ماهنامه الکترونيکي دوران شماره 148   اسفند ماه 1396
 

 
 

 
 
   شماره 148   اسفند ماه 1396


 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 
دستور عجیب اشرف پهلوی به ساواک!

پرویز راجی فرزند دکتر عبدالحسین راجی (وزیر بهداری کابینه منوچهر اقبال) فارغ التحصیل دانشگاه کمبریج انگلیس بود. او با صعود هویدا به نخست وزیری، به عنوان «رئیس دفتر اختصاصی نخست وزیر» به کار پرداخت . در 1348 با اشرف پهلوی آشنا شد و به سرعت مورد توجه او قرارگرفت. راجی بعداً به درخواست اسدالله علم ، وزیر دربار شاه، به عنوان کمک به کارهای اشرف درکمیته بین المللی حقوق بشر سازمان ملل درآمریکا وارد دفتر اشرف شد. خدمات راجی مورد توجه جدی اشرف قرار گرفت و لذا وی در 1349 با فرمان شاه به مقام سفیری درسازمان ملل نائل گردید. طبق ابلاغیه اسدالله علم وظیفه راجی درپست سفیری ایران درسازمان ملل، به دستور شاه «انجام کلیه امور مربوط به والاحضرت شاهدخت اشرف پهلوی به نحوی که معظم لها ارجاع فرمایند» بوده است.
راجی درسال 1352 با عنوان مشاور نخست وزیر به نخست وزیری بازگشت و پس ازچندی با عنایت خاص اشرف، در سال 1355 سفیر شاه درلندن شد و تا آستانه پیروزی انقلاب دراین سمت بود.
حسین فردوست در خاطراتش می نویسد: پرویز راجی، جوان خوش تیپی بود که مورد علاقه خاص هویدا قرارگرفت و هویدا او را رئیس دفتر خود کرد این علاقه از چه بابت بود، اطلاعی ندارم ولی حدس می زنم! سپس اشرف شدیداً عاشق پرویز شد و واقعاً او را کلافه کرد. به همین دلیل راجی درسن کم (شاید 32 تا 35 سالگی) مشاغل حساس داشت واین اواخر سفیر ایران درانگلستان شد و تازمان دولت بختیار درهمین پست بود.
در این دوران من قائم مقام ساواک بودم، روزی اشرف تلفن زد و گفت: «برای یک ماه این پرویز راجی را تعقیب می کنی، از زن هایی که با آنها رابطه دارد مخصوصاً درحالتی که درکنارشان است،‌عکس برمی داری وهمه را مرتباً به من می دهی! » از این مسئله شدیداً جا خوردم ، روشن بود که اگر دستور اشرف اجرا شود، همه ساواک با خبر می شوند.
شرحی به محمدرضا نوشتم و ترجیح دادم که اگر این درخواست اجرا شود، از این عملیات حدود دویست یا سیصد نفر از پرسنل ساواک مطلع می شوند. یا مستقیماً در جریان قرار می گیرند و یا گزارشات را مطالعه می کنند. توضیح کاملی ازهمه ابعاد مسئله برای محمد رضا نوشتم. گزارش به رویت محمدرضا رسید و به نزد من بازگشت. با کمال حیرت دیدم در زیرآن نوشته است : " انجام دهید! " محمد رضا نه تنها اهمیت نمی داد که خواهرش چه می کند ، بلکه اهمیت نمی داد که تمام کشور نیز از روابط خواهرش مطلع شوند.
به هرحال، دستور اشرف اجرا شد. هر روز یک گزارش تایپ شده 200 - 300 برگی از اداره کل پنجم ساواک (که بخش فنی ساواک بود ) به من ارائه می شد. این گزارش تلفن ها و رفت و آمدها و صحبت های شبانه روز راجی بود.
عکس‌ها نیزضمیمه آن بود و من همه را برای اشرف می‌فرستادم. این اسناد بسیار عجیب وشاید بی نظیراست و، شامل مکالمات تلفنی راجی است. عجیب تر اینکه اشرف با وجودی که می دانست تلفن ها کنترل می شود به مکالمات خود با پرویز ادامه می داد و هیچ اهمیتی نمی داد که پرسنل ساواک مطلع می شوند، گویی اصلاً آنها جز آدم نیستند، مثلاً اداره کل پنجم گزارش می داد که اشرف در ساعت فلان زنگ زد و گفت : «عزیزم ، قربانت بروم، دیشب ازعشق تو خوابم نبرد» وصحبت های عجیب و غریبی که قابل ذکر نیست ، ویا ساعت 4 صبح به راجی زنگ می زد که من دارم آنجا می آیم! راجی خواب آلود جواب می داد: « ای بابا ! خسته ام، می خواهم بخوابم»، و اشرف می‌گفت: "خواب بی خواب، آمدم، مبادا ازخانه بیرون بروی " و سوار اتومبیلش می شد و به سرعت خود را به خانه راجی می رساند. عکاس ساواک هم از همه صحنه‌ها عکس می‌گرفت و گزارشگر ساواک هم می‌نوشت. هدف اشرف این بود که مطلع شود که آیا راجی با زن دیگری هم رابطه دارد یا نه و اگر دارد آن زنها که هستند و چه صحبت هایی می کنند و عکسهایشان را ببیند.
این اواخر که راجی با فشار اشرف سفیر ایران در لندن شد، ایشان هفته ای یکبار به لندن می رفت و هدفش هم صرفاً دیدن راجی بود. راجی نیز در خاطراتش گاه اشاراتی دارد که ژوان لپن، محلی که ویلای اشرف در جنوب فرانسه در آن واقع است، رفتم و البته به بقیه ماجرا اشاره نمی کند. و یا می نویسد که به اتفاق اشرف به رامسر رفتم. کسی که مطلع نباشد تصور می کند که این دیدارها عادی است،‌ ولی بنده که مطلعم می دانم که چه خبراست.
فردوست در پایان مقاله ای راجع به اشرف پهلوی در جلد اول «ظهور و سقوط سلطنت پهلوی» می نویسد:
.... این بود چهره اشرف، دومین فرد خانواده پهلوی پس از محمدرضا! زنی که در هر زمینه در حد اعلای افراط و گستاخی است و می توانم او را به حق « فاسد ترین زن جهان » بنامم ... . در تاریخچه زنان فاسد جهان معادل اشرف یا نیست و یا نادر است: معتاد، قاچاقچی، عضو مافیای آمریکا، بیمار جنسی و زنی که به قول خودش اگر هرشب یک مرد تازه نبیند خوابش نمی برد....!

منبع:فردوست، ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 1393، ص233 و 234

این مطلب تاکنون 2438 بار نمایش داده شده است.
 
     استفاده از مطالب با ذکر منبع مجاز مي باشد.                                                                                                    Design: Niknami.ir