ماهنامه الکترونيکي دوران شماره 134   دي ماه 1395
 

 
 

 
 
   شماره 134   دي ماه 1395


 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 
نگاهی به روابط اطلاعاتي فرانسه با رژیم شاه

روابط منظم اطلاعاتي ايران و فرانسه از نخستين سال‌هاي تأسيس ساواك آغاز شد، ولي از آن‌جا كه ايران به‌طور سنتي در حوزه نفوذ بريتانيا و ايالات متحده آمريكا قرار داشت و فرانسه ـ بر خلاف خاور دور و آفريقا ـ در ايران از پيشينه استعماري برخوردار نبود، اين روابط چندان جدي نبود. در اين دوران، سرويس‌هاي اطلاعاتي بريتانيا، آمريكا و اسرائيل سهم اصلي را در پيوند اطلاعاتي با ايران داشتند. معهذا، فرانسه ـ به‌عنوان يكي از اعضاي اصلي بلوك غرب ـ داراي علايق سياسي، اقتصادي معيني در خاورميانه و ايران بود و كمپاني نفت فرانسه با 6 درصد سهم يكي از شركاي اصلي كنسرسيوم بين‌المللي نفت در ايران محسوب مي‌شد. متقابلاً، ايران نيز ـ به دليل وجود تعداد كثيري از فعالين سياسي ضد رژيم پهلوي در اين كشور، كه يكي از مراكز اصلي فعاليت سياسي دانشجويان بود ـ به همكاري اطلاعاتي با فرانسه نياز داشت. اين روابط در دوران رياست جمهوري ژرژ پمپيدو (1969 ـ 1974) و سلطه جناح گُليست‌ها بر فرانسه به اوج رسيد و در دوران ژيسكاردستن تداوم يافت.
مسافرت مرانش، رئيس جديد سرويس اطلاعاتي فرانسه در دولت ژاك شيراك، به تهران در سال 1351 و ملاقات او با شاه نقطه عطفي در روابط اطلاعاتي ايران و فرانسه بود. مرانش چهره‌اي محافظه‌كار بود كه در دوران طولاني رياست خود مرحله جديدي را در همپيوندي اطلاعاتي فرانسه با سرويس اطلاعاتي بريتانيا (MI-6)، آژانس مركزي اطلاعات آمريكا (CIA)، و سازمان‌هاي اطلاعاتي اسرائيل (موساد) و آلمان غربي (BND)، و نيز با كانون‌هاي اطلاعاتي غيردولتي غرب به‌ويژه «سازمان اطلاعاتي يهود»، گشود. دغدغه اصلي مرانش ارتقاء نقش جهاني فرانسه در كارزار ضدكمونيستي بود. به گفته شوكراس، «او در اتاق كارش در پاريس نقشه‌اي داشت كه تجاوز تدريجي كمونيست‌ها را به رنگ سرخ‌نشان مي‌داد». بدين ترتيب، طبيعي بود كه مرانش افزايش پيوندهاي اطلاعاتي با رژيم پهلوي را، كه پايگاه اصلي اطلاعاتي بلوك غرب در خاورميانه محسوب مي‌شد، مورد توجه قرار دهد. افزون بر اين، او اين شانس را داشت كه در دوران رونق درآمد نفتي ايران در رأس سرويس اطلاعاتي فرانسه جاي گيرد و از «مواهب شاهانه» برخوردار شود. به همين دليل است كه مرانش هيچگاه خاطره شيرين آن دوران را، حتي اكنون در بازنشستگي، از ياد نبرده است.
در اين دوران، قدرت‌هاي غربي نه تنها «هزينه‌هاي امنيتي» منطقه را به رژيم‌هاي دست‌نشانده خود در خاورميانه تحميل مي‌كردند، بلكه به انحاء مختلف درآمد گزاف نفتي را كه به اين كشورها سرازير شده بود به جيب خود بازمي‌گرداندند. اين چپاول در حدي بود كه جعفر شريف امامي، رئيس مجلس سنا، مي‌گفت:

فايده‌اي هم ندارد [كه] 24 ميليارد [دلار] به ما پول دادند. بيست ميليارد آن را كه پس داديم و حتي به انگلستان وام داديم و چهار ميليارد بقيه هم به دست عوامل اجرايي از بين مي‌رود. اگر پولي نمي‌دادند بهتر بود، لااقل دلمان نمي‌سوخت و مي‌گفتيم يك روز بالاخره پول وصول مي‌شود، يعني نفت به فروش مي‌رسد و مي‌توانيم با پول آن كاري براي مردم و مملكت انجام دهيم.
در پي افزايش بي‌سابقه بهاي نفت، شاه بخشي از هزينه‌هاي سرويس‌هاي غربي را متقبل شد و فرانسه نيز از اين «بخشش» سهمي يافت: از سال 1353، «كنت دومرانش ماهيانه پنجاه هزار دلار از ساواك دريافت مي‌كرد تا صرف تبليغات ضدكمونيستي در فرانسه كند». اين «كمك»ها به اين محدود نبود. شاه حتي براي عمليات مسلحانه گروه يوناس ساويمبي (رهبر «يونيتا»)، در مبارزه با رژيم دكتر اگوستينونتو، در آنگولا مبلغ 631/1 ميليون دلار پرداخت (سند يك)، و سهميه هند را در طرح مثلث شنود پنهاني در اقيانوس هند و خليج‌فارس متقبل شد (سند 3). و نه تنها اين، كه شاه حتي در هزينه‌هاي انتخاباتي احزاب محافظه‌كار فرانسه، با واسطه مرانش، سهيم بد (سند يك)، و حاضر بود براي تربيت «روشنفكران راستگرا» مخارج تأسيس يك دانشگاه جهاني را در سوئيس تقبل كند (سند 3). مضافاً، مرانش براي بهره‌گيري هر چه بيشتر از دلارهاي نفتي شاه به اقداماتي دست مي‌زد كه منافي با شئون او به‌عنوان رئيس سرويس اطلاعاتي فرانسه بود. دلالي براي شركت آلماني OTRAG، كه در زمينه تكنولوژي موشكي فعاليت داشت و توسط «دانشمنداني كه براي هيتلر كار مي‌كردند» اداره مي‌شد، از اين‌گونه است (سند 3).
روابط اطلاعاتي ايران و فرانسه از شهريورماه 1357 وارد مرحله حساسي شد. در اين زمان، شاه كه از انعكاس رويدادهاي انقلابي ايران در رسانه‌هاي گروهي غرب و همدلي افكار عمومي و روشنفكران اروپا با مردم ايران به شدت آشفته بود، انتظار داشت كه، در ازاي آن همه «سخاوت» و ريخت و پاش، دولت‌هاي غربي به سانسور رسانه‌ها و سركوب اين موج دست زنند؛ توقعي نابه‌جا، غيرممكن، و حتي مضحك. شاه براي تحميل اين خواست خود بر دولت فرانسه، در 29 شهريور ماه 1357، به ساواك دستور قطع كمك‌هاي ماهيانه به مرانش را داد (سند 2). معهذا، مرانش ـ كه از 31 شهريور در تهران حضور داشت ـ در ديدار دوم مهرماه خود با شاه ظاهراً توانست با بهره‌گيري ماهرانه از نقطه ضعف‌هاي شناخته شده او اين اقدام را به تأخير اندازد. در صورت‌جلسه مذاكرات مرانش با مقدم، زيركي مرانش و شناخت او از روانشناسي محمدرضا پهلوي كاملاً آشكار است:
شما .... عزم و اراده سياسي داريد. ما عناصر فني زياد داريم اما جرأت نداريم. ما دمكراسي ضعيف و وامانده‌اي هستيم ...
شاهنشاه ايران از رهبران استثنايي هستند كه استراتژي جهاني را درك مي‌فرمايند. اگر روزي شاهنشاه از كار كناره‌گيري كنند، غرب شكست بزرگي را متحمل خواهد شد. يك‌بار خدمت شاهنشاه عرض كردم كه در قبال جهان آزاد مسئوليت دارند. فرمودند: از نقاط ضعف من صحبت كن. عرض كردم: دو نقطه ضعف داريد. اول، مرد تنهايي هستيد كه اگر شما را از بين ببرند كسي نيست جاي شا را بگيرد ... (سند 3).
معهذا، با اوج‌گيري حوادث ايران و بازتاب گسترده جهاني آن، از جمله در رسانه‌هاي فرانسه، «خشم شاهانه» باز طغيان كرد و در 10 مهرماه دستور قطع پرداخت‌هاي ايران به سرويس فرانسه به نمايندگي ساواك در پاريس ابلاغ شد (سند 5). از واكنش مرانش در برابر اين تصميم، كه قطعاً از طريق شبكه رمزشكن خود از پيام ساواك مطلع بود، اطلاعي نداريم ولي اسناد بعدي نشان مي‌دهد كه او براي جلب‌نظر مساعد محمدرضا پهلوي ـ و تداوم «كمك‌»هاي او ـ در حد توان و امكان خود تلاش مي‌كرده است:
در 14 مهرماه 1357 امام‌خميني (ره) وارد پاريس شدند و دو روز بعد ادارة كل سوم ساواك (امنيت داخلي) نيازهاي اطلاعاتي خود را در 9 بند براي ابلاغ به سرويس فرانسه به ادارة همكاري‌هاي ساواك اطلاع داد (سند 6). اين درخواست در 16 مهرماه به اطلاع فرانسوي‌ها رسيد. سرويس‌هاي اطلاعاتي و امنيتي فرانسه، همپاي فشار دولت فرانسه بر امام خميني براي «خودداري از هر نوع فعاليت سياسي»، فعاليت فشرده‌اي را آغاز كردند: در دوشنبه 17 مهرماه 1357 (9 اكتبر 1978)، به درخواست ساواك، سرويس امنيتي فرانسه (DST) شنود تلفني برخي از فعالين سياسي ايراني مقيم آن كشور را آغاز كرد (سند 7). در پنجشنبه 20 مهرماه، تيمسار كاوه ـ معاون اطلاعات خارجي ساواك ـ وارد پاريس شد و تا 23 مهرماه در اين كشور اقامت گزيد. مشروح گزارش اين سفر و هماهنگي ساواك و سرويس‌هاي فرانسه در سند 8 منعكس است:
مرانش در ملاقات جمعه 21 مهر (13 اكتبر) با كاوه از نقش خود در اخراج امام‌خميني از بغداد سخن گفت و توضيح داد كه به توصيه او دولت فرانسه در 9 اكتبر تصميم به اخراج ايشان گرفت، ولي اين تصميم به علت مخالفت سفير ايران اجرا نشد. (رژيم پهلوي تصور مي‌كرد كه اقامت امام در فرانسه به علت تسهيلاتي كه سرويس‌هاي فرانسه فراهم ساخته‌اند مفيدتر است تا عزيمت ايشان به كشوري كه اين امكانات موجود نباشد.) مرانش پس از اين ادعا كه «خميني با كمونيست‌هاي فرانسه و ايتاليا ارتباط دارد» (عناصر اطلاعاتي فرانسه نيز چون همتايان ايراني خود هر مخالفي را «كمونيست» مي‌دانستند) طرح ترور امام‌خميني را پيشنهاد كرد. استدلال كاوه جالب است: او با اشاره به واكنش افكار عمومي در قبال قتل شيخ احمد كافي در يك سانحه اتومبيل (البته با تعابير توهين‌آميز) واهمه خود را از اين‌كه ترور امام اوضاع را آشفته‌تر كند بيان داشت.
گزارش سفر تيمسار كاوه در 30 مهرماه به اطلاع شاه رسيد. در اين گزارش فقط ذكر شده: «به شرف‌عرض ملوكانه رسيد. ملاحظه فرمودند.» به عبارت ديگر، شاه دستور خاصي صادر نكرد، و با استدلال كاوه موافق بود (سند 10).
سند 11 گزارش سرويس اطلاعاتي فرانسه به رئيس‌جمهور اين كشور (ژيسكار دستن) به مناسبت ورود امام به پاريس است كه رونوشت آن به تيمسار كاوه داده شد و به رؤيت شاه رسيد. طبق سند 12، مرانش «به منظور تقديم يك پيام خصوصي از طرف رئيس‌جمهور فرانسه» تقاضاي ديدار با شاه را، در تاريخ 17 ابان 1357، كرد. اين ديدار انجام شد و مرانش پس از بازگشت به پاريس طي تلگرامي اعلام نمود: «رئيس سرويس فرانسه افتخار دارد به شرف‌عرض پيشگاه مبارك شاهانه برساند كه رئيس‌جمهور فرانسه همان‌طور كه خواسته شده بود موافقت نموده كه فشارهاي لازم بر خميني اعمال گردد.» (سند 13).

[سند 1]
سري
نخست‌وزيري
سازمان اطلاعات و امنيت كشور
س. ا. و. ا. ك
سازمان اطلاعات خارجي
پيشگاه مبارك اعليحضرت همايون شاهنشاه آريامهر
مفتخراً به شرف‌عرض مي‌رساند:
با توجه به مسافرت كنت دومرانش رئيس سرويس اطلاعاتي فرانسه به ايران از 31 شهريورماه جاري به بعد و استدعاي نامبرده براي شرفيابي به پيشگاه مبارك اعليحضرت همايون شاهنشاه آريامهر، ذيلاً خلاصه‌اي از مناسبات ساواك با سرويس فرانسه از شرف‌عرض پيشگاه مبارك ملوكانه مي‌گذرد:
1 ـ مناسبات ساواك با سرويس فرانسه، كه در گذشته محدود به مبادله اطلاعات ميان دو سرويس بود، از سال 1351 با مسافرت كنت دومرانش رئيس آن سرويس به ايران و شرفيابي نامبرده به پيشگاه مبارك شاهنشاه آريامهر وارد مرحله جديدي شد. (بيوگرافي مختصر رئيس كنوني سرويس فرانسه به پيوست تقديم مي‌گردد).
2 ـ از سال 1353 به بعد، كنت دومرانش ماهانه پنجاه هزار دلار از ساواك دريافت مي‌كرده تا صرف تبليغات ضدكمونيستي در فرانسه بكند. نمونه‌اي از اين نشريات در سال 1356 براي ساواك ارسال شد كه در تاريخ 14/1/1356 از شرف‌عرض پيشگاه مبارك شاهانه گذشت. بررسي نشريات ارسالي نشان داد كه نشريات مذكور منحصراً براي مبارزه با كمونيزم بين‌الملل منتشر نشده اما حاوي مقالات محدودي است كه طي آن فعاليت‌هاي بين‌المللي كمونيزم از ديدگاه انتقادي مورد ارزيابي قرار گرفته است.
3ـ سرويس اطلاعاتي فرانسه از بدو شروع همكاري با ساواك، اطلاعاتي به‌طور منظم در اجراي طرح مبادله اطلاعات بين دو سرويس در اختيار ساواك گذارده كه اين اطلاعات بنابر اظهار مسئولين مربوطه در ساواك ارزنده و شايان توجه بوده است.
4 ـ سرويس فرانسه قبل و بعد از تظاهرات خصمانه‌اي كه وسيله شانزده سازمان چپ افراطي و كمونيست‌ها و عناصر منحرف ايراني در تاريخ 21/6/57 در پاريس ترتيب يافت هيچ‌گونه اطلاعي از كيفيت اين تظاهرات در اختيار ساواك نگذاشت. البته اگرچه چنين اقدامي از وظايف پليس فرانسه بود ولي با تسلطي كه شخص كنت دومرانش بر روي سازمان‌هاي اطلاعاتي و انتظامي فرانسه دارد انتظار همكاري بيشتري از او متوقع بود.
5 ـ رئيس سرويس فرانسه مبتكر طرح همكاري اطلاعاتي و عملياتي ميان سرويس‌هاي ايران، عربستان سعودي، مراكش، مصر و فرانسه مي‌باشد كه از سال 1355 فعاليت خود را با شرفيابي روساي پنج سرويس ياد شده به پيشگاه شاهانه شروع كرد. سيستم همكاري پنج جانبه تاكنون چهار اجلاس در سطح روساي پنج سرويس اطلاعاتي در پايتخت كشورهاي عضو (به استثناي پاريس) تشكيل داده اما از نقطه نظر اطلاعاتي تاكنون نتايج ملموسي از آن عايد نگرديده است.
6 ـ رئيس سرويس فرانسه همچنين مبتكر طرح مثلث شنود پنهاني در اقيانوس هند و خليج‌فارس با همكاري سرويس‌هاي اطلاعاتي فرانسه، هندوستان و ايران مي‌باشد و تاكنون كمك‌هاي ارزنده‌اي از نقطه‌نظر انتخاب تجهيزات و اعزام كارشناسان فني در جهت تحقق اين طرح معمول داشته است.
7 ـ در سال 1356 كنتن دومرانش از طريق سرويس عربستان سعودي استدعا كرد كه كمك‌هايي در اختيار مراكش گذارده شود تا از اين كمك‌ها در اجراي سياست آفريقايي خود عليه كمونيزم استفاده نمايد. و پيرو اين امر برابر درخواست سرويس عربستان سعودي مبلغ يك ميليون و ششصد و سي و يك‌هزار دلار در اختيار مراكش گذارده شد تا صرف خريد اسلحه براي ساويمبي، رهبر جناح ضدكمونيستي آنگولا، گردد.
8 ـ در سال 1356 كنت دومرانش پيشنهاد كرد كه دولت شاهنشاهي ايران كمك‌هايي به ژاك شيراك به منظور انجام مبارزات انتخاباتي معمول نمايد. مراتب از شرف‌عرض پيشگاه مبارك شاهانه گذشت. امر و مقرر فرمودند: «نخست‌وزير مستقيماً تماس خواهد گرفت».
9 ـ سرويس اطلاعاتي فرانسه تاكنون چند دوره آموزشي براي كارمندان فني ساواك در زمينه تخصص‌هاي مختلف شامل يك دوره ويژه شكستن رمز ترتيب داده است.
مراتب جهت استحضار خاطر خطير ملوكانه معروض مي‌گردد.
جان‌نثار ـ سپهبد ناصر مقدم
[امضاء]
در تاريخ 29/6/57 به شرف‌عرض مبارك ملوكانه رسيد طي شماره 168 در دفتر ثبت گرديد.

[سند 2]
بيوگرافي كنت دومرانش رئيس سرويس فرانسه
كنت الكساندر دومرانش، رئيس سرويس فرانسه، در سال 1921 در پاريس متولد شده است. در سال 1939 با درجه ستواني وارد ارتش فرانسه شد و بعد از آن در نيروي مقاومت فرانسه خدمت نموده است. وي در حال حاضر سرهنگ احتياط نيروي زرهي و سواره نظام مي‌باشد. در پايان جنگ جهاني دوم آجودان اول ارشال ژوئن، رئيس ستاد ارتش دفاع ملي فرانسه، بوده است. نامبرده به سمت رابط دائمي ميان ژنرال دوگل، مارشال ژوئن و ژنرال آيزنهاور خدمت كرده است. بعد از جنگ فعاليت خود را متوجه صنايع خصوصي نمود ولي دولت فرانسه مأموريت استراتژيكي و سياسي مهمي در نقاط مختلف دنيا به وي محمول نمود. وي در زمان رياست جمهوري پمپيد و به سمت رئيس سرويس فرانسه منصوب گرديد و هنوز نيز در اين سمت انجام وظيفه مي‌كند.
از شرف‌عرض پيشگاه مبارك شاهنشاه آريامهر گذشت.
[دست‌نويس مقدم:] مقرر فرمودند به آن‌ها گفته شود كه ديگر ما پول نداريم.
سپهبد مقدم
29/6/1357

[سند 3]
سري
ملاقات تيمسار رياست ساواك با رئيس سرويس اطلاعاتي فرانسه
(تهران ـ 2 مهرماه 1357)
كنت دومرانش: در شرفيابي امروز به پيشگاه شاهنشاه آريامهر دو پيام، يكي از رئيس جمهور فرانسه و ديگري از ژنرال هيگ فرمانده عالي نيروهاي ناتو، به پيشگاه شاهنشاه تقديم كردم. ژنرال هيگ در پيام خود به عرض شاهنشاه رسانده كه چنانچه شاهنشاه دعوت از وي را براي بازديد از ايران به مصلحت مي‌دانند آماده است كه از ايران رسماً بازديد نمايد. روز قبل از آمدنم به تهران رئيس‌جمهور فرانسه از من خواست كه در مورد سرنوشت آقاي هويدا استفسار نمايم. همان‌طور كه مي‌دانيد آقاي هويدا دوستان زيادي در فرانسه دارد.
تيمسار رياست ساواك:‌ آقاي هويدا در منزلش در تهران زندگي مي‌كند، و رأساً از مقام وزارت دربار استعفا كرده است. علت استعفا افكار عمومي بود كه معتقد است در زمان حكومت آقاي هويدا مملكت دچار نابساماني‌هاي زيادي بوده است. افكار عمومي آقاي هويدا را محكوم مي‌كند به اين‌كه اعمال خلافي انجام داده و مي‌گويد اين اعمال را به نام شاهنشاه انجام داده است. در حالي‌كه خودش نخست‌وزير و مسئول بوده است. به‌طور كلي برنامه‌هاي آقاي هويدا با شكست مواجه شده است و از اين‌رو ايشان به‌طور علني شاهنشاه را درگير كارهاي خودش كرده است. ايشان كراراً اظهار داشته كه فقط منشي شاهنشاه بوده است. البته او تصور مي‌كرد كه با اين كار عبوديت خود را در قبال شاهنشاه نشان مي‌دهد در حالي‌كه نخست‌وزير در مقابل مجلسين مسئوليت دارد و اين مسئوليت هرگز از او سلب نمي‌شود. همان‌طور كه وزرا نيز به‌طور انفرادي و گروهي در مقابل مجلسين مسئولين تام دارند.
كنت دومرانش: اين كار آقاي هويدا صحيح نبوده. در فرانسه هم اگر نخست‌وزير حالت پوسيدگي پيدا كند سعي مي‌كند پاي سايرين را به ميان بكشد، ولي معمولاً چه مسئول كارهاي خودش بوده باشد چه نبوده باشد در چنين مواردي نخست‌وزير قرباني مي‌شود. آقاي هويدا احتمالاً خيال مي‌كرده با اين حرف‌ها چنان‌چه خداي ناكرده دستگاه سلطنت از ميان برود مي‌تواند خودش را حفظ كند. در فرانسه هم از اين قبيل آدم‌ها زياد داريم. مطلبي است كه مي‌خواهم نه به‌عنوان رئيس سرويس فرانسه بلكه به‌عنوان يك دوست با شما در ميان بگذارم: گروهي از دانشمند آلماني كه در رشته موشك و تكنولوژي مربوطه بهترين علماي جهان هستند يك شركت خصوصي به نام OTRAG تشكيل داده‌اند. برخي از اين دانشمندان عضو گروه دانشمنداني بودند كه براي هيتلر كار مي‌كردند. اين گروه تحقيقات دامنه‌داري در رشته موشك و نيز ارتباطات و عكسبرداري موشكي انجام داده‌اند كه در نوع خود بي‌نظير است. رئيس اين گروه دانشمندي است 42 ساله به نام كايزر (Caiser) و قراردادهايي با زئير براي برخي از آزمايشات داشتند، اما زير فشار آمريكا دولت زئير مجبور به رد كردن اين قراردادها شده است. اين گروه براي كارهاي خود به كشوري با مساحت زياد و كمي پول احتياج دارند و از ميان كشورهاي جهان با توجه به سياست‌هاي آنان احتمالاً برزيل و جمهوري خلق چين براي كارهاي آن‌ها مناسبت دارند. اين گروه چندي پيش به دولت فرانسه پيشنهاد همكاري دادند اما دولت فرانسه متأسفانه پيشنهاد آن‌ها را رد كرد.
شوروي‌ها كه از اين موضع مطلع شدند به آن‌ها پيشنهاد همكاري دادند اما من به رئيس شركت گفتم اگر با شوروي‌ها همكاري بكنيد قطعاً پشيمان خواهيد شد. من به گروهي از دانشمندان سرويس فرانسه مأموريت دادم كه از تأسيسات اين شركت در آلمان ديدن نمايند و بايد بگويم كه كارشناسان سرويس ما از پيشرفت‌هاي علمي اين گروه شگفت‌زده شده‌اند. با خودم فكر كردم كه شايد شما علاقمند به همكاري با اين گروه باشيد و چنان‌چه مايل به اين كار باشيد من مي‌توانم ترتيب تماس شما را بدهم. حتي مي‌توانيد گروهي از كارشناسان خود را به فرانسه يا سوئيس اعزام كنيد و من ترتيبي خواهم داد كه گزارشات مشروحي از فعاليت‌هاي اين گروه و امكانات آن‌ها در اختيار شما گذارده شود. اين گروه گويا مشكلاتي از نظر مالياتي يا دولت آلمان فدرال دارند.
تيمسار رياست ساواك: اين كار از وظايف تيمسار طوفيانيان است و قطعاً مورد توجه ايشان قرار خواهد گرفت. هنگامي كه ما در كمپاني كروپ سهيم شديم منظور منافع مالي مطرح نبود بلكه هدف وارد كردن تكنولوژي آلمان به ايران بود. ما از نظر فني ضعيف هستيم.
كنت دومرانش: شما شايد كارشناسان فني به تعداد كافي نداشته باشيد اما در عوض عزم و اراده سياسي داريد. ما عناصر فني زياد داريم اما جرئت نداريم. ما دمكراسي ضعيف و وامانده‌اي هستيم. در هر صورت اگر بعد از مذاكره با تيمسار طوفانيان موضوع مورد تصويب شاهنشاه قرار گرفت ما ترتيب تماس شما را خواهيم داد. حتماً از خودتان سؤال مي‌كنيد انگيزه من از طرح اين موضوع چيست. به‌عنوان مثال مي‌توانم بگويم، چندين سال پيش موضوع تأسيس يك دانشگاه جهاني را با شاهنشاه و مرحوم ملك فيصل مطرح كردم كه مورد توجه پادشاهان دو كشور قرار گرفت، حتي با دولت سوئيس هم مذاكره كردم و علي‌رغم سخت‌گيري سنتي دولت سوئيس ترتيبي داديم كه موافقت آن‌ها براي تأسيس اين دانشگاه در سوئيس تحصيل گردد. متأسفانه با مرگ ملك فيصل اقدامات ما هم متوقف شد. هدف از اين كار تربيت گروه‌هايي از روشنفكران راستگرا بود چون همان‌طور كه مي‌دانيد در سال‌هاي اخير اصل روشنفكري فقط در انحصار ماركسيست‌ها بوده است.
تيمسار رياست ساواك: واقف هستيد كه من حدود 2 ماه است كه به اين شغل منصوب شده‌ام. قبل از سفر شما گزارشاتي از روابط دوجانبه ساواك با سرويس فرانسه به شرف‌عرض شاهنشاه رساندم كه فرمودند بعد از خاتمه پذيرايي از مهيمانان پيرامون طرح‌هاي دوجانبه مشترك از حضور معظم‌له كسب دستور نمايم. شاهنشاه در سطح بالا فكر مي‌كنند اما ما مسائل را در سطح پائين مورد ارزيابي قرار مي‌دهيم. من خلاصه مذاكرات خودمان را در مورد گروه دانشمندان آلماني و دانشگاه جهاني به شرف‌عرض خواهم رساند. در هر صورت اميدوارم بتوانم از تجربيات وسيع و راهنمايي‌هاي ارزنده جنابعالي هميشه بهره‌مند باشم. در مورد جنبه‌هاي مالي طرح‌هاي مشترك اعليحضرت همايوني با مناسبات نزديكي كه با شخص شما دارند هميشه به‌طور مستقيم عمل مي‌فرمايند و اين اعتبارات را از محل‌هايي تأمين مي‌فرمايند كه ما هم در جريان آن نيستيم؛ كما اين‌كه اعتبار مربوط به طرح مثلث شنود را از محلي مرحمت فرمودند كه هنوز هم من از چگونگي آن اطلاعي ندارم. بنابراين در مورد مسائل مالي شاهنشاه من را راهنمايي خواهند فرمود. البته بنده فقط يك واسطه هستم چون شما با شاهنشاه دوستي نزديكي داريد و من هم افتخار مي‌كنم كه از دوستي شما بهره‌مند شوم. ما سهم هند را نيز از طرح مثلث شنود پرداخت كرديم اما الان از اين كار پشيمانيم، چون در اين قبيل طرح‌ها بايد همه به‌طور مساوي سهيم باشند. اگر ما پول هند را قبول كرديم، اكنون اگر كارشناس فني خواستيم بايد در مقابل تأمين نمايند. اما بهره حاصله از اين طرح هر چه باشد به‌طور قطع در اخيتار شما خواهيم گذاشت.
كنت دومرانش: خيلي ممنون هستم. در مورد سهميه هند با شما موافقم كه بايد همگي به‌طور مساوي در اين طرح‌ها شركت داشته باشيم. در هر صورت ما آماده همه نوع همكاري هستيم. به قسمت‌هاي فني خودمان به‌خصوص در زمينه شنود در فرانسه و جيبوتي دستور داده‌ام كه كليه نيازمندي‌هاي شما را از نظر كارشناسان فني و كمك‌هاي آموزشي تأمين نمايند. شاهنشاه ايران از رهبران استثنايي هستند كه استراتژي جهاني را درك مي‌فرمايند. اگر روزي شاهنشاه از كار كناره‌گيري كنند غرب شكست بزرگي را متحمل خواهد شد. يك‌بار خدمت شاهنشاه عرض كردم كه در قبال جهان آزاد مسئوليت دارند. فرمودند: از نقاط ضعف من صحبت كن. عرض كردم: دو نقطه ضعف داريد؛ اول مرد تنهايي هستيد كه اگر شما را از بين ببرند كسي نيست كه جاي شما را بگيرد. دوم، با تهديد بزرگي مواجه هستيد. اگر وصيت‌نامه پطركبير را مطالعه فرموده باشيد مي‌دانيد كه پطركبير در وصيت‌نامه‌اش خاطرنشان ساخه كه ايران تنها مانع بين امپراتوري روسيه با آب‌هاي گرم محسوب مي‌شود. يك موضوع به‌كلي سري را مي‌خواستم به شما بگويم: همان‌طور كه مي‌دانيد مجمع‌الجزاير گويان در قاره آمريكا از مستعمرات فرانسه مي‌باشد. حسن كار در اين است كه گويان در نزديكي آمريكا قرار دارد اما بخشي از آمريكا نيست. ما در اجراي يك طرح اضطراري حفاظت، كه به موجب آن هر لحظه احتمال دارد كه خاك فرانسه مورد تهديد ارتش سرخ يا ساير انقلابات منطقه‌اي قرار گيرد، ترتيبي داده‌ايم كه از روي كليه اسناد و مدارك حساس دولت و سرويس فرانسه ميكروفيلم تهيه شده و اين ميكروفيلم‌ها را براي نگهداري به گويان فرستاده‌ايم. گويان منطقه‌اي است فوق‌العاده كم‌جمعيت كه فقط تعداد بسيار ناچيزي از سرخ‌پوستان محلي در آن زندگي مي‌كنند. مي‌توانيم اگر شما بخواهيد نظير اين كار را براي ايران هم انجام دهيم.
تيمسار رياست ساواك: خيلي از پيشنهاد شما سپاسگزارم. موضوع آموزش براي سرويس ما كمال اهميت را دارد. چنان‌چه شاهنشاه تصويب فرمايند مي‌خواستم پيشنهاد كنم براي ايجاد يك ارتباط دائمي آموزشي ميان دو سرويس يك نفر را به مركز آموزش شما در پاريس اعزام نماييم تا به‌طور دائم رابط آموزشي ميان ما باشد.
كنت دومرانش: ما هر چه داشته باشيم در اختيار شما مي‌گذاريم مگر موردي باشد كه چيزي در اختيار ما نباشد. اگر خود شما مي‌توانستيد دو سه روز به پاريس بياييد همه چيز را به شما نشان مي‌داديم از قبيل مراكز آموزش، مراكز ارتباطات، واحدهاي ضدجاسوسي و نيز قسمت‌هايي كه مسئول طرح و اجراي فريب‌هاي اطلاعاتي و ضداطلاعاتي هستند.
تيمسار رياست ساواك: خيلي از پيشنهاد شما متشكرم. اما من تخصص فني ندارم و اگر اجازه بدهيد فرد ديگري را به جاي خود اعزام نمايم.
كنت دومرانش: خواهش مي‌كنم براي ارتباطات ويژه خودتان با ما هميشه از وجود يك نفر استفاده بفرماييد تا كنترل حفاظتي كار امكان‌پذير باشد. اما براي كار تبادل هر كس را، حي اگر يك افسر جوان هم باشد، به‌عنوان نماينده دائمي به پاريس اعزام بفرماييد ايرادي نخواهد داشت. اصرار من در ورد كيكاووسي فقط از اين‌جا ناشي مي‌شود كه او را مي‌شناسم و به او اعتماد دارم. به‌‌علاوه، او زبان فرانسه را مثل يك فرانسوي صحبت مي‌كند.
تيمسار رياست ساواك: جنابعالي استحضار داريد كه ما با كمبود پرسنل متخصص مواجه هستيم و از اين رو از مهره‌هاي معدودي كه داريم بايد كمال استفاده را بگيريم. در حال حاضر اگر به كيكاووسي اجازه مي‌دايدم كه از پاريس به تهران بيايد يك مهره حساس و در نتيجه مقداري نيرو را از دست مي‌داديم. كاري كه او مي‌توانست بكند دوستانش هم مي‌كنند و الا مسئله ديگر مطرح نيست. به علاوه، جواناني كه امروز آن‌ها را ديديد آرزو دارند كه افتخار همنشيني با جنابعالي را داشته باشند. من در ساواك مجبورم به انتقادات اين جوانان گوش بدهم و آن را تحمل نمايم چون مي‌گويند چرا تمام امتيازات را به يك نفر مي‌دهيد.

[سند 4]
پيشگاه مبارك اعليحضر همايون شاهنشاه آريامهرژ
مفتخراً به شرفعرض مي‌رساند:
كنت دومرانش، رئيس سرويس اطلاعاتي فرانسه، بعد از شرفيابي به پيشگاه شاهانه طي ملاقاتي با جان‌نثار در تاريخ 2 مهرماه 1357 مطالبي به شرح زير اظهار داشت:
1ـ در گذشته براي تحقق هدف‌هاي مشترك مبالغي در اختيار اينجانب گذارده مي‌شده است. (در اين مورد درر امتثال اوامر ملوكانه كه مقرر فرموده بودند: «به آن‌ها گفته شود كه ديگر ما پول نداريم» به رئيس سرويس فرانسه پاسخ داده شد در اين مورد متعاقباً مذاكره خواهد شد.)
2 ـ گروهي از دانشمندان آلماني يك شركت خصوصي به نام OTRAG براي تحقيقات موشكي تشكيل داده‌اند و پاره‌اي آزمايشات نيز در كشور زئير به عمل آورده‌اند. چنان‌چه تماس با اين شركت به منظور بهره‌برداري از تكنولوژي آن مورد نظر دولت شاهنشاهي است رئيس سرويس فرانسه مي‌تواند ترتيب اين تماس را بدهد.
3 ـ موضوع تشكيل يك دانشگاه جهاني در كشور سوئيس براي تربيت روشنفكران راستگرا قبلاً از شرفعرض شاهنشاه آريامهر گذشته و مرحوم ملك فيصل پادشاه عربستان سعودي نيز با اين امر موافق بودند، اما اقدامات مربوط به اين طرح با مرگ ملك فيصل متوقف گرديد.
4ـ سرويس فرانسه براي پيش‌بيني روزي كه احتمالاً دولت فرانسه به دليل انقلابات داخلي و يا هجوم ارتش سرخ سقوط كند از كليه اسناد سري و به كلي سري سرويس ميكروفيلم تهيه كرده و آن‌ها را در گويان، از مستعمرات فرانسه، پنهان كرده و مي‌تواند نظير اين كار را براي ساواك نيز انجام دهد.
5 ـ چندي پيش پيامي براي رهبران عراق ارسال داشتم و طي آن عواقب وخيم استقرار يك حكومت چپ در ايران را با توجه به منافع عراق خاطرنشان ساختم. اكنون نيز در تعقيب مسافرت اولم به عراق، كه در دو سال قبل با تصويب شاهنشاه آريامهر انجام گرفت، در نظر دارم در دوم آبان‌ماه 1357 براي مذاكره با رهبران عراق عازم بغداد شوم. چنان‌چه يك پيك ويژه در 10 آبان‌ماه 1357 از طرف ساواك به پاريس بيايد متن پيامي را كه براي عراقي‌ها فرستادم و نيز نتايج مذاكرات آينده‌ام را با مقامات عراقي به او اطلاع خواهم داد.
6 ـ چون مداركي در دست بود كه رئيس خبرگزاري فرانسه در ايران از عوامل اطلاعاتي شوروي مي‌باشد، از اين‌رو مراتب وسيله جان‌نثار به كنت دومرانش اطلاع داده شد و نامبرده قول داد كه سعي خواهد كرد ظرف چهار تا پنج هفته آينده ترتيب احضار اين شخص را از ايران بدهد. جان‌نثار به كنت دومرانش تأكيد كردم كه در شرايط كنوني ترجيح داده مي‌شود كه احضار اين شخص وسيله مقامات فرانسوي انجام پذيرد.
مراتب جهت استحضار خاطر خطير ملوكانه معروض مي‌گردد.
جان‌نثار سپهبد ناصر مقدم
از شرفعرض پيشگاه مبارك شاهنشاه آريامهر گذشت.
[دست‌نويس مقدم:] ملاحظه فرمودند
سپهبد مقدم [امضاء]
9/7/1357

[سند 5]
[طبقه‌بندي: سري]
تلگرام

ـــ نمايندگي ساواك در فرانسه
رمز
به فرموده تيمسار رياست ساواك مقرر است پيام زير با رعايت كامل حفاظت به آقاي كيكاووسي در رباط ابلاغ شود:
«چون در نشريات فرانسه (حتي دست راستي) مطالبي عليه ايران درج و در تبليغات مخالف ايران دست دارند، لذا ذيگر پولي براي آقاي كنت فرستاده نمي‌شود. البته اين مطلب صرفاً براي اطلاع خود جنابعالي است و لزومي ندارد كه موضوع به اطلاع آقاي كنت برسد».
11026 / [ناخوانا] محيط
10/7/57


[سند 6]
سري
به: رياست ادارة همكاري‌ها
از: ادارة كل سوم
خيلي فوري
درباره: روح‌الله خميني، صادق قطب‌زاده و ابوالحسن بني‌صدر
روح‌الله خميني كه در تاريخ 14/7/57 از بغداد به پاريس عزيمت كرده و طبق اطلاع هم اكنون در منزل صادق قطب‌زاده و موسي صدر، كه تلفن آن 5202615 مي‌باشد، اقامت دارد.
سوابق و وضعيت روح‌الله خميني، همچنين صادق قطب‌زاده و ابوالحسن بني‌صدر، ك از عوامل مؤثر در هدايت فعاليت‌هاي ضدايراني و اخلالگرانه روح‌الله خميني هستند، ذيلاً اعلام مي‌گردد:
1 ـ روح‌الله خميني:
نامبرده طي 15 سال كه در عراق سكونت داشته ضمن فعاليت عليه ايران با بسياري از گروه‌هاي افراطي فلسطين نيز مرتبط بوده است. از جمله اين سازمان‌ها، گروه تروريست و خرابكار «مجاهدين خلق ايران» بوده كه عمليات متعدد تروريستي و خرابكاري در ايران انجام داده و با گروه‌هاي فلسطيني نيز همكاري داشته‌اند و در پايگاه‌هاي متعلق به آن‌ها آموزش جنگ‌هاي چريكي فرا گرفته‌اند. روح‌الله خميني يكي از عناصر حمايت‌كننده از گروه مذكور در ايران بوده و ضمن فراهم كردن امكانات مادي براي آ‌ن‌ها در خارج از كشور در ارتباط با گروه‌هاي مخالف رژيم ايران، كه تحت عنوان مذكور و در پوشش سازمان‌هاي مذهبي فعاليت دارند، تسهيلات مختلف براي فعاليت آنان به‌وجود آورده است.
صادق قطب‌زاده و ابوالحسن بني‌صدر:
اين دو نفر با اعتقادات كمونيستي ظاهراً خود را پايبند به اصول مذهبي نشان مي‌دهند و با تشكيل سازمان‌هاي ظاهراً دانشجويي اسلامي در خارج از كشور مسئوليت گردانندگي فعاليت اين سازمان‌ها را در سطح كشورهاي اروپاي غربي، ايالات متحده آمريكا و كانادا به عهده دارند.
نامبردگان از اعضاي مؤثر گروه تروريست به اصطلاح مجاهدين خلق ايران (ماركسيست‌هاي اسلامي) در خارج از كشور هستند، و عمليات تروريستي كه از ناحيه اعضاي اين گروه در ايران انجام گرفته بي‌ارتباط با هدايت‌هاي آن‌ها از خارج از كشور نبوده است. يادشدگان با برخي از سازمان‌هاي تروريستي فلسطيني در خارج از كشور ارتباط و همكاري دارند و امكاناتي را براي آموزش اعضاي گروه مذكور در كشور لبنان فراهم كرده‌اند. افراد مورد بحث از عناصر نزديك به روح‌الله خميني به شمار مي‌روند و روح‌الله خميني از طريق اين افراد امكانات مادي و معنوي وسيعي براي ادامه اقدامات خرابكارانه آن‌ها و گسترش اين اقدامات در اختيار آن‌ها قرار مي‌دهد.
نيازمندي‌هاي اطلاعاتي در مورد روح‌الله خميني، صادق قطب‌زاده و ابوالحسن بني‌صدر:
1ـ چه كساني در فرانسه با خميني ارتباط داشته و به نفع او فعاليت مي‌نمايند.
2 ـ در محلي كه او ساكن شده علاوه بر خود وي و فرزندش احمد خميني چه كسان ديگري سكون دارند.
3 ـ چه افرادي تاكنون به اين منزل جهت ديدن خميني رفته‌اند و اسامي كساني كه در آينده او را ملاقات خواهند كرد.
4 ـ از عناصر تروريست فلسطين و غيرايراني چه افرادي با او در فرانسه تماس و ملاقات كرده‌اند يا خواهند كرد.
5 ـ مقامات دولتي چه كشورهايي با او تماس مي‌گيرند و چه خبرنگاراني با او ملاقات يا مصاحبه مي‌نمايند.
6 ـ با توجه به اين‌كه محلي كه نامبرده ساكن شده متعلق به صادق قطب‌زاده و موسي صدر اس چه ارتباطي مي‌توان بين ربوده شدن موسي صدر و ورود خميني به پاريس در منزل خانواده موسي صدر پيدا كرد.
7ـ با توجه به تلفن صادق قطب‌زاده كه 5201615 مي‌باشد و تلفن ابوالحسن صدر كه 6658954 مي‌باشد مطالب مطروحه به‌وسيله اين تلفن‌ها چيست و چه كساني تماس مي‌گيرند.
8 ـ آيا خميني و همراهان وي قصد دارند تا چه مدت در فرانسه بمانند.
9 ـ تاريخ حركت وي از فرانسه با ذكر روز، ساعت، نوع هواپيما و مقصد بعدي.
يك قطعه عكس روح‌الله خميني به پويست ايفاد مي‌گردد. خواهشمند است دستور فرماييد موارد بالا را به طريق مقتضي با سرويس فرانسه در ميان گذارده و ضمن تفهيم اهميت مسئله اطلاعات واصله از آن طريق را مستمراً به اين ادارة كل اعلام دارند.

[سند 7]
سري
جمع 6 اكتبر 1978
يادداشت
عكس‌العمل رسمي در مورد اقامت آيت‌الله خميني در فرانسه
اواسط بعدازظهر آيت‌الله خميني از بغداد وارد پاريس گرديد. پسر او احمد و دو ملا همراه وي بودند. چون او داراي گذرنامه ايراني بود احتياج به ويزا براي يك اقامت عادي (جهانگردي) به مدت سه ماه نداشت.
آيت‌الله وسيله آقاي ابول بني‌صدر و صادق قطب‌زاده و دو نفر از افراد فعال گروه ماركسيست‌هاي اسلامي مورد استقبال قرار گرفته و نزد آن‌ها در ساشان (CACHAN) اقامت گزيد. دو نفر از كارمندان دولت فرانسه، در واقع كارمند رياست جمهوري، درخواست ملاقات با آيت‌الله را مي‌نمايند ولي آيت‌الله كه 78 سال دارد اعلام مي‌نمايد كه خسته است و اين دو نفر به همراهان خميني اظهار مي‌كنند كه يك تبعيدشده در زمان اقامت در فرانسه نمي‌تواند هيچ نوع فعاليت سياسي داشتهب اشد، مصاحبه نمايد و يا اعلاميه‌اي صادر كند. همان شب آقاي بهرامي، سفير ايران در فرانسه، به وزارت امور خارجه ورود خميني را گزارش كرد و با توجه دادن به اين‌كه محافل مختلف فرانسوي، جرايد چپ و فرصت‌طلبان مختلف با او تماس گرفته و مقالات مغرضانه‌اي چاپ خواهند نمود كسب تكليف نمود.
شنبه 7 اكتبر 1978:
تيمسار مقدم از سرويس فرانسه درخواست نمود كه تا حد امكان فعاليت‌هاي آيت‌الله را هنگام اقامت در پاريس تحت مراقبت قرار دهند.
كاخ رياست جمهوري فرانسه پيغام رئيس جمهور فرانسه را هنگام مسافرت رسمي به برزيل به سفير ايران در پاريس به شرح زير اعلام نمود:
«همان‌طور كه اطلاع داريد آيت‌الله خميني در ساعت 30/14 ديروز به پاريس وارد شد. به او اطلاع داده شد كه مسافرت او به فرانسه يك مسافرت جهانگردي تلقي شده و اقامتش موقت خواهد بود و در هنگام اقامت در اين كشور بايد از هر نوع فعاليت سياسي خودداري نمايد.» بنا به پيشنهاد پليس آيت‌الله كه از دادن بهانه‌اي براي اخراج واهمه داشت به يك ويلاي دور افتاده در نوفل‌لوشاتو رفت.
دوشنبه 9 اكتبر 1978:
تهران به سفير خود جواب داد كه «توجه دولت فرانسه را جلب نمائيد كه ايران هيچ نوع محدوديتي را هنگام اقامت آقاي خميني در فرانسه درخواست نمي‌نمايد.»
يك سري سؤالات تيمسار مقدم وسيله پيك به سرويس فرانسه ارسال مي‌شود كه طي آن از ما خواسته شده كه هويت افرادي را كه با آيت‌الله تماس دارند روشن شود و همچنين شنود خطوط تلفني انجام شود كه اين درخواست فوراً به سرويس ديگر فرانسه، در واقع سرويس D. S. T، اعلام گرديد.
در ساعت 15/17 به آقاي علوي مقام مسئول سازمان ضدجاسوسي در مورد قصد سرويس جهت اخراج خميني به ايتاليا اطلاع داده مي‌شود. ايشان ضمناً به‌طور خصوصي اعلام كرد كه هيچ نوع مخالفتي با اقامت آيت‌الله در پاريس نمي‌تواند تصور كند.
چهارشنبه 11 اكتبر 1978:
تيمسار كاوه وارد پاريس شدند. در طي اقامت ايشان در مورد احتمال مسافرت آيت‌الله به آمريكا صحبت شد ولي هيچ نوع اطلاع تكميلي در مورد درخواست ويزاي آيت‌الله به دست نيآمد.
17 و 18 اكتبر 1978:
تيمسار كاوه اعلام مي‌نمايد كه وزارت خارجه آمريكا هيچ نوع درخواست مهاجرت خميني به آمريكا را دريافت نكرده است. سرويس ما هم هيچ نوع خبر جديدي را در اين مورد به دست نياورده است و در مورد فعاليت خميني در فرانسه اطلاعاتي داد.
26 اكتبر 1978:
جواب سريع از طرف سرويس فرانسه در مورد درخواست فوري تيمسار كاوه در مورد هويت يكي از افراد كه جزء همراهان خميني در فرانسه است داده شد.
[سند 8]
سري
[دستنويس:]
با هماهنگي ادارة كل 3
از اهم مطالب گزارش شرفعرضي تهيه شود
24/7
گزارش مأموريت
منظور: استحضار تيمسار رياست ساواك
ساعت 1500 روز پنجشنبه 20/7 به پاريس وارد شدم. سرهنگ FILION رئيس قسمت عمليات سرويس به همراه دو نفر در داخل هواپيما از من استقبال نموده سپس با خودرويي كه پاي هواپيما آماده بود به دفتر فرودگاه هدايت و در آن‌جا با ژنرال CONDELIER، معاون اطلاعات خارجي سرويس، ملاقات به عمل آمد. نامبرده اظهار داشت: چون رئيس سرويس در مسافرت خارج از كشور است لذا روز بعد (جمعه 21/7) ساعت 1 بعدازظهر در دفتر خود براي مذاكره و صرف ناهار دعوت نموده است. درخواست نمودم براي صرفه‌جويي در وقت يكي دو ساعت بعد از ورود در صورت امكان جلسه‌اي تشكيل و همكاران هرگونه اطلاعاتي درباره خميني دارند بدهند. معاون سرويس اظهار نمود: طبق قوانين فرانسه مراقبت از شخص مورد نظر با وزارت كشور و پليس است كه البته با سرويس همكاري دارند و پس از تبادل نظر قرار شد ترتيب ملاقات براي حدود ساعت 30/16 داده شود كه به همين ترتيب عمل شد و بعد از استقرار در هتل اين ملاقات در يكي از دفاتر سريس به عمل آد و دو نفر از نمايندگان سرويس و يك نفر كه ظاهراً رابط با پليس بود توضيحات زير را دادند:
1 ـ خميني از روز ورود به پاريس تا يكشنبه 16/7 در منزلي كه به آدرس زير وسيله قطب‌زاده برايش آماده شده بود اقامت داشت:
24 RUE DU PONT ROYAL CACHAN KAL DE MARNE
2 ـ قطب‌زاده قبلاً با خميني تماس داشت. در اوايل اكتبر (10 تا 15 مهر 57) به عراق رفت و به همراه خميني به پاريس برگشت و فعلاً همه كاره او همين شخص است.
3 ـ مظفر فيروز قبلاً به‌طور غيرمستقيم با خميني در عراق تماس داشت و اعلاميه‌هاي او را به وسايلي مي‌گرفت و براي درج به روزنامه لوموند مي‌داد ولي سرويس از تماس وي پس از ورود به پاريس اطلاعي به دست نياورده چون فيروز خيلي با احتياط كار مي‌كند قطعاً تماس‌هاي خود را خيلي محرمانه و به‌وسيله اشخاص مي‌گيرد.
4 ـ شخصي به نام غضنفرپور متولد ژوئيه تهران هنگامي كه خميني در پاريس و در محل اقامت اول خود بود با او تماس داشت.
شخص ديگري به نام سيدشمس‌الدين مجابي متولد 1939 قزوين به آدرس: 20 AVE DE CHOISY, PARIS 13 با خميني تماس دارد.
5 ـ قطب‌زاده با شخصي به نام محمد يعقوب، كه تبعه ليبي و نماينده موسي صدر در آن كشور است، تماس دارد و از اين شخص و هم‌چنين نمايندگان شيعيان پول مي‌گيرد. وضع مالي قطب‌زاده ظاهراً خيلي خوب است و از نحوة خرج كردنش معلوم است كه پول‌هاي باد آورده دارد.
6 ـ قطب‌زاده به شخصي گفته است كه مي‌خواهد ترتيبي فراهم كند تا خميني را به ايتاليا ببرد و در رم ترتيب مصاحبه يك نماينده حزب كمونيست ايتاليا را با او بدهد.
7 ـ مقامات فرانسوي تاكنن نتوانستند بدانند چه مدت خميني در پاريس مي‌ماند و مقصد بعدي او كجاست.
8 ـ محل دوم اقامت خميني تا چهارشنبه 19/7 به آدرس زير بوده كه متعلق است به خانمي به نام Faucher Colette.
9 ـ محل سوم اقامت خميني (محل فعلي) از چهارشنبه 19/7 تاكنون به آدرس زير است: 23 Route de Chewreuse á Neauple de Chatean Pelines 78 اين منزل متعلق به پدر خانم كولت (اشاره شده در ماده 8) كه مرد بسيار ثروتمندي است مي‌باشد. منزل در وسط باغ وسيعي قرار گرفته و با دو ديوار از خارج جدا شده است. كنترل و آمد و رفت به داخل آن بسيار مشكل است. به اين جهت از اسامي كساني كه تاكنون با خميني ملاقات نموده‌اند اطلاع صحيحي ندارند. البته شماره اتومبيل‌هايي را كه به آن منزل آمد و رفت مي‌نمايند تهيه نموده‌اند و مي‌دانند متعلق به چه كساني است ولي از اسامي سرنشينان آن اتومبيل‌ها به درستي اطلاع ندارند. تاكنون تعداد زيادي اتومبيل‌هاي شخصي و با پلاك سياسي به آن منزل آمد و رفت نموده‌اند.
توضيح: درخواست كردم هرگونه اطلاعاتي را كه از طريق كنترل تلفن منزل خميني به دست مي‌آورند و مشخصات اشخاصي كه به آن‌جا آمد و رفت مي‌نمايند (ايرانيان، خارجيان از جمله فلسطيني اعم از مقيم فرانسه و يا كساني كه از كشورهاي ديگر مي‌آيند) در اسرع وقت در اختيار بگذارند. وعده مساعد دادند.
10 ـ فهرست نيازمندي‌هاي ساواك دربارة فعاليت‌هاي خميني به سرويس داده شد و تأكيد گرديد روش ارتباطي سريع‌تري برقرار و جواب‌ها هر چه زودتر داده شود.
ملاقات با كنت دومرانش:
از ساعت 00/13 تا 30/16 روز جمعه 21/7 در دفتر كنت ملاقات به عمل آمد و ناهار هم در سالن جنب دفتر صرف شد. اين ملاقات ابتدا بين ايشان و من به‌طور دو نفره به عمل آمد. ابتدا كنت مطالب خود را به شرح زير بيان نمود:
1 ـ پانزده روز قبل نماينده مخصوص و مورد اعتمادم را به بغداد فرستادم و به صدام حسين پيغام دادم ماندن خميني در عراق جز زحمت و دردسر براي شما نتيجه‌اي ندارد چرا او را به ترتيبي اخراج نمي‌كنيد؟ فكر مي‌كنم در اثر توصيه من (كنت) بود كه عراقي‌ها زمينه‌هايي فراهم كردند تا خميني خارج شود.
2 ـ چهار روز قبل بنا به توصيه من (كنت) دولت فرانسه تصميم گرفت خميني را اخرج كند ولي با كمال تعجب ملاحظه شد كه سفير ايران مصراً از وزارت امور خارجه فرانسه خواست از اخراج او صرف‌نظر شود. براي من علت اين درخواست معلوم نيست مگر آن‌كه دلايل موجهي وجود داشته باشد. نمي‌دانم اشتباه آقاي سفير بوده يا وزارت امور خارجه ما راست نمي‌گويد. جواب دادم: من (كاوه) هنوز با آقاي سفير شاهنشاه آريامهر ملاقات ننموده‌ام و نمي‌دانم موضوع چيست. اگر چنين اقدامي شده باشد شايد علتش اين است كه ايشان (آقاي سفير) فكر كرده‌اند خميني در اين‌جا تحت كنترل دوستان ما است در حالي‌كه معلوم نيست مقصد بعدي وي كجا است و كشور ميزبان آينده او تا چه حد بتواند يا بخواهد فعاليت‌هاي او را كنترل كند.
3 ـ ما دلايل قطعي داريم كه خمين با كمونيست‌هاي فرانسه و ايتاليا تماس و ارتباط دارد و اين اشخاص براي رفتن او به ايتاليا تلاش مي‌كنند. به عقيده من (كنت) خوب است وسايل رفتن او به ايتاليا تلاش مي‌كنند. به عقيده من (كنت) خوب است وسايل رفتن او به ايتاليا فراهم شود و با استفاده از هرج و مرجي كه در آن‌جا است عوامل شما (ايران) به آساني مي‌توانند او را از بين ببرند.
من (كاوه) سؤال كردم: اگر چنين كاري بشود آيا تصور نمي‌كنيد از اين شخص يك شهيد ساخته شود و حربه جديدي به دست كمونيست‌ها داده شود كه با استفاده از روش‌هاي خاص تبليغاتي خود از آن بهره‌برداري نمايند؟ و اضافه نمودم: چند ماه قبل شيخ بدنام و فاسدي به نام كافي در راه مشهد در اثر تصادف اتومبيل فوت شد، تا مدت‌ها مخالفين ما تبليغات به راه انداخته بودند كه ساواك او را كشته است. كنت گفت: صحيح است، اين كار درستي نيست. كنت اضافه نمود كه گزارشي براي رئيس‌جمهور تهيه نموده (نسخه‌اي از آن را تسليم نمود كه اصل و ترجمه آن به پيوست است) و به اطلاع ايشان رسانده‌ام كه اقامت خميني در فرانسه جز مزاحمت و درگيري براي دولت نتيجه‌اي ندارد و كمونيست‌ها، چپي‌ها، مخالفين ايران چون مگس‌هايي به دور شيريني اطراف او جمع مي‌شوند و توصيه كردم به او اجازه اقامت داده نشود.
در اين‌جا من (كاوه) به كنت گفتم: طبق اطلاع، خميني از سفارت آمريكا در پاريس تقاضاي ويزا كرده. آيا شما اطلاع داريد؟ موافقت شده است يا خير؟ كنت به يكي از كارمندانش اشاره‌اي كرد و او پس از مكالمه تلفني (گويا با يكي از همكاران آمريكايي خود) جواب داد: درخواست ويزا درست است، يك‌بار وقتي در عراق بود تقاضا كرد و پس از اين‌كه به پاريس آمد درخواستش را تكرار نمود ولي هنوز جوابي از وزارت خارجه آمريكا نيامده است.
در اين‌جا به كنت گفتم: با توجه به اين‌كه رفتن خميني به آمريكا از كشورهاي ديگري كه امكان دارد به او اجازه اقامت بدهند (احياناً الجزاير، ليبي، سوريه) بهتر است و اعليحضرت همايون شاهنشاه آريامهر بي‌ميل نيستند كه او به آمريكا بود، به اين جهت از شما تقاضا مي‌شود به‌نحو مقتضي او را تشويق نماييد كه به آمريكا برود و براي صدور ويزاي وي تسهيلاتي فراهم نماييد. كنت سؤال نمود: چگونه اين كار ممكن است؟ به او جواب دادم: مثلاً با نفوذ در اطرافياني مانند قطب‌زاده و بني‌صدر كه شا خود اشاره نموده‌ايد در او نفوذ فوق‌العاده دارند و مي‌توانند به وي القاء نمايند كه ماندنش در فرانسه به صلاح نيست و رفتن به آمريكا را توصيه نمايند، و حتي وسيله به كار گرفتن عوامل درجه 2 يعني كساني كه به نحوي از انحاء مي‌توانند قطب‌زاده را تحت تأثير قرار دهند، و اضافه نمودم در صورتي‌كه اين عمليات هزينه‌هايي دارد ممكن است از طرف ما (ساواك) تأمين شود. كنت جواب داد: هزينه مسئله‌اي نيست، بايد راهي پيدا كرد، و گفت تلاش خود را خواهد كرد. تأكيد شد كه تهران منتظر جواب آقاي كنت است. ايشان وعده مساعد داد.
از كنت درخواست شد با همكاري‌هاي صميمانه‌اي كه قطعاً بين سرويس فرانسه و ادارة پليس وجود دارد تلفن آقاي خميني را كنترل كنند و همچنين اسامي كساني را كه به منزل او آمد و رفت مي‌نمايند و يا با او مصاحبه مي‌كنند به ما بدهند. جواب داد: متأسفانه دمكراسي لقّ ما اجازه نمي‌دهد دستگاه‌هاي امنيتي كارشان را به خوبي انجام دهند و موانع بسيار قانوني پيش پاي آن‌ها مي‌گذارد. دو سال قبل وزير كشور وقت به اتهام صدور دستور براي كنترل تلفن اشخاص سخت مورد حمله مردم قرار گرفت و كارش به افتضاح كشيد ولي سعي خود را خواهم كرد.
كنت اضافه نمود: همان سؤالاتي را كه دربارة خميني ساواك از ما نموده است دولت ايران عيناً از وزارت كشور و پليس خواسته و اين دوباره و سه‌باره كاري در عمل مشكلاتي را براي ما فراهم مي‌كند و خطرات حفاظتي به بار خواهد آورد. و مؤكداً درخواست نمود: چون كمونيست‌ها در اكثر دستگاه‌هاي دولتي فرانسه از جمله وزارت امور خارجه، وزارت كشور، پليس نفوذ دارند در ارتباط بين ساواك و سرويس به مسئله حفاظت فوق‌العاده اهميت داده شود و از تماس تلفني قوياً خودداري شود. جواب دادم: متأسفانه ارتباط بين نماينده شما در تهران با پاريس خيلي كند است، مثلاً ساواك از روز ورود خميني به پاريس مرتباً سؤالاتي درباره او نموده و به رابط شما تأكيد نموده است هر چه زودتر از پاريس جواب بخواهد ولي تا روز حركت من به پاريس (پنجشنبه 20/7) يك كلمه به ما جواب نرسيد. كنت گفت: اين تقصير او نيست، تهران با پاريس با دو خط (تلكس و بي‌سيم) ارتباط دارد. خط تلكس كندتر است. به‌علاوه ما بايد شما را از پليس بگيريم كه طول مي‌كشد. پس از بحث و تبادل نظر قرار شد در موارد اضطراري (از جمله تا موقعي كه موضوع خميني ادامه دارد) ارتباط‌ها سريع‌تر و با بي‌سيم انجام شود.
ملاقات با آقاي اسمعيل رائين:
با نامرده بالا در طي دو جلسه (صبح جمعه 21/7 و عصر شنبه 22/7) ملاقات و تبادل به عمل آمد. آدرس دقيق محل اقامت خميني و برخي از اطرافيانش به او داده شد و توصيه گرديد هر چه زودتر ارتباط خود را با قطب‌زاده (كه اخيراً قطع شده است) برقرار و به‌نحو مقتضي او را تشويق نمايد كه تمايل خميني را به رفتن به آمريكا جلب كند. ضمناً اطلاعات خود را وسيله نماينده مركز در پاريس (آقاي فرجادي) بفرستد. در مذاكرات چنين استنباط شد كه وضع مالي او خوب نيست. به‌علاوه نياز به تشويق و دلگرمي دارد. ضمناً مطالبي درباره دخالت آمريكا و انگلستان در حوادث اخير اظهار و دلايلي را عنوان نمود كهنياز به تعمق و بررسي بيشتر دارد. از ايشان خواسته شد نظرات خود را گزارش و يا به نحو مقتضي به مركز منعكس نمايند تا مورد بررسي و بهره‌برداري قرار گيرد.
آخرين تماس نماينده سرويس:
سرهنگ فيون، نماينده سرويس، در ساعت 00/9 روز 23/7 هنگامي كه براي خداحافظي به فرودگاه آمده بود اظهار داشت:
1 ـ قرار است امروز (روز 23/7) جلسه در محل زير: 4 Place Saint German des pres Salle des l'encouragement تشكيل و خميني هم براي مصاحبه به آن‌جا برود. نماينده پليس امنيتي فرانسه به منزل او رفت و در حضور قطب‌زاده گفت: اگر خميني به محل اقامت برود پليس مجبور است همه كساني را كه به آن‌جا رفته‌اند از آن محل خارج كند. خميني يك كلمه حرف نزد ولي قطب‌زاده از طرف او گفت: وزارت امور خارجه فرانسه از بدو ورود خميني به او وعده آزادي عمل داده است. نماينده پليس جواب داد: دولت فرانسه از بدو ورود به شما ابلاغ نموده است حق هيچ‌گونه فعاليت سياسي عليه ايران نداريد، به اين جهت پليس وظيفه خود را انجام مي‌دهد. رابط سرويس اضافه نمود: پس از اين مذاكرات خميني در آخرين لحظه رفتن خود را لغو نمود.
2 ـ طبق اطلاع روز 22/7 دويست نفر از ايرانيان مقيم آلمان غربي با اتوبوس به پاريس آمده و با خميني در منزلش ملاقات نموده‌اند (از جريان ملاقات اطلاعي نداد).
تشريفات و پذيرايي:
از طرف سرويس مراسم استقبال و بدرقه به گرمي انجام گرفت. يك خودرو با راننده در اختيار من گذارده شد و هزينه هتل را هم پرداخت نمودند. هدايايي كه به همراه بود (دو كيلو خاويار، پنج بسته جعبه‌هاي نقره) از طرف تيمسار رياست ساواك به آقاي كنت و پنج نفر به شرح زير داده شد:
1 ـ ژنرال كاندليه؛
2 ـ سرهنگ فيون؛
3 ـ سرهنگ لامور؛
4 ـ آقاي روسن؛
5 ـ آقاي پتي.
مراتب جهت استحضار به عرض مي‌رسيد.
معاون اطلاعات خارجي
كاوه [امضاء]
24/7
[سند 9]
سري
اطلاعيه مشروحيه زير در تاريخ 27/7/57 از سرويس فرانسه دريافت گرديد:
1 ـ قطب‌زاده كه به تنهايي به عراق رفته بود به اتفاق خميني مراجعت كرد. در مورد اعمال نفوذ بر روي آيت‌الله ميان قطب‌زاده از يك طرف و بني‌صدر و غضنفرپور از طرف ديگر اختلاف وجود دارد.
2 ـ قطب‌زاده مي‌خواهد خميني را به ايتاليا ببرد. حزب كمونيست ايتاليا موافقت كرده كه تسهيلات لازم را براي استقرار نهايي آيت‌الله در ايتاليا فراهم نمايد.
3 ـ در مورد عزيمت احتمالي خميني به آمريكا اطلاعات تازه‌اي در دست نيست.
4 ـ در اجتماعي كه صبح يكشنبه گذشته در سن‌ژرمن دوبره تشكيل شده بود دو ايراني وابسته به رهبري جنبش ماركسيست‌ها در آلمان غربي به نام‌هاي بزرگ‌مهر و كلانتري درخواست كردند كه براي حضار (ايرانيان) صحبت كنند اما درخواست آن‌ها مورد موافقت قرار نگرفت و حاضران اين دو نفر را از اجتماع خود بيرون كردند. تعداد زيادي از ايرانيان مقيم آلمان و ايتاليا براي ديدن خميني به پاريس آمده‌اند و اكثريت آن‌ها از طبقات متوسط كم‌درآمد هستند و وجود شخصيت مهمي در ميان آن‌ها گزارش نشده است.
5 ـ همراهان و اطرافيان خميني اظهار عقيده مي‌كنند كه گروه‌هاي مخالف ايران در اروپا احتمالاً بعد از عزيمت شاه، بازرگان را به‌عنوان رئيس دولت در نظر مي‌گيرند. در عين حال در مورد استقرار يك نايب‌السلطنه موقت كه مورد نظر بازرگان به منظور اطمينان دادن به آمريكايي‌ها مي‌باشد اختلاف نظر وجود دارد و قطب‌زاده مخالف اين نظريه مي‌باشد.
[دست‌نويس:]
فوري خبر به ادارة كل 3 داده شود كه در بولتن درج شود. 27/7

[سند 10]
نخست‌وزيري
سازمان اطلاعات و امنيت كشور
س.ا.و.اك
پيشگاه مبارك اعليحضرت همايون شاهنشاه آريامهر
مفتخراً به شرفعرض مي‌رساند:
به منظور تسريع و پيگري اقدامات مربوط به جمع‌آوري اطلاعات پيرامون فعاليت‌هاي خميني در پاريس معاون اطلاعات خارجي ساواك از تاريخ پنجشنبه 20/7/57 تا يكشنبه 23/7/1357 به پاريس مسافرت و طي آن ملاقات‌هايي با مقامات سرويس اطلاعاتي فرانسه و برخي از منابع اطلاعاتي به عمل آورد.
اهم مطالب مطروحه در اين ملاقات‌ها و اطلاعات مكتسبه در مورد خميني ذيلاً از شرفعرض پيشگاه مبارك ملوكانه مي‌گذرد:
بنا به اظهار مقامات فرانسوي، خميني از بدو ورود به پاريس تاكنون سه‌بار محل اقامت خود را تغيير داده است و طي اين مدت با ابوالحسن بني‌صدر، صادق قطب‌زاده، مظفر فيروز ،غضنفرپور، سيد شمس‌الدين مجابي و تعداد كثير ديگري از ايرانيان مقيم فرانسه و ساير كشورهاي اروپا به‌ويژه ايتاليا و آلمان تماس داشته است. ضمناً صادق قطب‌زاده شخصاً به عراق رفته و خميني را با خود به فرانسه برده است.
مراقبت از محل اقامت كنوني خميني از نقطه‌نظر تعيين هويت اشخاصي كه با او ملاقات مي‌كنند به دليل وضع خاص خانه محل اقامت او، باغ بزرگ با دو ديوار و درهاي متعدد، براي پليس امنيتي فرانسه مشكل است. تحقيقات پيرامون مراجعين به محل اقامت خميني با توجه به شمارة پلاك اتومبيل آن‌ها از طرف پليس فرانسه ادامه دارد و قرار است متعاقباً نتيجه به اطلاع مقامات ايراني برسد.
مقامات سرويس فرانسه همچنين اظهار داشتند كه قرار بود ظرف روز 23/7/57 خميني براي مصاحبه به محلي در داخل شهر پاريس برود اما نماينده پليس امنيتي فرانسه به منزل او رفت و به خميني اظهار داشت كه اگر به محل ملاقات برود پليس مجبور است همه كساني را كه به آن‌جا رفته‌اند از آن محل اخراج كند. نماينده پليس خطاب به خميني تأكيد كرد كه دولت فرانسه از بدو ورود به وي (خميني) ابلاغ نموده است كه حق هيچ‌گونه فعاليت سياسي عليه ايران را ندارد. مقامات سرويس فرانسه خاطرنشان ساختند كه پس از اين مذاكرات خميني در آخرين لحظه رفتن خود را به محل اجتماع افراد منظور و انجام مصاحبه لغو كرد.
كنت دومرانش، رئيس سرويس فرانسه، اظهار داشت كه زمينه‌سازي دولت عراق براي خارج كردن خميني از آن كشور احتمالاً بنابر توصيه وي (كنت) به صدام حسين در اين مورد انجام گرفته است. كنت دمرانش اضافه نمود كه بنا بر توصيه وي چهار روز قبل دولت فرانسه تصميم گرفته خميني را از آن كشور اخراج كند ولي با كمال تعجب ملاحظه شد كه سفير شاهنشاه آريامهر مصراً از وزارت امور خارجه فرانسه درخواست كرده كه از اخراج خميني صرفنظر شود. كنت علت اين اقدام را جويا شد. در اين مورد به كنت دومرانش پاشخ داده شد كه احتمالاًعلت اين كار اين است كه سفير ايران عقيده دارد كه خميني در پاريس تحت كنترل دوستان فرانسوي ايران است در حالي‌كه معلوم نيست كشور مقصد بعدي او تا چه حد بتواند يا بخواهد فعاليت‌هاي او را كنترل كند.
كنت دومرانش خاطرنشان ساخت: دلايل قاطعي در اختيار دارد كه خميني با كمونيست‌هاي فرانسه و ايتاليا ارتباط دارد و اين عناصر كمونيست براي رفتن او به ايتاليا تلاش مي‌كنند. رئيس سرويس فرانسه اظهار عقيده كرد كه خوب است وسايل عزيمت خميني به ايتاليا فراهم شود و با استفاده از هرج و مرجي كه در ايتاليا وجود دارد عوامل ايراني به آساني او را از بين ببرند.
در اين مورد به كنت دومرانش توضيح داده شد كه اگر چنين كاري بشود خميني تبديل به يك شهيد خواهد شد و حربه جديدي به دست كمونيست‌ها مي‌افتد تا بيش از گذشته دولت ايران را مورد حمله قرار دهند. كنت اين نظريه را تأييد نمود.
در مورد تصميم خميني داير بر عزيمت به آمريكا اگر چه تا اين تاريخ مقامات اطلاعاتي آمريكا خبر درخواست ويزاي ورود به آمريكا وسيله وي را تأييد نكرده‌اند ولي رئيس سرويس فرانسه اظهار داشت كه خميني درخواست صدور رواديد آمريكا را از سفارت آمريكا در پاريس به عمل آورده است. به رئيس سرويس فرانسه تأكيد گرديد كه عزيمت خميني به آمريكا مورد تقاضاي ساواك بوده و درخواست مي‌شود كه وي از امكانات خود براي تشويق خميني به رفتن به آمريكا حداكثر استفاده را بكند. كنت دومرانش قول داد در اين زمينه هر كاري از او ساخته باشد انجام خواهد داد و اضافه نمود كه اقدامات لازم را جهت تسريع در جمع‌آوري اطلاعات پيرامون فعاليت‌هاي خميني در پاريس و كنترل و تماس‌ها و ملاقات‌هاي وي معمول و نتايج حاصله را سريعاً در اختيار ساواك خواهد گذاشت.
به‌طور كلي در ملاقات با مقامات فرانسوي چنين استنباط شد كه آنان علاقه محسوسي در مورد همكاري با دولت ايران درباره كسب اطلاع از وضعيت خميني در مدت اقامت در آن كشور دارند.
طي ملاقاتي با اسماعيل رائين در پاريس به وي توصيه شد كه از طريق صادق قطب‌زاده، خميني را تشويق نمايد كه به آمريكا عزيمت كند و اسماعيل رائين قول داد كه با نماينده ساواك در پاريس همكاري خواهد كرد.
به پيوست اصل و ترجمه گزارش سرويس اطلاعاتي فرانسه به رياست جمهوري آن كشور به مناست ورود خميني به پاريس تقديم مي‌گردد.
مراتب جهت استحضار خاطر خطير ملوكانه معروض مي‌گردد.
جان‌نثار: سپهبد ناصر مقدم
[امضاء]
در تاريخ 30/7/57 به شرفعرض مبارك ملوكانه رسيد طي شمارة 262 در دفتر ثبت گرديد.
[دست‌نويس مقدم:] ملاحظه فرمودند
سپهبد مقدم [امضاء]
30/7/57

[سند 11]
آيت‌الله روح‌الله موسوي خميني در روز جمعه 6 اكتبر 1978 وارد پاريس شد. خميني دشمن قسم‌خورده شاه و رژيم، از سال 1964 كه از ايران تبعيد گرديد در نجف به‌سر مي‌برد. وي كه داراي نفوذ بسياري روي روحانيون و مردم ايران مي‌باشد عامل اصلي شورش‌هاي خونيني كه از اوايل سال جاري ايران را تكان داده است به شمار مي‌رود. تبليغات كه بر ضد بيگانگان و آمريكايي‌ها و اسرائيلي‌ها و به طرفداري فلسطيني‌ها استوار بوده فرصت مناسبي به ماركسيزم داد تا با استفاده از پيام‌هاي مذهبي تند، كه به‌صورت نوارهاي كاست و به‌طور پنهاني در ايران منتشر مي‌شد، در اين كشور نفوذ نمايد. تماس‌هاي وي با سازمان‌هاي ايراني مخالف در خارج از كشور موجب گرديد كه مطالب مربوط به مبارزات وي از طريق دستگاه‌هاي خبري غربي منتشر شود و ابعاد جهاني به خود گيرد.
دولت عراق، بنا به تقاضاي ايران مبني بر متوقف ساختن حملات خميني بر ضد شاه، خميني را تحت نظر قرار داد و لذا ادامه عمليات تبليغاتي وي نيز ممكن نبود و بدين جهت ابتدا قصد داشت كه به كويت پناهنده شود ولي موفق نشد. ايرانيان مخالف مقيم فرانسه پيش‌بيني كردند كه وضع خميني در نجف به حالت خطرناكي درمي‌آيد و لذا ترتيب مسافرت او را به پاريس دادند.
حضور نامبرده در پايتخت فرانسه در محافل مخالفان به‌عنوان يك موفقيت محسوب مي‌شود و آن‌ها تصور مي‌كنند كه نامبرده در حال حاضر در پاريس امكانات تبليغات بهتري نسبت به نجف در اختيار دارد. به علاوه آن‌ها توجه دارند كه تصميم مقامات دولت فرانسه هر چه باشد اين «مرد مقدس» پيروز خواهد بود زيرا اگر فرانسه به او حق پناهندگي بدهد به روابط پاريس و تهران لطمه وارد خواهد آمد و اگر او را اخراج نمايد وجهه ميهمان‌نوازي و آزادي فرانسه لكه‌دار خواهد شد. محافل مخالف تصور مي‌كنند كه خميني مي‌تواند به سوريه برود و در آن‌جا با كمك مقامات محلي، فلسطيني‌ها و نهضت‌هاي مختلف انقلابي بر ضد شاه و همكاران عراقي ايشان مبارزات خود را ادامه دهد.
اقامت آيت‌الله در فرانسه توجه روزنامه‌نگاران را جلب خواهد نمود و خميني از امكاناتي كه مطبوهات غرب در اختيار او خواهند گذارد بهره‌برداري خواهد كرد. حضور تعداد زيادي از نهضت‌هاي مخالف ايراني در پاريس**، كه از طرف محافل «مترقي» فرانسه حمايت مي‌شوند، موجب خواهد شد كه اقدامات او سهل‌تر انجام شود.
ورود رهبر مخالفان مذهبي ايران براي فرانسه ناسازگار و عواقب حضور او از نظر حفظ روابط خوب بين فرانسه و ايران و عراق نامطلوب است.
پيوست:
انجمن‌ها و يا نهضت‌هاي مخالف ايران در فرانسه
- انجمن همبستگي با مردم ايران (دبير كل خانم نوري آلبالا) با همكاري «مجاهدين خلق ايران» (كنفرانس مطبوعاتي در كليساس سنت مري در پاريس در اكتبر 1977)؛
- كميته دفاع و توسعه حقوق بشر در ايران، خيابان و گيرارد شماره 46، پاريس؛
- اتحاد براي آزادي ايران (دبير كل احمد بني‌احمد)؛
- نهضت آزادي ايران، خيابان مولن دولاپوآن شمارة 66 ـ پاريس 75013؛
- نهضت دانشجويان: گروه‌هاي مختلفي در ميان آن‌ها وجود دارد ولي كليه آن‌ها در نهضت زير سازمان يافته‌اند.
- «اتحاديه دانشجويان ايراني در فرانسه» وابسته به كنفدراسيون دانشجويان ايراني كه مقر آن در آلمان (فرانكفورت) مي‌باشد.
- جناح فرانسوي حزب دمكرات كرد (كه با خميني ارتباط دارد).

[سند 12]
سري
نخست‌وزيري
سازمان اطلاعات و امنيت كشور
س.ا.و.ا.ك
سازمان اطلاعات خارجي
پيشگاه مبارك اعليحضرت همايون شاهنشاه آريامهر
مفتخراً به شرفعرض مي‌رساند:
رابط سرويس فرانسه در تهران روز شنبه 13 آبان‌ماه 57 اطلاع داد كه بنا به دستور رئيس‌جمهور فرانسه به سرويس اطلاعاتي فرانسه، كنت دومرانش رئيس سرويس متبوعه‌اش استدعا كرده روز سه‌شنبه 16 آبان‌ماه 57 به منظور تقديم يك پيام خصوصي از طرف رئيس‌جمهور فرانسه به پيشگاه اعليحضرت همايون شاهنشاه آريامهر وارد تهران شده و روز پنجشنبه 185 آبان‌ماه 57 به كشورش مراجعت نمايد. رئيس سرويس فرانسه استدعا دارد چنان‌چه رأي انور ملوكانه استقرار پذيرد روز چهارشنبه 17 آبان‌ماه 57 به پيشگاه مبارك شاهانه شرفياب شود. هرگاه وقت تعيين‌شده مناسب نباشد رئيس سرويس فرانسه وقت ديگري را به منظور شرفيابي به پيشگاه شاهانه پيشنهاد خواهد نمود.
تصويب استدعاي معروضه منوط به ارادة سنيه شاهانه است.
جان‌نثار: سپهبد ناصر مقدم [امضاء]
[دست‌نويس مقدم:] تصويب فرمودند
سپهبد مقدم [امضاء]
14/8/57

[دست‌نويس:]
ادارة‌ همكاري‌ها:
تيمسار رياست ساواك فرمودند با رياست كل تشريفات شاهنشاهي در مورد تعيين وقت براي شرفيابي آقاي كنت نيز مذاكره فرمودند، بنابراين ضمن ترتيب كارهاي تشريفاتي از طريق ادارة كل يكم وقت شرفيابي نيز تعيين شود تا پس از ورود به اطلاع ايشان برسد.

[سند 13]
سري
نخست‌وزيري
سازمان اطلاعات و امنيت كشور
س.او.ا.ك
سازمان اطلاعات خارجي
پيشگاه مبارك اعليحضرت همايون شاهنشاه آريامهر
مفتخراً به شرفعرض مي‌رساند:
تلگرام مشروحه زير در تاريخ يكشنبه 21 آبان‌ماه 57 از سرويس اطلاعاتي فرانسه جهت تقديم به پيشگاه اعليحضرت همايون شاهنشاه آريامهر واصل گرديده است:
رئيس سرويس فرانسه بعد از مراجعت از تهران با رئيس‌جمهوري فرانسه ملاقات نمود.
رئيس سرويس فرانسه افتخار دارد به شرفعرض پيشگاه مبارك شاهانه برساند كه رئيس‌جمهور فرانسه همان‌طور كه خواسته شده بود موافقت نموده كه فشارهاي لازم بر خميني اعمال گردد.
مراتب جهت استحضار خاطر خطير ملوكانه معروض مي‌گردد.
جان‌نثار: سپهبدا ناصر مقدم [امضاء]
از شرفعرض پيشگاه مبارك شاهنشاه آريامهر گذشت. ‍[دست‌نويس مقدم:] ملاحظه فرمودند
سپهبد مقدم [امضاء]
21/8/57

منبع:مطالعات سیاسی، موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، ج 2 ص 327 تا 358

این مطلب تاکنون 4100 بار نمایش داده شده است.
 
     استفاده از مطالب با ذکر منبع مجاز مي باشد.                                                                                                    Design: Niknami.ir