ماهنامه الکترونيکي دوران شماره 162   ارديبهشت ماه 1398
 

 
 

 
 
   شماره 162   ارديبهشت ماه 1398


 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 
خاطره


در دوره رضاشاه اصحاب فكر و انديشه و قلم براي آن كه بتوانند دو كلمه حرف بزنند، در برخي موارد كلامي بر زبان و قلم مي راندند كه قطعا هيچ اعتقادي به آن نداشتند. اين را بخوانيد؛ روزنامه اقدام، مطلبي چاپ مي كند كه نظميه تهران، دستور به توقيف آن مي دهد. مدير روزنامه، دست به هر كاري مي زند كه روزنامه اش دوباره منتشر شود، موفق نمي شود. در نهايت نامه اي به شاه مملكت مي نويسد. از اين پس، مطلب، خواندني مي شود. رضايت فرد ديكتاتوري كه ترسي فراگير بر جامعه حاكم كرده، كار آساني نيست:
«دفتر مخصوص اعليحضرت شاهنشاهي خلدا... ملكه و سلطنه بر اثر نشر يك شماره مخصوص كه حاكي از حسن عقيده و ايمان حقيقي نسبت به ذات اقدس شاهنشاهي است جريده اقدام از طرف نظميه توقيف گرديده...»
اما مدير روزنامه اقدام كه نمي داند چگونه پيام خود را به شاه برساند كه اين عمل غلط است و نبايد انجام گيرد، شگرد عجيبي به كار مي گيرد.
«اگر اعليحضرت همايوني ارواحنا فداه به اين توقيف رضايت مي دهند كه نهايت سعادت حاصل است...»
بيان چنين جمله اي، به وضوح فشارهاي بي حد يك ديكتاتور را نشان مي دهد. مدير روزنامه اقدام، ميان دو راهي گرفتار شده است. اگر به شاه بگويد كه دستور رفع توقيف صادر كند ممكن است گرفتار خشم شاه شود و اگر حرفي نزند نشريه اش تعطيل خواهد ماند. پس، ابتدا ارادت خود را اينگونه نشان مي دهد كه اگر اين سانسور و توقيف مطابق ميل و نظر شماست كه سعادت حاصل است. يعني نظر شما، براي ما اصل اساسي است! ولي راه ديگر هم باقي است:
«و اگر سوءظن و غرض ورزي ديگران مسبب اين توقيف است كه بعد از مطالعه شماره سيم اسفند اخلاص حقيقي و ايمان واقعي و خدمت بدون توقع اجر از صاحب اقدام كاملا محرز است. منتظر مراحم شاهانه مي باشم.»
بله. در همين طهران قديم خودمان، براي انتشار يك نشريه، دست به چه كارها كه نبايدمي زدي!

منبع:روزنامه همشهري 3- دي 1382

این مطلب تاکنون 1594 بار نمایش داده شده است.
 
     استفاده از مطالب با ذکر منبع مجاز مي باشد.                                                                                                    Design: Niknami.ir