ماهنامه الکترونيکي دوران شماره 205   دي ماه 1401
 

 
 

 
 
   شماره 205   دي ماه 1401


 

 

 

 

 

 

 

 

 

 
 
اشغال ایران
و بازخوانی یک تجاوزگری

روز پنجم تیر 1320، چهار روز پس از شروع عملیات نظامی گسترده آلمان علیه روسیه و انگلستان طی دستور مشترکی به رضاشاه از وی خواستند تا سریعاً نسبت به اخراج مستشاران آلمانی از ایران اقدام کند. این تصمیم از سوی سفرای دوکشور طی ملاقات آنان با رضاشاه به وی ابلاغ شد. رضاشاه به تصور پیروزی آلمان در جنگ، در پاسخ سفرا ضمن اعلام موضع بیطرفی ایران، فعالیت آلمانیها در این کشور را محدود به کارهای ساختمانی و امور بازرگانی دانست.
این در حالی بود که رضاشاه در ماههای قبل از اشغال ایران، فعالیت آلمانیها را در ایران محدود کرده از تعداد آنها نیز کاسته بود. اما این اقدامات از نظر انگلیس و روسیه که موضوع آلمانیها را بهانه اشغال ایران قرار داده بودند کافی نبود. از این رو در 28 تیر اخطار دیگری به ایران داده شد و روز 25 مرداد یادداشت مشترک انگلیس و روسیه به منزله اتمام حجت تسلیم ایران شد.
سرانجام در سحرگاه روز سوم شهریور 1320 سربازان ارتش سرخ از مرزهای شمال و نیروهای انگلیسی از طریق بنادر جنوب به ایران حمله ور شدند و سفیران روسیه و انگلستان صبح همان روز علت این اقدام را طی یادداشتهای جداگانه ای به نخست وزیر وقت ایران ابلاغ کردند.
رضاشاه نیز تلگراف مفصلی به عنوان روزولت رئیس جمهور آمریکا مخابره کرد که سرآغاز دوران جدید روابط ایران و آمریکا به شمار می آید. زیرا هرچند آمریکائیها در آن شرایط نمی توانستند و یا نمی خواستند کاری برای جلوگیری از اشغال ایران انجام دهند ولی زمینه مداخلات بعدی خود را فراهم ساختند. با این همه روسیه و انگلستان پیش از آنکه رضاشاه بتواند روابط نزدیکتری با آمریکا برقرار سازد در صدد خلع وی از سلطنت برآمدند.
زمانی که ایران به اشغال متفقین درآمده بود، موجی از هرج و مرج و بلاتکلیفی سراسر کشور را در بر گرفت، اوضاع امنیتی کاملاً بی ثبات شد، بسیاری از امرای ارتش و افسران ارشد گریختند، سربازان باقی مانده در سربازخانه ها هیچ گونه مواد خوراکی در اختیار نداشتند، نظم و انظباط در هیچ رده ارتش برقرار نبود.
ارتشی که رضاخان سرمایه زیادی برای آن صرف کرده بود، در ساعات اولیه حمله متفقین به یکباره فرو ریخت و مقاومت ضعیف آن نیز به سرعت درهم شکست. (1)
دزدی از منازل مردم و غارت مغازه ها و فروشگاهها افزایش بی سابقه ای یافت و نظامیان نیز در این غارتگری نقش داشتند.
سربازان با ربودن اسلحه ها از پادگانها آنها را می فروختند. حتی اسبهای توپخانه ها به طور پنهانی داد و ستد می شدند. بسیاری از هنگ های برگزیده سابق به یک چهارم قدرت عادی خود تنزل یافته بودند. شعارنویسی علیه شاه به پشت دیوارهای کاخ رضاخان رسیده بود. در مجلس علناً از لزوم برکناری شاه از مقام فرماندهی کل قوا سخن به میان می آمد.
روز 24 شهریور رضاشاه آخرین جلسه هیات دولت را تشکیل داد و به وزیرانش گفت به زودی کشور را ترک خواهد کرد. فردای آن روز وقتی وی خبر رسیدن قوای روسی به شهر قزوین را دریافت کرد، فروغی نخست وزیر را احضار و از او خواست تا پیش نویس استعفا را بنویسد. فروغی استعفا نامه را به امضای شاه رساند و سپس به دستور او رهسپار مجلس شدتا آن را برای نمایندگان قرائت کند. با این همه وی قبل از رسیدن به مجلس بدون اطلاع شاه راهی سفارت انگلیس شد و استعفانامه را به «بولارد» نشان داد.
روز 25 شهریور تانکها و زره پوش های روسی از قزوین و نظامیان انگلیسی از قم به سوی تهران به راه افتادند. تهران هیچ شباهتی به یک شهر عادی نداشت. خیابانها کاملاً خلوت بود. هیچ مغازه ای باز نبود. مردم حتی اتومبیل های خود را نیز از بیم آنکه به دست اشغالگران بیفتد پنهان کرده بودند.
اواخر روز 25 شهریور 1320 در حالی که تهران در اشغال نظامیان روس و انگلیس بود، محمدرضا پهلوی جانشین جوان رضاشاه در مجلس سوگند یاد کرد. در همین روز رضاشاه را به سوی تبعیدگاهش می بردند. با به قدرت رسیدن محمدرضا پهلوی کسانی چون فروغی نهایت تلاش خود را به کار بستند تا روابط مخدوش شده ایران با روسیه و انگلستان را ترمیم کنند.
در فروردین 1321 روابط ایران با ژاپن نیز قطع شد. در مرداد این سال قوام السلطنه که مشهور به دوستی با آمریکائیها بود به نخست وزیری رسید و در شهریورماه دولت ایران به آلمان اعلان جنگ داد.
سه ماه بعد در آذر همین سال و در بحبوحه جنگ جهانی دوم تهران میزبان رهبران سه کشور متفقین بود. این سه کشور یعنی آمریکا، شوروی و انگلستان در سالهای جنگ سه کنفرانس مهم در یالتا، تهران و پوتسدام تشکیل دادند و در آنها ضمن طرح نقشه های جنگی و استراتژی نظامی خود، در باره شرایط بین المللی و اوضاع جهان بعد از پایان جنگ و همچنین تقسیم جهان به مناطق نفوذ به توافقهایی رسیدند.
قسمتی از این توافقها و قول و قرارها پس از پایان جنگ جامه عمل پوشید و برخی دیگر موجب بروز اختلاف و سوء تعبیرهایی شد که اساس اختلافات سیاسی طرفین و آغاز جنگ سرد و تقسیم جهان به دو بلوک شرق و غرب بود.
کنفرانس تهران که در چهارمین سال جنگ جهانی دوم تشکیل شد، تمام وقت خود را صرف طرح نقشه های جنگی و مراحل بعدی نبرد تا شکست کامل آلمان نمود و حل مسائل مربوط به بعد از حصول پیروزی را به کنفرانس دیگری موکول نمود.
انتخاب تهران برای برگزاری کنفرانس سران متفقین، پیشنهاد استالین بود. استالین در آبان 1322 زمانی که مسکو میزبان اجلاس سه جانبه وزیران امور خارجه انگلیس، آمریکا و شوروی بود، پیشنهاد کرد نشست بعدی رهبران سه کشور در تهران برگزار شود. او با اشاره به حضور قوای نظامی سه کشور در ایران، این کشور را از جمله پایگاههای نظامی متفقین خواند. پیشنهاد استالین مورد موافقت رهبران آمریکا و انگلیس نیز قرار گرفت. با این همه سران متفقین اجلاس تهران را در سفارت شوروی برگزار کردند و دولت ایران را در جریان اکثر مصوبات کنفرانس قرار ندادند.
در کنفرانس تهران که از 6 تا 9 آذر 1322 برگزار شد ، طرح عملیات نهایی برای درهم شکستن نیروی مقاومت آلمانیها تهیه شد. به موجب اسناد و مدارک محرمانه ای که بعداً در باره جریان مذاکرات کنفرانس تهران منتشر شد، استالین در این کنفرانس موضوع منابع نفتی ایران و کشورهای ساحلی خلیج فارس را نیز مطرح کرد و خواستار توافقی در باره تقسیم این منابع در آینده شد. ولی چرچیل معتقد بود مسائل اقتصادی جهان باید در پایان جنگ بررسی شود.
کنفرانس سران سه کشور بزرگ در تهران در اعلامیه پایانی خود که شامل یک مقدمه، 9 فصل و 6 ضمیمه بود، استقلال و تمامیت ارضی ایران را نیز تضمین کرد و تعهد قبلی انگلستان و شوروی را در باره تخلیه ایران به فاصله 6 ماه پس از پایان جنگ مورد تایید قرار داد. ولی امضاکنندگان این اعلامیه ، چندان پایبندی به تعهد خود راجع به ایران نشان ندادند. بدین معنی که پافشاری انگلستان و شوروی بر کسب امتیازات نفتی از دولت ایران و بخصوص اقدام روسها در منوط ساختن خروج نیروهایشان از ایران به اخذ امتیاز نفتی دریای خزر، نقض آشکار حاکمیت ملی و تمامیت ارضی ایران و نقض تعهداتشان در اعلامیه یادشده بود.
گرچه در 18 اردیبهشت 1324 رسماً پایان جنگ در همه کشورهای جهان از جمله در ایران اعلام شد ولی بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی در مرداد همین سال نشان از تداوم جنگ تا آن تاریخ داشت.

منبع : دائره المعارف انقلاب اسلامی، دفتر ادبیات انقلاب اسلامی، ج دوم، ص 41 تا 43

______________________________________________________________

1- درحقیقت سربازانی که به زور سربازی برده شده بودند و به زور در اولین استحمام با ضربات فانسخه لخت مادر زاد به حمام فرستاده می شدند تا حیایشان فروریخته شود وشعر بخواند:
سرباز وظیفه
بی لنگ وقطیفه
سرباز توحموم شد
.....
دیگر برای چه شرفی!! می خواستند جانفشانی کنند؟

______

 
     استفاده از مطالب با ذکر منبع مجاز مي باشد.                                                                                                    Design: Niknami.ir