ماهنامه الکترونيکي دوران شماره 123   بهمن ماه 1394
 

 
 

 
 
   شماره 123   بهمن ماه 1394


 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

تعداد نمايش: 3092 بارارزیابی فرهنگ سياسي هيأت حاكم در دوره پهلوي دوم
ايدئولوژي سياسي پهلوي مبتني بر چهار ويژگي باستان گرايي، ناسيوناليسم اقتدارطلب، سلطنت طلبي و تجددگرايي بود. پهلوي براي رهايي از بحران مشروعيت ناشي از سكولاريسم چاره را در پيوند ناسيوناليسم با ايران باستان مي ديد. باستانگرايي در واقع ايدئولوژي جايگزين مذهب شيعه شده بود. پهلوي براي غلبه بر عدم مشروعيت خود به جاي اصلاح ساختارها به سوي وابستگي بيشتر به قدرتهاي خارجي پيش رفت.


تعداد نمايش: 3109 بارفردوست : من بنیانگذار گارد جاویدان بودم
گارد جاویدان از جمله نهادهایی است که هرچند نامش کم بر سر زبان‌ها نبوده اما کمتر درباره کم و کیف شکل‌گیری و فعالیت‌هایش سخن گفته شده است. وظیفه اصلی این نهاد حفاظت و حراست از شخص شاه، خانواده و کاخ‌هایش بود. این وظیفه پیش از تشکیل گارد جاویدان، زیر نظر واحدهایی از ارتش تحت عناوین «گردان گارد» و «هنگ گارد» به انجام می‌رسید، اما آنچنان که فردوست روایت می‌کند شاه در اواسط دوران سلطنتش تصمیم گرفت واحدی اختصاصی برای این امر تشکیل دهد؛ واحدی دائمی متشکل از نیروهایی ورزیده و همسان که در شکل و نام یادآور گارد جاویدان ایران باستان باشد.


تعداد نمايش: 3163 بار50 روز آخر
نوشته حاضر شرح وقایع 50 روز آخر عمر سیاسی رژیم پهلوی و بررسی حوادث ایران طی روزهای آغازین دی 1357 تا پیروزی انقلاب اسلامی ایران در 22 بهمن این سال است. در این مدت شاهد اوجگیری انقلاب، ظهور و سقوط کابینه بختیار، ظهور و سقوط شورای سلطنت، و نهایتا سقوط رژیم پهلوی بودیم.


تعداد نمايش: 5832 باربرگ هایی از پرونده اخلاقی فرح دیبا
وقتی رابطه نامشروع فرح دیبا با یکی از دوستانش به نام فریدون جوادی فاش شده بود تاج الملوک مادر محمدرضا او را مورد عتاب و توهین قرار داد و فرح در پاسخ گفت: «درست گفته‌اند، شاه می‌بخشد؛ شیخ علی‌خان نمی‌بخشد! خود محمدرضا مرا آزاد گذاشته، آن وقت به تو باید حساب پس بدهم؟ من آزاد هستم و اختیار پایین‌تنه‌ام را دارم!»


تعداد نمايش: 2969 بارريشه هاي حمايت آمريكا از حكومت استبدادي در ايران
بررسی اسناد موجود در بايگانيهاي وزارت خارجه ایالات متحده آمريكا و انگلستان ثابت ميكند كه حمايت این دو کشور از حكومت استبدادی و خودكامه پهلوی در ايران از سال 1953 و به دنبال سقوط دولت دكتر مصدق آغاز نشد، بلکه اين استراتژی از خيلي پيش از تاريخ مذكور آغاز شده بود.


تعداد نمايش: 2942 باراعدام یک حاجی و ...
دی 1322 وزارت امور خارجه ایران به دليل حادثه گردن زدن يك زائر بيمار و 22 ساله ايراني توسط دولت سعودی، روابط سياسي خود را با عربستان قطع كرد. این قطع روابط پنج سال به درازا کشید و سرانجام در پی تلاش دولت عربستان و ارسال نامه ملک عبدالعزیز پادشاه آن کشور و میانجیگری بعضی از شخصیت‌های عربی روابط میان تهران و ریاض مجدداً برقرار شد و در 15 شهريور 1327 اعلاميه برقراري روابط سياسي با دولت عربستان سعودي انتشار یافت.


تعداد نمايش: 2716 بارتشيع شاهانه!
عسکر حقوقی، استاد دانشکده علوم سیاسی دانشگاه تهران در کتابی با عنوان «مذهب تشیع و آرمانهای ملی ایرانیان» تلاش کرد تا نظام شاهنشاهی را همان نظام سیاسی شیعه معرفی کند. وی پس از ارائه بحثی درباره اختلافات سیاسی مسلمانان بعد از رحلت پیامبر (ص)، به تدریج به قیامهای ایرانی رسیده و ضمن عناوینی چون «علی و شاهزادگان ایرانی» ، «شاه سایه خداست»، «مفهوم واحد ایرانی و شیعه»، « شهربانو مادر نه امام»، «پادشاهی تالی پیامبری» و ... تلاش کرده است تا تفاهمی میان مفاهیم سیاسی سلطنتی از یک سو و مفاهیم سیاسی اسلام شیعی- ایرانی پدید آورد.


تعداد نمايش: 2876 بارمثل برف آب خواهیم شد!
تنها یک سال پیش از سرنگونی دیکتاتوری سلطنتی، ابرقدرتهای جهان، این رژیم را «جزیره ثبات» و «ژاندارم منطقه» می‌دانستند. رژیمی با انبوه نیروی سرکوبگر مجهز به پیشرفته ترین سلاحهای روز و ارتشی که شاه ادعا داشت در تمامی منطقه، نیرویی یارای برابری با آن را نداشت. اما زمانی که فریادهای مرگ دیکتاتور از درون جامعه ایران برخاست، همین دیکتاتوری قدر قدرت، بر خود لرزید و به سرعت، بافت پوسیده‌اش که در پس ظاهری فریبده پنهان بود، از هم گسست.


تعداد نمايش: 3027 بارتجویز پزشکان دربار برای شاه!
بنابر توصيه پزشكان، شاه بايد روزى سه بار با دختران جوان براى جلوگيرى از ناراحتی ها و عوارض پيرى تماس داشته باشد . به همين منظور وی به موسسه فرانسوی «مادام كلود» اجازه داده بود كه دختران مورد نظرش را از پاريس به ايران بفرستد.


تعداد نمايش: 2952 بارمعرفی كتاب
«همه چیز فرو می‌ریزد»

گري‌سيك از كارمندان فعال كاخ سفيد و شاغل در بخش امنيت ملي آمريكا در دوران كارتر و كسي است كه پيش و پس از آن هم در سياست خارجي امريكا فعاليت مي‌كرده است. وي كه در دوران سخت از دست دادن ايران براي امريكا، در كاخ سفيد بوده است، خاطرات خود را درباره موضع امريكا در ارتباط با انقلاب اسلامي و شكل‌گيري آن نوشته است. اين اثر با عنوان «همه چيز فرو مي‌ريزد» كتابي است كه این مقاله به بررسی آن می‌پردازد.


سكولارها در جايگاه
تاريخ‌نگاری انقلاب اسلامی

مروري اجمالي بر تاريخ‌نگاري انقلاب در سه دهه اخير، دغدغه‌اي شناخته شده را در اذهان تمامي ياران انقلاب رقم مي‌زند و آن چيزي نيست جز اينكه در تاريخ معاصر، جريان نهضت‌هاي حق‌طلبانه و اسلامي عمدتاً توسط جريان سكولار به نگارش درآمده است.
نهضت مشروطيت از بيروني منازل علماي شاخص تهران آغاز شد و با تأييد علماي نجف قوام يافت، ليكن جريان سكولار، سوار بر امواج نيرومندي كه علما و بدنه متدين جامعه پديد آورده بودند، به تدريج مصادر امور را در دست گرفت و براي از صحنه خارج كردن بانيان اصلي نهضت مشروطه، ابتدا به اختلافات داخلي آنان دامن زد و عده‌اي از هوشمندترين آنان را با برچسب‌هايي چون ارتجاع و استبدادگرائي، از صحنه خارج كرد؛ گو اينكه تاريخ از ياد برده بود پيش از آنكه متجددين به فكر وارد كردن مشروطه به كشور بيفتند، همان عالمان بودند كه در نهضت تنباكو، امتحان خويش را پس داده بودند و مشخصاً شيخ شهيد نوري از جمله نخستين شخصيت‌هايي بود كه در آن جنبش تاريخي، به مبارزه با قرارداد انحصار تنباكو پرداخت و همزمان در دو جبهه به مصاف استعمار و استبداد رفت.
عوام فريبان اگر چه با همسو جلوه دادن خود با برخي از عالمان مشروطه‌خواه، زمام امور را در دست گرفتند، اما زمان چنداني لازم نبود تا آشكار گردد که سرنوشت روحانيون مشروطه‌خواه، تفاوت چنداني با عالماني كه به واپس‌گرائي متهم مي‌شدند، ندارد و در نگاهي كلي به تاريخ مشروطه مي‌توان به جد مدعي شد براي عالمان دخيل در اين جنبش، فرجامي يكسان رقم خورد. به عنوان مثال به رغم پاره‌اي تفاوت‌هاي ظاهري، چندان تفاوتي بين فرجام شيخ فضل‌الله نوري با سيدعبدالله بهبهاني و حتي سيدحسن مدرس به چشم نمي‌خورد و در واقع، همان دستي كه شيخ را بر دار آويخت، اندكي بعد سيدعبدالله را در منزلش گلوله‌باران كرد و در عصر رضاخان، مدرس را هم در خواف خفه كرد.
اما داستان نهضت ملي شدن نفت، آشكارتر است. رهبران ملي‌گراي اين نهضت، پس از مدتي كه خود را «بازنشسته سياسي» مي‌خواندند، به صحنه آمدند. اين حركت از تجمعات باشكوه منزل آيت‌الله كاشاني و تحرك شديد ياران وي در سراسر كشور، آغاز شد و بر شور و حرارت ديني فدائيان اسلام، به مثابه موتور محركه نهضت، تكيه زد. سردمداران جبهه ملي، هرگز خود را بي‌نياز از فتاواي مراجع و علمائي كه بر نهضت ملي شدن نفت، مهر تأييد زدند، نيافتند. فتاوائي كه عمدتاً به دليل پرچمداري عالمي چون مرحوم آيت‌الله كاشاني و به احترام و اعتبار وي صادر مي‌شدند. نهضت ملي اما، خوش فرجام‌تر از نهضت مشروطه نبود و چندي نگذشت كه فرصت‌طلبان با استفاده از حربه‌هايي چون جعل شايعات و ايجاد انشقاق در صفوف نيروهاي مذهبي نهضت، يكي را با نسبت «قشري مذهبي» از ميدان به در كردند و ديگري را متهم ساختند كه به منصب رياست مجلس بسنده نمي‌كند و خود را قيّم و باني نهضت مي‌داند و در نهايت، همان كردند كه پيش‌تر نهضت مشروطه را با توسل به آن، از مسير حقيقي خودش منحرف كرده بودند. اما ضايعات ناشي از تسلط جريان سكولار بر نهضت‌هاي مشروطه و ملي به همين منحصر نشد. آسيب بزرگ‌تري كه هم‌اينك نيز آثار آن هويداست، تاريخ‌نگاري يكسويه و مبتني بر كتمان دست كم نيمي از حقايق است.
با اندكي تأمل درمي‌يابيم كه در هر دو نهضت، اين جريان فاتح است كه دست به تاريخ‌نگاري مي‌زند و جريان اصيل ديني، در اين عرصه غايب است كه اين نكته‌اي در خور تأمل و سئوال‌برانگيز است.
آنچه در جريان تاريخ‌نگاري انقلاب تاكنون جريان داشته، تداوم ناميمون همين جريان تاريخ‌نگاري است، با اين تفاوت كه در انقلاب اسلامي، ظاهراً جريان مذهبي بر مصادر امور، حاكم است و طرفه آنكه اين جريان، هنوز نتوانسته است تاريخي دقيق، مبسوط و بي‌نقص از حركتي كه با رهبري و محوريت او شكل گفته است، بنگارد و در اختيار تاريخ‌پژوهان قرار دهد.


 
     استفاده از مطالب با ذکر منبع مجاز مي باشد.                                                                                                    Design: Niknami.ir