ماهنامه الکترونيکي دوران شماره 197   ارديبهشت ماه 1401
 

 
 

 
 
   شماره 197   ارديبهشت ماه 1401


 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 
بازنگری کارنامه یک بهایی در عصر پهلوی

كامران مرادي (گنجوي)
مروري بر تاريخچة آموزش و پرورش ايران در عصر پهلوي اول ودوم به ما نشان خواهد داد كه با توجه به ماهيت ضداسلامي و غربگرايانه حكومت دست‌نشانده پهلوي‌ها، همواره دست‌اندركاران و مهره‌هاي فرقة بهائيت كه در اين ويژگي‌ها با پهلوي‌ها همداستان بوده‌اند، در مناصب سياسي فرهنگي مهم منجمله دستگاه‌هاي آموزش و پرورش كشور نقش و جايگاه بسزايي داشته‌اند.(1)
اسناد و مدارك بي‌شماري وجود دارد كه حكايت از پيشگامي بهائيان در ترويج فرهنگ و نظام تعليم و تربيت آمريكايي در كشورمان دارد. به ديگر سخن مي‌توان گفت كه فرقه بهائيت و عناصرش از ديرباز پياده‌نظام تهاجم همه‌جانبه فرهنگي سياسي عقيدتي استعمارگران غربي به ويژه انگليس و آمريكا در ايران بوده‌اند.
نگاهي به فهرست زير و مناصب و مشاغل و موقعيت‌هاي مهم سياسي و فرهنگي و نظامي و اقتصادي كه توسط عناصر اين فرقه در ايران اشغال شده بود، خودبه‌خود اين سئوال را پيش مي‌آورد كه فرقه‌اي كه شمار اعضاي آن كمتر از يك درصد جمعيت ايران بوده چگونه و با چه پشتوانه‌اي بر اين اهرم‌هاي مهم حكومت كشور مسلط شده است. فهرست زير بعضي از چهره‌هاي بهايي حاضر در كليدي‌ترين مناصب اداره كشور را نشان مي‌دهد:
عناصر شاغل در دانشگاه‌ها و مناصب فرهنگي هنري
مهندس خليل ارجمند، پروفسور منوچهر حكيم، دكتر غلامعباس دواچي، دكتر امانت‌الله روشن‌زائر، دكتر علي راسخ، دكتر شاپور راسخ، مهندس عباس شهيدزاده، ميرزاآقا شهيدزاده، دكتر ذبيح‌الله عزيزي، دكتر علي‌محمد ورقا، دكتر احسان‌الله يارشاطر، فؤاد اشرف، سهراب دوستدار، عبدالعلي علايي، امين‌الله مصباح، هوشمند فتح‌اعظم، نصرالله مودت.
عناصر اقتصادي
مهندس خليل ارجمند، امير ارجمند، حبيب‌الله ثابت پاسال، اكبر و عباس حداد، عنايت‌الله و حبيب‌الله عزيزي، هژبر يزداني و...
عناصر سياسي و داراي مناصب لشكري، اداري و سياسي
سپهبد دكتر عبدالكريم ايادي (پزشك ويژه شاه)، ذكرالله خادم اشرف روحاني، سرتيپ هدايت‌الله سهراب، سپهبد اسدالله صنيعي، سرلشكر شعاع‌الله علايي، عطاءالله خسرواني، اميرعباس هويدا، منصور روحاني و بالاخره فرخرو پارساي كه سالها مناصب گوناگون سياسي چون نمايندگي مجلس و وزارت آموزش و پرورش را بر عهده داشته است.
فرخرو پارساي، وزير آموزش و پرورش دولت هويدا، از جمله بهائيان دوران پهلوي بود كه به قدرت سياسي دست يافت. در اين مقاله سعي خواهد شد به شخصيت و زندگي سياسي وي و چگونگي طي پله‌هاي ترقي‌اش از شغل معلمي به نمايندگي مجلس و پس از آن معاونت و در نهايت تكيه بر كرسي وزارت آموزش و پرورش پرداخته شود. پارساي از جمله وزراي بهايي دولت هويدا (2) بود كه عليرغم ضعف مديريت و سوءاستفاده مالي چندين سال بر فرهنگ جامعه ايران اثرگذار بود و در راستاي سياست‌هاي غربگرايانه و ضداسلامي رژيم شاه تلاش مي‌كرد.
مهمترين تلاش ما در اين مقاله آن خواهد بود آنچه كه ذكر مي‌گردد بر پايه مستندات و اسنادي باشد كه ساواك به گردآوري و تهيه و تنظيم آنها پرداخته است. حتي‌المقدور نيز كوشش شده از ارائه هرگونه تحليل و نظر و قضاوت غيرمستند خودداري و تنها آنچه كه مبتني بر اسناد است، آورده شود.
خانواده و تولد
 فرخرو پارساي (1359-1301) نخستين زن ايراني بود كه در دوران حكومت پهلوي به مقام وزارت رسيد و نيز نخستين نماينده زن مجلس شوراي ملي بود. پست وي وزارت آموزش و پرورش در كابينه دوم و سوم اميرعباس هويدا بود. وي در اسفند سال 1301 در باغي خارج از شهر قم به دنيا آمد. مادر وي فخرآفاق پارسا از فعالان حقوق زنان و مدير مجله جهان زن بوده و پدرش فرخ‌دين پارسا كارمند وزارت بازرگاني و مدير مجله‌هاي اتاق بازرگاني و صنايع و معادن ايران و عصر جديد بود.
وي از آن رو در شهر قم زاده شد كه مادرش به دليل نشر مقاله‌اي با مضامين فمينيستي در تبعيد به سر مي‌برد. اين مقاله اعتراضات گسترده‌اي را در بين روحانيون آن دوران برانگيخت و موجب تبعيد مادر فرخرو گشت؛ ولي پس از تولد وي با ميانجيگري ميرزاحسن‌خان مستوفي‌الممالك (نخست‌وزير وقت) به تهران بازگردانده شد.
تحصيلات
فرخرو پارساي تحصيلات خود را در دبستان هما در تهران سپري نمود و براي ادامه تحصيل در دوره متوسطه به دانشسراي مقدماتي رفت. او در سال 1321 دانشسرايعالي را با اخذ مدرك ليسانس در رشته علوم طبيعي به پايان رسانيد و به دانشگاه تهران راه يافت. تحصيلات دانشگاهي خود را در رشته پزشكي ادامه داد و توانست در سال 1329 با اخذ درجه دكترا از دانشگاه تهران فارغ‌التحصيل گردد. در 1321 با احمد شيرين‌سخن ازدواج كرد و از همان سال پس از اخذ مدرك ليسانس از دانشسراي عالي به تدريس در دبيرستان‌هاي تهران پرداخت. پس از پايان تحصيلات دانشگاهي تا مقطع دكترا، عليرغم اينكه در رشته پزشكي دانش‌آموخته شده بود كار طبابت را رها كرد و ترجيح داد كه به كار فرهنگي بپردازد. بدين ترتيب او در وزارت فرهنگ آن دوران مشغول به كار شد. در سال 1333ش به همراه تني چند از همكارانش «انجمن بانوان فرهنگي» را براي دبيرستانهاي دخترانه آن دوران تأسيس نمود و در سال 1335ش به عنوان يكي از اعضاي هيأت رئيسه «شوراي همكاري - جمعيتهاي بانوان ايراني» انتخاب شد.(3)
فرخرو پارساي همچنين نخستين مديركل زن در ايران بود. در سال 1339 با آغاز به كار دانشگاه ملي ايران، وي عهده‌دار سمت مديركلي دبيرخانه دانشگاه ملي ايران شد. انتصاب يك زن به اين سمت، اعتراضات زيادي را در محافل اداري، فرهنگي و سياسي تهران به راه انداخت ولي مقامات دانشگاه توانستند از بركناري فرخرو پارساي جلوگيري كنند.(4)
فرخرو پارساي و سياست
در سال 1340 «كانون مترقي» تشكيل گرديد. اين كانون توسط گروهي از جوانان تحصيلكرده و عده‌اي از رجال دولتي همچون اميرعباس هويدا و حسنعلي منصور(5) تأسيس شد. فرخرو پارساي نيز به عضويت آن درآمد. اعضاي اين كانون در سال 1342 در انتخابات دوره 21 مجلس شوراي ملي شركت نمودند و فرخرو پارساي از تهران به عنوان وكيل به مجلس راه يافت. در همين سال «حزب ايران‌نوين»(6) كه گرداننده آن حسنعلي منصور بود، تأسيس شد و وی به عضويت آن درآمد. در اين باره در اسـناد ساواك چنين آمده است:
«... در 7 آبان 1342 عده‌اي از زنان دانشگاه رفته ايران براي تشكيل جمعيت زنان دانشگاهي در هتل پالاس گرد آمده، انتخاب هيأت مديره جمعيت را انجام دادند. پس از تنظيم اساسنامه موجوديت خود را به آی.اف.یو.دبلیو(7) (جمعيت زنان دانشگاهي دنيا) اعلام كردند كه مورد قبول واقع شد. جمعيت زنان دانشگاهي ايران به رياست ايران به رياست دكتر پارساي اداره مي‌شود.»
هدف اين جمعيت بر طبق گفته مؤسسان آن افزايش سطح معلومات و پشتيباني از حقوق و منافع زنان جهان و ايجاد تفاهم و دوستي بين زنان تحصيلكرده كشورهاي مختلف بود. اين جمعيت زيرنظر اشرف پهلوي رياست عاليه جمعيتهاي زنان قرار داشت.(8)
جمعيت زنان دانشگاهي ايران از همان ابتداي تأسيس با سفارت آمريكا در تهران رابطه نزديك داشت:
«... جلسه [جمعيت] زنان دانشگاهي كه رياستش به عهده خانم فرخرو پارساي مي‌باشد، تشكيل گرديد كه فقط خانم‌ها شركت داشتند... خانم آهي يكي از حاضرين صحبت نمود و گزارش داد... سفارت آمريكا بورسي در اختيار ما گذارده‌اند كه اكنون خانم قدرت‌الزمان شيباني و توران احتشامي بنا به دعوت دانشگاه آمريكا به مدت دو ماه به نيويورك عزيمت خواهند نمود. آنگاه خانم توران احتشامي اظهار داشت كه سابقاً اين بورس در اختيـار سفارت آمريكا بود. ما تقاضا كرديم كه اين بورس به اختيار جمعيت زنان دانشگاهي گذارده شود زيرا ما جزو جمعيت دانشگاه آمريكا هستيم. آنان قبول كردند...» (9)
در ارديبهشت 1344 هادي هدايتي(10) وزير وقت آموزش و پرورش، فرخرو پارسا را براي سمت معاون پارلماني آن وزارتخانه انتخاب و به شاه معرفي نمود. دكتر هدايتي علاوه بر آن وي را به سمت نماينده در كميته دائمي حفاظت نيز تعيين و به ساواك معرفي نمود.
بهايي بودن فرخرو پارساي
از همان ابتداي به معاونت رسيدن فرخرو پارساي، مخالفتهايي از طرف روحانيون و عده‌اي از فرهنگيان به جهت بهايي بودن اين فرد آغاز شده بود. در اسناد ساواك درباره اين موضوع چنين آمده است:
شماره: 226/303 تاريخ: 28/2/44
موضوع: خانم دكتر فرخرو پارسا
انتخاب خانم دكتر فرخرو پارسا به معاونت وزارت آموزش و پرورش كه منتسب به بهايي بودن و از فرقه «ازلي» آن مي‌باشد انعكاس بسيار بدي در بين فرهنگيان باسابقه داشته و آنها را كه عمري به درستي و پاكي خدمت كرده‌اند مأيوس نموده و نيز انعكاس اين عمل در بين روحانيون و متعصبين مذهبي با اعتراض مواجه شده و آنها را عصباني نموده است...(11)
هر چند تلاش بر اين بود كه بهايي بودن فرخرو پارساي را مخفي نگهدارند، اما برخي اتفاقات هرگونه شك را به يقين تبديل ميساخت. از جمله اينكه:
... مراسم عقد برادرزاده خانم پارسا، وزير آموزش و پرورش با فرزند تيمسار صنيعي(12) وزير سابق جنگ در منزل برادر خانم پارسا كه قاضي دادگستري است، برگزار شده است. در اين مراسم مهندس روحاني وزير كشاورزي و عده‌اي ديگر از پيروان مسلك بهايي حضور داشتند. خانم پارسا و تيمسار شيرين‌سخن نيز در اين مجلس بودند. خطبه عقد كه معمولاً از طرف يك نفر روحاني بايد خوانده شود انجام نگرديد و برنامه عقد طبق آداب و رسوم بهايي‌ها انجام شد.(13)
در يكي از اسناد ساواك كه دال بر بهايي بودن فرخرو پارساي است، مي‌خوانيم:
به: 322 تاريخ: 24/2/48
از: 20 ه 7 شماره: 43231/20 ه 7
موضوع: شايسته ترميم كابينه
در بين مردم شهرت يافته است دولت آقاي هويدا اگر قرار شود بر سر كار خود بماند كابينه خويش را ترميم و وزراي بهايي كابينه را تغيير خواهد داد. شهرت دارد تيمسار صنيعي وزير جنگ، روحاني وزير آب و برق، خانم پارساي وزير آموزش و پرورش از وزراي بهايي كابينه مي‌باشند. همچنين شهرت دارد كه تيمسار دكتر ايادي نيز كه بهايي است بازنشسته خواهد شد و از اين راه دولت خود را به روحانيت نزديك خواهد ساخت...(14)
وزارت فرخرو پارساي
در دوران پهلوي يكي از اصلي‌ترين شاخصهاي رشد و ارتقاي پست و مقام، سرسپردگي به آمريكا بود كه فرخرو پارساي از آن برخوردار بود. در ارتباط با اعتقادات سياسي وي مي‌خوانيم:
... خانم فرخرو پارساي طرفدار سياست غرب و رژيم آمريكا، مشروطه سلطنتي و عضو كانون مترقي است.(15)
در جاي ديگر در اسناد ساواك آمده است:
نام‌برده فاقد سابقه مضره سياسي بوده و طرفدار سياست غرب و رژيم مشروطه سلطنتي و عضو حزب ايران‌نوين و كانون مترقي و رئيس جمعيت زنان دانشگاهي مي‌باشد.(16)
وي در حزب ايران‌نوين عضو دفتر سياسي بود كه چندين بار بدين سمت انتخاب شد. فرخرو پارساي عليرغم نمايندگي مجلس، عضويت در كميسيون فرهنگ مجلس شورا و عضويت در حزب ايران‌نوين، جز در ميان تعدادي محدود از بانوان فرهنگي نفوذ چنداني در آموزش و پرورش نداشت. پس از احراز معاونت آن وزارت درصدد برآمد تا عده‌اي از افراد حزبي را (حزب ايران نوين) وارد دستگاه نمايد كه با مخالفت دكتر هدايتي مواجه شد. تلاش فرخرو پارساي و ديگر مخالفان دكتر هدايتي صبح روز 7/6/47 به ثمر نشست و هويدا نخستوزير پس از دريافت حكم وزارت فرخرو پارساي از شاه،(17) براي اولين بار در محل وزارت آموزش و پرورش حضور پيدا كرد و طي جلسهاي او را به جاي دكتر هدايتي بر كرسي وزارت نشاند.(18)
انحرافات فرخرو پارساي
در اين بخش از مطالب سعي خواهد شد انحرافات و تخلفات وي را در دو قسمت تحت عناوين: «مواضع و اقدامات ضداسلامي» و «تخلفات مالي و انحرافات اخلاقي» فرخرو پارساي و البته بر اساس اسناد ساواك مطرح و مورد بررسي قرار دهيم.
به ضرس قاطع «بهايي بودن» فرخرو پارساي را مي‌توان به عنوان بزرگترين انحراف فكري و اعتقادي وي به حساب آورد. چرا كه بسياري از اقدامات و عملكرد سوء پارساي ريشه در همين انحراف فكري وي داشته‌اند.
فرقه‌هاي بابيت و بهائيت و وهابيت از جمله فرقه‌هايي بوده‌اند كه با حمايت و طراحي استعمارگران در جهت اسلام‌ستيزي، از بين بردن مباني اعتقادي و هويت فرهنگي مردم كشورهاي مسلمان و هموار نمودن راه و برطرف نمودن موانع فرهنگي استعمار اقتصادي و فرهنگي توسط قدرتهاي جهاني مانند انگليس و بعدها آمريكا در قرن نوزدهم شكل گرفتند. بدين ترتيب وابستگان و پيروان اين فرقه‌ها، خواسته يا ناخواسته در خدمت استعمار و دشمنان اسلام و منافع ملل و كشورهاي مسلمان عمل كرده‌اند و مي‌كنند.
فرخرو پارساي نيز از جمله اعضاي فرقه بهائيت بود كه به همراهي بسياري از عمال استعمار آگاهانه در نهادهاي مختلف آموزشي فرهنگي سياسي اقتصادي عصر پهلوي در راستاي اهداف استعماري كه ذكرشان رفت، تلاش و فعاليت مي‌كرد. جداي از اين مقوله (انحراف فكري و اعتقادي و اقدامات اسلام‌ستيزانه‌اش)، وي در زمان عهده‌داري مسئوليتهاي گوناگون خود، داراي عملكرد سوء و تخلفات گوناگون مالي و اخلاقي بوده است. در ادامه اين نوشتار جهت پرهيز از اطاله كلام برخي از كارهاي فرخرو پارسا را با استناد به مدارك و اسناد ساواك، به صورت فهرست‌وار برخواهيم شمرد.
الف. مواضع و اقدامات ضداسلامي
فرخرو پارساي با توجه به اعتقاد قلبي و عملي اكثريت جامعه ايراني به اسلام و تعاليمش، جرأت عنادورزي علني و آشكار با اصل اسلام را نمي‌يافت. لذا سعي مي‌كرد هر وقت فرصت و مجال را كه مناسب مي‌يافت برخي تعاليم و مسلمات اسلام را زير سئوال ببرد:
1. مخالفت با مسلمات ديني من‌جمله حجاب، تحت لواي مبارزه با خرافات
فرخرو پارساي در يكي از جلسات رسمي با خرافات دانستن حجاب، آن هم در جمع مديران مدارس جامعه تعليمات اسلامي باورهاي دروني خود را فاش ساخت:
«...ساعت 0900 روز 21/11/47 مديران مدارس جامعه تعليمات اسلامي در تالار آئينه حضور داشتند كه تعداد آنها در حدود 150 نفر بود. 80 نفر از آنان از زنان چادري بود و 20 نفر از مردان معمم بودند و بقيه همه با ريش و بدون كراوات آمده بودند. خانم وزير آموزش و پرورش به محض ورود به جلسه با عصبانيت گفت خانمها چه كاره هستند؟ به وي پاسخ داده شد مدير هستند... آنگاه وزير گفت اين چه وضعي است چرا شما چادر داريد اسلام هرگز نگفته است با چنين وضعي باشيد اينها خرافات است...»(19)
2. اتخاذ تصميمات عنادآميز با روحانيت به اشكال گوناگون
انحلال كميسيون رسيدگي به ارزش تحصيلي طلاب از جمله اينهاست. هنوز چند ماهي از انتصاب وي در پست وزارتخانه آموزش و پرورش نگذشته بود كه پارساي تصميم به اتخاذ چنين تصميمي گرفت.
در يكي از اسناد ساواك در اين باره آمده است:
به: 322 تاريخ: 13/11/47
از: 20 ه 7 شماره: 41064/20 ه 7
موضوع: انحلال كميسيون رسيدگي به ارزش تحصيلي طلاب
كريمي آشتياني و علي‌اكبر گلچين مي‌گفتند خانم دكتر پارساي از روزي كه وزير آموزش و پرورش شده كميسيون رسيدگي به ارزش تحصيلي طلاب و كساني را كه با دريافت گواهي اجتهاد از مراجع بزرگ جهت تعيين ارزش آن را به دبيرخانه شوراي عالي آموزش و پرورش تقديم مي‌كرده‌اند، منحل كرده است. و در اثر انحلال اين كميسيون ديگر طلبه‌ها و افرادي نظير آنان نمي‌توانند به استناد در دست داشتن گواهي اجتهاد از علماي مذهبي براي خود ارزش تحصيلي به دست آورند...(20)
3. حذف درس زبان عربي از دروس دبيرستاني
زبان عربي زبان قرآن است. بسياري از متون و منابع ديني نيز به زبان عربي است. لذا با توجه به بهايي بودن فرخرو پارساي مي‌توان اين اقدام و تصميم وي را بر اساس همين موضع بهاييگري و ضداسلامي وي تحليل و ارزيابي كرد.(21)
4. تبليغ و ترويج انديشه‌هاي غربي به ويژه فمينيستي تحت پوشش ايجاد تشكل‌هاي زنان با عناوين گوناگون و به ظاهر علمي، فرهنگي، اجتماعي و يا ورزشي مانند انجمن بانوان فرهنگي، شوراي همكاري جمعيت‌هاي بانوان ايراني، سازمان زنان ايراني، خانه زن، شوراي ورزشي بانوان، جمعيت زنان دانشگاهي ايران.(22)
5. گماردن و انتصاب اعضاي باند بهائيت در رأس بسياري از مناصب و مصادر مهم اداري و تصميم‌سازي در وزارت آموزش و پرورش.(23)
ب. تخلفات مالي و انحرافات اخلاقي
1. تخلف و سوءاستفاده مالي در زمان رياستش بر دبيرستان رضاشاه كبير در سال 1349خورشیدی (24)؛ در واقع از اين تخلف مي‌توان سرآغاز تخلفات بزرگ مالي، غيرقانوني و غيراخلاقي وي در دوران صدارتش بر وزارت آموزش و پرورش ياد كرد.
2. انتصاب افراد در پستهاي مهم وزارت آموزش و پرورش بر اساس روابط و وابستگي‌هاي فرقه‌اي، باندي و خويشاوندي(25) و يا در ازاي دريافت پول(26)؛ در يكي از اسناد ساواك در اين باره آمده است:
به: 322 تاريخ: 11/8/48
از: 20 ه 7 شماره: 52033/ 20 ه 7
موضوع: اظهارات كاظم‌بيگي
كاظم‌بيگي رئيس آموزش و پرورش سابق قم و بازرس تعليماتي فعلي آموزش و پرورش ناحيه يك تهران اظهار مي‌داشت: خانم وزير آموزش و پرورش به وسيله آقاي سرتيپي با دريافت مبالغي پست‌هاي وزارتخانه را به افراد واگذار مي‌كند...(27)
در يكي ديگر از اسناد ساواك ميخوانيم:
... نامزد دخترش را معاون وزارت آموزش و پرورش كرده (آقاي توكلي يا توكل). زن برادرش را رئيس اداره امور تربيتي استان تهران كرده. يكي از بستگان خود را در كرمان دبير بوده به تهران آورده و رئيس اداره آموزش و پرورش شميران كرده...(28)
3. عزل و نصبهاي خودسرانه وي در سطوح مختلف آموزش و پرورش.(29)
4. اختلاس از فروشگاه تعاوني فرهنگيان به همراهي ناصر موفقيان معاون فني و حرفهاي وزارت آموزش و پرورش،(30) و نيز اختلاس 60 ميليون فرانك مربوط به خريد امكانات آزمايشگاهي از بلژيك.(31)
5. درخواست نشان همايون براي ناصر موفقيان(32) كه همكار و همراه وي در بسياري از تخلفات و اختلاس‌هاي مالي خانم وزير بوده است. بازتاب آن جالب توجه است. گو اينكه در دوران پهلوي نشان‌هاي اهدايي شاه، نشان دزديها و دزدان موفق و سرشناس بوده است. در گزارش ساواك در ارتباط با ادلة فساد مالي فرخرو پارساي ميخوانيم:
... اعمال تبعيض، انتصاب و حمايت از افرادي كه در جامعه فرهنگي حسن شهرت ندارند. تغيير وضع مالي محسوس خود مشاراليها و وابستگان وي و نيز قرائن و شايعات بسيار زيادي كه در اين مورد وجود دارد، موجب گرديد كه شخصيت و صحت عمل وزير مورد ترديد قرار گيرد.
موارد زير نمونه‌هايي از اين امر است.
(1) فرهنگياني كه وزير آموزش و پرورش را از نزديك مي‌شناسند اظهار مي‌دارند كه مشاراليها تا حدود ده سال پيش، از نظر مايملك، فردي كاملاً عادي بوده و حال آن كه در حال حاضر وضع مالي او و خانواده‌اش به خصوص از لحاظ وسايل لوكس به هيچوجه قابل مقايسه نبوده و با احتساب اين كه حقوق ماهيانه وزير حدود 150000 ريال است به فرض اين كه از همان ده سال پيش تاكنون تمام حقوق خود را ذخيره مي‌كرد شايد نمي‌توانست قسمتي از آنچه را كه امروز دارد، تهيه نمايد. تغيير دارايي وزير آموزش و پرورش و بستگان نزديك او و رسيدن به موقعيت كنوني، تعارفات و كادوهايي كه از افراد مختلف اخذ كرده، سوءاستفاده از مقام به شرح زير مورد استناد قرار گرفته است.
(2) منزل مسكوني مجهز به وسايل لوكس در دروس
(3) منزل ديگري در دروس (روبروي منزل مسكوني فوقالاشاره) كه مالالاجاره آن قبلاً 40000 ريال بوده است.
(4) باغ ميوه‌اي در كرج كه ارزش بالنسبه قابل توجهي دارد.
(5) حدود 1700 متر از اراضي مهرشهر به نام مهشيد شيرين‌سخن (دختر وزير كه دانشجو و مجرد است)
(6) ويلاي رامسر (تنبل‌سرا) كه ارزش نسبتاً قابل توجهي دارد.
(7) منزل ديگري به نام ناهيد شيرين‌سخن (دختر ديگر وزير) واقع در قلهك به ارزش تقريبي (6.000.000 ريال)
(8) دو قطعه زمين (هر يك به مساحت پانصد متر) در تهران پارس كه يكي به نام نويد (كوچكترين دختر وزير كه دانش‌آموز دبيرستان است) و ديگري به نام همسر مشاراليها
(9) بيش از ده ميليون ريال جواهرات مختلف كه گفته مي‌شود قسمت اعظم آن به عنوان كادو در مقابل تعويض پست و مناسبات ويژه اخذ شده است. (از جمله گردنبند قيمتي نجمي وثوقي رئيس مؤسسات آموزشي فرح، و دستبند جواهرنشان اشرف مهشت، مديركل آموزش و پرورش استان خوزستان)...
(10) منقل نسبتاً گرانقيمت و ملحقات آن كه از افسرالملوك نراقي، رئيس آموزش و پرورش شميران، اخذ شده و تا اين اواخر در سالن پذيرايي وزير بوده است.
(11) انگشتري ذيقيمت كه از خانم ملك ششكلاني در مقابل بازنشسته ساختن او اخذ گرديده است.
(12) تعدادي اشياء لوكس كه از علي‌اكبر مينو (مديركل آموزش و پرورش اصفهان) در مراجعت از مسكو اخذ شده كه در ويترين سالن پذيرايي وزير قرار دارد.
(13) ميز عاج سالن پذيرايي منزل وزير كه از فروغي كارمند وزارت آموزش و پرورش (مأمور خدمت در وزارت امور خارجه كه در امارات خليج فارس انجام وظيفه مي‌نمايد) اخذ شده است.
(14) دو تخته قالي نفيس كار كرمان كه گفته مي‌شود از حسين كارآموز (مديركل سپاه دانش پسران) در مقابل گرفتن شغل اخذ شده است...(33)
در ابتداي گزارش ساواك نيز قيد شده، اينها فقط نمونه‌هايي از فساد مالي خانم پارساي مي‌باشد.
6. اعمال تبعيض و بي‌عدالتي‌هاي فراوان نسبت به فرهنگيان و بي‌توجهي به نيروهاي شايسته و كاردان.
سند ذيل كه از جمله اسناد و مدارك بيشمار ساواك درباره فرخرو پارساي است، شاهدي است بر اين مدعا:
به: 322 تاريخ: 27/2/48
از: 20 ه 7 شماره: 48383/ 20 ه 7
موضوع: اظهارات آذر يغمايي
آذر يغمايي كه فرهنگي است و در بازرسي شاهنشاهي كار مي‌كند اظهار داشته است كه به طور متوسط روزانه عده‌اي در حدود 100 تا 150 نفر به بازرسي شاهنشاهي در تهران مراجعه و از اقدامات و تبعيضات وزير آموزش و پرورش شكايت مي‌كنند. آذر يغمايي گفته است كه كار مشكوتي فقط راضي كردن و راه انداختن شاكيان دستگاه است و هجوم اين عده كه به تدريج بيشتر مي‌شود دليل عدم رضايت از نحوه كار خانم پارساست.
توضيح رهبر عمليات: مطالب گزارش خبري فوق تا حدودي صحيح به نظر مي‌رسد. مجيديه.
اداره كل سوم 29/2/48. (34)
7. سوءاستفاده از امكانات وزارت آموزش و پرورش و موقعيت خاص سياسي خود در جهت اهداف و منافع شخصي:
الف. تصرف غيرقانوني قطعه زميني در رامسر جهت ساخت ويلا
ب. تصرف چندين هكتار زمين در ورامين جهت خود و يار ويژه‌اش مجيد سرتيپي.
در اسناد ساواك آمده است:
به: 324 تاريخ: 12/2/52
از: 20 ه 15 شماره: 40353/20 ه 15
موضوع: خانم پارسا وزير آموزش و پرورش
وزير آموزش و پرورش در ورامين تعداد قابل توجهي زمين تهيه كرده و در همسايگي زمين خود براي مجيد سرتيپي هم 5 هكتار زمين گرفته. كشاورزان زمين حاضر نشده‌اند زمين سرتيپي را تحويل دهند و چند بار بر سر تحويل زمين كار به جنجال و آشوب كشيده است. دو روز قبل وزير آموزش و پرورش خدارحم بخشي كارپرداز سابق اداره كل آموزش و پرورش تهران را كه اهل ورامين است به دفتر كار خود خواسته و گفته است براي تصرف زمين مجيد سرتيپي و جلوگيري از تحريكات زارعين اقدام كند...(35)
ج. قطع غيرقانوني چندين هزار درخت در ورامين با همكاري تيمسار باتمانقليچ.(36)
در اسناد ساواك آمده است:
به: 324 تاريخ: 15/7/52
از: 20 ه 15 شماره: 65805/20ه 15
موضوع: قطع اشجار وسيله وزير آموزش و پرورش
آقاي حسين شاهمرادي مقدم در يك مذاكره خصوصي... گفت خانم وزير آموزش و پرورش و آقاي باتمانقليچ در حدود هفتاد هزار درخت را در ورامين قطع كرده‌اند و همه مردم از اين موضوع اطلاع دارند پس چرا قانون براي آنان هيچگونه مجازات و تنبيه قائل نمي‌شود...(37)
8. پرداخت رشوه به افراد، روزنامه‌نگاران و ارباب جرايد در راستاي سرپوش نهادن بر چهره منفور و اقدامات غيرقانوني و غيراخلاقياش در وزارت آموزش و پرورش.
در سندي از اسناد ساواك در اين باره آمده است:
به: 322 تاريخ: 29/4/49
از: 20 ه 7 شماره: 45150/20 ه 7
موضوع: نوشيروان كيهاني‌زاده(38)، خبرنگار فرهنگي روزنامه اطلاعات
نامبرده كارمند آموزش و پرورش و خبرنگار فرهنگي روزنامه اطلاعات است. مطالبي به دستور خانم وزير به نفع وي در نشريات اطلاعات چاپ مي‌نمايد لذا به اين جهت مورد توجه خانم وزير بوده و اخيراً مبلغ 40000 ريال پاداش از بودجه محرمانه و مبلغ 5000 ريال نيز حق‌العلاج دريافت داشته است...(39)
در بيشتر گزارشهاي ساواك مبني بر تخلفات مالي، اختلاس‌ها و ساير انحرافات اخلاقي و عملكرد سوء فرخرو پارساي، به كرات نام ناصر موفقيان(40) و مجيد سرتيپي(41) به چشم مي‌خورد. نفوذ و سلوك مجيد سرتيپي در آموزش و پرورش به گونه‌اي بوده كه «شايعاتي» را هم دامن مي‌زده است:
به: 322 تاريخ: 18/9/48
از: 20 ه 7 شماره: 54296/ 20 ه 7
موضوع: خانم دكتر پارساي وزير آموزش و پرورش
در مورد روابط خاص خانم دكتر پارساي وزير آموزش و پرورش با مجيد سرتيپي رئيس دفترش شايعاتي وجود دارد و اين شايعات به خصوص با توجه به جوان بودن سرتيپي و معيت هميشگي او با خانم پارساي حدت و شدت مي‌يابد، افرادي كه شايعه روابط خاص خانم وزير را با رئيس دفترش بازگو مي‌كنند مي‌گويند: «خانم وزير حتي در سفر انگلستان نيز نخواسته دور از رئيس دفتر زيبايش باشد و او را با خود به خارج نيز برده است. عجيب اين كه حتي برخي از افراد وابسته به حزب ايران‌نوين هم شايعه مزبور را بازگو مي‌كنند و با طعن و نيش و كنايه از روابط اين دو هم‌مسلك حزبي خويش «خانم پارسا و سرتيپي» صحبت مي‌نمايند...(42)
مجيد سرتيپي آنچنان مورد توجه و علاقه خانم وزير بوده است كه به خود اجازه دخالت در بسياري از حيطه‌ها و مسئوليت‌هايي دهد كه هيچ ربط و سنخيتي با جايگاه و مسئوليت‌هاي «سرتيپي» در وزارت آموزش و پرورش نداشته است. پاورقي سند ذيل، ديدگاه كارشناس ساواك درباره نفوذ سرتيپي و مداخلات بيجاي وي را منعكس مي‌سازد:
به: 322 تاريخ: 14/9/49
از: 20 ه 7 شماره: 48337/ 20 ه 7
موضوع: شايعه استعفاي پارساي
در اين روزها به شدت شايع است كه خانم پارسا تغيير خواهد كرد و مي‌گويند چون كثافتكاري‌ها و انتصابات نامناسب كه خانم پارسا انجام داده در تاريخ فرهنگ مملكت بي‌سابقه است لذا حتماً به زودي تغيير خواهد كرد.
1. يك نسخه در پرونده خانم وزير بايگاني شود.
2. نفوذي كه سرتيپي روي خانم وزير دارد اين انتصابات و نقل و انتقالات با نظر سرتيپي انجام مي‌گيرد و نارضايي عميقي در صنف فرهنگيان به وجود آورده است. لذا يك نسخه در پرونده سرتيپي و با سوابق اقدام فرمايند.
صفايي 18/9/49خورشیدی(43)
در يكي ديگر از اسناد ساواك مي‌خوانيم:
به: 324 تاريخ: 4/12/52
از: 20 ه 15 شماره: 43993/ 20 ه 15
موضوع: مجيد سرتيپي
مجيد سرتيپي فعاليت شديدي مي‌كند كه موجبات بركناري نبوي را از مديريت كل تهران فراهم سازد و عقيده دارد نبوي در بركناري او از معاونت وزارتخانه نقش عمده‌اي داشته است. اكنون سرتيپي با كيهاني‌زاده خبرنگار روزنامه اطلاعات و عضو شوراي آموزش و پرورش منطقه تهران جلسات مشتركي عليه نبوي دارند و قرار است فعاليت‌هاي انجمن فارغ‌التحصيلان تعليم و تربيت كه سرتيپي در رأس آن قرار دارد مرتباً در روزنامه اطلاعات چاپ شود تا موجبات تقويت سرتيپي از نظر افكار عمومي فرهنگيان فراهم شود. خانم وزير نيز كه با اين نقشه نظر موافق دارد...(44)
نكته جالب توجه اين سند، نظريه كارشناس ساواك است كه درباره گزارش فوق، ارزيابي خود را چنين ابراز مي‌دارد:
... نظريه سه‌شنبه: با توجه به روابط دوستانه خانم پارسا با مجيد سرتيپي اينگونه اقدامات كه غيرمستقيم از طرف خانم پارسا انجام مي‌گيرد صرفاً به منظور حفظ موقعيت شخص مورد بحث مي‌باشد. تابان
نظريه چهارشنبه: نظريه سه‌شنبه مورد تأييد است...
رونوشت در پرونده سرتيپي، خانم وزير 64124 و بتولي بايگاني شود.
تفرشي 6/12/52 (45)
بركناري از وزارت
عوامل مختلف از جمله بهايي بودن، مقابله با مظاهر اسلامي، فساد مالي و... دست به دست هم داد و نه تنها روحانيون و مردم، بلكه حزب ايران‌نوين و جامعه زنان ايراني نيز خواستار بركناري او شدند. نامه‌اي سرّي در جلسه حوزه كارمندان حزب ايران‌نوين ارائه شد. در اين نامه در كنار بيان انتقادات مختلف از دولت هويدا، يكي از نارضايتي‎ها در مورد فرخرو پارساي بود.
وي كه نماينده دوره 21 مجلس شوراي ملي و پس از آن مدتي معاون پارلماني وزارت آموزش و پرورش بود و از 2/8/47 به جاي هادي هدايتي وزير شده بود، سرانجام در 7/2/53 با ترميم كابينه هويدا از كابينه خارج شد. او تنها وزير زن در طول تاريخ مشروطيت ايران بود. وي پس از بركناري با توجه به سوءاستفاده‌هايش در افكار عمومي و فرهنگيان نيز محبوبيتي نداشت.(46) پس از بركناري از وزارت، هويدا وي را به سمت رئيس دبيرخانه ويژه نخست‌وزير و رئيس دفتر اجرايي حزب ايران‌نوين منصوب نمود كه انعكاس بدي در بين اعضاي حزب به خصوص فرهنگيان در پي داشت.(47)
سرانجام
فرخرو پارساي پس از انقلاب اسلامي به همراه همسرش سرتيپ شيرين‌سخن در منزل پسرش دستگير شد. پس از اتمام مراحل بازجويي و تحقيقات، در دادگاهي كه در ارديبهشت 1359 به رياست آيت‌الله صادق خلخالي جهت رسيدگي به اتهامات وي تشكيل شده بود به مجازات اعدام محكوم گرديد. از جمله اتهامات پارساي و همسرش گرفتن رشوه‌هاي كلان از افراد مختلف بود.(48) گروهي از شاكيان او شاكيان خصوصي و مردم كوچه و بازار بودند. عملكرد اخلاقي، حيف و ميل و غارت بيت‌المال و پرداخت‌هاي بدون مجوز، بخشي ديگر از كيفرخواست صادره عليه او بود.(49) سرانجام در تاريخ 18 ارديبهشت سال 1359 حكم عدل اسلامي درباره وي به اجرا درآمد.
پانوشت‌ها
1- جهت مطالعه بيشتر در اين زمينه ر.ك: مقاله «بهائيت و سياست»، سعيد شريفي، فصلنامه مطالعات تاريخي، سال هشتم، شماره 32، بهار 1390، صص 147-121.
2- براي مطالعه بيشتر درباره اميرعباس هويدا و رجال سياسي و وزراي بهايي وي ر.ك: ميلاني، عباس، معماي هويدا، تهران، نشر اختران، سال 1380. اميرعباس هويدا به روايت اسناد ساواك، رجال عصر پهلوي [2 جلد]، تهران، مركز بررسي اسناد تاريخي وزارت اطلاعات، سال 1384.
3- جهت مطالعه بيشتر درباره زندگي و فعاليتهاي وي ر.ك: پيرنيا، منصوره، خانم وزير؛ دختر آزادي، انتشارات مهر ايران، آمريكا، سال 2007.
4- شيخ‌الاسلام، علي، رنسانس ايران، دانشگاه ملي ايران و شاه، [لس‌آنجلس]، سال 1369، صص 210-209.
5- حسنعلي منصور در سال 1302ش در تهران به دنيا آمد. پدرش علي منصور (منصورالملك) نخستوزير ايران قبل از شهريور 1320ش بود. وي پس از اتمام تحصيلات ابتدايي و متوسطه جهت ادامه تحصيل در رشته حقوق و علوم سياسي و اقتصاد راهي فرانسه شد. نخستين كار دولتي منصور انديكاتورنويسي در وزارت خارجه بود. در سال 1329 و در سن 27 سالگي به رياست كل دفتر نخست‌وزيري منصوب شد. از جمله سمتها و فعاليتهاي وي مي‌توان به موارد ذيل اشاره كرد: قائم‌مقام دبيركل شوراي عالي اقتصاد در سال 1336؛ معاون نخست‌وزير و دبيركل شوراي عالي اقتصاد در سال 1337؛ وزير كار در سال 1338 و مدتي نيز وزير بازرگاني بوده است؛ مديرعامل شركت بيمه ايران در سال 1341؛ تأسيس كانون مترقي و نمايندگي مجلس شوراي ملي در سال 1342؛ مأمور تشكيل كابينه (به عنوان نخست‌وزير) در اسفند 1342؛ سرانجام به وسيله محمد بخارايي در اول بهمن سال 1343 مورد هدف گلوله قرار گرفت و در 6 بهمن 1343 درگذشت.
6- حزب ايران‌نوين به دنبال از رونق افتادن و بي‌اعتبار شدن حزب فرمايشي مليون، در تاريخ 24/9/42 اعلام موجوديت كرد. در رأس رهبري آن حسنعلي منصور دست‌پروردة آمريكا قرار داشت. پس از ترور منصور، حزب دچار تزلزل شد و به دليل اينكه اميرعباس هويدا به جهت نخست‌وزير شدن از قبولي دبيركلي حزب سر باز زد، وزير سابق كشور (عطاءالله خسرواني) به دبيركلي انتخاب شد و تا سال 1348 در اين سمت باقي ماند. پس از خسرواني و تا انحلال حزب، منوچهر كلالي دبيركل آن بود. جهت مطالعه بيشتر درباره حزب ايراننوين ر.ك: كابينه حسنعلي منصور به روايت اسناد ساواك [2 جلد]، تهران، مركز بررسي اسناد تاريخي وزارت اطلاعات، سال 1384 و حزب ايراننوين به روايت اسناد ساواك، تهران، مركز بررسي اسناد تاريخي وزارت اطلاعات، سال 1380.
7- International federation university of women.
8- پرونده فرخرو پارساي در ساواك، سند مورخه 7/8/42.
9- همان، سند مورخه 29/3/45.
10- دكتر هادي هدايتي وزير، استاد دانشگاه و نماينده دوره 21 مجلس شوراي ملي از شهر ري، فرزند ابوالحسن به سال 1302ش در شهر ري متولد شد. طي سالهاي 25-1321 از دانشكده حقوق دانشگاه تهران ليسانس گرفت و در سال 1329 نيز از دانشگاه سوربن فرانسه موفق به اخذ ليسانس ادبيات شد. دكتراي ادبيات را از سوربن و دكتراي حقوق را از دانشكده حقوق پاريس اخذ كرد. از سال 1331 به عنوان استاد دانشكده حقوق و ادبيات دانشگاه تهران مشغول به تدريس شد. او مدتها مشاور عالي شركت سهامي بيمه ايران بود. در سال 1338 مشاور وزير كار و مدتي نيز طي سالهاي 40-1338 مشاور عالي وزارت اقتصاد را بر عهده داشت. در كابينه حسنعلي منصور به مقام وزارت مشاور رسيد. چندي هم وزارت آموزش و پرورش را در همان كابينه در اختيار داشت. عضويت در كانون مترقي، حزب ايران‌نوين و حزب رستاخيز از ديگر مسئوليت‌ها و مشغوليتهاي سياسي وي بود.
11- زنان دربار عصر پهلوي به روايت اسناد ساواك (كتاب دوم)؛ فرخرو پارساي، تهران، مركز بررسي اسناد تاريخي وزارت اطلاعات، سال 1382، ص 23.
12- سپهبد اسدالله صنيعي فرزند ميرزاآقاخان در سال 1283ش در همدان به دنيا آمد. پدرش از مقربين دربار محمدشاه و ناصرالدينشاه قاجار بود. اسدالله صنيعي در سال 1305 وارد ارتش شد و در دواير مختلف در لشكرها و مشاغل ستادي فعاليت كرد. وي از جمله عناصر بهايي رژيم پهلوي بود. او بودكه به همراهي غلامعباس آرام در كابينه حسنعلي منصور سخت پيگير تصويب لايحه استعماري كاپيتولاسيون بودند. نكته‌اي كه اسناد لانه جاسوسي آمريكا نيز به آن صحه مي‌گذارند. از جمله مشاغل و مسئوليتهاي وي مي‌توان به موارد ذيل اشاره كرد: آجوداني مخصوص وليعهد و رئيس دفتر مخصوص او [محمدرضا پهلوي]؛ رئيس دايره شكايات دفتر نظامي محمدرضا پهلوي؛ رئيس بازرسي اداره وظيفه عمومي؛ عضو هيأت نظارت و بازرس بانك سپه؛ مديرعامل شركت تعاوني مصرف ارتش [اتكا]؛ معاون اداري وزارت جنگ؛ معاون پارلماني و نظامي وزارت جنگ؛ كفيل وزارت جنگ؛ وزارت جنگ؛ وزارت توليدات كشاورزي.
13- پرونده فرخرو پارساي در ساواك، سند مورخه 3/4/54.
14- زنان دربار عصر پهلوي...؛ فرخرو پارساي، ص 134.
15- پرونده فرخرو پارساي در ساواك، سند مورخه 13/6/44.
16- همان، سند مورخه 30/3/47.
17- همان، سند مورخه 12/6/47.
18- همان، سند مورخه 9/6/47.
19- همان، سند مورخه 29/11/47.
20- زنان دربار به روايت اسناد، دفتر دوم، ص 123.
21- تركمان، محمد، يادنامه دكتر يدالله سحابي، تهران، انتشارات قلم، ص 467.
22- پرونده فرخرو پارساي در ساواك، سند مورخه 29/3/45 و سند مورخه 7/4/50.
23- همان، سند مورخه 11/6/44.
24- همان، سند مورخه 31/4/49، يا ر.ك: زنان دربار به روايت اسناد ساواك، دفتر دوم، ص 186.
25- همان منبع، سند مورخه 28/12/47.
26- همان، سند مورخه 15/8/48.
27- زنان دربار به روايت اسناد، ص 153.
28- زنان دربار به روايت اسناد ساواك، دفتر دوم، ص 120، نيز: سند مورخه 11/10/47.
29- پرونده فرخرو پارساي، سند مورخه 10/1/53.
30- همان، سند مورخه 15/6/48.
31- همان، سند مورخه 7/7/53.
32- همان، سند مورخه 11/3/49 و سند مورخه 4/9/50.
33- پرونده فرخرو پارساي در ساواك، سند مورخه 10/1/53، يا ر.ك: كتاب زنان دربار به روايت اسناد ساواك، دفتر دوم، صص 385-372.
34- زنان دربار به روايت اسناد ساواك، دفتر دوم، ص 135.
35- همان منبع، ص 318.
36- سپهبد نادر باتمانقليچ در سال 1298 در تهران متولد شد. مدارج تحصيلي خود را ابتدا در تهران و سپس در دانشكده عالي افسري در سوئيس به پايان برده و بعد، از دانشگاه جنگ تهران فارغ‌التحصيل شده است. وي در 28 مرداد 1332 به رياست ستاد بزرگ ارتشتاران منصوب شد و سپس به عنوان سفيركبير ايران در بغداد و پاكستان خدمت كرد. پس از پيروزي انقلاب اسلامي به جرم خيانت به كشور و همكاري در كودتاي 28 مرداد 1332 به زندان محكوم شد. جهت مطالعه بيشتر ر.ك: كتاب ظهور و سقوط حكومت پهلوي، ارتشبد حسين فردوست، تهران، مؤسسه مطالعات و پژوهشهاي سياسي، ج 1.
37- زنان دربار به روايت اسناد...، دفتر دوم، ص 338.
38- انوشيروان كيهاني‌زاده فرزند ماشاءالله، سال 1315 در بم به دنيا آمد. وي تحصيلات خود را تا مقطع كارشناسي ارشد در رشته تاريخ ادامه داد و در سال 1349 فارغ‌التحصيل شد. علاوه بر آموزش و پرورش در روزنامه اطلاعات نيز اشتغال داشت. با سازمان راديو و تلويزيون ملي ايران و خبرگزاري پارس همكاري داشت. وي سردبير اخبار راديو، عضو هيأت تحريريه روزنامه اطلاعات، مترجم خبرگزاري پارس، بازرس مدارس و مؤلف كتب درسي بوده است. از لحاظ عفت داراي سوء شهرت بوده است. وي از آموزش و پرورش بازنشسته شده و در سال 1354 داوطلب نمايندگي مجلس شوراي ملي از حوزه تهران بوده است. (پرونده كيهاني‌زاده در ساواك).
39- زنان دربار به روايت اسناد، دفتر دوم، ص 187.
40- پرونده فرخرو پارسا، سند مورخه 11/3/49، يا ر.ك: زنان دربار به روايت اسناد، دفتر دوم، ص 176.
41- پرونده فرخرو پارساي، سند مورخه 4/12/52.
42- زنان دربار به روايت اسناد ساواك، دفتر دوم، ص 159. پرونده فرخرو پارساي در ساواك، سند مورخه 12/2/52 كارشناس ساواك ضمن تأييد روابط خاص و دوستانه بين خانم وزير و مجيد سرتيپي مي‌نويسد: «... نظريه سه‌شنبه: در مورد روابط دوستانه خانم پارسا با آقاي سرتيپي گزارشات متعددي به ستاد ارسال گرديده است. در ضمن با اطلاعات و تحقيقاتي كه از طريق منبع 2179 به عمل آمده موارد فوق مورد تأييد قرار گرفته است...» (منبع: زنان دربار به روايت اسناد ساواك، ص 318، ذيل سند مورخه 12/2/52).
43- همان، ص 209.
44- همان، ص 369.
45- همان ص 370.
46- پرونده فرخرو پارساي در ساواك، سند مورخه 17/1/54.
47- همان، سند مورخه 1/12/53.
48- ر.ك: انتهاي تاريكي، ج 20، از مجموعه كتابهاي نيمه پنهان، دفتر پژوهشهاي فرهنگي روزنامه كيهان، ص 106.
49- همان منبع، ص 108.

منبع:فصلنامه مطالعات تاریخی، موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، شماره 41

این مطلب تاکنون 801 بار نمایش داده شده است.
 
     استفاده از مطالب با ذکر منبع مجاز مي باشد.                                                                                                    Design: Niknami.ir