ماهنامه الکترونيکي دوران شماره 161   فروردين ماه 1398
 

 
 

 
 
   شماره 161   فروردين ماه 1398


 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 
برگی از تاریخ انقلاب

دهم فروردین روز قیام تاریخی مردم یزد در حمایت از شهدای تبریز در تقویم انقلاب اسلامی ایران ماندگار شده است؛ به همین مناسبت مروری داریم بر وقایع آن روزها.
روز پنجشنبه دهم فروردین 1357 به مناسبت چهلم شهدای 29 بهمن تبریز، راهپیمایی‌های گسترده‌ای علیه رژیم شاه در سراسر كشور برگزار شد. به ‌دنبال اعلام عزای عمومی از سوی امام خمینی رهبر انقلاب و آیات عظام، بازار تهران و سایر شهرهای كشور در این روز تعطیل بود. در قسمتی از پیام امام خمینی که به مناسبت اربعین شهدای تبریز انتشار یافت آمده است:
« مصیبت بزرگی را که بر برادران تبریزی ما‏‎ ‎‏وارد شد، اربعین آن را در سوگ هستیم، و ملت ایران نیز در آن روز با عزای عمومی خود‏‎ ‎‏به ملتهای آزاد جهان بفهمانند که ما با چه شرایطی زندگی می‌کنیم. از خداوند تعالی‏‎ ‎‏عظمت اسلام و مسلمین را خواستار، و قطع ایادی اجانب را امید دارم.‏»(1)
متعاقب پیام امام، روز 10 فروردین 1357، سراسر کشور در اعتصاب و تعطیل عمومی و راهپیمایی‌های اعتراض آمیز بود. در شهرهای قزوین، اصفهان، بابل و کاشان، به ساختمانهای حزب رستاخیز در خلال تظاهرات حمله شد. راهپیمایی‌ها و تظاهرات مردمی در بسیاری از شهرهای کشور خشونت بار بود و بر اثر درگیری پلیس با مردم، تعداد زیادی شهید یا مجروح شدند.
بیشترین آمار شهدا و مجروحین مربوط به تظاهرات یزد بود كه در این شهر نیروهای دولتی بی‌محابا به سوی مردم شلیك كردند. در این روز تمام شهر یزد یکپارچه تعطیل عمومی بود. در کشتار مردم یزد که تا نخستین ساعات روز 11 فروردین بی محابا ادامه داشت، دهها نفر از طبقات مختلف مردم به شهادت رسیدند و صدها نفر مجروح شدند. و پلیس عده زیادی را دستگیر كرد.
حوزه علمیه یزد در اطلاعیه‌ای که روز 12 فروردین انتشار داد، تصریح کرد که تظاهرکنندگان یزدی را نظامیان شاه از هر طرف محاصره کرده بودند و تمامی راهها و حتی کوچه‌ها را برای جلوگیری از فرار مردم عمداً بسته بودند و سربازان، وحشیانه به روی مردم آتش می‌گشودند. صحنۀ اصلی جنایت شاه در یزد، میدان پهلوی (میدان شهیدانِ فعلی) بود. در خلال این درگیری‌ها تعدادی از علما دستگیر شدند و بعضی از آنان پس از ضرب و جرح، به شهرهای دوردست تبعید شدند. هیچ‌كس اجازه ملاقات با مجروحین را نداشت و بسیاری از مردم می‌گویند جسد شهدا به هیچ‌وجه به بازماندگان آنان داده نشد... آمار دقیقی از شهدای یزد در مورد حوادث 10 فروردین منتشر نشد و روزنامه‌ها به نقل از گزارش منابع دولتی تنها به دو کشته در این روز اشاره کردند. همین منابع به آمار 13 کشته در حوادث سراسر کشور اشاره کرده‌اند.
مهدی قدک فروشان، استاد رضا نامدار بنا و شهریار مرادی دانشجوی اقتصاد دانشگاه تبریز و اهل اردبیل از شهدای این روز هستند. آمار دقیقی از زخمی‌ها و دستگیرشدگان نیز در دست نیست.
خانواده شهید قدک فروشان در رابطه باشهادت فرزندشان چنین می گویند: «بعد از آنکه تظاهرات تمام شد مهدی به خانه آمد و از دردسر می نالید وقتی از او سوال کردیم از ضربات باتومی که ماموران به سر او زده بودند یاد کرد. با وخیم شدن حالت او، او رابه بیمارستان بردیم ولی ضربات کار خود را کرده بود و بر اثرآن، به علت ضربه مغزی به شهادت رسید. ماموران رژیم که بر بیمارستان ها کنترل داشتند، با متوجه شدن از مرگ وی، جنازه را به ما نمی دادند و به ما می گفتند که به شرطی جنازه را به شما می دهیم که نگویید بر اثر ضربات باتوم به شهادت رسیده است و بگویید بر اثر سقوط از بام منزل فوت کرده است و در برگ جواز دفن نیز علت مرگ او را غیر از حقیقت علت شهادت وی نوشتند.»
ساواک در گزارشاتی که بولتن خبری خود به طور سری از وقایع یزد می آورد چنین می نگارد:
«روز 9/1/1337 شیخ محمد صدوقی یزدی در مسجد حظیره شهر یزد سخنرانی نسبتا تحریک آمیزی ایراد کرد که متعاقب آن حدود 400 نفر از مسجد خارج و به تظاهرات خیابانی و شکستن شیشه های شعب بانک ها و برخی تاسیسات مبادرت نمودند که با دخالت مامورین انتظامی متفرق گردیدند.
به دنبال وقایع مذکور، صبح روز 10/1/1337 نیز تظاهرات اصولگرانه‌ای در شهر یزد وقوع پیوست که مامورین با شلیک هوایی و با استفاده از ماشین آب پاش برای متفرق کردن اخلال گران اقدام نمودند و به علت آنکه اخلال گران مامورین را با چاقو و پنجه بکس و آجر مورد حمله قرار داده بودند، مامورین ناچارا به سوی آنها تیراندازی و در نتیجه دو نفر کشته و 10 نفر مجروح گردیدند.»
خبرگزاری پارس حوادث روزهای نهم و دهم فروردین یزد را چنین مخابره می کند:
«مقارن ظهر دهم فروردین ماه عده ای در خیابان های شهر یزد به راه افتادند و به تظاهرات ضد ملی پرداختند و در این میان عده ای اخلال گر با سنگ، پنجه بکس، چاقو به مامورین انتظامی حمله کردند. مامورین در پی این حمله نخست به وسیله ماشین آب پاش و گاز اشک آور و سرانجام با تیراندازی هوایی کوشیدند مهاجمان را پراکننده کنند ولی این عده متفرق نشدند. و با پرتاب سنگ به شکستن شیشه بانک ها و مغازه و ایجاد حریق ادامه دادند با شدت حملات اخلال گران مامورین انتظامی تیراندازی کردند که در نتیجه آن دو نفر کشته و هفت نفر مجروح شدند.»
روزنامه اطلاعات نیز در گزارشی از حوادث خونین یزد چنین می نویسد:
«در جریان تظاهرات و آشوب های که طی چند روز اخیر از سوی گروهی در شهر یزد بر پا شد ده نفر مجروح شدند مجروحین که اغلب بر اثر اصابت گلوله در حین تیراندازی آسیب دیده بودند در بیمارستان های پهلوی و گودرز یزد بستری و تحت معالجه هستند. این عده عبارتند از : حسین زحمتکش 65 ساله، علی فرهنگدوست راننده شرکت مخابرات، اعظم پوررضایی 25 ساله و خانه دار، حسین بهرامی 30ساله، حسین پارساییان 30 ساله قصاب، منصور سلطان اشرافیان 14 ساله، سید فخرالدین اهل السادات 16 ساله، حسین رجبیان 16 ساله، محمود افشاری 35 ساله و علی اکبر رزاقی 40 ساله. ضمنا در جریان تظاهرات یزد دو نفر در خیابان پهلوی مقابل گاراژ اتوسیر اقبال هدف گلوله قرار گرفتند و کشته شدند. هویت یکی از مقتولین استاد رضا نامدار است که شغل وی بنایی بوده است و هویت دومین قربانی هنوز معلوم نیست.»
ساواک براساس سندی، حوادث دهم فروردین یزد را از زبان شهید صدوقی چنین عنوان می کند :« نامبرده بالا بعد از نماز جماعت مغرب و عشا روز 12/1/1337در مسجد حظیره شهر یزد حدود 100 نفر از مردم در مسجد را جمع کرده و ضمن صحبت با آنان درباره واقعه روز دهم فروردین 37 اظهار داشته این برنامه را قبلا پیش بینی کرده بودند، ژاندارمری، بیمارستان و غیره را دیده بودند و در آن روز راه ها را بسته بودند و مردم برای دفاع از خود از چوب و سنگ استفاده کردند. معلوم است هرکس که پول دارد پیروز است و کسی که مسلسل دارد در برابر بی دفاع پیروز می باشد جوانان هم عقده دارند و شعار بدی که ندادند فقط درود بر خمینی فرستادند...»
آنچه می توان عنوان کرد از نوع گزارش‌هایی که رژیم از حوادث دهم فروردین یزد ارائه می دهد، اینکه به نحوی می خواهد عنوان کند که حوادث را مردم آفریدند و تظاهرکنندگان مسلح به پنجه بکس، چاقو و... به مامورین حمله کرده اند و آنان در مقام دفاع برآمده اند. ولی آنچه از حوادث آن روز می توان گفت اینکه تظاهرات بصورت ملایمت در شرف انجام بود که مامورین شاه با برنامه از پیش تعیین شده به آن حمله کردند. و آن از بستن راه ها و کوچه هایی بودند که مشرف به میدان شهدای فصلی یزد می شد تا مردم نتوانند فرار کنند.
پی نوشت:
1 - صحیفه امام، ج 3، ص 362
منابع:
سید محمود پورهادی
خبرگزاری دفاع مقدس

این مطلب تاکنون 2005 بار نمایش داده شده است.
 
     استفاده از مطالب با ذکر منبع مجاز مي باشد.                                                                                                    Design: Niknami.ir