ماهنامه الکترونيکي دوران شماره 108   آبان ماه 1393
 

 
 

 
 
   شماره 108   آبان ماه 1393


 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 
کاپیتولاسیون ؛ سکوت رجال و احزاب سیاسی

متن زیر چکیده سخنرانی آقاي قاسم تبريزي؛ از پژوهشگران مؤسسه مطالعات و پژوهشهاي سياسي است که در نشستی که به مناسبت چهلمين سالگرد تصويب لايحه كاپيتولاسيون برگزار شد ایراد گردید . دراين نشست که روز دوشنبه 11 آبان 1383 در محل موزه «تماشاگه زمان» برگزار شد، تاريخچه كاپيتولاسيون در ايران بررسي شده و سپس به موضوع احياء آن در دورة پهلوي اول پرداخته شد؛ اما عمدة بحث مربوط به تصويب مصونيت لايحه مستشاران امريكايي در ايران در سال 1343 بود كه متعاقب آن حضرت امام خميني(ره) پس از اطلاع از مفاد مصوبه اعلام خطر كردند. آقایان دكتر گودرز افتخار جهرمي ، قاسم تبريزي ، حجت‌الاسلام روح‌الله حسينيان ، دكتر محمد هراتي و دكتر داوود هرميداس باوند سخنرانان عمده این نشست بودند . آقای قاسم تبريزي سخنان خود را این گونه آغاز کرد :
فكر مي‌كنم برای بررسي مسأله امريكا در ايران بايد از دهه بيست شمسي شروع كرد. با عقب‌نشيني انگلستان در جنگ جهاني دوم و افزايش توازن قوا به نفع امريكا، دولت امريكا فعاليتهاي سياسي خود را آغاز كرد. احزاب و گروهها را جذب خود كرد و به نفوذ در كشورها پرداخت. آمريكا در ايران برنامه‌ريزي كرد تا آغاز نهضت ملي نفت به وجود آمد. در اين دوره قدرت مردم در برابر استعمار و استبداد قد علم كرد. موقعيت حساسي در مملكت پيش آمد. منافع غرب به كلي به خطر افتاد. بار ديگر اتحاد انگليس و امريكا آغاز شد و در سركوبي مردم به وحدت رسيدند ـ با پديد‌ آمدن كودتاي امريكائي ـ انگليسي 28 مرداد 1332ـ بار ديگر استبداد مسلط شد. البته بعد از كودتا، در ايران دوباره اختلاف قدرت بين امريكا و انگلستان آغاز شد. به خصوص كه امريكايي‌ها نيروهاي جوان و تكنوكراتهاي جواني را به ميدان فعاليت سياسي آوردند. درگيري انگليس و امريكا در سال‌هاي 1335 ـ 1339 روزافزون شد. دولتها عمرشان كوتاه بود، چون عمدتاً قدرت در خارج از حكومت بود. در 1338 شمسي حسنعلي منصور، اين نيروي نخبه امريكايي، كانون مترقي را با جمعي از مدافعان منافع امريكا تأسيس كرد. البته فعاليت رسمي كانون مترقي 1340 شمسي است. اما جلسات خصوصي در 1338 آغاز مي‌شود و در 1340 به صورت يك قدرت در برابر نيروهاي انگليس توانستند پست‌هاي كليدي را يكي پس از ديگري فتح كنند.
با روي كار آمدن دولت منصور، امريكايي‌ها برنامه‌هايشان را اجرا مي‌كنند. به خصوص كه كانون مترقي به حزب ايران نوين تبديل مي‌شود و به صورت يك تشكيلات قوي مجلس و دولت را در دست مي‌گيرد. در اين دوره كاپيتولاسيون تصويب مي‌شود، در مجلس عده‌اي از اعضاي حزب ايران نوين نقش مخالفين لايحه را بازي مي‌كنند! در حقيقت مخالفت نبود، خاصه در آن جو اختناق و استبداد هم ساواك در يك طرف قضيه قدرتمند بوده و هم حكومت. كساني كه به عنوان مخالف صحبت مي‌كردند، عموماً يا از عضو حزب ايران نوين بودند كه نقش بازي مي‌كردند و يا لژهاي فراماسونري. اين نكته هم گفتني است كه تشكيلات فراماسونري اكثراً به سمت قدرت امريكا چرخيده بود و در حقيقت نفوذ انگليس به اعتدال خود رسيده بود.
از چهره‌هاي برجسته‌اي كه به عنوان مخالف صحبت مي‌كند، رحيم زهتاب‌فر است؛ از مريدان خاص سيد ضياء‌الدين طباطبائي و وكيل مجلس كه در دوره‌هاي بعد هم وكالتش ادامه داشت و روزنامه اراده آذربايجان را منتشر مي‌كرد. دومين فرد خواجه‌نوري است؛ از فراماسونهاي برجسته و عضو حزب ايران نوين و از مؤسسين اين حزب. سومين مخالف هلاكو رامبد است كه او هم از اعضاي حزب ايران نوين، فراماسون و از دوستان نزديك جمشيد آموزگار بود.
محسن خواجه‌نوري از مؤسسين لژ نور در تشكيلات فراماسونري است كه بعدها به لژ بزرگ ايران تبديل مي‌شود. از موافقين لايحه كاپيتولاسيون، يكي فخر طباطبائي، از نزديكان شريف امامي و عضو لژ فراماسونري است. از ديگر موافقين لايحه، بهبودي، عضو لژ تهران و از نزديكان خليل جواهري است. سومين فرد مدافع ابوالفضل حاذقي، از عناصر سياسي كه سعي مي‌كرد خود چهرة مذهبي جلوه دهد، مسؤول روزنامه كوشش، نويسنده و محقق، عضو تشكيلات تسليحات اخلاقي امريكايي‌ها بود. پس بازيگران صحنه مشخص هستند. بايد كارنامه سياسي هر يك را مورد بررسي قرار داد. چه در دوران قبل از ورود به مجلس يا پس از آن.
بعد از تصويب كاپيتولاسيون در ايران، امريكا ميدان فعاليت را وسيع يافته و تشكيلات سازمان سيا فعال شد. امريكا بسياري از نيروهاي اطلاعاتي خود را از قبرس به ايران گسيل كرد، به خصوص كه قصد داشت ايران را جزيره امن خود قرار دهد. آن چيزي كه بايد امروز مورد توجه قرار گيرد، بررسي عملكرد احزاب و جريانات سياسي با اين قضيه است. سكوتي كه احزاب و رجال سياسي در قضيه كاپيتولاسيون كردند، چه احزاب چپ، چه احزاب راست و يا ملي. هيچكدام اقدامي نكردند. جالب اين كه برخي از اينها خود را مدافع ملّت و منافع ملّي مي‌دانستند، ولي در اين قضيه سكوت ناشايستي كردند كه متأسفانه بعدها هم به هيچ وجه علل سكوتشان بيان نشد. تنها شخصيت و تنها جرياني كه در برابر اين قضيه ايستاد، امام بود.
امام به عنوان دفاع از ملت، دفاع از اسلام، دفاع از قرآن ايستاد و تصويب اين لايحه را تحقير ملت دانست. امريكايي‌ها در حقيقت با تصويب اين قضيه، ملت ايران را وحشي قلمداد كردند. ملتي عقب‌مانده تعريف كردند. خود امريكايي‌ها هم بعدها در بررسي‌هايشان به اين مسأله اعتراف كردند.
جيمز.ا.بيل در كتاب عقاب و شير، تصويب اين لايحه را يكي از بدترين و اشتباه آميزترين كارهايي مي‌داند كه امريكايي‌ها مرتكب شدند. وي حتي اشاره مي‌كند كه آيت‌الله خميني هرگز امريكا را به دليل اين توهيني كه به ملت ايران كرده بود، نبخشيد.
تعدادي از محققين غربي درباره اين لايحه و جنايت‌ها و خيانتهايي كه سربازان امريكايي در ايران مرتكب مي‌شدند، نوشته‌اند. شايد بهترين متن و گوياترين گزارشات، تحليل‌هائي است كه خود سفارت امريكا ثبت نموده است. در مجلدات70ـ 71ـ 72 اسناد لانه جاسوسي گزارشهاي متعددي از سير ورود نظاميان، حضور مستشاران و تشكيل پايگاههايي در ايران توسط امريكائي‌ها وجود دارد. بالاخص در جلدهاي 72 و 73 سير تصويب لايحه كاپيتولاسيون در مجلسين، رايزني سفارت امريكا، ارتباط با برخي از عناصر وزارت امور خارجه و نمايندگان مجلس سنا و مجلس شوراي ملي وجود دارد. در دوران تصويب لايحه از مجلس سنا (مرداد 1343) تا تصويب آن در مجلس شوراي ملي (مهر 1343) بعضاً گزارشات از ايران به امريكا ـ از وزارت امور خارجه آمريكا به سفارت امريكا در تهران ـ حجم قابل توجهي را در بر مي‌گيرد.
مروري بر آن گزارشات، ما را از ارجاع به منابع ديگر بي‌نياز مي‌نمايد. چون جريان ميان وزارت امور خارجه امريكا، سفارت آمريكا در ايران و وزارت امور خارجه ايران مي‌چرخد. هيچ چيزي مانع از ارتكاب كارهاي غيرقانوني توسط سربازان امريكايي نبود. در متن لايحه، تنها مسأله نظاميان نيست، بلكه كارمندان فني را هم در بر مي‌گيرد. حتي پا از اين هم فراتر گذاشته شده است. در سندي از ساواك، سرلشگر پاكروان در ذيل تصويب اين قانون اشاره مي‌كند: «از لحاظ مصونيت، اين قانون حد و حدودي ندارد. حداقل خيلي مفيد بود كه شما حدود اين را تعيين مي‌كرديد و راه عاقلانه‌اي در پيش مي‌گرفتيد يا قراردادهاي كنسولي فرانسه را مطالعه مي‌كرديد و يك چهارچوبي ارائه مي‌داديد.» والسلام.

منبع:نشست تخصصي حق قضاوت كنسولي ، كاپيتولاسيون ، مجموعه سخنراني‌ها و مقالات ، موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی ، چاپ اول : بهار 1384

این مطلب تاکنون 2941 بار نمایش داده شده است.
 
     استفاده از مطالب با ذکر منبع مجاز مي باشد.                                                                                                    Design: Niknami.ir