرفاً از عهدة افراد انگشت شماري بر مي‌آيد و لاغير، كه بايستي از آنان به نحو احسن در اين زمينه استفاده نمود.
در پايان بايد گفت گرچه بخشي از جناياتي كه رژيم منحوس پهلوي در حق مردم به ويژه مبارزان راه حق و حقيقت روا داشته در خاطرات زندانيان و آزادگان عزيز منعكس گرديده و قسمت اعظم آن به دليل شهادت مبارزان ناگفته مانده، ولي به صورت پراكنده و موردي مي‌توان به برخي از اسناد اشاراتي داشت كه حاكي از شكنجة مبارزان توسط ساواك بوده است.

منبع:«ويژه‌نامه همايش اسناد و تاريخ معاصر ايران» مركز بررسي اسناد تاريخي، آذر 1381 صص 43ـ35

این مطلب تاکنون 4101 بار نمایش داده شده است.
 
     استفاده از مطالب با ذکر منبع مجاز مي باشد.                                                                                                    Design: Niknami.ir